واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بازی زندگیخلقت انسان (3)
شماره قبلی این بحث (خلقت انسان) به بررسی دیدگاه قرآن درباره ارزش حیات پرداخت. در این گفتار به بررسی دیدگاهی که زندگی را پوچ می شمارد، از منظر قرآن میپردازیم.* * * * * * * *جلوه پوچ حیاتجلوه پوچ حیات عبارت از آن است كه آدمی حیات را به بازی گرفته و برای آن ارزشی غیر از خور و خواب و لذت جویی قایل نباشد. اگر انسانیحیات خود را در هوا و هوسهای نفسانی غوطهور سازد حیات او پوچ خواهد بود. در آیات بسیاری به این بعد حیات توجه شده است.«و ماالحَیوةُ الدُّنیا اِلا مَتاعُ الغُرور»زندگی دنیا چیزی جز كالای فریبنده نیست. ( آل عمران/185)«اِعلموا اِنَّما الحَیوةِ الدُّنیا لَعِب و لَهو وَ تَفاخُر بَینَكم و تَكاثر فی الاموالِ و الاولاد»بدانید كه كه همانا زندگی دنیا جز برای، سرگرمی، زیور و خودستایی میان یكدیگر و فزونی در اموال و اولاد، چیزی بیشنیست.(حدید/20)آیه فوِق ابعاد مختلف حیات دنیوی را به روشنی آشكار میسازد.* * * * * * * *1. لعب:قرآن زندگی دنیوی را چیزی جز بازی (لعب) نمیداند. بازی به كاری گفته میشود كه فایده و نتیجهای عقلانی در بر ندارد. مانند عموم كارهای كودكان. كسانی هم كه فقط به جلوه پوچ حیات توجه دارند، در واقع كاری جز بازی از آنها سر نمیزند. مولوی زندگی این گونه افراد را اینچنین توصیف میكند:كودكان سازند در بازی دكان سود نبود جز كه تعطیل زمان شب شود در خانه آید گرسنه كودكان رفته بماند یك تنه این جهان بازیگه است و مرگ شب باز گردی كیسه خالی پر تعبسوی خانه گور تنها ماندهای با فغان واحسرتا برخواندهای شد برهنه وقت بازی طفل خرد دزد ناگاهش كلاه وكفش بردشب شد و بازی او شد بیمدد رو ندارد كه سوی خانه رودنیشنیدی انماالدنیا لعب باد دادی رخت و كشتی مُرتَعِبْپیش از آنكه شب شود جامه بجو روز را ضایع مكن در گفتگو2. لهو: بعد دیگر حیات دنیوی، سرگرمی است. یعنی كاری كه اشتغال به آن، انسان را از كارهای مهم دیگر باز میدارد. در فرِق میان لهو و لعب گفتهاند كه لعب نتیجهاش تنها فوت وقت است، اما لهو علاوه بر اتلاف، مستلزم بازماندن از كار مهم نیز هست.3. زینت: بعد دیگر زندگی دنیوی را قرآن آرایش یا وسیله آرایشمیداند، یعنی زندگی دنیوی برای آنكه آدمی را به خود جلب كند، احتیاج به آرایش و زینت آرایی دارد. در واقع عموم كسانی هم كه به این بعد از حیات مینگرند همواره جویای آن هستند تا به آرایش مظاهر آن بپردازند. اینان در جستجوی بناهای زیبا بر میآیند تا در مدت محدود عمر خود از زندگی دنیوی حداكثر استفاده را بكنند. این افراد به آرایش ظاهر خود میپردازند تا شاید كمبودهای خود را جبران كنند.4. تفاخر: بُعد دیگر حیات دنیوی، فخر كردن بر یكدیگر است. آنها كه فقط به جلوه پوچ حیات مینگرند، همواره در جستجوی كسب افتخار و شهرتجویی و جاهطلبی هستند تا به وسیله آن بر دیگران فخر فروشی كنند. برای این افراد مواهب زندگی دنیا كه میتواند وسیلهای برای سیر به سویالله باشد، وسیلهای تلقی میشود در خدمت نفس اماره. اینان به جای آنكه از موفقیتهایی كه در حیات دنیوی نصیبشان میشود در جهت تكامل خود و دیگران استفاده كنند، با عشق ورزیدن به آن موفقیتها و هدف تلقی كردن آنها، نیروها و استعدادهای وجودی خود را به نابودی میكشانند.5. تكاثر: بُعد دیگر حیات دنیوی، افزودن مال و اولاد است. انسانهایی كه تنها به بُعد منفی حیات مینگرند، هدفی جز تكاثر نخواهند داشت. آنجا كه هدف اعلای حیات فراموش میشود و جلوه مثبت حیات نیز نادیده گرفته میشود، چیزی جز افزودن مال یا فرزند هدف تلقی نخواهد شد. در حقیقت آیه فوِق با بیان مراحل زندگانی به این مطلب اشاره دارد كه حاصل تمامیدلبستگیهای آدمی به زندگی دنیوی چیزی جز خود آرایی و خودستایی و تكثیر مال و فرزند نیست كه سرانجام هر یك از آنها نیز فنا و نابودی است، زیرا دوران بازی و سرگرمیهای كودكی و نوجوانی سپری میشود و پس از آن خود آراییها و فخرفروشیهای آدمی نیز با شكستهای پی در پی از میان خواهند رفت. شكی نیست كه مال و فرزند نیز از دستبرد حوادث و اتفاقات ناگوار مصون نخواهند بود.* * * * * * * * «اِن الذین لایَرجونَ لِقائنا و رَضوا بالحَیوة الدنیا و اطماَنّوا بها والذین هم عن آیاتنا غافِلون اولئك مأویهم النّار بما كانوا یَكسبون»آنهایی كه امیدی به ملاقات ما ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدندو به آن تكیه كردند و كسانی كه از آیات ما غافل هستند، به سببآنچه كه انجام دادهاند جایگاهشان آتش است. (یونس/ 9و8)این آیه نیز جلوه منفی حیات را دارای ویژگیهای زیر میداند:1. بیاعتقادی به رستاخیز2. دلبستگی به دنیا و تكیه برآن3. غفلت از آیات الهی* * * * * * * * ادامه دارد ...منبع:نصری، عبدالله، کتاب فلسفه خلقت انسان، با اندکی تصرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]