محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827985883
«شكاف صنعت و دانشگاه؛ چرا و با چه عمقي» در گفتوگوي با دكتر مسعود شفيعي به دانشگاه ويژه تربيت نيرو براي صنعت نياز داريم
واضح آرشیو وب فارسی:ايران: «شكاف صنعت و دانشگاه؛ چرا و با چه عمقي» در گفتوگوي با دكتر مسعود شفيعي به دانشگاه ويژه تربيت نيرو براي صنعت نياز داريم
نكته
آيا ما بايد به سراغ علمي برويم كه مقوله جهاني است و طبيعتاً از سطح بالايي برخوردار است، ولي نهايتاً نميتواند پاسخگوي نيازهاي ما باشد، يا اينكه بايد بيتوجه به مقولات جهاني به دنبال نيازهاي جامعه خود، علم و پژوهشهاي متناسب با صنعت و جامعه خود را توليد و پيگيري كنيم؟ در واقع ميخواهيم بدانيم دانشگاه بايد در خدمت علم باشد يا جامعه؟
در كشورهاي توسعه يافته تربيت نيروي انساني با توجه به نيازهاي هر بخش صورت ميگيرد يعني دانشگاهها، مؤسساتي هستند كه نيروهاي تكنيسين براي صنايع تربيت ميكنند و در كنار آنها هم دانشگاههايي هستند كه متخصصين و محققين برجسته را به جامعه علمي عرضه ميكنند؛ افرادي كه جايگزين اساتيد خود ميشوند.
در كشور ما هم دانشگاههاي جامع كاربردي، دانشگاههايي كه در كنار وزارتخانهها تأسيس شدند يا دانشگاههاي صنعتي در استانها و... بايد وظيفهشان تربيت نيرو براي رفع نيازهاي كاربردي جامعه باشد. ما متأسفانه چون به سمت مدركگرايي رفتيم ميبينيم دانشگاه صنعتي ما كه بايد نيروي مهارتي و كاربردي تربيت كند به دنبال تربيت و آموزش دانشجوي دكترا ميرود، همان دكترايي كه در دانشگاههاي ديگر هم تربيت ميشود. ما بايد براي مشاغل دانشگاهي و مشاغل علمي پژوهشي با توجه به مرزهاي دانش، نيروهاي متخصص تربيت كنيم و براي صنعت و رفع نيازهاي جامعه نيروهاي كاربردي و مهارتي تربيت كنيم كه طبيعتاً مقاطع تحصيلي اينها هم متفاوت است.
مشاهده ميشود نيروهايي كه در دانشگاههاي تراز اول كشور تربيت ميشوند توسط صنعتمان جذب نميشوند و بعضاً به اشتباه ميگويند كه اين نيروها به درد صنعت ما نميخورند و دانشگاه را متهم ميكنند به اينكه نيروها را كارآمد تربيت نميكنند. اما ميبينيم كه همين نيروها را كشورهاي توسعه يافته سريع جذب ميكنند. اگر اين نيروهاي تربيت شده در دانشگاههاي ما نيروهاي كيفي نيستند چرا كشورهاي توسعه يافته براي جذب آنها تلاش ميكنند. در واقع اينها نيروي كيفي هستند ولي علمشان متناسب با نياز جامعه ما نيست و از اين رو در صنعت و جامعه ما به كار نميآيد. در واقع اين دو، زبان يكديگر را نميفهمند.
براي برقراري ارتباط بين صنعت و دانشگاه چه راهكارهايي را پيشنهاد ميكنيد؟
راههاي مختلفي وجود دارد: يكي اينكه بايد در فناوري هم همچون علم صاحب جايگاه شويم. اگر فكر كنيم كه كشورهاي خارجي فناوري و دانش آن را به ما ميدهند اين خيالي واهي است. چون بازارشان و دوامشان در آن دانش است. و اگر اين دانش را به ما بدهند چون ما به خودكفايي ميرسيم و بينياز از آنها خواهيم شد بنابراين آنها تكنولوژيهايي به ما ميدهند كه تاريخ مصرف آنها گذشته است. آنها نسل جديدي از آن فناوري را توليد ميكنند و فناوري قديمي را كه ديگر قابل عرضه در بازار نيست يا قابل رقابت نيست را به ما ميدهند. در واقع دانشِ صنعتي را به ما ميدهند كه اگر ما توليد هم داشته باشيم ديگر در بازار جهاني خريداري ندارد چون كيفيت آن پائينتر از محصولات روز است.
