تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816937864
نقش لابي صهيونيستي در انتخابات رياست جمهوري آمريكا
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: نقش لابي صهيونيستي در انتخابات رياست جمهوري آمريكا
تقريباً بر سر قدرت لابي يهودي صهيونيستي در ايالات متحده و قدرتش در تأثيرگذاري بر ساختار قدرت و انتخابات با اين كشور ميان محققان و پژوهشگران اتفاق نظر وجود دارد. يهوديان آمريكا حدود 5/5 ميليون نفر ميباشند. به عبارت ديگر 2درصد از جمعيت ايالات متحده را يهوديان تشكيل ميدهند و اكثر آنها در اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20 به ايالات متحده مهاجرت كرده و از يهوديان اشكنازي اروپايي هستند. يهود خود به گروههاي لاييك، اصلاح طلب، محافظه كار و اصولگرا تقسيم ميشوند كه در مورد بسياري از مسائل و قضاياي داخلي آمريكا ديدگاههاي متفاوتي با يكديگر دارند. همچنين از ميانگين بالاي حل و جذب در جامعة آمريكا برخوردار ميباشند و پديدة ازدواج مختلط با غيريهود در ميان آنها به سرعت در حال گسترش است؛ به گونهاي كه بيش از 50 درصد ازدواجهاي يهوديان را ازدواجهاي مختلط تشكيل ميدهد. به علاوه، ارزشهايي چون منفعت و سودجويي و لذتطلبي و افزايش تعداد همجنس بازان در ميان آنها به شدت ديده ميشود، با اين حال مهمترين لابي تأثيرگذار بر سياست آمريكا و در انتخابات رياست جمهوري هستند.
كارشناسان و صاحب نظران به خوبي ميدانند، وقتي سخن از اسراييل و سياست آمريكا در خاورميانه پيش ميآيد، اكثر گروههاي يهودي اختلافات خويش را فراموش ميكنند و در قبال اين دو موضوع با يكديگر متحد ميشوند.
قدرت يهوديان آمريكا از آنجا نشأت ميگيرد كه توانستند، صاحب درجات بالاي تأثيرگذاري شوند كه چندين برابر جمعيت آنهاست ميتوان چگونگي تحقق و به دست آمدن اين موفقيت را در موارد ذيل خلاصه كرد:
الف) يهود، ثروتمندترين اقليت جهان
يهود از جمله ثروتمندترين اقليتهاي جهان هستند، با اين حال فقط بر 10 تا 13درصد اقتصاد آمريكا حاكم هستند و نفوذ آنها به ويژه در صنايع سبك و مواد مصرفي متمركز است. به همين دليل قدرت آنها در اقتصاد نهفته نيست، بلكه در سياست و تبليغات سرمايهگذاري شده است. آنها تأمين كنندة بزرگترين حملات انتخابات رياست جمهوري آمريكا به شمار ميآيند. به گونهاي كه 60 درصد هزينههاي اين انتخابات را به ويژه در حزب دمكرات تأمين ميكنند و اين قدرتي مساوي 30 برابر جمعيت آنها است و از آنجا كه حملات انتخابات رياست جمهوري آمريكا بسيار سنگين و هزينه بردار است (صدها ميليون دلار) به همين دليل هر كانديدايي كه خواهان بدست آوردن حمايت آنها باشد، بايد بتواند رضايت آنها را نيز جلب نمايد. اين موضوع بر كانديداهاي مجلس سنا و نمايندگان نيز منطبق است، اگرچه هزينة كمتري را در بردارد.
به عنوان مثال در حزب دمكرات، بيش از 60 درصد از اموالي كه "كارتر" و "كلينتون" براي حملات و تبليغات رياست جمهوريشان صرف نمودند، از آن يهود بود، همچنين از 125 عضو مجلس ملي مالي حزب دمكرات در زمان رياست جمهوري كارتر 70 تن يهودي بودند و بيش از 60 درصد اموالي كه"نيكسون" (از حزب جمهوري خواه) خرج تبليغات انتخاباتي خويش نمود تا برنده انتخابات باشد را يهوديان پرداخت كرده بودند.
