محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847298888
سلسله نشستهاي روايت عهد-بررسي نقاط ضعف اسرائيل-2 رائفيپور: از نيل تا فرات قبل از اشغال فلسطين هم متعلق به فرزندان ابراهيم بود / در تورات آمده گوساله را هارون ساخت
واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: سلسله نشستهاي روايت عهد-بررسي نقاط ضعف اسرائيل-2 رائفيپور: از نيل تا فرات قبل از اشغال فلسطين هم متعلق به فرزندان ابراهيم بود / در تورات آمده گوساله را هارون ساخت
كارشناس حوزه دشمنشناسي گفت: از نيل تا فرات قبل از اشغال فلسطين توسط يهوديان، متعلق به فرزندان ابراهيم بوده است، لذا اين شعار
به گزارش خبرنگار دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، علي اكبر رائفيپور در ادامه پنجمين جلسه از سلسله نشستهاي روايت عهد كه با عنوان «اسطورههاي صهيونيسم» در سالن اجتماعات مسجد موسي ابن جعفر (ع) برگزار شد به بررسي نقاط ضعف اسرائيل و اسطوره كتاب مقدس پرداخت.
بيست مورد از اسطورههاي اسرائيل
اين كارشناس دشمنشناسي گفت: بيست مورد از اسطورههاي اسرائيل را فقط نام ميبرم، البته اسطورههاي فرعي هم دارند مثل اتاق گاز كه شاخه اي از اسطوره هلوكاست است.
1- كتاب مقدس؛ 2- سرزمين مقدس؛ 3- وعده رهايي؛ 4- قوم برگزيده؛ 5- پاكسازي قومي؛ 6- بازگشت؛ 7- تبعيد و آوارگي؛ 8- منحصر به فرد بودن اسراييل؛ 9- اسرائيل به عنوان تجسم قوم يهود؛ 10- تداوم تاريخي اسرائيل؛ 11- مركزيت اسرائيل؛ 12- زندگي كامل و بينقص؛ 13- پدران بنيانگذار؛ 14- فاشيسم ستيزي؛ 15- دادرسي نورمبرگ؛ 16- هلوكاست و شش ميليون قرباني؛ 17- سرزمين بدون مردم براي مردم بدون سرزمين؛ 18- آنتي ستيزم؛ 19- اسباط گمشده بنياسرائيل همان ده سبط گمشده؛ 20- تاريخ دومين دولت نابود شده (اين اسطوره را زماني استفاده ميكنند كه دچار اختلاف ميشوند.)
يك بحثي در كابالا دارند با عنوان ازدواج دو خدا با هم كه در واقع حلول خدا در آدم و حواست كه با هم ازدواج ميكنند تا بني اسرائيل به وجود بيايد و خود را از نسل آدم و حوا ميدانند. اعتقاد دارند زماني شيطان حوا را فريفت و عدهاي آدم به وجود آمدند؛ زماني هم آدم با اجنه ازدواج كرد و آدمهاي ديگري به وجود آمدند؛ بحث «شخينا» در كابالا و خود برتربيني يهود بر همين مبناست، ستاره شش پر هم همين بحث را مطرح ميكند كه مرد و زن در هم تنيدهاند.
در اين جلسه اسطوره كتاب مقدس را بررسي ميكنيم. ريشه بسياري ديگر از اسطورهها به كتاب مقدس بر ميگردد. با توجه به اينكه اين اسطورهها در هم تنيدهاند، اگر يكي را توضيح بدهيم بخشي از ديگري را هم بايد توضيح دهيم.
حكومت داود و سليمان؛ روزگار خوش يهود
همانطور كه ما در ذهنمان حكومت اميرالمومنين را در تشيع داريم و به نظرمان تكرار شدني نيست آنها هم دو حكومت داود و سليمان را در ذهن دارند. به چشم روزگار خوشي را ديدهاند؛ روزگاري كه با باد جابه جا ميشدند و شياطين براي ايشان عملگي ميكردند. منتهي لياقت حفظ آن را نداشتند و عهدشان را با خدا شكستند: «فبما نقضهم ميثاقهم و لعنهم و جعلنا قلوبهم قاسيه»؛ همانطور كه در زمان موسي شكستند.
