تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1847223089




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرگ مانكن‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: آسيب‌شناسي رواني بي‌اشتهايي عصبي آنا كارولينا رستون، مانكن 21 سالة برزيلي، در 15 نوامبر 2006، به دنبال ابتلا به عفونت ناشي از آنوركسيا نروزا (Anorexia Nervosa) يا بي‌اشتهايي عصبي درگذشت. پزشكان بيمارستان سائوپائولو علت مرگ او را كه با 172 سانتي‌متر قد، فقط 40 كيلوگرم وزن داشت، آنوركسيا نروزا اعلام كردند. اين وزن در حقيقت وزن يك دختربچة 12 سالة 150 سانتي‌متري است. تعجب نكنيد. مورد رستون چندان هم نادر نيست. در ماه اوت 2006 نيز لوئيسل راموس، مانكن اروگوئه‌اي، به‌دليل ابتلا به نارسايي قلبي ناشي از همين بيماري جان باخته بود. در بسياري از كشورهاي پيشرفتة اروپايي و امريكايي، كه چاقي در آنها يكي از معضلات تغذيه‌اي قرن جديد محسوب مي‌شود، گروهي از دختران جوان و نوجوان به دنبال پيروي از مُد دچار سوء‌تغذيه و لاغري مفرط مي‌شوند. «لاغر و باز هم لاغرتر» شعار متوليان مد براي زيباتر شدن است. مانكن‌ها در رقابت با يكديگر براي كسب موقعيت بهتر، غذاي مصرفي روزانة خود را محدود و محدودتر مي‌كنند و روزبه‌روز لاغرتر مي‌شوند، تا آنجا كه برخي از آنان مانند رستون بر اثر سوء‌تغذية شديد و گرسنگي جان مي‌سپارند. آنوركسيا نروزا بيماري زنان سفيدپوست كشورهاي صنعتي است. جوامعي كه در آنها، لاغري معياري براي سنجش ميزان جذابيت زنان محسوب مي‌شود. يك نفر از هر صد زن 13 تا 18 سالة امريكايي به اين عارضه مبتلاست. متأسفانه، شيوع آنوركسيا نروزا در سال‌هاي اخير روبه‌افزايش بوده است. دختربچه‌ها از عروسك‌هايي كه در اختيارشان گذاشته مي‌شود ياد مي‌گيرند كه به سبك لباس پوشيدن و ساير تزئينات ظاهري توجه كنند. به اين ترتيب، دختران ياد مي‌گيرند كه بدنشان عامل مهمي در شكل‌گيري قضاوت‌هاي ديگران در مورد آنهاست. يكي از پيامدهاي اين توجه زياد به بدن زنان اين است كه زن‌ها بيش از مردها به بدن خود توجه مي‌كنند و بيشتر از مردها زير سلطة بدن خود هستند. البته همين توجه مفرط آنان به بدن خود، تأثير منفي و پايداري در نگرش آنان نسبت به بدن يا ارزش بدن (body esteem) مي‌گذارد. دخترها در اواخر كودكي و اوايل نوجواني نه‌تنها بيشتر از پسرها از بدنشان نارضايتي دارند، بلكه نارضايتي آنان به‌تدريج افزايش هم مي‌يابد. اين احساس منفي يكي از خصوصيات اصلي ارزش بدن در بزرگسالي است. به همين دليل نيز احتمال دچار شدن زنان به اضطراب اجتماعي بدني شوند (يعني اضطراب در مورد مشاهده و ارزيابي شدن بدنشان از جانب ديگران) بيشتر است. زن‌هاي تابع نقش جنسيتي سنتي زنانه بيشتر احتمال دارد در «دام زيبايي» بيفتند. اما سؤال اين است كه آيا پيروي زنان از مدهاي زيبايي زمينة مساعدي براي آسيب‌پذيري جسمي و رواني آنان فراهم مي‌آورد؟ آيا اين مسئله آن‌قدر مخاطره‌آميز هست كه منجر به خودكشي يا مرگ زودرس آنان شود؟ پاسخ به سؤالات فوق مثبت است. از همين رو، تشريح مخاطراتي كه زنان و به‌ويژه دختران نوجوان 16 و 17 ساله را تهديد مي‌كند و در مباحث آسيب‌شناسي رواني با عنوان «اختلال‌هاي خوردن» مطرح مي‌شود ضروري است. جالب است بدانيد كه اختلال‌هاي خوردن جزء اختلال‌هاي دوران كودكي محسوب مي‌شود و شروعي زودرس دارد. لذا آثار زيان‌بار آن مي‌تواند نسل جوان جامعه را هدف قرار دهد. آسيب‌شناسي رواني اختلالات خوردن چند نظرية روان‌شناختي در مورد اختلال‌هاي خوردن وجود دارد. اين واقعيت كه ميزان شيوع بي‌اشتهايي و جوع در چند دهة اخير افزايش يافته است و در كشورهاي توسعه‌يافته رايج‌تر است، برخي پژوهشگران را متقاعد ساخته است كه هنجارهاي فرهنگي مدرن در بروز اختلال‌ها نقش دارند. اين نظريه با عنوان «الگوي اجتماعي‌ـ‌فرهنگي بي‌اشتهايي و جوع» مطرح مي‌شود. شكي نيست كه لاغري در جوامع مختلف به‌ويژه براي زنان امتياز محسوب مي‌شود. چنانكه هنرپيشه‌ها، مانكن‌ها و برگزيدگان مسابقه‌هاي زيبايي القا مي‌كنند، ظرف سي سال گذشته، هيكل «ايده‌آل» براي زنان به‌طور روزافزوني هيكل لاغر شده است. طي همين دورة زماني، به‌دليل بهبود نسبي تغذيه، متوسط وزن زنان افزايش يافته است. بنابراين، به زنان گفته مي‌شود لاغر شوند درحالي‌كه اقدام به اين كار دشوار است. برخي زنان تسليم فشار مي‌شوند و رژيم‌هاي بسيار محدودكننده مي‌گيرند چون به‌طور طبيعي اندكي سنگين‌وزن‌تر از همسالان خود هستند و به‌ويژه نسبت به پيام‌هاي جامعه دربارة لاغري حساس‌اند. به‌علاوه، دختراني كه زودتر از همسالان خود به بلوغ جنسي مي‌رسند نسبت به تصوير بدني آسيب‌پذيرترند. خوردن مهار‌شدة اين افراد مي‌تواند به محروميت ادراك‌شده و محروميت جسماني واقعي منجر شود كه به نوبة خود، به شكستن قيد و بند و پرخوري مي‌انجامد. بسياري از زناني كه دچار جوع مي‌شوند سابقة رژيم‌هاي بسيار محدودكننده دارند كه به‌شدت استرس‌زا و ناكام‌كننده است. هنگامي كه اين زنان رژيم خود را مي‌شكنند، حس مهار خوردن را از دست مي‌دهند و شروع به پرخوري مي‌كنند. بعد احساس گناه و ترس از چاقي ناشي از اين پرخوري آنان را به پاكسازي وامي‌دارد. الگوي فوق تصريح مي‌كند كه تأكيد فرهنگي بر ايده‌آل لاغري به‌عنوان ملاك زيبايي، همراه با افزايش ميانگين وزن در سال‌هاي اخير، به تصور بد از بدن در بسياري از زنان مي‌انجامد و زنان با گرفتن رژيم‌هاي افراطي به آن پاسخ مي‌دهند. البته افرادي كه از وضعيت اقتصادي بهتري برخوردارند، با خطرپذيري بيشتر، اقدام به مصرف پودرها و قرص‌هاي لاغري و حتي استفاده از داروهاي محرك نظير آمفتامين‌ها و در نهايت عمل‌هاي جراحي زيبايي نظير ليپوساكشن مي‌كنند كه هركدام مي‌تواند به طريقي سلامت جسمي و رواني آنان را با مخاطراتي جبران‌ناپذير مواجه سازد. الگوي دوم روان‌شناختي تبيين‌كنندة اختلالات خوردن را «الگوي كاهش استرس‌ـ‌جوع» مي‌نامند. مطابق اين الگو، زماني كه افراد پرخور با شرايط استرس‌زا مواجه مي‌شوند، براي گريختن از اضطراب و پريشاني، اقدام به پرخوري مي‌كنند. اين افراد به‌جاي تمركز بر اهداف درازمدت كنترل وزن، بر ارضاي غذايي كوتاه‌مدت متمركز مي‌شوند و با اينكه گرسنه نيستند، مقدار زيادي غذا مي‌خورند. سپس براي اينكه پريشاني ناشي از پرخوري را كاهش دهند، اقدام به پاكسازي مي‌كنند. در الگوي دوم، استرس و اضطراب از عوامل مهم بروز اختلالات خوردن محسوب مي‌شوند و فرد در مواجهه با موقعيت‌هاي اضطراب‌زا، رهايي كوتاه‌مدت از استرس را در پُر خوردن