تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817051745
كتابفروشيها و كتابخانهها محكوم به ديجيتاليشدن ؟
واضح آرشیو وب فارسی:آی تی ایران: كتابفروشيها و كتابخانهها محكوم به ديجيتاليشدن ؟
- اقتصاددان بزرگ جوزف شومپتر اصطلاح «تخريب سازنده» را براي توصيف فرآيندي وضع كرد كه از طريق آن، نوآوري (از هر دو جنبه فناورانه يا سازماني كه جنبه سازماني آن را ميتوان اختراع سوپرماركت دانست) به رشد اقتصادي و رفاه كمك ميكند، اما هزينهاي به صورت نابودي رويهها يا نهادهاي اقتصادي وجود دارد. به نظر او فرآيند تخريب سازنده عاملي مهمتر براي گسترش رفاه اقتصادي در مقايسه با كاهش هزينههاي توليد يا بهبود محصولات موجود است.
ما شاهد اثرگذاري تخريب سازنده در بخش اطلاعات هستيم چون؛ انقلاب ديجيتالي در بين ساير اثرات خود، اثرات تخريبي بر كتابفروشيها و كتابخانهها، به ويژه كتابخانههاي دانشكدهها و دانشگاهها داشته است به طوري كه اينك دانشجويان از اين اماكن بسيار كمتر استفاده ميكنند. آمازون اساسا يك موسسه انبارداري، انجام سفارش و تحويل كتاب و ساير محصولات مصرفي است، اما راز موفقيت غيرعادي آن در اين است كه مصرفكننده را از رنج و زحمت رفتن به كتابفروشي نجات ميدهد، كتابفروشياي كه احتمال زيادي ميرود آنچه را كه وي به دنبالش است نتواند در آنجا پيدا كند.
كتابفروشيها تنها يك مزيت خود را حفظ كردهاند: وراندازكردن و ورقزدن كتاب در كتابفروشي آسانتر از حالت خريد آنلاين است، اگر چه اين مزيت هم كمرنگ خواهد شد؛ چون با استفاده از ابزار هوش مصنوعي، آمازون قادر ميشود كتابهايي را به يك خريدار توصيه كند كه خريدار خاصي علاقهمند به خريد آنها بوده است.
اگر چه آمازون تاثير ويرانگري بر كل صنعت كتابفروشي داشته است كه نمونه روشن آن ورشكستگي كتابفروشي Borders است، واقعا به كتابفروشيهايي كه در فروش كتابهايي كه ديگر چاپ نميشوند تخصص دارند فايده رسانده است چون كتابهاي در معرض فروش اين كتابفروشيها را براي مشتريان خود بازاريابي ميكند. اما چنين كتابفروشيهايي تنها حجم اندكي از فروش كل كتابها را تشكيل ميدهند.
مدل كسب و كار آمازون، اگر چه پديدهاي انقلابي است به نحو مشهودي در راستا و دنبالهرو كسب و كارهاي سفارش پستي از قبيل Sears Roebuck است. اينها سامانههايي براي توزيع كارآي محصولات موجود هستند. كتاب الكترونيكي به يك معنا محصولي جديد است هر چند كه به معنايي ديگر آن صرفا كانالي جديد براي توزيع مندرجات كتابها است. هنوز روشن نيست كه مزاياي كتاب الكترونيكي نسبت به كتابهاي چاپي به استثناي مزيتهايي كه براي مسافران دارد چيست، به غير از اينكه سفارشدهي آسانتر و تحويلي سريعتر حتي از كتابهاي چاپي از طريق آمازون دارد.
محصول جديد ديگري كه آن نيز يك كانال جديد توزيع به حساب ميآيد نسخه ديجيتالي كتابي است كه ميتوان به صورت آنلاين خواند. اين همان چيزي است كه كتابخانههاي دانشكدهها و دانشگاهها را از حضور دانشجويان خالي كرده است. اگر چه كتابهاي حق مولفدار به شكل كامل آن در اينترنت در دسترس نيستند، به حد كافي از چنين كتابهايي را ميتوان در اينترنت يافت، در كنار كتابهايي كه از قانون حق مولف خارج شدهاند و اساسا تمام مقالات دانشگاهي و نيز بسياري مطالب پژوهشي ديگر كه به شكل آنلاين قابل دسترس دانشجويان است و در نتيجه رفتن به كتابخانه را غيرضروري ميسازد به استثناي اينكه دانشجويان بخواهند دور هم جمع شوند و همديگر را حضوري ببينند.
