محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826578986
زماني براي خودشناسي
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: زماني براي خودشناسي
نوروز فصل تغيير است، فصلي كه رنگ و بويي تازه در سراسر زندگي جاري ميشود و اين ارتباط مستقيمي با تحولات دروني ما دارد. در مصاحبهاي كه با مجيد صادقي (روانشناس و پژوهشگر) انجام دادهام به برخي موضوعهاي مربوط به «ما» و «نوروز» پرداختهام. در كارنامه علمي مجيد صادقي سابقه بيش از پانزده سال فعاليت پژوهشي و مطالعاتي در زمينه روانشناسي به چشم ميخورد و مهمتر اينكه وي انس زيادي با فرهنگ و ادبيات ايران دارد.
***
نوروز سرآغاز تجديد حيات طبيعت، فصل شكفتنها، برآمدن بهار و... است ميخواستم اول بپرسم كه شما نوروز را چگونه ميبينيد؟
ابتداي سخنم را مزيّن ميكنم به فرمايش گوهربار، متين و منطقي حضرت علي(ع) كه فرمودند:«عيد مومن آن روزي است كه در آن گناه نكند.» نوروز و عيد سعيد باستاني براي ما تداعي كننده شادي است، هيجانات مطبوع و مطلوب كه نفس آن را ميپسندد و آن حضرت، روانشناسي را ميآموزاند و ميفرمايد كه با احساس گناه و عذاب وجدان، روح و روان سلامتي و بهداشت ندارد.
آمد بهار خـــرّم و آمـــد رسول يار
مستيم و خماريم و عاشقيم و بيقرار
بهتر است كه مختصري از ديدگاههاي مختلف در سنين متفاوت و علايق، انتظارات، تجارب و يادگيريها بگويم و عرض كنم كه مستثني نيستم. براي كودكان نوروز همراه است با كفش و لباس نو، تعطيلي و گرفتن عيدي كه اگر اسكناس تانخورده باشد جذابيت بيشتري دارد، آجيل و شيرينيهاي خوشمزه، ميهماني و خوشگذراني و بعضي وقتها مسافرت و... نوجوانان و جوانان تقريبا همين حالات را دارند و البته قدري متفاوت كه يك قدم از خانه فاصله ميگيرند و گاهي دست در جيب والدين و به تنهايي خريد عيد را انجام ميدهند و با دوستان و گروه همسالان و اقوام هم سنخ جداگانه برنامه ريزي كرده و سعي ميكنند كه در كانون توجه باشند و مدل آرايش ظاهري خود را به رخ بكشند. اما بزرگترها، بزرگترها در تهيه و تدارك مقدمات عيد نوروز و برنامه ريزي براي سال جديد كوشا هستند و تا ياد دارم عمدهترين مساله در اين گروه فراهم آوردن شرايط مالي و هزينهها است و هر چه پيش رفته ايم، مجهولات معادله براي آنها بيشتر شده است. بزرگترها يا بهتر است بگويم والدين، بسيطترين گروه از منظر كارهاي جانبياند و در واقع هم نقش كارگردان را دارند و هم نقش تهيه كننده را و از هفتخواني ميگذرند تا هفت سيني بچينند. قرآن بر سر سفره بيش از همه چيز جلوه ميكند تا ياد خدا را تا پايان با خود داشته باشيم. سبزه نماد نودميدن و خرّمي تا آخر سال است...
و سرانجام افراد سالخورده كه به طور معمول پدربزرگها و مادربزرگها هستند و ضمن ترگل و ورگل كردن خود و به پا كردن بساط شادي منتظر اقوام و به خصوص فرزندان و نوادگان هستند تا براي ديدار و تبريك گويي به حضورشان مشرف شوند. توقعات اين گروه بسيار به جا و مهم است زيرا به گردن بقيه حق دارند كه تجربه خود را به نسل بعدي منتقل كردهاند و شايسته احترام بسيار هستند... نوروز يكي از سنتهاي به جامانده از دوران قديم تاريخ ايران است و سنتي نو محسوب ميشود. نويسنده گرانقدر كشورمان آقاي دكتر محمد بقايي ماكان در كتاب «قلندر شهر عشق» مينويسند:«سنت مانعي دست و پاگير نيست. سنتها را ميتوان حفظ كرد ولي همانها را آورد در قالب امروزي زندگي. بدون سنت زندگي كردن يعني بي ريشه بودن و اين غيرممكن است» آنچه ايشان بيان ميكنند بسيار مهم است.