مي‌جويد. در متون روان‌شناسي، كه زنان و مردان را از لحاظ ميزان اختلال‌هاي رواني مقايسه مي‌كنند، عنوان شده است كه ميزان شيوع اختلال‌هاي اضطرابي در زنان بيشتر از مردان است چرا كه زنان با منابع استرس اجتماعي بيشتري مواجه مي‌شوند، نظير سوء‌رفتار جنسي در كودكي، آزارها و مزاحمت‌هاي جنسي در محيط‌هاي آموزشي، درماني و شغلي، تبعيض‌هاي جنسيتي و خشونت. بنابراين، مي‌توان شيوع اختلال‌هاي خوردن را در زنان براساس اين الگو تبيين كرد. افزون بر آن، برخي از زناني كه دچار اختلال‌هاي خوردن مي‌شوند سابقة بهره‌كشي جنسي ـ معمولاً از جانب عضوي از خانواده ـ را دارند. در اين‌گونه موارد، اختلال خوردن ممكن است ناشي از تصوير بدني تحريف‌شده يا عزت نفس كم باشد كه علت آن بهره‌كشي يا نياز به مسلط شدن بر جنبه‌هايي از زندگي است. همچنين، رخداد اين الگو در زناني كه اضطراب اجتماعي بدن دارند محتمل‌تر است. سومين الگوي تبيين‌كنندة اختلالات خوردن «الگوي خودگرداني‌ـ‌كنترل» ناميده مي‌شود. طبق اين الگو، علت بي‌اشتهايي نياز شديد به خودگرداني است كه از بودن در خانوادة بسيار سلطه‌گر ناشي مي‌شود. والدين دختران بي‌اشتها، بيش از حد در زندگي آنها دخالت مي‌كنند و به آنان اجازه نمي‌دهند كه جدا از نقشي كه در خانواده دارند، استقلال كافي به‌دست آورند. اين والدين ابراز هيجان يا تعارض را محدود مي‌كنند و از فرزندانشان توقع خويشتن‌داري كامل دارند به‌طوري‌كه دختر نوجوان اجازه نمي‌يابد نيازها يا خشم خود را به والدينش ابراز كند و سرانجام ممكن است به اين نتيجه برسد كه حداقل مي‌تواند يك جنبه از زندگي خود، يعني خوردنش را كنترل كند. براي وي، تسلط كامل بر مصرف غذا بسيار مهم مي‌شود، و عزت‌ نفس او را مي‌نماياند. در تبيين الگوي فوق، بر تأثير نقش خانواده و شيوه‌هاي فرزندپروري والدين تأكيد مي‌شود. شيوه‌هاي فرزندپروري والدين عمدتاً مبتني بر نقش‌هاي جنسيتي سنتي است و به همين دليل اغلب، آگاهانه يا ناآگاهانه، در تربيت فرزندان دختر و پسر خود شيوه‌هاي متفاوتي را به‌كار مي‌گيرند. به اين معني كه در تربيت فرزندان پسر خود بر ويژگي‌هاي استقلال‌طلبي، شهامت، توانايي حل مسئله و مهارت‌آموزي تأكيد دارند درحالي‌كه شيوه‌هاي تربيتي آنان در مورد دختران عمدتاً حفاظتي است كه وابستگي را در آنان تقويت مي‌كند، و لذا در هويت‌يابي دختران اختلال ايجاد مي‌شود. در اين زمينه برخي از روان‌شناسان معتقدند كه خانواده‌هاي مبتلايان داراي چهار ويژگي مسلط هستند: 1. خانواده معمولاً درهم‌تنيده است، يعني هيچ‌كس نمي‌تواند فرد مستقلي باشد يا هويت مجزايي داشته باشد و اصرار براي با هم بودن به فقدان فضاي خصوصي مي‌انجامد. 2. خانواده بسيار حفاظت‌كننده است. همه مكرراً در مورد سلامت يكديگر اظهار نگراني مي‌كنند و به كمترين نشانة پريشاني به صورت حفاظتي پاسخ مي‌دهند. 3. خانواده انعطاف‌ناپذير و بسيار خشك و مقاوم نسبت به تغيير است و رشد فرديت در فرزند نوجوان تهديدي براي اين فضاست. 