ارباب حلقهها؛ فيلمي در راستاي مبارزه با حكومت جهاني حضرت مهدي
الان دنبال همان حكومتاند و خوب ميدانند در اين سوي دنيا هم تفكري به دنبال حكومت مهدوي است كه اوج حكومت سليمان اشل كوچكي از حكومت مهدي است، فلذا در اين باره خوب برنامهريزي و كار ميكنند، مانند فيلم ارباب حلقهها.
در احاديث هست سليمان با حلقهاي شياطين را تسخير كرد. سوال اينجاست كه اگر حلقه سليمان را به ما بدهند كاري از ما ساخته است؟ خير؛ حقيقت آن وحي است كه بر سليمان نازل شد.
در اسرائيليات آمده حضرت سليمان براي قضاي حاجت رفت و انگشترش را به همسرش داد تا نگه دارد؛ هنگامي كه بازگشت تا انگشتر را پس بگيرد همسرش گفت چند دقيقه پيش آمدي و آن را گرفتي، سليمان فهميد شيطان به هيئت او درآمده و انگشتر را گرفته است. شيطان چند روز بر ملك سليمان حاكم ميشود تا بالاخره سليمان با كلك و سختي انگشتر و حكومتش را پس ميگيرد.
در ارباب حلقهها هم همه دنبال آن حلقه هستند؛ اين حلقه وسوسه كننده است.
مقصود از شيطان و دجال در ارباب حلقهها كيست؟
در پيشگويي هايشان آمده آن قوم ديگر به بيت المقدس حمله ميكنند و بيچارهتان ميكنند؛ در اين فيلم بيت المقدس را سرزمين بسيار زيبايي تصوير ميكند كه موجودات وحشتناك كه ما هستيم حمله ميكنيم تا آنجا را بگيريم، اما نهايتا آنها حمله ميكنند و ساختمان شيطان را پايين ميآورند.
شيطان و دجال كيست؟
ما هستيم. آن فرد تك چشم در فيلم ميرود انگشتر را برميدارد و استفاده ميكند و با آمدن آن فرد ديگر نابود ميشود؛ چيزي مانند جاء الحق و زهق الباطل
اين تفكر بر مبناي كتاب مقدس است كه آنها را به ساخت فيلم و انيميشن و كارتون ميكشاند. ساير اسطورهها نيز از كتاب مقدس ناشي ميشود. تبعيد و آوارگي ارض موعود پاكسازي نژادي و...
كتاب مقدس تحريف شده است
ما قائليم كتاب مقدس تحريف شده است؛ هم عهد عتيق و هم جديد. من حاضرم سر اين موضوع در هر جاي ايران مناظره كنم. اصلا نياز به تحريف هم نيست، آدم مريض روي هرچه نياز دارد دست ميگذارد؛ چراكه وهابيها با اشاره به آيات قران شيعه ميكشند. آن قسمتي را كه نياز دارند استفاده ميكنند؛ «لا تقربوا الصلوه» را ميبينند و انتم سكري را رها ميكنند. يهوديها هم همين كار را ميكنند.
آيه 54 سوره مائده كه درباره ايرانيان است و بعد از آن آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون»؛ هميشه دعوا بر سر اين است كه ولايت به معناي سرپرستي است يا دوست داشتن؟ كه در هر معنايي كه برداشت شود در آيه بعد ذكر ميكند «و من يتول الله و رسوله و الذين ءامنوا فان حزب الله هم الغالبون»؛ و در هر معناي ولي كه استفاده شود آخرالزمان متعلق به اين گروه است. در بحث كردن، اين قسمت را نميبينند و رها ميكنند.
تحريف شدن كتاب مقدس و برداشت تفسير به راي آن
در تحريف كتاب مقدس كه شكي نيست؛ عهد عتيق سي و نه بخش دارد و عهد جديد بيست و هفت تا. مسيحي ها عهد عتيق را قبول دارند و يهودي ها عهد جديد را قبول ندارند؛ يعني روي سخن شما درباره عهد عتيق مسيحيها هم هستند.
خود كتاب مقدس ورژنهاي مختلف هم دارد برخي مسائل در يك كتاب هست كه در ديگري نيست. اگر يكي از اين اتفاقها در قرآن بود ما را بيچاره ميكردند.
عهد قديم سه بخش است؛ تورات، كتب مربوط به انبيا، ساير مكتوبات و رسلات.