اگر علم ما تبديل به فناوري شود و خود را به صورت فناوري تجلي دهد در عرصه جهاني پيشرو خواهيم بود، يعني اگر بتوانيم «ايده» را به «محصول» بدل كنيم موفق خواهيم بود، چرا كه «بازار» به وجود ميآوريم و در چنين عرصهاي، تحقيقات ما هم بازار پيدا ميكند. اگر صنعت از كارهاي تحقيقاتي كه در دانشگاه انجام ميشود، استفاده كند بازار صنعت و دانشگاه شكل ميگيرد.
در واقع پژوهشهاي دانشگاهي وارد صنعت ميشود و از اين طريق نيازهاي جامعه را برآورده ميكند. حال اگر اين پيوند و اين سير «دانش تا فناوري» به درستي تبيين نشده باشد كشورهاي توسعه يافته از پژوهشها و نتايج تحقيقاتي ما استفاده ميكنند يا اينكه در كتابخانههاي دانشگاهها بايگاني ميشود و كسي از آن استفاده نميكند.
در شكاف صنعت و دانشگاه، گاه دانشگاه متهم ميشود كه بيتوجه به نيازهاي صنعت است و پژوهشهاي دانشگاهي و تحقيقات علمي پاسخگوي خواستههاي صنعت و جامعه نيست و فارغ از نيازسنجي بومي، پروژههاي علمي را پيش ميبرد. اما دكتر شفيعي تمام و كمال از سطح علمي تحقيقات آكادميك دفاع ميكند و معتقد است اگر صنعت نميتواند از علم دانشگاه استفاده كند به دليل نداشتن زبان مشترك است چرا كه پروژههاي علمي دانشگاهي در سطح جهاني و بسيار پيشروتر از نيازهاي صنعتي ما است!
به منظور «آسيبشناسي شكاف صنعت و دانشگاه» دكتر مسعود شفيعي دعوت را پذيرفتند تا پيرامون اين موضوع به گفتوگو بنشينيم. مسعود شفيعي داراي دكتراي برق (كنترل) از دانشگاه ايالتي لوئيزياناي امريكا است كه در حال حاضر عضو هيأت علمي دانشگاه صنعتي اميركبير است، علاوه بر اين رياست جمعيت ايراني پيشبرد ارتباط صنعت و دانشگاه و عضويت انجمن مهندسين برق و الكترونيك امريكا را در كارنامه خود دارد. كتابهاي راهبرد ملي توسعه / ارتباط صنعت و دانشگاه آيندهاي تابناك، پيشينهاي تاريك / دولت الكترونيك و تجارت الكترونيكي از جمله آثار منتشر شده استاد شفيعي است.
جناب آقاي دكتر شفيعي! اگر جوامع را به دو دسته توليدكننده اطلاعات و مصرفكننده اطلاعات تقسيم كنيم آيا براساس پژوهشهايي كه در فضاي علمي و آكادميك ما انجام ميشود ميتوان به اين قضاوت رسيد كه توليدكننده اطلاعات هستيم؟
عمق و دامنه اين بحث زياد است و نميتوان بهطور دقيق به آن اشاره كرد ولي بهطور كلي ميتوان گفت كه در برخي زمينهها مصرف كننده و در بسياري زمينهها هم توليدكننده دانش هستيم.
اگر علوم را دستهبندي كنيم ما در برخي شاخههاي علوم انساني يا در فناوريهاي جديد و علوم جديد چون نانوتكنولوژي، بيوتكنولوژي يا حوزه دارويي خوب درخشيدهايم و به لحاظ توليد علم و توليد فناوري بر مبناي پژوهش، پيشرو هستيم. واضح و مشخص است كه به اين راحتي و در مدت زمان كوتاه به ما اجازه نميدهند تا سهمي در بازار جهاني داشته باشيم اما از ديد علمي در اين زمينه كارهاي خوبي شده است.
