واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تاثير بحران اقتصادي جهان بر خاورميانه ممكن است نفت يك بار ديگر به فاكتوري تعيينكننده تبديل شود. بحران اقتصادي اگرچه باعث خالي شدن جيب غربيها شده اما ممكن است معادلات را در خاورميانه به نفع آنها تغيير دهد. باوجود تلاشهاي اوپك روز به روز به شدت از بهاي نفت كاسته ميشود. اعتماد ملي: حتي با توجه به استانداردهاي پايين خاورميانه، اوضاع منطقه در حال حاضر مساعد به نظر نميرسد. هفتهنامه نيوزويك در تازهترين شمارهاش در يادداشتي به قلم مايكل هرش مينويسد: تنش ميان ايران و غرب، اين روزها مانند آتشي زير خاكستر است، تهران همچنان سرسختانه برنامه اتمياش را ادامه ميدهد و از دست آمريكاييها كار چنداني برنميآيد، آنها درگير انتقال قدرت از جورج بوش به باراك اوباما هستند و هردوي اينها هم درگير بحران اقتصاد جهان. در چنين شرايطي در حال حاضر احتمال حمله نظامي به اي به نظر ميرسد وزارت دفاع ايالات متحده به سرپرستي رابرت گيتس عملگرا توانسته اسرائيل را مهار كند و بدونشك اين روند در دولت بعدي - و با ابقاي گيتس - ادامه خواهد داشت. شايد به همينخاطر باشد كه سالاي مريدور سفير رژيم صهيونيستي در ايالات متحده به نيوزويك ميگويد: <من فكر ميكنم همه ما وقت كمي داريم.> به اعتقاد او <هنوز جا براي مذاكره است، البته بهتر است بگوييم فشار شديد ديپلماتيك.> در اين ميان اعراب و اسرائيل هم به سمت صلح حركت نميكنند. به نوشته نيوزويك، احتمال تشكيل دو كشور مستقل فلسطين و اسرائيل روز به روز كمرنگتر ميشود. اگر وضع فعلي ادامه پيدا كند، - يعني هيچ توافقي حاصل نشود و سرزمينهاي اشغالي دراختيار اسرائيليها باقي بماند - در آينده نزديك در اين <اسرائيل بزرگ)!(> اكثريتي عرب زير سلطه اقليتي يهودي قرار خواهند داشت. به نوشته نيوزويك، اين دولت <آپارتايد> كمكم حمايت يهوديان را از دست خواهد داد. در اين ميان ايهود اولمرت نخستوزير مستعفي اسرائيل مسوول تنها جنگ شكستخورده اسرائيليها (حمله به لبنان در سال 2006) به حساب ميآيد، نااميدانه تلاش ميكند به قولي كه به آمريكاييها داده وفا كند و تا پايان سال 2008 با محمود عباس رئيس ضعيف دولت خودگردان روي اصول يك طرح صلح به تفاهم برسد. نبايد فراموش كرد كه دولت فلسطيني دوپاره شده و كرانه غربي دست فتح است و نوار غزه در كنترل حماس. در اين ميان با وجود محاصره غزه و اوضاع بسيار بد ساكنان اين باريكه هر روز احتمال صلح ميان فتح و حماس كمرنگتر ميشود. اسرائيليها هم از اين بهانه براي طفره رفتن از قول و قرارها استفاده ميكنند. اگر داستان، زيادي تكراري بهنظر ميرسد و ميخواهيد صفحه را ورق بزنيد كمي صبر كنيد. هنوز درباره يك عامل مهم حرف نزدهايم: نفت. ممكن است نفت يك بار ديگر به فاكتوري تعيينكننده تبديل شود. بحران اقتصادي اگرچه باعث خالي شدن جيب غربيها شده اما ممكن است معادلات را در خاورميانه به نفع آنها تغيير دهد. باوجود تلاشهاي اوپك روز به روز به شدت از بهاي نفت