كل تورات توسط فرد ديگري غير از حضزت موسي نوشته شده
در تورات ميگويد موسي همانطور كه خدا به او دستور داده بود فرزندان ارشد را شمرد. خود موسي كه وحي به او نازل شده است، سوم شخص است در كل تورات جايي نداريم كه موسي مخاطب باشد؛ يعني يكي ديگر نشسته و داستان را نوشته است.
در بخشي از تورات آمده است: سالها گذشت و موسي بزرگ شد. در سفر تسنيه باب سي و چهار آمده: موسي خدمتگزار خداوند در سرزمين موآب در گذشت. موسي هنگام مرگ صد و بيست سال عمر داشت و قوم اسرائيل سي روز در دره موآب براي او عزاداري كردند.
اقرار زبان شناسان بر وجود چند نوع ادبيات در كتاب مقدس
زبانشناسان اقرار كردند چندين نوع ادبيات در كتاب مقدس پيدا كردند كه مواردي از آن آورده ميشود. در سفر پيدايش فرزندان بنيامين را نام ميبرد كه با نام فرزندان او در دوم تواريخ متفاوت است؛ هردفعه چيزي كشف و يا نقض ميشود.
در سفر پيدايش باب سي و شش پيامبراني كه روي كار آمدند را نام ميبرد و در بين آنها از طالوت كه با داوود هم عصر بوده نام برده ميشود، در حالي كه موسي كه كتاب تورات متعلق به اوست حداقل چهارصد سال قبل از طالوت بوده است.
زبانشناسان اشعار اگاريتي را در تورات تشخيص دادهاند
عهد عتيق داستان است؛ داستان نه به معناي توهين به معناي تاريخ، يعني بعدها كسي نقل كرده است. ما هم ميگوييم توراتي بوده است، اما آن را حفظ نكرديد و نابود شده است و بعدها بر مبناي نقل شفاهي نوشتيد. الان زبانشناسان اشعار اگاريتي را در تورات تشخيص دادهاند؛ يعني كساني كه تورات را مينوشته اند تحت تاثير قوميت خودشان اين اشعار را وارد كردهاند.
درباره اينكه پشت سر اين اقدام غرض بوده است يا جهل، بايد گفت هر دو. بعضي جاها چنان پيامبر خدا را زمين ميزند كه ديگر نتواند برخيزد، برخي جاها هم از سر جهل بوده و دوست داشتهاند خودشان را بزرگ جلوه دهند، مثلا خداي بابلي را داراي صفتي ميديدند پس به خداي خودشان هم آن صفت را نسبت ميدادند. قران ميگويد: «فويل للذين يكتبون الكتاب بأيديهم ثم يقولون هذا من عند الله»
خود مسيحيها كه عهد عتيق را قبول دارند دو شاخه مهم دارند پروتستان و كاتوليك. بسياري از مواردي كه كاتوليكها قبول دارند در نسخه پروتستانها نيست. سفر توبيا و يهوديه، يشوع بن سيراخ، سفر مكابيان، تتمه سفر دانيال نبي، سفر نبوت باروخ و... در نسخه پروتستانها نيست؛ به دردشان نميخورده و حذف كردهاند.
تفاوتها در ورژنهاي مختلف كتاب مقدس
همين كتاب مقدس ورژنهاي مختلفي هم دارد كه با هم تفاوت دارد: عبري، سامري، يوناني. به ترتيب در عبري و سامري و يوناني عمر آدم صد و سي، صد و سي و دويست و سي ذكر شده است. عمر يارد صد و شصت و دو،شصت و دو، و دويست و شصت و دو ذكر شده است.
عمر دنيا از خلقت آدم تا طوفان نوح هزار و ششصد و پنجاه و شش، هزار و سيصد و هفت، و دو هزار و دويست و شصت و دو آمده است. اختلاف زمان از طوفان نوح تا ميلاد ابراهيم دويست و نود و دو، نهصد و چهل و دو و هزار هفتاد و دو ذكر شده است. درباره زمان آفرينش آدم تا ميلاد مسيح چهار هزار و چهار، پنج هزار و هشتصد و هفتاد و دو ،چهار هزار و هفتصد آمده است.
از چيزي كه اصلش زير سوال است چگونه ميتوان اسطوره بيرون كشيد؟!
نام كوهي كه موسي توصيه كرد هكل را روي آن بنا كنند در عبري كوه لن، در سامري كوه جرزيم و در نسخه يوناني كوه ايبال عنوان شده است.