در چارچوب شاخصهاي بينالمللي، ايران در عرصه «فناوري» و در حوزه «توليد علم» چه جايگاهي دارد؟
بايد گفت كه «در عرصه فناوري» در چند حوزه چون نانوتكنولوژي، بيوتكنولوژي و گياهان دارويي خوب درخشيدهايم ولي در راستاي «توليد علم» جايگاه بسيار خوبي را كسب كردهايم. كما اينكه تعداد مقالات ISI ما در چند سال گذشته 10 تا 20 برابر شده است. هر چند كه اين افزايش الزاماً به اين معنا نيست كه ما به اين نسبت رشد تحقيقاتي داشتهايم و درصدي از اين افزايش مربوط به مستندسازي بينالمللي مقالاتي است كه در گذشته كمتر صورت ميگرفته است. به عبارتي انگيزه خاصي براي ارسال مقالات به مجلات بينالمللي(ISI) وجود نداشته است. در نتيجه از نظر شاخصهاي بينالمللي در كار پژوهش عقب بوديم. اخيراً كه تشويق شدهايم كه مقالات پژوهشي را براي ثبت جهاني بفرستيم، نشان داده شده كه داراي قابليت علمي خوبي هستيم اما طبيعتاً هنوز به آن سطحي كه شايسته ما است و نيز جايگاهي كه مقام معظم رهبري هم در سند چشمانداز تبيين فرمودهاند كه كشور اول منطقه باشيم نرسيدهايم اگرچه رشد نسبي خوبي در زمينههاي مختلف داشتهايم.
چند درصد از مقالات پژوهشي ما كه در شاخصهاي بينالمللي چون ISI پذيرفته ميشود در صنعت و جامعه ما به مرحله عمل ميرسد؟ در واقع آيا مديران صنعت و سياستگذاران علمي ما از اين پژوهشها بهرهاي ميبرند؟ و اصلاً براي پيشبرد اهداف خود به چنين پژوهشهايي احساس نيازي ميكنند؟
اصولاً در كشورهاي توسعه يافته فناوري جلوتر از علم است. يعني در حوزه فناوري نيازها سنجيده ميشود و بر اين مبنا به دنبال دانش آن فناوري ميروند. وقتي كه پژوهشي انجام ميدهند از نتايج آن در حوزه فناوري بهره گرفته ميشود. ولي ما كه كشوري در حال توسعه هستيم، موضوع انتخاب پژوهشهايمان بر مبناي اولويتهاي علمي جهاني است. يعني روند تعريف پروژههاي كارشناسي ارشد و دكتراي ما براين اساس انتخاب ميشود كه اساتيد از طريق مجلات علمي يا فضاي سايبر با موضوعاتي در خصوص علم و فناوري در مرزهاي دانش آشنا ميشوند و در ادامه اين روند تحقيقات گستردهتري در اينخصوص صورت ميگيرد كه منجر به تعريف پروژههاي دانشجويي ميشود و اين يكي از مسائلي است كه ما در داخل كشور با آن مواجه هستيم.
مقالات و پژوهشهايي كه ما در سطح بينالمللي ارائه ميكنيم به دليل اينكه با علم جهاني همتراز است در كشورهاي پيشرفته از آن بهره عملي ميبرند، اما خود ما از آن استفاده نميكنيم يا در حقيقت نميتوانيم استفادهاي كنيم چرا كه سطح فناوري ما هنوز به آنجايي نرسيده كه بتواند از علم مان بهره ببرد. خلاصه اينكه نتايج تحقيقاتي ما را، كشورهاي توسعه يافته خارجي بيشتر از داخل كشور استفاده ميكنند!