بايد اثر اين تحولات انقلابي بر ناشران و به ويژه بر مولفان را در نظر گرفت؛ چون دسته دوم، پديدآورندگان نهايي از زنجيره توليد تا مصرف كتابها هستند. هرگونه بهبود در توزيع باعث كاهش هزينه (به شرط حفظ كيفيت) محصول توزيع شده ميشود؛ بنابراين بايد به نفع توليدكننده كه در اين حالت تركيبي از مولف و ناشر است، باشد.
اما به نظر ميرسد كه آمازون قدرت انحصاري در بازار كتاب دارد، به طوري كه توانسته است بيشتر منافع اين صرفهجويي در هزينه ناشي از بهبود شبكه توزيع را براي خود بردارد. توليد كتاب طي انقلاب ديجيتالي افزايش نيافته است كه شايد دليل اصلي آن خيزش رسانههاي رقيبي باشد كه انقلاب ديجيتالي تقويتشان كرد؛ چون اكنون انواع بيشمار اطلاعات و سرگرميهايي كه ربطي به كتاب ندارد به صورت آنلاين در دسترس هستند.
تهديد اصلي كه انقلاب ديجيتال براي ناشران و نويسندگان داشته است گسترش تكثير غيرقانوني آثار بوده است كه ناقض قانون حق نشر است. با كاهش هزينه تكثير و توزيع مطالب تكثيرشده در نتيجه انقلاب ديجيتالي، هزينه جلوگيري از تكثير و توزيع غيرقانوني مطالب تكثيرشده بسيار افزايش يافته است. اما اگر تكثير غيرقانوني در حد گستردهاي باشد درآمد مولف را به ميزان چشمگيري كاهش ميدهد.
اما در اهميت حق نشر و بنابراين پيامدهاي منفي تكثير غيرقانوني براي خلق كارهاي جديد، اغلب بزرگنمايي ميشود. بيشتر شاهكارهاي ادبي بزرگ جهان قبل از نخستين قانون حق تاليف (كپي رايت) يعني «قانون آن» (statute of Anne) كه در ۱۷۱۰ تصويب شد نوشته شدند. حاميپروري يك روش بسيار قديمي براي پاداشدهي و جبران زحمات مولفان است كه جايگزين حقوق مولف بوده و كماكان مثل سابق مهم است: نويسندگان خلاق به استخدام دانشكدهها درميآيند، از بنيادهاي علمي حقوق ميگيرند، در ازاي پول سخنراني ميكنند و برخي اوقات امتياز اثر توليدي خود را به رسانه ديگري از قبيل فيلم يا تلويزيون واگذار ميكنند: نشريات دانشگاهي عمدتا بر پايه نظام حاميپروري است؛ اعضاي هيات علمي دانشگاه حقوق دريافت ميكنند تا مقاله منتشر كنند («منتشر كن و گرنه نابود شو») و بيشتر نوشتههاي خلاقانه به خاطر پول نوشته نشده است، بلكه از سر اجبار به نوشتن و خوانده شدن توليد شدهاند.
نياز است كه قانون حق نشر براي انقلاب آنلاين در توزيع به كار گرفته شود. همه اين كتابهايي را كه در جهان منتشر ميشود ميتوان ديجيتالي كرد- گوگل تا حد زيادي در اين مسير پيش رفته است- و بدون هيچ هزينهاي بارگذاري كرد. به جاي حقالزحمههاي نشر كه بين مولف و ناشر چانهزني و توافق ميشود و بنابراين وابسته به دسترسي محدود به اثر است (و بنابراين گوگل اجازه دسترسي به كل آثار حق نشردار را در كتابخانه ديجيتالي گسترده خويش نميدهد به استثناي ميزان محدود اجازه داده شده بر اساس دكترين «استفاده منصفانه» يا از طريق مذاكره با مالكان حقوق نشر در مورد آن آثاري كه مجوز حق نشر دارند)، امكان گرفتن حقالزحمه ناچيزي هست هر زمان كه كسي خواه مصرفكننده يا ناشر كتاب الكترونيكي، يك كتاب را از اينترنت بارگذاري ميكند. چنين حقالزحمه ناچيزي جلوي تكثير غيرقانوني را ميگيرد؛ چون تكثير غيرقانوني مستلزم برخي پيچيدگيهاي فني است؛ بنابراين بدون هزينه نيست. كتابهاي چاپي هنوز هم خريداري خواهد شد چون بيشتر مردم نميخواهند كتابها را صرفا به صورت آنلاين يا به شكل يك كتاب الكترونيكي بخوانند.