ده فرمان در نسخه عبري و يوناني ده تاست، در نسخه سامري يازده فرمان است.
آمار بني اسرائيل و فرزندانش هنگام ورود به مصر در نسخه سامري هفتاد و پنج تا و در نسخه يوناني هفتاد تاست.
در نسخه عبري و يوناني اصلا و به هيچ وجه اثري از قيامت نيست و معروف ترين اين ورژنها هم همين دو نسخه اند، اما در نسخه سامري صراحتا از قيامت صحبت شده است.
يك سند از خود كتاب مقدس درباره تحريف آن
اين همه تشتت و اختلاف نظر تاريخي و ايرادات بزرگ تاريخي وجود دارد.
يك سند از خود كتاب مقدس درباره تحريف آن: كتاب ارميا باب هشت آيه هشت ميگويد: «چگونه ميگوييم ما حكيم هستيم و شريعت خداوند، تورات با ماست. بي شك قلم كذاب كاتبان به دروغ عمل مينمايد. حكيمان شرمنده و مدهوش و گرفتار شدهاند. اينك كلام خدا را ترك نمودهاند پس چه حكمتي دارند.»
تصريح ميكند كه تحريف صورت گرفته است. خدايي كه كشتي بگيرد و شكست هم بخورد مايه آبروريزي است.
نظر منتقدان درباره تحريف تورات:
توماس ميشن در كتاب كلام مسيحي ميگويد: «در قديم مردم معتقد بودند موسي تورات را نوشته است، اما مطالعات جديد كتاب مقدس نشان ميدهد كه پاسخ به مسئله اصل و منشا تورات از آنچه در ابتدا تصور ميشد دشوارتر است. تورات در طول نسلها پديد آمده است. در ابتدا روايتهايي وجود داشت كه قوم يهود آن را به طور شفاهي به يكديگر منتقل ميكرد، سپس روايات مذكور در چند مجموعه نوشته شد كه برخي در باب تاريخ و برخي در باب احكام بود و سرانجام در قرن پنجم قبل از ميلاد، اين مجموعهها در كتاب گرد آمد؛ يعني هشتصد سال بعد از موسي. كساني كه در اين كار طولاني و پيچيده شركت كردند بسيار بودند و نام اكثريت قاطع آنها را تاريخ فراموش كرده است. به عقيده يهوديان و مسيحيان الهام الهي در همه مراحل تحريف تورات همراه و پشتيبان بوده است.»
آنها نميتوانند (اين اشتباهات را) درست كنند ميگويند اشكالي ندارد آن كسي كه جمع آوري ميكرده است به وحي وصل بوده است، بنابراين امكان اشتباه نداشته است.
قرآن به كساني اشاره كرده كه ديگر در تورات اثري از آن نميبينيد. سامري را در تورات پيدا نميكني، البته من يك زمري پيدا كردهام كه شايد همان سامري باشد كه آدم فاسدي بوده و كشته هم شده است.
اگر به وحي وصل بودهاند پس چرا زماني كه كتاب اول و دوم تاريخ را مينويسد، تورات را درباره بچههاي بنيامين نقض كرده است و بعد همان چيزي هم كه مينويسد درست نيست. در اول تواريخ يك چيز مينويسد، در دوم تواريخ چيز ديگري مينويسد؛ پس وصل بودني در كار نيست.
تحريف تورات به چه طريقي صورت گرفته است؟ / تخت سنگهايي كه تورات بر روي آن حك شده بود خرد شدند
توماس ميشل ميگويد: دانشمندان معتقدند اين بخش از تورات دنبال يك حركت اصلاحي ميان يهوديان در عصر پادشاهي يوشاع و پيامبري ارميا در قرن هفتم قبل از ميلاد تحريف شده است.
الان نثر ابوالفضل بيهقي را يك زبانشناس از روي كلمه ميگويد متعلق به چه قرني است، اما به خاطر اينكه زبانشناسان نتوانند دوران كتابت تورات را تشخيص دهند؛ تورات را سريع به يوناني و از يوناني به انگليسي بردند كه يك كلام بشود.