تنها طي مراسمي كه بازيگر معروف يهودي "باربارا استراسيند" در نيمة سپتامبر 1996 (شهريور 1370) برگزار نمود، موفق شد، 5/3 ميليون دلار براي تبليغات انتخاباتي كلينتون جمع آوري كند. در اين جشن 700 نفر شركت كرده بودند كه به اين ترتيب سهم هريك 500 تا 12 هزار دلار تخمين زده ميشود.
ب) يهود، قدرت انتخاباتي سازمان يافته
صهيونيستها از شيوة رأي دادن در انتخابات آمريكا استفاده ميكنند تا قدرت و تأثير انتخاباتي خويش را افزايش دهند بنابراين ميزان مشاركت در انتخابات آنها نيز بالاست و به 92 درصد ميرسد، در حالي كه ميان عامة آمريكاييها 52 درصد است و اين نسبت، ميانگين انتخاباتيشان را دو چندان ميكند.
صهيونيستها بيش از هر اقليت ديگري در شهرها تمركز يافته اند، به گونهاي كه اين عامل باعث افزايش قدرت انتخاباتي آنان ميشود. به عنوان مثال آنها 16 درصد جمعيت شهر نيويورك و 31 درصد كل جمعيت سفيدپوست آمريكا را تشكيل ميدهند.
در سيستم انتخابات رياست جمهوري آمريكا هركس در ايالت خود به پيروزي برسد، حتي اگر اين نسبت پايين باشد، برتمام آراي انتخاباتي ايالت دست مييابد. چون هر ايالت داراي كرسيهايي است كه با توجه به جمعيت آن ايالت تعداد آن در مجلس مشخص و تعيين ميشود. در اين ميان يهوديان در ايالتهايي تمركز يافتهاند كه پر جمعيتتر و مهمتر است؛ مثل نيويورك، فلوريدا و كاليفرنيا و كافي است آنها به كانديداي خويش رأي دهند يا تضمين كنندة پيروزي كانديداي خاصي در انتخابات ايالتي باشند تا وي تمام كرسيهاي ايالت را از آن خويش نمايد. به همين دليل آراي يهود براي هر كانديدايي حساس و مهم ميشود.
در بُعد عملي اكثر يهوديان (70 درصد) آراي خود را به صندوقهاي حزب دمكرات ميريزند، با اين حال صهيونيستها در هر دو حزب جمهوري خواه و دمكرات از طريق عضويت فعال و كمك مالي به آنها و شبكه گسترده ارتباطي كه با دواير نفوذ و فشار دارند، داراي نفوذ و تأثيرند.
در نبرد كانديداها براي تضمين پيروزي كانديداي حزبشان از همان ابتدا عمليات تصفيه و رد شدن از "فيلتر" براي هر كانديدا درون هر حزب صورت ميگيرد. به گونهاي كه كسي در اولويت قرار ميگيرد كه هنگام رد شدن از اين فيلترها به يهوديان آمريكا تعهدات بهتر و بيشتري را دهد و منافع صهيونيستهاي اسراييلي را بيش از پيش مورد توجه قرار دهد. در آن زمان ديگر براي يهود چندان اهميت ندارد كه كدام كانديدا در انتخابات پيروز شود يا به رياست جمهوري دست يابد. چون تمام آنها از ابتدا از "فيلتر" رد شدهاند.
ج) توان يهود در سازماندهي
يهوديان آمريكا از قدرت بسيار بالايي در سازمان دهي و شكل گيري گروههاي فشار برخوردار هستند. به طور كلي يهود در سازمانها و هيئتهاي فعال و مؤسسات مختلفي سازمان يافتهاند و با هم جهت خدمت به مسائل بزرگ و مهم همكاري ميكنند. به ويژه در مسائل مربوط به حمايت از رژيم صهيونيستي، اين عمل از طريق بهره گيري از وسايل ارتباطي و فشار و قانع سازي و نفوذ و جذب كامل ذهنيت آمريكايي صورت ميگيرد. يكي از دانشمندان مهم علوم جامعه شناسي ميگويد: "محال است يهودي باشي و به يك جمعيت يهودي منتسب نبوده و يا در آن عضويت نداشته باشي".