اين شكاف بين سطح علم و جايگاه فناوري ما ناشي از چيست؟
ميتوان گفت ما يك مشكل فرهنگي داريم و اين را ميتوان تعبير به «شكاف فرهنگي» كرد چون ما در جامعه به فناوريها (به معناي كلان خود مشتمل بر اجزاي مختلف نظير صنعت) و پژوهشهايي نياز داريم كه اين فناوريها در سطح جهاني موضوعاتي قديمي و پيشپا افتاده هستند. اگر دانشجويان كارشناسي ارشد و دكترا بخواهند در اين زمينهها كه نياز جامعه ما است كار كنند در واقع دانشگاهيان يا جامعه آكادميك اين موضوعات را به عنوان تز نميپذيرند چرا كه (به درستي) ميگويند از سطح علم روز و علم جهاني عقبتر است. اين نقيصه يا شكافي است كه ما در سيستم آموزشي و پژوهشي خود بايد به نوعي راه چارهاي براي آن بيابيم.
چطور ميتوان چرخه بين دانشگاه و صنعت براي رفع نيازهاي يكديگر را به وجود آورد چنانكه صنعت بتواند از علم و نيروهاي تربيت شده دانشگاه بهره ببرد؟
براي يك فرصت مطالعاتي كه به انگلستان رفته بودم شاهد بودم كه دولت براي شكلگيري ارتباط بين صنعت و دانشگاه، فهرستي از مشكلات و نيازهاي صنعت تهيه ميكند و با دستهبندي اين نيازها و خواستههاي بخش صنعت، به دانشگاههاي وابسته به صنعت اعلام ميكند كه اين موضوعات، نياز امروز بخش صنعت كشور است بنابراين اگر دانشجوي دكترا يكي از همين موضوعات را براي پژوهش خود انتخاب كرد هزينههاي تحصيلي آن فرد توسط دولت تأمين خواهد شد و به اين طريق، دولت محققان دانشگاهي را براي رفع نيازهاي صنعت كشور تشويق و ترغيب ميكند. از سوي ديگر دانشگاه نيز اين تسهيلات را قائل است. بدين طريق، دولت نقشي مهم و محوري در حمايت از ارتباط صنعت و دانشگاه دارا است. دانشجويي كه روي پروژه تحقيقاتي مورد نياز صنعت كار ميكند دروس تخصصياي كه ديگر دانشجويان دكترا ميگذرانند را نبايد طي كند و در واقع تمام زمينهها و شرايط را فراهم ميكنند تا محقق را براي تحقيق در جهت برآورده شدن نياز صنعت كشور ترغيب و تشويق كنند و با سياستگذاريهايي كه در يك فرايند با همكاري سه ضلع «دولت»، «دانشگاه» و «صنعت» اجرايي ميشود در واقع هم نياز صنعت و هم دانشگاه برطرف ميشود و از سوي ديگر اين چرخه ميتواند اشتغالزايي داشته باشد.
اما در كشور ما نيروهاي تربيت شده با اطلاعات علمي بالا تنها دانشگاه را پايگاه خود ميدانند در حالي كه در فرايندي كه صنعت و دانشگاه با همكاري دولت، نيرو تربيت ميكنند افرادي با اطلاعات علمي بسيار بالا براي صنعت پرورش داده ميشوند.
آيا فكر ميكنيد صنعت ما به سطحي رسيده كه بتواند از نيروهاي متخصص دانشگاه استفاده كند؟
به نكته درستي اشاره كرديد. نيروهاي فارغالتحصيل دانشگاهي ما اگر وارد صنعت ما هم شوند شايد كاري نتوانند انجام بدهند چون علم فارغالتحصيل دكتراي ما براي صنعت شايد قابل استفاده نباشد. بنابراين ما بايد دانشگاههاي خاص تربيت نيرو براي صنعت داشته باشيم و اين دانشگاهها نيز به رسالت خود پايبند باشند و به دنبال تربيت نيروي متخصص براي اشتغال در دانشگاهها يا آزمايشگاهها نروند.