هنريف مورخ هلندي –هر چند ما لحن سخن او را نميپسنديم- ميگويد: «روزي از روزها حضرت موسي ناپديد گرديد، بر زبانها افتاد كه او با دو تخته سنگ نتراشيده از ميان مردم بيرون رفته است -ميگويند ده فرمان بر دو تخته سنگ نازل شد- بعد از ظهر آن روز قله كوه سينا نامرئي بود و تندبادي ابر سياهي آورده و كوه را زير حجاب آن مخفي ساخت، طوري كه چشم انسان در آنجا چيزي را نميديد.
هنگاميكه حضرت موسي برگشت، يا للعجب؛ كه خداي قوم يهود در همان هنگام كه رعد و برق گوش عالم را كر كرده بود، احكام خود را بر روي سنگهايي كه در دست موسي بود، نقش كرده بود...
وي ميگويد: وقتي حضرت موسي بازگشت و ديد مردم گوساله ميپرستند، لذا دو تخته سنگ را زمين زد و خرد كرد. به اين ترتيب توراتي كه از خدا بر حضرت موسي نازل شده بود از دست رفته و آنچه اكنون در دست يهود است زائيده افكار خاخامها و تراوشات ذهن راهبان مذهبي اين قوم ميباشد.
ما كه معجزه را منكر نيستيم، اما ايراداتي كه وجود داشته برخي را به كجا برده است.
ويل دورانت ميگويد: ولتر دانشمند فرانسوي در صحت تورات شك و ترديد كرده است.
زاپاتا ميگويد: تناقضات تاريخي تورات كاملا آشكار است.
نسخه اصلي تورات و احكام دهگانه پيش از ميلاد مسيح طعمه جنگها و حوادث تاريخ گرديد
آدام كلارد ميگويد: پس از تحقيق فراوان به اين نتيجه رسيدم كه تورات اصلي در همان فتنههاي اولي از بين رفته است.
هورمن معتقد است: نسخه اصلي تورات و احكام دهگانه آن پس از مرگ موسي و علماي بني اسراييل، با همان صندوق قرنها پيش از ميلاد مسيح طعمه جنگها و حوادث تاريخ گرديد - هرچند طبق وصيت موسي هر هفت سال يكبار آنها را قرائت ميكردند-. بعدها گروهي از جمله عزيز يا عزرا يهود به تدريج با كمك گرفتن از محفوظات و مكتوبات به نگاشتن توراتي جديد اقدام كردند كه كاهن بوده و پيامبرياش براي ما اثبات نشده است؛ چراكه اگر پيامبر بوده است پس چرا آن تحريفات را از بين نبرده است؟
در تورات آمده گوساله را هارون ساخت
اين چه حضرت موسياي است كه پدرش با عمهاش ازدواج كرده است؟
در تورات ميگويند گوساله را هارون ساخت. هارون مگر جانشين حضرت موسي نبود؟ موسي دستور به تبعيت از هارون را داده بود، حالا اوست كه دستور ميدهد گوساله بپرستند، لذا مردم گناهي ندارند! اما وقتي موسي برميگردد خدا با هارون كاري ندارد و مردم را تنبيه ميكند. اين چه جور خدايي است؟
هورمن در ادامه ميگويد: تلاش بيهوده و دست و پا زدن در گل است اگر كسي بخواهد كتاب مقدس را از تحريف پاك كند.
ريچارد سيمون ميگويد: اغلب متون مذهبي ساخته و پرداخته خاخام هايشان است.
ژان استك فرانسوي ميگويد: نويسنده يا نويسندگان تا اسفار پنجگانه بدون توجه و دقت دو نوع متن را در اين كتاب رديف كرده اند؛ در يكي از آنها نام خدا الوهين و در ديگري يهودا است.
اسپينوزا؛ يهودي حقطلبي كه تورات را زير سوال برد
اروخ اسپينوزا نژادا يهودي است و جز اولين كساني است كه تورات را زير سوال برد و آدم حق طلبي بود، اما متاسفانه بلايي كه سر نيچه آمد سر اين هم آمد، يعني چون كتابشان ايراد دارد به اين نتيجه رسيد كه دين مشكل دارد. اسپينوزا ترور شد؛ يهوديها ترورش كردند و اسپينوزا از آن به بعد با همان لباس پاره به خيابان ميآمد كه به مردم بفهماند ميخواستند مرا ترور كنند.