ازجمله مهمترين گروههاي فشار يهودي "كميته امور عمومي آمريكا ـ اسراييل" (آيپك AIPAC) است كه در سال 1954 (1323 ش) تاسيس شد و حدود 4500 تن از افراد بزرگ يهودي جامعة آمريكا را در بردارد. غير از آن بيش از 50 هزار نفر عضو دارد كه سالانه و به طور منظم مبالغي را به عنوان كمك پرداخت ميكنند و تخمين زده ميشود، ميانگين اين كمكها براي هر فرد سالانه بين 25 تا 5000 دلار باشد.
اين سازمان هفته نامة "نيرايست ريپورتس" (Reports Near East) يا گزارشات خاور دور را منتشر ميكند كه داراي ضميمهاي با عنوان "حقايق و دروغ ها" نيز ميباشد و در آن به پيگيري جنگ اعراب و اسرائيل ميپردازد و اكثراً منبع اصلي اطلاعاتي اعضاي كنگرة آمريكا را تشكيل ميدهد. كميسيون هزينة ارسال 400 نسخه رايگان هفته نامه را به اعضاي كنگره و مسئولان بلندپايه كشوري و فرستادگان كشورها به ايالات متحده، برعهده ميگيرد و داراي ساختار سازماني بسيار فعال و قدرتمندي است. مشاركت مسئولان بلندپايه آمريكايي و دولتمردان و رهبران احزاب در گردهمايي سالانه آيپك به امري معمول و پيش پا افتاده تبديل شده است، به گونهاي كه سعي ميكنند، در ديدار با اعضاي اين كميسيون و دريافت حمايت و تأييد از اسراييل و جلب حمايت اين لابي يهودي بر يكديگر پيشي بگيرند.
غير از سازمانهاي مذهبي و فرهنگي و اجتماعي و ساير سازمانهاي مردمي، حدود 350 سازمان در آمريكا فعاليت ميكند كه با جنبش صهيونيسم در ارتباط بوده يا حامي و پشتيبان آن ميباشند. از ميان اين سازمانها حدود 67 سازمان صهيونيستي سياسي وجود دارد كه عملاً و مستقيماً براي منافع رژيم صهيونيستي فعاليت ميكنند.
د) حضور اطلاعاتي و تبليغاتي
لابي يهودي ـ صهيونيستي حضور اطلاعاتي و تبليغاتي بسيار قدرتمندي بر بسياري از دستگاههاي اطلاعاتي و تبليغاتي آمريكا دارد. اين حضور يا به صورت تملك يا اداري يا نفوذ بسيار بالا در آنهاست. اين موضوع عملاً در سه شبكة تلويزيوني "اي،بي،سي" (ABC)، "ان،بي،سي" (NBC) و "سي،بي،سي" (CBC) و مهمترين شبكههاي سينمايي آمريكا مانند: "فوكس"، "پارامونت" و "يونيورسال" قابل ملاحظه است.
بجز آن، در ايالات متحده حدود 750 روزنامه و 670 هفته نامه چاپ ميشود كه لابي صهيونيستي در مهمترين آنها نفوذ و يا تملك آنها را در دست دارد. از جمله اين روزنامهها ميتوان به "وال استريت ژورنال"، "ديلي نيوز"، "نيويورك تايمز" و "واشنگتن پست" اشاره كرد. افزون بر اينكه در دو هفته نامه مهم و معتبر آمريكا و جهان يعني "تايم" و "نيوزويك" نيز نفوذ دارند.
بي شك اين دستگاههاي تبليغاتي و اطلاعاتي نفوذ بسياري به ويژه در سيستمهاي حكومتي غرب دارند و براي توجيه افكار عمومي و ادامة فشار و رسواسازي و انتشار فضاحتهاي كساني كه منافعشان را برآورده نميكنند، استفاده ميكنند و داراي تأثيري بسزا و وحشتناك بر دولتمردان و سياستمداراني هستند كه هميشه خواهان جلب رضايت آنان ميباشند.
غير از اين، يهود حضور علمي و فرهنگي گستردهاي دارند كه بسيار بيشتر از جمعيت آنها است. در تحقيقي كه پرفسور "روبن اشتاين" انجام داد، مشخص گرديد، از ميان هر 500 رئيس و مدير آمريكايي 75 نفر آنها يهودي هستند و بالاترين ميزان اين ميانگين در ميان مديران و رؤساي مراكز و سازمانهاي تبليغاتي و اطلاعاتي مشاهده ميشود. به گونهاي كه حضور يهود در ردههاي بالاي اين سازمانها به 8/25 درصد ميرسد.
افزون بر اينكه از ميان 172 تن از چهرههاي بارز فرهنگي جامعة آمريكا 77 تن يهودي هستند، (45 درصد) اين سنت در ميان انديشمندان علوم اجتماعي بيشتر بوده و به 56 درصد و در ميان دانشمندان علوم انساني به 61 درصد ميرسد و تمام اين چهرهها حضوري فعال در توجيه فرهنگ و افكار عمومي و شيوههاي تدريس و آموزش دارند.
هـ) اتحاد مسيحيت صهيونيستي
يهود از وجود 70 درصد از مسيحيان آمريكايي كه بر آيين پروتستان بوده، و به عهد قديم يا تورات ايمان دارند و بسياري از آنها از تأسيس رژيم صهيونيستي مطابق پيشينههاي مذهبي جمايت نموده، و اكثراً با ظهور مسيح و وقوع نبرد آرمگدون و آغاز هزارة خوشبختي مرتبط اند، استفاده ميكنند و تخمين زده ميشود، جمعيت آنها به بيش از دهها ميليون نفر برسد.
قدرت راست مسيحي و "صهيونيسم غيريهودي" در ميدان و عرصة سياست و آمريكا در سالهاي اخير به شدت افزايش پيدا كرده است و پيروان آن حمايت از اسراييل را فريضهاي مذهبي و اخلاقي براي خويش تلقي ميكنند كه بهاي آن هر قدر هم سنگين باشد، بايد پرداخت شود. از جمله چهرههاي بارز اين جريان ميتوان به كشيش "پت رابرتسون" اشاره كرد كه چندين سازمان تبليغاتي تلويزيوني و راديويي را در اختيار دارد و از تمام آنها براي تبليغات صهيونيستي استفاده ميكند. وي از جمله مهمترين رهبران گروههاي فشار به سود اسراييل است. غير از آن ميتوان از كشيش "جري فالول"، "فرانكلين گراهام" و پدرش "بيلي گراهام" نيز ياد كرد. بيلي گراهام كشيش رؤساي جمهور آمريكا از زمان ريچارد نيكسون در دهة شصت تا زمان رياست جمهوري بيل كلينتون بوده است. امّا فرانكلين پسر او، وظيفه پدرش را در قبال رئيسجمهور كنوني آمريكا "جورج بوش" ادا مينمايد.
پت رابرتسون سازمان "اتحاد مسيحي" را تأسيس كرد و توانست از طريق اين سازمان موفقيتها و پيروزيهاي گستردهاي را درون حزب جمهوري خواه آمريكا محقق نمايد. او و پيروانش در نيمه دهه 90 در 17 ايالت به پيروزي رسيدند و در 24 ايالت ديگر بر انتخابات ويژه اين حزب تأثير به سزايي گذاشتند.
از جهت ديگر، به قدرت رسيدن راست مسيحي با به قدرت رسيدن محافظهكاران نوين درون حزب جمهوريخواه از اواخر دهة 80 همراه گرديد و هر دو طرف در ساخت و شكل دهي مواضع و ديدگاه هايشان برپايههاي ايدئولوژيك و ميل به رودررويي و عدم سازش و مدارا و نگاه سياه و سفيد به امور و به شمار آوردن خويش (آمريكا و اسراييل) به عنوان "نيروهاي خير" در جهان اتفاق نظر دارند، كه ميبايست به رويارويي با "محور شر" بروند كه قبلاً در اتحاد شوروي سابق نمود پيدا ميكرد، در حالي كه امروزه آنرا در جهان اسلام متبلور كردهاند.
نئومحافظه كاران توانستند جايگاههاي مهمي را در ساخت و شكل دهي سياست آمريكا به دست آورند. افرادي چون "پل ولفوويتز" و "ريچاردپرل" و "جان بولتون" از جمله اين افراد هستند. دولت آمريكا به رهبري بوش نيز آرا و نظرات دو جريان محافظه كاران نوين و راست مذهبي را با جان و دل پذيرفت.
بيشك با حضور اين دو جريان، ديگر لابي يهودي صهيونيستي نياز چنداني به توجيه جهت تحقق اهداف و برنامههايش ندارد، چون مواضع و ديدگاههاي خود را با اين دو جريان هماهنگ ميسازد، به ويژه اگر اين مواضع و ديدگاهها در ارتباط با اسراييل و يا سياست آمريكا و خاورميانه باشد.
اين نشان ميدهد كه چرا دولتهاي دمكراتهاي دمكرات و جمهوريخواه بر حمايت از اسراييل تاكيد ميكنند و باراك اوباما نيز كه قول تغيير در سياستهاي آمريكا را داده، رابطه آمريكا با اسرائيل را استراتژيك و مقدس ميخواند!
نفوذ آيپك در آمريكا
در واقع يكي از مهمترين كاركردهاي ويژه يهوديان در طول تاريخ، نزديكشدن به حاكمان جوامع و اعمال نفوذ در ساختار دولتها و قشر تصميم ساز بوده است. حضور گسترده رجال سياسي يهودي در ساختار حاكميت آمريكا و اعمال نفوذ آنها در سده گذشته چه در زمان دموكراتها و چه در زمان جمهوري خواهان امري واضح و روشن است به گونهاي كه بيش از 1000 تن از سياستمداران و دست اندركاران در سياست خارجي آمريكا را يهوديان تشكيل ميدهند. در حقيقت ميتوان گفت كه امروزه كاخ سفيد تنها از دريچه سازمانهاي صاحب نفوذ صهيونيستي به منافع خود مينگرد و در اين راه از امنيت ملي منافع و حقوق ملت آمريكا نيز مايه ميگذارند.
از ميان حدود 300 سازمان يهودي و 250 اتحاديه منطقهاي يكي از مهمترين لابيهاي يهوديان در آمريكا و در واقع مادر و بزرگترين آنها و به قول شيمون پرز معاون نخستوزير رژيم صهيونيستي "بزرگترين پل ارتباطي بين مردم آمريكا و دولت اسرائيل" كميته امور ميباشد كه از سال 1323 توسط فردي به نام "زي كنن" تاسيس شد و از همان بدو ((AIPAC با تسلط بر ساختار سياسي آمريكا هدف خود را تلاش براي تصويب قوانيني در جهت حمايت آمريكا از اسرائيل اعلام كرده است.
اين سازمان مسئول هماهنگي و برنامه ريزي جهت فعاليت تمامي سازمانهاي يهودي آمريكا و همچنين مسئول اصلي جمع آوري كمك و اعانه براي اسرائيل به شمار ميرود.
كميته امور عمومي آمريكا ـ اسرائيل از روشهاي مختلفي براي تاثيرگذاري بر مقامات موسسات و حتي دانشگاهها بهرهبرداري ميكند.اين كميته گروههائي موسوم به "پك"ها درسراسر ايالات متحده دارد كه نقش آنها به صورت غير مستقيم فشار آوردن به سياستمداران ميباشد به گونهاي كه اگر به عنوان مثال نمايندهاي به هر طريقي مخالفتي با اسراييل و عوامل آن كند آن را در سطح وسيعي به اطلاع جوامع يهودي ميرسانند تا وي را تحت فشار قرار دهند.