كاسته ميشود. توليدكنندگان با هدف ثابت ماندن قيمتها توليد را به شدت كاهش دادهاند اما بحران جهاني باعث شده كه تقاضا به شدت پايين بيايد. با آغاز عصر نفت بشكهاي زير 40 دلار، دولتهاي قدرتمندي نظير روسيه و ونزوئلا كه تا چند ماه پيش جلوي آمريكا سرسختي نشان ميدادند تضعيف خواهند شد. از ديد هفتهنامه نيوزويك براي اولينبار در طول سالهاي اخير، دولت ايران هم با نگراني اوضاع را نظاره ميكند. در اين ميان صهيونيستها هم با استفاده از فرصت بهوجود آمده خواستار افزايش فشار بر ايران شدهاند. مريدور، سفير رژيم اسرائيل به همين خاطر مدعي ميشود: <حالا تحريمها - بهخصوص در حوزه پتروشيمي - تاثيرگذار خواهد بود.> در اين ميان اكثر تحليلگراني كه با خبرنگار نيوزويك صحبت كردهاند معتقدند كه فاكتور نفت نميتواند به تنهايي باعث شود ايران برنامه اتمي صلحآميزش را متوقف كند اما نفت ممكن است به تحولاتي در انتخابات رياستجمهوري سال آينده منجر شود. به نوشته نيوزويك، دولت نهم در ميان نخبگان ايراني محبوب نيست و اوضاع اقتصادي ممكن است باعث شود محبوبيت آن بين مردم عادي هم كاهش يابد. در اين صورت ممكن است دولت بعدي ايران عملگرا باشد. در چنين حالتي و با تداوم بحران اقتصادي ممكن است دولت بعدي ايران نسبت به توافق با باراك اوباما، رئيسجمهوري ايالات متحده، تا حدودي ملايمت داشته باشد. پيششرط چنين تحولي نظر مثبت روسيه است. به نوشته نيوزويك، در چنين شرايطي و <اگر> اين تحولات رخ دهد ميتوانيم شاهد تغيير اوضاع در مناطق فلسطيني باشيم. نفت يك تاثير مهم ديگر هم دارد و آن پايين آوردن احتمال حمله نظامي به ايران است. باراك اوباما ميداند هرگونه جنگ در خاورميانه باعث ميشود بهاي نفت به شدت بالا رود و احياي اقتصاد آمريكا با مانعي جدي روبهرو شود. مايكل هرش، نويسنده نيوزويك، كه يك سال و نيم پيش به ايران سفر كرده بود، ادامه ميدهد: <در ديدارم از ايران متوجه شدم هنوز دسته ساكتي از عملگرايان در ايران يافت ميشوند. آنها به شدت نگران انزواي سياسي-اقتصادي كشور هستند. هرش در پايان نتيجه ميگيرد: <سفر ده روزهام به تهران من را متقاعد كرد كه ايران آن كشوري نيست كه تبليغ ميشود. هنوز در آنجا يك پلوراليسم اصيل وجود دارد و دست راستيهاي ايراني هم احتمالا نسبت به تركيبي دقيق از فشار و مذاكره، واكنشي مناسب نشان ميدهند.> همانطوركه ريتكيه، عضو شوراي روابط خارجي آمريكا هفته پيش در يادداشتي در بوستونگلوب نوشت: <آمريكا بايد از تهران امتيازاتي بگيرد و در عوض به ايران فرصت دهد كه قدرت اصلي منطقه شود.> در غير اين صورت، به نوشته نيوزويك، منطقه بايد با آرامش خداحافظي كند. اين به شدت به ضرر اسرائيليها است. به گفته سفير رژيم صهيونيستي در آمريكا <حدود 20 هزار موشك گروههاي مقاومت نزديك به ايران، سراسر اسرائيل را تحت پوشش خود دارد.> آينده قابل پيشبيني نيست اما بهنظر ميرسد نفت و بحران اقتصادي جهان، اوضاع را تغيير دهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]