يهوديها درباره اسپينوزا مثل اسطورههايشان دو نوع برخورد دارند. زماني كه ميگويند عجب فيلسوف خوبي بوده ميگويند يهودي است. زماني كه ميگويند بر يهود نقد دارد، او را مرتدد ميدانند كه جاسوس است.
اسپينوزا استدلال جالبي كرده ميگويد: در سفر پيدايش باب چهارده آيه چهارده، ابرهيم دشمنان خود را تا دان تعقيب كرد، اما در كتابهاي ديگري كه در عهد عتيق بعد از اسفار پنجگانه آمده است به عنوان مثال در سفر داوران كه حوادث مربوط به دهها سال بعد از موسي را نقل ميكند آمده است: كه سبط دان -يكي از اسباط دهگانه يهود كه بعد از موسي بودهاند- به شهري حمله كردند و بعد از فتح نام آنرا كه لايش بود،دان گذاشتند.
بين اين دو حداقل هفتصد سال فاصله است. چرا اين اتفاقها ميافتد؟ چون كسي كه نوشته آگاه به ساير بخشها نبوده است، آگاه به همه حقايق نبوده است.
زبان شناسان و اسطوره شناسان درباره اسطورههاي كنعاني و بابلي كه به تورات ورود پيدا كرده و يا قسمتي از مضامير كه ترجمه مستقيم اشعار اگاريتي است و اشعار كتب عهد عتيق شباهت زيادي با اين اشعار اگاريتي دارد، بحث كردهاند و ميگويند بخشهايي را از آنها گرفتهاند.
اسطوره ارض موعود
اسطورههايي كه از كتاب مقدس بيرون كشيدهاند، مثلا ارض موعود كه ميگويند اين منطقه متعلق به خودمان و پدرانمان بوده و ما بايد برگرديم؛ چون در كتابمان نوشته است.
سفر پيدايش باب يازده آيه هفده آمده: «من عهد خود را با تو و تا بعد تو با فرزندانت نسل اندر نسل برقرار ميكنم. من خداي تو هستم و خداي فرزندانت نيز خواهم بود. تمامي فرزندان كنعان را كه اكنون در آن غريب هستي تا ابد به نسل تو خواهم بخشيد و خداي ايشان خواهم بود.
خدا به ابراهيم فرمود: وظيفه تو و فرزندان و نسلهاي بعد از تو اين است كه عهد مرا نگاه داريد؛ تمامي مردان و پسران شما بايد ختنه شوند تا بدين وسيله نشان دهند كه عهد مرا پذيرفتهاند.
برداشت شخصي از تورات: اگر كنعان متعلق به فرزندان ابراهيم است، مسلمانان هم فرزندان ابراهيم هستند!!!
ميگويند در اين جا حضرت حق به حضرت ابراهيم گفته كنعان براي تو و فرزندان توست؛ خب مگر ما بني اسرائيل و بچههاي ابراهيم نيستيم؟ پس اين سرزمين براي ما و پدرنمان است و كسي هم نميتواند حرفي داشته باشد.
در سفر خروج باب سه و آيه هفت و هشت آمده: «خداوند به موسي ميفرمايد من آمدهام تا بني اسرائيل را از بردگي در مصر آزاد سازم و آنان را به سرزمين پهناور و حاصلخيزي ببرم كه در آن شير و عسل جاري است. اين بحث شير و عسل كه در ارض موعودشان ميكنند از همين كتاب مقدس گرفتهاند.
اولا بحث تحريف را مطرح كرديم و در صورتي كه فرض كنيم تحريف وجود نداشته، بحث برداشت شخصي و تفسير به راي را مطرح ميكنيم كه با چه حقي چنين نتيجهاي گرفتيد؟ همين الان كنعان در دست فرزندان ابراهيم است. مسلمانان مگر فرزندان ابراهيم نيستند؟ شما با چه حقي ميگوييد فرزندان ابراهيم فقط نسل اسحاقاند؟ چرا برداشت شخصي ميكنيد؟
قبل از اشغال فلسطين هم از نيل تا فرات فرزندان ابراهيم بودند
خدا گفت نيل تا فرات را به تو ميبخشم و به ذريه تو ميبخشم. بخشيده است ديگر. از نيل تا فرات همه مسلماناند. به فرزندان اسماعيل بخشيده است. يهودي هم داريم. آنها هم فرزندان اسحاقاند. همه از ذريه ابراهيم اند. شرط عهد بوده است. آيا عهدي را كه بستيد حفظ كرديد؟ قران ميگويد عهد را شكستهاند و كار را خراب كردهاند.
سفر لاويان باب بيست و شش، ايه چهارده و سي و چهار: اگر به من گوش ندهيد و اطاعت نكنيد و قوانين مرا رد كنيد و عهدي كه با شما بستهام بشكنيد، آنگاه من شما را تنبيه ميكنم. من برضد شما برخواهم خواست و شما در برابر دشمنان خود پا به فرار خواهيد گذاشت. كساني كه از شما نفرت دارند بر شما حكومت خواهند كرد و شهرهايتان را ويران و مكانهاي عبادتان را خراب خواهند كرد. آري سرزمين شما را خالي از سكنه خواهند كرد و دشمنانتان در آنجا ساكن خواهند شد.
ادامه ميدهد: بلاي جنگ را بر شما نازل خواهم كرد تا در ميان قومها پراكنده شويد. سرزمين شما خالي و شهرهايتان خراب خواهد شد.
چرا اين قسمت كتابتان را توجه نميكنيد و نميخوانيد. آن قسمتي كه نياز دارند را ميگويند و آن قسمتي كه به نفعشان نيست را كنار ميگذارند.
در تورات بارها اشاره شده كه بنياسرائيل عهد خود را شكستند
ارميا در باب هشت و آيه هشت ميگويد كه شما عهدتان را شكستهايد.
بارها در عهد عتيق آمده كه آنها نتوانستند عهد را نگه دارند و عهد را شكستند.
سفر اعداد باب چهارده آيه بيست تا سي و سه آمده: به حضور پرجلالم كه زمين را پر كرده است سوگند ياد ميكنم كه هيچكدام از آنها كه جلال و معجزات مرا در مصر و در بيابان ديدهاند و بارها از توكل و اطاعت نمودن سرباز زدهاند حتي موفق به ديدن سرزميني كه به اجدادشان وعده دادهام نخواهند بود. دقيقا برابري با آيه قران دارد: «يا قوم ادخلوا الارض المقدسة التي كتب الله لكم و لا ترتدوا على أدباركم فتنقلبوا خاسرين... قالوا يا موسى إنا لن ندخلها أبدا ما داموا فيها فاذهب أنت و ربك فقاتلا إنا هاهنا قاعدون». در نتيجه يتيهون في الارض شدند؛ در زمين چهل سال آواره شدند.
در ادامه ميگويد: هر كه مرا اهانت كند سرزمين موعود را نخواهد ديد. برمبناي اين آيه نبايد هيچگاه چشمشان به سرزمين موعود بيفتد؛ زيرا در همين كتاب تورات بيشترين اهانتها به خدا شده است.
خدايي كه خسته ميشود و بعد از خراب كردن معبد سليمان ناراحت ميشود و اشك ميريزد كه چرا بدست خودش عبادتگاه خودش را خراب كرده است.
ماجراي سرگرداني بنياسرائيل در بيابان در تورات و قرآن
در ادامه اين آيه ميگويد: همه شما در اين بيابان خواهيد مرد حتي كسي از شما كه بالاي بيست سال سن دارد وارد سرزمين موعود نخواهد شد؛ لاشههاي شما در اين بيابان خواهد افتاد. فرزندانتان به خاطر بي ايماني شما چهل سال در اين بيابان سرگردان خواهند بود.
قران هم گفت: اربعين سنه يتيهون في الارض. چرا به اينها مراجعه نميكنيد؟
كتاب ارميا نبي آيه يك تا يازده گفته است: اهالي يهودا و اورشليم عليه من قيام كردند آنها به گناهان پدرانشان بازگشتند و از طاعت من سرباز ميزنند. ايشان به سمت بتپرستي رفتند؛ هم اهالي يهودا و هم اسرائيل -دو سبط پاييني يهودا شدند و ده سبط بالايي كشوري كه تاسيس كردند اسرائيل شدند- عهدي كه با پدرانشان بسته بودند شكستند.
واضح ميگويد آنها عهد شكستهاند. بعد از آن ميگويد: پس چنان بلايي بر ايشان خواهم فرستاد كه نتوانند جان سالم به در ببرند.
ادامه دارد ...
يکشنبه|ا|20|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]
-
گوناگون
پربازدیدترینها