نوروز و شادي با هم آميخته اند، نوروز زمان شادي و نشاط است و از آنجا كه انسان شادي طلب و خواهان پويايي و لذت است و نوروز آن را به ارمغان ميآورد مردم به آن علاقه نشان ميدهند. اما گويا شاد زيستن را ميخواهيم در همين چند روز اول سال خلاصه كنيم! چرا رنگ و بوي نشاطآور بهاري به همه سال تعميم نمييابد؟
متاسفانه موضوعي را كه بيان كرديد كاملا صحيح است. اين سوال، سوالي نيست كه قاطعانه بتوانيم يا نتوانيم به آن پاسخ دهيم. به طور معمول چنين مسائلي را در كشورهايي كه پيشرفت علمي بالاتري در علوم انساني دارند، مطالعه ميكنند و دلايل آن را به صورت آماري و دقيق ارائه ميدهند. با طرح پرسشنامه و اعتبار دروني و بيروني بخشيدن به آن، و مصاحبه و مشاهده و تست و غيره، به اصل موضوع پي ميبرند و راه حل پيشنهاد ميدهند و آن را به اجرا ميگذارند. چيزي كه من ميتوانم بگويم برداشت شخصي است كه شايد در اين امر دخيل باشد. در نوروز به لحاظ تميزي و نوگرايي مردم با خانه تكاني، لباسهاي اتو كشيده و رنگهاي شاد از طرفي و با طراوت آب و هوا و دميدن گياهان و پيچيدن رايحه گلهاي بهاري در محيط از طرف ديگر، روان آدمي هم صاف و شفاف ميشود و به دليلِ ديد و بازديدها و گاهي اوقات آشتي كنان و كنارگذاشتن كينهها و استراحت و بهره مندي از تعطيلات، اكثر قريب به اتفاق ايرانيان خوشحالند و شاد و اگر سوال شما را از طرف عكس آن بپرسيم شايد جواب همين باشد كه«چرا در طول سال مردم كمتر با نشاط هستند و در چند روز عيد سعيد باستاني ميزان شادي بيشتر ميشود؟» براي جواب دادن به سوال شما، ميتوان مستقيم به سراغ شعر و ادب فارسي هم رفت و بهتر از هر كس به سراغ حافظ. به قول دكتر محمد علي اسلامي ندوشن: شعر حافظ منعكس كننده دوهزارسال زندگي ايران است، منظور ايشان اين است كه اين غزلها با تاريخ پيوند دارد و اينجا ضرورت «مطالعات بين رشته اي» به ميان ميآيد. جواب دادن به سوال شما مستلزم فرصتي بيشتر و حضور متخصصان تاريخ، ادبيات، جامعه شناسي و البته روانشناسي است.
اگر در شعر حافظ غور و مداقه كنيد حتي با يك فيلسوف وجودي هم روبرو خواهيد شد، آنجا كه ميگويد:«مباش در پي آزار و هر چه خواهي كن/ كه در شريعت ما غير از اين گناهي نيست» سعدي هم همين را زيبا بيان ميكند:«خدا را بر آن بنده بخشايش است/ كه خلق از وجودش در آسايش است» ميدانيد، به نظر من، براي شكافتن چنين موضوعي، ما به يك بررسي همه جانبه و همه سونگر محتاج هستيم. چند وقت قبل در همين روزنامه اطلاعات مطلبي از دكتر اصغر دادبه ميخواندم، ايشان بر ضرورت جدي گرفتن تعليم و تربيت و ضرورت مراجعه به آثار سعدي، فردوسي، حافظ و... تكيه داشتند، معنايش هم اين است كه اگر چنين شود و نظام تعليم و تربيت به طور پايهاي تصحيح شود، و با دانش روز نيز هماهنگ گردد، ميتوان اميدوار بود و در غير اين صورت اميدي نميتوان داشت! اين سخنها را بايد بشنويم. خلاصه بگويم، ميزان شادي در جامعه با ميزان سلامت رواني نسبت مستقيمي دارد و اين پُر واضح است.
سهراب سپهري ميگويد:
غبار عادت پيوسته در مسير تماشاست
هميشه با نفس تازه راه بايد رفت
روز اول فروردين روز و شب برابر ميشود، پس ميتوان اعتدال را نخستين پيام نوروز به حساب آورد. اما به نظر نميرسد اين اعتدال در رفتار و اخلاق مردم چندان كه بايد و شايد نهادينه شده باشد، چرا در زندگي روزمره ما تا اين اندازه مرزهاي اعتدال درنورديده ميشود؟ چرا تا اين اندازه رفتارهاي تند، ناپسند و خشن در خانه، محل كار، كوچه و... از ما سر ميزند؟ چرا نسبت به روشنترين پيام فصل بهار اعتنايي صورت نميپذيرد؟
سعدي ميگويد:
بامدادي كه تفاوت نكند ليل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشاي بهار
بلبلان وقت گل آمد كه بنالند از شوق
نه كم از بلبل مستي تو، بنالاي هشيار
اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود
هر كه فكرت نكند نقش بود بر ديوار
در مجموع در طول سال بار مشكلات هر كس بيشتر خود را نشان ميدهد و نوروز و خوش بودن، حال و هواي خودش را طلب ميكند، حتي پرندگان و حيوانات هم سرمستي بروز ميدهند. ثابت شده كه تغيير فصل هم در حالات رواني انسانها تأثيرگذار است براي مثال در تابستان با طولاني شدن روزها و گرماي زياد تاب و توان كمتر ميشود و پاييز و زمستان به علت كم شدن نور و سرماي زياد هوا ميزان افسردگي افراد افزايش مييابد. اينها و خيلي عوامل ديگر دست به دست هم ميدهند تا ما از اعتدال فاصله بگيريم و با يك آمادگي رواني به پيشواز بهار برويم. اميد است خوانندگان محترم با خودشناسي بيشتر و پي بردن به خصوصيات، استعدادها و علايقي كه دارند درجه اعتدالشان را بالاتر ببرند و هم خودشان و هم ديگران از آن بهرهمند گردند.
به عنوان يك روانشناس بفرماييد كه اين تغيير (فصل بهار فصل تغيير است) و دگرگوني در طبيعت، از كهنه به نو گراييدن، با چه نگرشي ميتواند در انسانها موجب تغييرخواهي و كوشش در جهت بهتر زيستن و نيك زيستن بينجامد؟
باز هم ميخواهم استناد كنم به يكي از سخنان حضرت علي(ع) كه ميفرمايند:«مومن كسي است كه هر روزش بهتر از روز قبل باشد» يعني پيشرفت داشته باشد، اين پيشرفت و بهتر شدن نتيجه تغييراتي است كه در جهت تكامل امور صورت ميپذيرد. از طرفي ميدانيم كه سير تاريخي تكامل بشر با هدايت انبيا و كتب آسماني بوده و خداوند تا زمان حضرت خاتم(ص) كم?كم كاملترين دين را عطا كرد. هر چه خلق شده براي هدايت انسانها است. به نظرم تأمل در قرآن ميتواند بسيار راهگشا باشد.
هنوز بين بزرگان علم روانشناسي يك تعريف واحد از شخصيت نشده و گاهي تفاوت هم بين تعاريف ديده ميشود ولي چيزي كه قطعي است بهداشت رواني و شخصيت سالم در گرو انجام يك سري رفتار و اعمال صحيح است و بهترين آنها در قرآن سفارش شده است مثل؛ نيكي به پدر و مادر و ديگران، پرهيز از غيبت كردن، پرهيز از ربا، فاصله گرفتن از الكل، پرهيز از دروغ، متعهدبودن به اخلاقيات و خانواده و مسايل زناشويي و در نظر گرفتن حقوق ديگران و در پرانتز اين را هم مطرح كنم كه متاسفانه در ايران روي اين يكي خيلي مساله داريم و نمونه بارز آن، رانندگي ماست كه معمولا تخلف بخشي از رانندگي ما را شكل ميدهد! به همديگر احترام نميگذاريم و... كه اگر در اين موارد تأمل كنيم، ميبينيم كه راه درست توجه به اخلاقيات است كه اگر صورت پذيرد به نفع شخص و جامعه است. پس اگر در پي راه درست هستيم، اين راه را قرآن به ما نشان ميدهد كه البته اين توصيهها در همه فرهنگها و همه اديان هست ولي من معتقدم كه اسلام كاملتر است و مثل بهار اعتدال بيشتري دارد.
در كتابفروشيها، در زمينه روانشناسي هم كتابهاي متنوعي ارائه ميشود هم تاليفات هم ترجمهها و به نظر ميرسد مردم هم به خريد كتب روانشناسي علاقه نشان ميدهند بويژه وقتي عنوان اين گونه كتابها به مواردي همچون؛ چگونه ميتوان زندگي موفقي داشت، نكتههايي درباره زناشويي، آنچه مردان و زنان بايد درباره هم بدانند و... بپردازد. در اين ميان كتابهايي هم وجود دارند كه از كيفيت بالايي برخوردار نيستند و فراوان هم هستند. كتابهايي كه با هدف سودجويي نوشته و منتشر ميشوند. البته مردم ما هم زياد اهل مطالعه نيستند ولي به نظر شما مردم براي تهيه اين كتابها چه معيارهايي را بايد رعايت كنند؟
اين سؤال را هم مردم و هم اصحاب رسانه از من و همكارانم زياد ميپرسند، من هم زنگ خطر را به صدا در ميآورم و ميگويم كه سرانه مطالعه در كشور خيلي پايين است. مطالعه و انديشيدن نسبت مستقيمي با هم دارد و زندگي بهتر هم جدا از درست انديشيدن ممكن نيست. فرانتس كافكا ميگويد: «كتاب بايد تبري باشد براي درهم شكستن درياي منجمد وجودمان» يا سقراط كه هوشمندانه ميگويد: «جامعه زماني سعادت مييابد كه مطالعه كار روزانهاش باشد» طبق گزارشات در كشوري مثل آلمان مردم حتي در مكانهاي عمومي هم مطالعه ميكنند، به محض نشستن در مترو يا اتوبوس كتاب را باز ميكنند و مشغول مطالعه ميشوند و هميشه مطالب خواندني و كتابهاي جيبي، كتابهايي كه به قطع پالتويي معروف هستند را همراه دارند. ما نيز بهتر است با تمرين، اين عادت خوب و پسنديده را در خودمان بوجود آوريم... اما درباره كتابهاي روانشناسي، ما هر كتابي را بخواهيم براي خريدن گزينش كنيم ابتدا مناسب است مروري كوتاه داشته باشيم، فهرست موضوعي كتاب را به دقت نگاه كنيم و ببينيم آيا موضوعها با خواسته ما هماهنگي دارد يا نه، سپس ببينيم نويسنده، مترجم و ناشر كتاب كيست؟ يعني تكليف خودمان را با خودمان اول مشخص كنيم كه چه ميخواهيم، سپس اقدام كنيم.
روانشناسي هم مانند ديگر علوم، نويسندگان و محققان صاحب نام، صاحب سبك و مشهوري دارد و يافتن نوشتههاي معتبر اكنون و به كمك فن آوريهاي جديدي مانند اينترنت و... كار چندان دشواري به نظر نميآيد. ديگر اينكه عوامل مزاحم را در نظر نگيريم، اينكه جلد اين كتاب زيباتر از آن كتاب است يا تيراژ اين كتاب كمتر از آن كتاب است، يا نوبت چاپ كتابي ما را جادو نكند، فريب عنوانهاي فريبنده را هم نخوريم و تحريك نشويم. امروزه در كتابفروشيها راهنماهايي وجود دارند و من اغلب ديدهام كه در كارشان هم تا اندازه قابل قبولي توانا هستند. ديگر اينكه ميتوانيم از افراد مطلع و متخصص در هر رشتهاي نظر بخواهيم و بهتر از همه به آكادميسينها مراجعه كنيم تا نتيجه بهتري حاصل شود.
سه|ا|شنبه|ا|1|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]
-
گوناگون
پربازدیدترینها