4. تحمل تعارض در اين خانواده بسيار كم است و هرگونه تفاوت بين اعضا انكار مي‌شود و تعارضات حل‌نشده باقي مي‌ماند و فشار رواني بالا مي‌رود. چهار خصوصيت فوق كه در خانواده‌هاي مبتلايان ديده شده است مغاير با ويژگي‌هاي رشد رواني‌ـ‌اجتماعي در دورة نوجواني است كه طي آن، نوجوانان به دنبال هويت‌جويي ميل به استقلال فردي در امور دارند. از آنجا كه دو ويژگي مهم هويت‌طلبي و استقلال‌طلبي دورة نوجواني با ويژگي‌هاي نقش جنسيتي پسران همخوان است، از جانب والدين تقويت و آزادي عمل و تجربه به آنان داده مي‌شود. درحالي‌كه نوجوانان دختر، در خانواده‌هايي كه شيوه‌هاي فرزندپروري آنان مطابق با نقش‌هاي جنسيتي زنانه است، دقيقاً با رفتارهايي مغاير با رشد رواني‌ـ‌اجتماعي‌شان روبه‌رو مي‌شوند و اين تناقض رشدي منجر به ايجاد تعارضات حل‌نشده بين آنها و بزرگسالان مي‌شود كه مي‌تواند زمينه‌ساز مشكلات تربيتي و اجتماعي يا بروز بيماري در نوجوان بشود. در نتيجه‌گيري نهايي از مباحث مطرح‌شده اين‌طور استنباط مي‌شود كه فرايند رشد بهنجار دختران و پسران در دنياي امروز مستلزم تغيير نقش‌هاي جنسيتي سنتي است. به عبارت ديگر، تغيير قالب‌ها و طرح‌واره‌هاي جنسيتي ضرورتي است كه باعث رشد و بالندگي زنان و مردان مي‌شود به‌طوري‌كه يك زن، همان‌طور كه مي‌تواند واجد ملاك‌هاي زيبايي و ملاطفت و مراقبت باشد، مي‌تواند هويت‌جو، مستقل، باشهامت و خطرپذير نيز باشد و در مواجهه با مشكلات، به‌جاي تكيه بر روش‌هاي منفعلانه و وابسته، بتواند با كسب و تسلط بر مهارت‌هاي حل مسئله، عرض اندام كند. تنها از اين طريق مي‌توان سلامت جسمي و رواني زنان را در دنياي به‌شدت متغير امروز تضمين كرد.■ علائم تشخيصي بي‌اشتهايي عصبي 1. امتناع از نگه‌ داشتن وزن بدن حداقل در سطح وزن طبيعي براي سن و قد مشخص. 2. ترس شديد از افزايش وزن حتي وقتي وزن پايين‌تر از حد معمول است. 3. تصور تحريف‌شده از بدن به صورت اختلال در برداشت شخصي از وزن، حجم يا شكل بدن خود (اين افراد، حتي وقتي لاغر هستند، اغلب احساس چاقي مي‌كنند). 4. در افرادي كه به بلوغ رسيده‌اند، قطع سه دورة پياپي عادت ماهيانه. اين مورد يكي از چندين ناهنجاري جسمي ناشي از بي‌اشتهايي عصبي كه معمولاً يكي از ملاك‌هاي تشخيص اختلال است. اين علامت در اوايل پيدايش اختلال ظاهر مي‌شود و در يك‌پنجم موارد، مقدم بر كاهش وزن آشكار است. در برخي موارد نيز به دنبال كاهش وزن و به‌عنوان علامت بروز اختلالات خوردن مورد توجه پزشك قرار مي‌گيرد. 5. افسردگي، بي‌ثباتي خلق و خو مردم‌گريزي. پيامدهاي جسمي و رواني بي‌اشتهايي عصبي 1. حساسيت نسبت به سرما، يبوست، افت فشار خون و پايين بودن درجة حرارت بدن. 2. كاهش سطح پتاسيم كه منجر به بي‌نظمي‌هاي قلبي تهديدكننده و گاه تشنج و ندرتاً مرگ مي‌شود. 3. كم‌خوني. 4. تأخير در رشد استخوان‌ها. 5. اختلالات هورموني در غدد درون‌ريز مثل هيپوفيز، هيپوتالاموس، تيروئيد و غدد فوق‌كليه. 6. استفراغ مكرر و انواع ديگر پاكسازي باعث از دست رفتن مايعات و الكتروليت‌هاي بدن مي‌شود و استفراغ اسيد معده مي‌تواند موجب فساد شديد دندان‌ها نيز بشود. 7. خشك شدن پوست. 8. بي‌اشتهايي عصبي با اشتغال ذهني وسواس همراه است و مبتلايان فشار رواني زيادي را تحمل مي‌كنند. نتايج آزمون‌هاي رواني احتمال افسردگي را در بين مبتلايان نشان داده است و نيز احتمال اقدام به خودكشي. زنان




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 856]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن