واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پرورشیافتگان آستان حضرت کاظم علیه السلام
گروه كثیری از عالمان و راویان حدیث، پیرامون امام موسی(علیهالسلام) گرد آمدند و آن حضرت با توانایی بسیار آراء خردمندانهای در دانشهای گوناگون دینی ابراز كرد. مجموعههای بسیار از احكام اسلامی كه در موضوع فقه و حدیث و كلام اسلامی تدوین شده به آن حضرت منسوب است و راویان، همواره با آن افاضات علمی مأنوس بوده، فرمایشات و فتاوی امام(علیهالسلام) را ثبت میكردند. سید بنطاووس مینویسد: «یاران و نزدیكان امام كاظم (علیهالسلام) در مجلس درس آن بزرگوار حاضر میشدند و لوحههای آبنوس در آستینها داشتند، هر گاه او سخنی میفرمود یا در موردی نظری ارائه میداد، به ضبط آن مبادرت میكردند.»(1) امام كاظم(علیهالسلام) در عصر خویش عابدترین و عالمترین و فهیمترین مردم بود. (2) پدر بزرگوارش در تأیید آگاهیهای علمی و فقهی این فرزند فرزانهاش، فرمود: «توان علمی او به اندازهای است كه اگر از تمام مضامین قرآنی پرسش كنی، با علم كافی كه دارد، پاسخ قانعكنندهای خواهد داد. او كانون حكمت، معرفت و اندیشه است.» چشمههای اندیشه امام در عصری جاری گردید كه با وجود اختناق حاكمان عباسی، شیعیانی اهل درك، منطق و خرد داشت. از مجموع روایات و كتب سیره برمیآید كه; پیروان امامان با طرح سؤالات علمی - فقهی، دانش وی را ارزیابی كرده، در صورتی كه از جنبه علمی، وی یقین حاصل میكردند، او را به وصایت میپذیرفتند. به همین دلیل شیعیان، عبدالله بنجعفر را كه مشهور به عبدالله افطح بود - بدین سبب گروندگان به او را فطحیه مینامیدند - با طرح برخی مسائل فقهی و احكام شرعی نماز و زكات آزمودند و چون آگاهی وی را از این مسائل ناكافی دانستند از وی روی برتافتند. (3) با آنكه صدها نفر از محضر پر فیض امام موسی كاظم(علیهالسلام) بهره برده و اخبار و احادیث او را نقل میكردند، اما در میان اصحاب، حدیث هیجده نفر به صدق و امانت مشهور گردیده و منقولات آنان مهر اعتبار و اطمینان خورده و همگان بر صدق گفتههایشان اعتراف كردهاند. شش نفر از آنان شاگردان امام باقر(علیهالسلام)، شش نفر از اصحاب امام صادق(علیهالسلام) و بقیه هم از خواص تربیتیافتگان حضرت امام كاظم(علیهالسلام) بودهاند. اسامی آنان به این شرح است: یونس بنعبدالرحمن، صفوان بنیحیی، محمد بنابیعمیر، عبدالله بنالمغیره، حسن بنمحبوب السراد، احمد بنابینصر بزنطی. به این افراد اصحاب اجماع میگفتند. شاگردان زبده دیگری در مكتب علمی - تربیتی و سرشار از معنویت هفتمین امام پرورش یافتند از جمله; محمد بنخلاد، عبدالرحمن بجلی، علی بنجعفر، اسحاق بنعمار صیرفی، اسماعیل بنموسی بنجعفر، حسین بنعلی بنفضال، داود رقی، عبدالسلام بنصالح حصروی، موسی بنبكیر و اسماعیل بنمهران. (4) گسترش نهضتهای علوی توسط گروهی از امامزادگان و سادات و افزایش قدرت سیاسی بنیعباس، خصوصاً در دوران خلافت هارون، باعث تشدید مراقبت و سختگیری نسبتبه امام كاظم(علیهالسلام) شد به طوری كه هارون درباره امام هفتم میگفت: میترسم فتنهای بر پا كند كه خونها ریخته شود!؟ سختگیری نسبتبه امام در حدی بود كه به ندرت كسی میتوانستحتی برای ضروریترین مسایل و سؤالات فقهی و علمی به خدمت امام(علیهالسلام) شرفیاب شود. با این وجود، امام یارانی داشت كه در جهان اسلام پراكنده بودند و با ایشان، به خصوص در دوران اقامت در مدینه، تماس داشتند. تلاشهای تبلیغی این برگزیدگان بر محبوبیت امام بین شیعیان شهرهای اسلامی افزود و موجب نگرانی هارون شد. از اینروی هارون حضرت را تحت نظر از مدینه به بصره و سپس به بغداد آورد و سالها امام را در زندانهای مختلف تحت نظر گرفت و به احدی اجازه ملاقات با آن مقام معنوی را نداد. مرحوم شیخ طوسی راوایان و شاگردان امام را 272 نفر ذكر كرده است. احمد بنخالد برقی تلامیذ حضرت را 160 نفر دانسته و مؤلف كتاب "حیاة الامام موسی بنجعفر" تعداد 319 نفر از اصحاب و شاگردان هفتمین فروغ امامت را به تفصیل نام برده است. 1- الانوار البهیه; ص 91. 2- الارشاد; شیخ مفید، ج 2، ص 231. 3- نك; حیات فكری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ج 2، ص19 - 20. 4- دورنمایی از زندگانی امام موسی بنجعفر7; عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ص 122. غلامرضا گلیزواره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]