تحليل مرسومي كه درباره قلمرو بهينه حمايت از حق نشر وجود دارد ادعا ميكند كه در وهله نخست نيازمند برقراري توازن بين دسترسي (به آثار حق نشردار) و انگيزه داشتن به خلق آن آثار هستيم. اما اين تحليل ناقص است. دسترسي، به معناي وسيع آنكه اجازه تكثير و نه صرفا خواندن را ميدهد، بهرهوري را تشويق ميكند چون بيشتر آثار خلاقي كه روي آثار پيشين بنا ميشوند، اغلب با اندك تغييراتي آنها را بهبود ميبخشند كه شايد براي جلوگيري از مسووليت نقض حق نشر كفايت نميكند. (فكر كنيد چگونه جان ميلتون مجموعه اشعار كتاب بهشت گمشده را بر پايه داستان آدم و حوا در كتاب تورات سروده است.)
كسب اجازه براي گنجاندن مطالب حق نشردار در يك كتاب جديد عمل زمانبري است و در نهايت به واسطه مسائل انحصار دوجانبه به هم ميريزد و چون دوره حق نشر اينك خيلي طولاني است (معمولا ۷۵ سال پس از مرگ نويسنده، كه شايد به يك سده يا بيشتر از زمان خلق اثر برسد)، برخي اوقات ناممكن است كه اجازه تجديد چاپ يك اثر حق نشردار را بگيريم صرفا چون مالك كنوني حق نشر را نميتوان شناسايي كرد. پس اگر به گوگل اجازه داده شود تا دسترسي آنلاين كامل به همه كتابهاي جهان را فراهم كند، در كليت قضيه شايد منافع آن بيش از زيان وارده به حقالزحمه نويسندگان باشد.
بكر
آيا واقعا با آمدن اينترنت، كتابفروشيها و كتابخانههاي سنتي و ساير روشهاي توزيع محتوا به مصرفكنندگان محكوم به فنا هستند؟ به مدت دست كم يك دهه اين واقعيت كه كتابفروشيها و كتابخانههاي سنتي اساسا محكوم به فنا هستند پذيرفته شده است.
ساير فعاليتهايي كه محكوم به فنا هستند نظامهاي توزيع مرسولات پستي، آلبومهاي صفحات موسيقي، سالنهاي نمايش فيلم و بسياري از ديگر روشهاي سنتي ارائه اطلاعات، تفريحات و سرگرميها و ساير محتويات براي مصرفكنندگان است. اگر نظام پستي ايالات متحد را در نظر بگيريم كه به مدت چند دهه رشد كرد، تنها در همين چند سال گذشته تعداد مرسولات پستي درجه يك توزيع شده حدود ۲۵ درصد كاهش يافته است.
حتي نسخههاي چاپي كتابها، روزنامهها و فيلمها به همان راهي خواهند رفت كه خود كتابفروشيها و سالنهاي سينما ميروند. ميليونها كتاب و هزاران فيلم به صورت آنلاين يا به ديگر شكلهاي ديجيتالي در دسترس است كه تعداد نامحدودي مصرفكننده ميتوانند آنها را خوانده يا تماشا كنند.
خواندن يك كتاب به شكل ديجيتالي مزيتهاي اندكي دارد از اين قبيل كه يادداشتگذاري در حاشيه متن دشوارتر است اگر چه توسعه نرمافزارها، يادداشتگذاري ديجيتال را بسيار آسانتر ساخته است. علاوه بر اين، با ديجيتاليكردن ميتوان به بسياري از كتابها در يك دستگاه بسيار سبك وزن كيندل دسترسي يافت يا با آيپد كه وزن آن چند صد گرم است و نيز كاربردهاي بسيار ديگري دارد.
عدهاي هستند كه به خاطر بسته شدن بسياري از كتابفروشيها، دفاتر پستي و سالنهاي نمايش فيلم و افول شديد غولهاي كسب و كار روزنامه مثل واشنگتن پست فرياد اندوه سر ميدهند، اما دلايل براي اين تغييرات روشن و غيرقابل بازگشت هستند.
هر كسي كه به اينترنت دسترسي دارد، و اين دسترسي به سرعت در سطح جهان افزايش مييابد، بسيار راحت ميتواند يك كتاب را آنلاين سفارش دهد تا اينكه بخواهد با رفتن به يك كتابفروشي آن را خريداري كند. به همين ترتيب، بههنگامسازي دائمي اخبار آب و هوا، ورزش و رويدادهاي سياسي به راحتي به شكل آنلاين در دسترس است تا اينكه بخواهيم آنها را از روزنامه يا حتي از تلويزيون به دست آوريم.