آيا صنعت به نيروهاي تحقيقاتي نياز ندارد؟
مسلماً كه بخشي از نيازهاي صنعت از طريق نيروهاي تحقيقاتي برآورده ميشود. اما صنعت نبايد از دانشگاه انتظار داشته باشد كه صرفاً براي صنعت نيروي تحقيقاتي تربيت كند. چرا كه دانشگاه در چهار سال نميتواند تمام آموزشها را در بر داشته باشد. در عوض بايد انتظار داشته باشيم كه در يك سيستم متمركز و منسجم اين نيازها برآورده شود. يعني دانشگاه پايه علوم و مباحث را به دانشجو ياد ميدهد و روش تحقيق را به دانشجو ميآموزد و دانشجو وقتي جذب يك صنعت شد، صنعت، طي يك دوره شش ماهه يا يكساله فرد را مطابق با نياز خود تربيت ميكند تا فرد آماده شود و بتواند از علم خود در جهت نيازهاي صنعت استفاده كند. در واقع اينچنين صنعت و دانشگاه مكمل يكديگر ميشوند. فرد دانشگاهي «علم روز» را در اختيار صنعت قرار ميدهد و صنعت «تجربه» را به متخصص منتقل ميكند و اينچنين «رشد صنعت فناوري» شكل مييابد و قوام ميگيرد.
بنابراين براي «رشد فناوري مورد نياز صنعت» نخستين گام اين است كه ما دانشگاههايي خاص داشته باشيم تا افراد صاحب علم و تخصص براي صنعت توليد كند و در گام دوم، صنعت اين نيروهاي تربيت شده را از دانشگاه جذب و سپس براي نياز خود آموزش دهد و تجربه لازم را به آنها منتقل كند.
چقدر فرهنگ مديريتي ما متأثر از فضاي علمي و پژوهشهاي انجام شده است؟
صنعت ما اخيراً خصوصي شده است. بنابراين بخشي از صنعت ما هنوز دولتي است و گاهي مديران ما نگاه كوتاه مدت دارند. بنابراين تمام همت و تلاش مدير براي توليد بيشتر و درآمد بيشتر است و حاضر نيستند براي پروژههايي كه در درازمدت نتيجه خواهد داد، سرمايهگذاري كنند و براي نيروهاي علمي دانشگاهي هزينه كنند تا آن را براي كار خود آماده و فراهم سازند. در اينجا دولت بايد وارد شود و با اختصاص يارانه اين چرخه را حفظ كند و نقش تنظيم كننده روابط را ايفا كند. اين كه دانشگاه بگويد وظيفه من تربيت نيروي تحصيلكرده است و من كاري با مهارتآموزي دانشجو ندارم و صنعت هم بگويد تحصيلكردههاي دانشگاهي نياز مهارتي من را برطرف نميكنند، اينچنين يك سيكل ناقص و ناتوان شكل خواهد گرفت.
در ارتباط صنعت و دانشگاه، پژوهش چه جايگاهي دارد؟
پژوهش خط و اصل بين علم و فناوري است يعني علم توليد شده از طريق پژوهش است كه به فناوري تبديل ميشود لذا پژوهش در ارتباط بين صنعت و دانشگاه از آن جهت اهميت پيدا ميكند كه ميتواند بازار به وجود آورد كه متعاقب آن اشتغالزايي و توليد علم، توليد فناوري، رفع نيازهاي جامعه و... فراهم ميشود.
شما به عدم زنجيره علمي و فقدان زنجيره سياستگذاري براي شكلگيري پيوند صنعت و دانشگاه اشاره كرديد و در مقابل از سطح پژوهش ما در فضاي علمي- آكادميك تمام و كمال دفاع كرديد. اما چرا پژوهشهاي ما به توليد فناوري منتهي نميشود. اگر پژوهشهاي ما سطح قابل قبولي دارند، چرا به دانش فناوري منتهي نميشوند؟
خارجيها به جاي صنعت و دانشگاه، ميگويند «علم و فناوري» چرا كه معتقدند علم بايد به فناوري منتهي شود. ما براي نهادها و مؤسساتمان تعريف داريم. در تعريف دانشگاه و اساسنامه قانوني آن نيامده كه دانشگاه بايد نيازهاي جامعه را به فناوري تأمين كند. در مصوبات موجود شوراي عالي انقلاب فرهنگي هيچگاه تأكيدي نبوده مبني بر اين كه اين علم بايد به فلان فناوري تبديل شود. پس دانشگاهها وظيفهشان اين نيست كه علم را به فناوري تبديل كنند. به عبارت ديگر الزامي در اين زمينه وجود ندارد و اگر محرك و ستوني هم در ميان نباشد عليالقاعده ديگر دانش به فناوري تبديل نخواهد شد. توجه كنيم كه همين تعداد محدودي هم كه دانش به فناوري تبديل شده است، در امر ارتباط برخي از اساتيد با صنايع بوده است و پروژههايي كه آنها با تشويق صنعت انجام دادهاند.
جناب دكتر! آيا ما در عرصه پژوهش توانستهايم آنچنان كه شايسته فضاي علمي و آكادميك ما است، حضور و ظهور داشته باشيم؟ آيا آسيبي متوجه پژوهشهاي ما نيست؟ اين كه پژوهشهاي ما از مسائل روز جامعه دور هستند، آسيبي براي پژوهش ما نيست؟ وظيفه دانشگاهها در اينباره چيست؟
وظيفه دانشگاهها اول آموزش و تربيت نيروي انساني و ديگر توليد علم است كه اين دومي همان عرصه تحقيقات است. ما با تحقيقات به توليد علم نايل ميشويم. گاهي تحقيقات بنيادي است كه به خوبي دانشگاههاي ما در اين عرصه فعال هستند.
دليل شما براي اين كه ميفرماييد ما در عرصه تحقيقات بنيادي قوي عمل كردهايم، تعداد مقالات چاپ شده در مجلات بينالمللي ISI است؟
يكي از نشانههاي آن، تعداد مقالاتISI است، اگر تحقيقات ما بهروز و برمبناي علم جديد نبودند، در اين شاخصهاي بينالمللي جايگاهي نداشتند. در حالي كه ما در سالهاي اخير مستندسازي تحقيقات خود را در مجلات ISI به خوبي پيگيري كردهايم و به همين دليل جايگاه خوبي هم پيدا كردهايم. يكي ديگر از نشانههاي اين رشد علمي، تأثيراتي است كه علوم پايه و تحقيقات فناوري بر علوم مهندسي و كاربردي داشتهاند نظير تعداد پروژههايي كه در رشتههاي مهندسي تعريف ميشود و ريشه در علوم پايه دارد. نكته مهم اينجا است كه روند توليد علم دست من و شما نيست، دنيا يك روند توليد علم را دنبال ميكند و ما از طريق اينترنت و ديگر رسانهها در جريان روند توليد علم قرار ميگيريم و اساتيد و محققان ما هم برمبناي علم روز و فناوريهاي جديد كه دنيا روي آنها تحقيق و سرمايهگذاري ميكند، تحقيقات خود را دنبال ميكنند. اگر چنين نكنند، در مجامع
علمي- آكادميك پذيرفته نميشوند.
آيا شما چنين رويكردي را تأييد ميكنيد كه تحقيقات دانشگاهي بدون توجه به نيازهاي جامعه، تنها با در نظر گرفتن شاخصهاي بينالمللي انجام شود؟
اين نقد از ديد فرهنگي و اجتماعي بر كارهاي تحقيقاتي ما وارد است اما از بعد دانشگاهي نقد بجايي نيست. مثل اين است كه شما به يك مغازهدار بگوييد چطور شما ميتوانيد در مورد ترافيك يا مصرف انرژي فكر نكنيد؟! او در جواب خواهد گفت اگر چه من به كشورم علاقهمندم اما حل معضل ترافيك يا انرژي به من مربوط نيست. آيا جايي در وظايف من به عنوان استاد دانشگاه ذكر شده كه بايد كارهاي تحقيقاتي انجام دهم كه در صنعت مورد استفاده قرار گيرد؟ يا براساس نيازهاي جامعه پروژه تحقيقاتي دانشجويان كارشناسي ارشد و دكترا را تأييد و تصويب كنم؟ چنين چيزي در وظايف اساتيد و محققان دانشگاهي ما تعريف نشده است. بنابراين طبيعي است كه محققان دانشگاهي همگام با علم روز و آخرين دستاوردهاي علمي مطالعات و تحقيقات خود را سامان دهند و ارائه كنند و غير از اين هم از دانشگاه انتظار نميرود.
پنجشنبه|ا|17|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[مشاهده در: www.iran-newspaper.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]
-
گوناگون
پربازدیدترینها