روش ديگري كه كميته در پيش ميگيرد استفاده ازفشارهاي عاطفي و رواني است و با ذكر گذشته يهوديان و عنوان نمودن اين مسئله كه اين تصميم عواقب خطرناكي براي يهوديان دارد و حتي ميتواند موجب تكرار جنايات نازيها در آلمان بر ضد يهوديان شود فرد را تحت فشار قرار ميدهند.
"ايپك" همچنين با ايجاد بانك اطلاعات در مورد هريك از اعضاي كنگره و ساير شخصيتهاي مطرح امريكايي و درج مواضع آنها از آن به عنوان يك منبع موثق در خصوص افراد مورد اشاره استفاده كرده و در صورت وجود هرگونه مخالفت افراد مذكور با اسراييل و سياستهاي آن كشور در انتخابات متعدد آمريكا از آنان حمايت نميكند.
يادمان نرود كه برخي گفتهاند پايتخت آمريكا در تل آويو است. اين امر دقيقا بيانگر نقش لابي اسراييل در امريكا ميباشد. هر چند كه مخالفان اين امر با اين ادعا كه امريكا با بسياري از درخواستهاي اسراييل نظير منتقل نكردن سفارت امريكا از تل آويو به بيت المقدس با آن مخالفت كرده و آن را نشانه عدم دخالت اسراييل در سياست خارجي امريكا تلقي ميكنند.
مقر اصلي "ايپك" در "كاپيتال هيل" (كنگره) واشنگتن دي سي ميباشد و اين موقعيت امتياز ويژهاي را براي دستيابي و دسترسي سهلتر به هرم قدرت به اين سازمان داده است. ايپك اعضاي خود را از بين صهيونيستها گزينش ميكند كه همه آنها در حمايت از اسرائيل و كاناليزه كردن سياست خارجي آمريكا در راستاي منافع اين رژيم اتفاق نظر دارند.
ايپك در هر سال يك كنفرانس عمومي برگزار مينمايد كه در آن خط مشي كلي كميته كه قبلا توسط طراحان تهيه شده است به شركت كنندگان ابلاغ ميگردد تا اعضا با آشنايي آنها فرايند لابي گري را در آن كشور با جديت تمام به كارگيرند.
كنفرانس سالانه ايپك در سال گذشته از20 تا22 اسفند در نيويورك برگزار و در آن بيش از 6 هزار نفر از دست اندركاران اين لابي، مقامهاي ارشد حكومتي چهرههاي سياسي با نفوذ و دانشگاهي آمريكا همچون "ديك چيني" معاون سابق رئيسجمهور "كاندو ليزا رايس" وزير امورخارجه و "نانسي پلوسي" رئيس دموكرات مجلس نمايندگان آمريكا شركت داشتند.
از آنجا كه ايپك به عنوان منبع اتكا براي اطلاع رساني و خبردهي به نامزدهاي انتخاباتي و نقش آن در تامين مالي هزينههاي رو به رشد رقابتهاي انتخاباتي آمريكا مطرح است هم زمان با آغاز فعاليت اين همايش مقامهاي دولتي آمريكا براي تصدي مقامهاي مختلف حكومتي و نامزدهاي انتخاباتي براي جلب توجه و جذب كمكهاي مورد اشاره در اين كنفرانس به تحرك درآمدند.
در اين نشست رئيس دورهاي ايپك با اشاره به اينكه ايران در صدر فهرست دل نگرانيهاي ايپك مطرح است، گفت: "خاورميانه در كانون مباحث مربوط به انتخابات آتي رياست جمهوري آمريكا قرار خواهد داشت و نامزدهاي انتخاباتي آمريكا چه براي كنگره و چه رياست جمهوري بايد دستور كار خود را با نظر داشت روابط آمريكا و اسرائيل و پيوند آن با خاورميانه و امور جهاني تعيين نمايند. هر كسي كه برنده انتخابات در آمريكا باشد بايد حفظ اتحاد بين آمريكا و اسرائيل و تضمين برتري نظامي اسرائيل در منطقه خاورميانه و گامهاي لازم براي جلوگيري از هستهاي شدن ايران به عنوان اصول پابرجا براي او مطرح باشد".