ترجيحات آشكارشده به روشني حكايت از اين دارد كه اكثريت رو به ازديادي از زنان و مردان ترجيح ميدهند به صورت آنلاين به كتاب، خبر، موسيقي، فيلم و ساير اطلاعات و سرگرميها از طريق اينترنت و ساير قالبهاي ديجيتالي دسترسي پيدا كنند.
به همين دليل است كه آنها از كتابهاي كاغذي سنتي، سالنهاي فيلم و حتي ديويدي كه خودش يك شكل جديد ارائه فيلم است فاصله ميگيرند. آدمهاي مسنتر كه با خواندن كتاب و روزنامه چاپي بزرگ شدهاند اغلب به همين عادت ادامه ميدهند، اگرچه حتي آنها به سمت قالبهاي ديجيتالي چرخش ميكنند. اما روندهاي محسوس واقعي در رفتار اشخاص جوان ديده ميشود از قبيل نوجوانان و دانشجويان كه پوسنر ياد كرد.
آنها تقريبا هرگز كتابها و روزنامههاي چاپي را نميخوانند يا به موسيقي از طريق سيدي گوش نميدهند چون كه آنها دائما كتابهاي علمي يا تخيلي ميخوانند و به موسيقي در اينترنت و از طريق ساير اشكال ديجيتالي گوش ميدهند.
اثر «تخريب سازنده» شومپتر كه پوسنر اشاره كرد باعث حفظ محصولات يا خدمات سنتي نميشود، اما به رفاه مصرفكننده اضافه ميكند. خدمات آنلاين و ساير ديجيتاليسازيها قطعا كمك زيادي به مصرفكنندگان كرد، حتي اگر مرگ كتابفروشيها فرياد فغان آن دسته از ماها را بلند كند كه به حد كافي سن و سال بالا داريم كه از لذت كشف كتابهاي عالي در برخي قفسههاي خاكخورده كتابفروشيها برخوردار شدهايم (يكي از نخستين كتابهايي كه من به اين شيوه هنگامي كه نوجوان بودم كشف كردم كتاب «پيشرفت و فقر» اثر هنري جورج بود كه عباراتي كلاسيك در دفاع از ماليات بر زمين داشت).
اما به ندرت كسي به خاطر افول نظام پستي آمريكا فرياد برميآورد كه به صورت سنتي، خدمات بيكيفيت توسط كاركنان ترشروي با حقوق هنگفت ارائه كرده است، معدودي نوآوريهاي در تحويل مرسولات معرفي كرد و غالبا نتوانسته است مرسولات را به موقع تحويل دهد.
ايميل بسيار كاراتر از خدمتي است كه نامگذاري واقعا مناسب «نامه لاكپشتي» پيدا كرده است و معلوم ميشود چرا ارتباطات ايميل اين چنين رشد سريعي حتي در بين اشخاص پيرتر داشته است.
تكثير غيرقانوني و تكثير محتواي ديجيتالي كه كسان ديگري هزينهاش را ميپردازند چشمگيرترين مشكلي است كه ارائه ديجيتالي سرگرمي و ساير محتواها ايجاد ميكند.
تكثير غيرقانوني و تكثير محتوا معمولا تقاضا براي آثار نويسندگان، فيلمسازان، خوانندگان و ساير گروههايي را كه معاش و زندگيشان به فروش مطالبشان بستگي دارد كاهش ميدهد. براي مثال صنايع موسيقي و فيلم تا حدودي در حالت خمودگي هستند چون كه آنها قادر به جمعآوري بيشتر درآمدهاي كارهايشان كه به سرعت تكثير و تقليد غيرقانوني ميشوند نيستند.
آيپد يك فناوري نوآورانه است كه از آيتيونز (itunes) براي فروش آهنگهاي تكي به ارزاني استفاده ميكند و در نتيجه تكثير را كاهش داده و درآمد دريافتي خوانندگان و نويسندگان آهنگها را افزايش ميدهد.
شايد ساير نوآوريها به توليدكنندگان فيلم، كتاب و روزنامه كمك كند اگر چه تاكنون روزنامهها عمدتا تلاش ناموفقي كردهاند تا درآمد تبليغاتي چشمگير و ساير درآمدها را از محل انتشار نسخهها و مقالات آنلاين خود جمعآوري كنند.
شنبه|ا|19|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آی تی ایران]
[مشاهده در: www.itiran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
-
گوناگون
پربازدیدترینها