معاون رئيسجمهور آمريكا نيز در اين جلسه گفت: "قصد اسلام گرايان برپايي يك امپراتوري بزرگ با اتكا بر نگرشها و برداشتهاي تند و افراطي از اسلام است و هدف اصلي آنها در خاورميانه نابودي اسراييل است. اسراييل تاكنون دوستي بهتر از رئيسجمهور آمريكا نداشته است. آمريكا هرگز بهترين دوست خود اسرائيل را در شرايط سخت و دشوار حاكم بر منطقه تنها نميگذارد".
* جمع بندي
همانطور كه ميدانيم رقابت نامزدها در انتخابات رياست جمهوري امريكا تنها در انحصار دو حزب دموكرات و جمهوري خواه است و نامزدهاي ساير احزاب و انفرادي شانسي براي تصدي پست رياست جمهوري آمريكا را عملا ندارند. از جانب ديگر شركت در هر انتخاباتي چه رياست جمهوري و چه مجلسين آمريكا هزينههاي بسيار هنگفت و گاهي ميليارد دلاري به همراه دارد كه از عهده تامين آن اكثريت قريب به اتفاق نامزدهاي انتخاباتي آمريكا برنمي آيند.
بر همين اساس بر روي تمامي سايتهاي اينترنتي نامزدهاي رياست جمهوري آمريكا درخواست كمك مالي مشاهده ميشود. بنابراين اگر اين موضوع را در نظر بگيريم كه يهوديان در آمريكا از ثروتمندترين افراد آن جامعه و سهامداران اصلي بانكهاي بزرگ مجتمعهاي نظامي و صنعتي هستند و چهار شركت بزرگ نفتي در امريكا ازجمله: استاندارد اويل نيوجرمن استاندارد اويل كاليفرنيا شركت تگزاس و شركت اسكونس اويل تحت سلطه و مديريت آنها CBS و ABC قرار دارند و از سوي ديگر اين مهم را به سيطره آنها به رسانههاي ارتباط جمعي مانند دوشبكه بزرگ تلويزيوني يعني روزنامهها (نيويورك تايمز وال استريت جورنال واشنگتن پست نيويوركر ديلي نيوز و....) و مجلات (تايم نيوزويك يو اس نيوز ورلد ريپورت و...) سينما و تلويزيون خبرگزاريهاي بينالمللي و شركتها و موسسات انتشاراتي فيلم و كارتون سازي و..... پيوند دهيم بهتر ميتوانيم به نتيجه برسيم هرچند كه تفكيك ميزان استقلال رسانهها در ايالات متحده آمريكا از يهوديان اگر غير ممكن نباشد امري بس مشكل است.
با توجه به مباحث گفته شده به اين مهم ميرسيم كه هر نامزد رياست جمهوري در آمريكا كه بخواهد در انتخابات پيروز شود با توجه به نفوذ شديد لابي صهيونيستي در آن كشور بايد اولا سابقهاي از ضديت با صهيونيسم در پرونده او نزد آيپك وجود نداشته باشد و ثانيا در طي زمان تبليغات انتخاباتي همان گونه كه رئيس دورهاي ايپك در نشست سال قبل اين كميته گفت "بايد تضمين برتري نظامي اسرائيل در منطقه خاورميانه و گامهاي لازم براي جلوگيري از هستهاي شدن ايران به عنوان اصول پابرجا براي او مطرح باشد" و به طرق گوناگون حمايت بيچون وچرا از اسراييل از جانب وي اعلام گردد. امري كه هم اكنون از جانب نامزدهاي هر دو حزب همان گونه كه گفته شد در حال اجرا ميباشد.
شايان ذكر است كه ايپك به دليل حمايت نكردن از يك نامزد خاص در هر يك از احزاب دموكرات و جمهوري خواه در انتخابات رياست جمهوري آمريكا در حقيقت بر روي كانديداهاي مطرح از هر دو حزب تمركز نموده تا در صورت پيروزي هر كدام از آنها توان حمايت بيچون و چراي آنها از اسرائيل را كسب نمايد.
با توجه به اينكه پرداختن به اين موضوع كه سياستهاي امريكا در واقع در اسراييل تدوين ميگردد و پايتخت آمريكا در تل آويو است و در حقيقت حدود 5 ميليون يهودي براي كشوري؟؟؟ ميليوني برنامه ريزي ميكنند در آمريكا اكيدا ممنوع ميباشد و پس از سالها در سال گذشته دو نفر از استادان برجسته دانشگاهي در آمريكا به نامهاي "استيفن والت" استاد دانشگاه هاروارد و "والتر ميرشايمر" استاد دانشگاه شيكاگو آمريكا در پژوهشي با عنوان "لابي اسراييل و سياست خارجي آمريكا" به بررسي اين موضوع پرداختند و اعلام داشتند كه ايپك سياستهاي آمريكا را به نفع اسرائيل در خاورميانه شكل ميدهد. از جانب ديگر جيمي كارتر رئيسجمهور اسبق آمريكا با چاپ كتابي با عنوان "فلسطين صلح آپارتايد" در سال 1385 به بيان ديدگاهاي ضداسراييلي خود پرداخت و در آن به گوشهاي از جنايات اسراييل عليه فلسطينيها اشاره كرد به گونهاي كه با اعتراض شديد اسراييليها و لابي آنها در آمريكا مواجه شد و صهيونيستها از آن به عنوان "بمبي قويتر از بمب اتم ياد كردند".
مضافا دو تن از اعضاي ارشد كميته امور عمومي آمريكا و اسرائيل و كارشناسان اين لابي در امور ايران و عراق به نامهاي "استيون روزن" و "كيث ويزمان" تحت محاكمه و بازجويي قرار دارند و متهم به جاسوسي براي اسرائيل هستند امري كه مدتي است انتقادهاي شديدي درمحافل مختلف عليه آن و در پي برخي اقدامهاي غيرقانوني اين گروه فشار صورت گرفته است به نحوي كه اخيرا خانم كاندوليزارايس وزير خارجه آمريكا به همراه استفن هاردلي مشاور امنيت ملي كاخ سفيد و اليوت آبرامز مشاور امنيت ملي براي اداي شهادت به دادگاه فرا خوانده شدهاند. لذا روشنگري اين موضوع براي ملتهاي مسلمان منطقه از يك طرف و اقشار مختلف ملت آمريكا ضروري به نظر ميرسد.
* صهيونيستها با نفوذ در كانونهاي قدرت ايالات متحده به ويژه كاخ سفيد وزارت امور خارجه و مجلسين امريكا و با ايجاد تشكلهاي مهم و ارتباط كامل بين منافع آمريكا و صهيونيسم به يكي از بانفوذترين گروههاي تاثيرگذار در سياست خارجي دولت آمريكا تبديل شدهاند
* بيش از 1000 نفر از سياستمداران و دستاندركاران سياست خارجي آمريكا را يهوديان وابسته به صهيونيسم تشكيل ميدهند
* امروزه كاخ سفيد تنها از دريچه سازمانهاي صاحب نفوذ صهيونيستي به منافع خود مينگرد و در اين راه از امنيت ملي، منافع و حقوق ملت آمريكا نيز مايه ميگذارد
منابع:
- بررسي تاثير لابي صهيونيستي در آمريكا، محسن محمد صالح، ترجمه قبس زعفراني
- نقش "آيپك" در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، علي اصغر نادري
يکشنبه|ا|14|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[مشاهده در: www.jomhourieslami.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]
-
گوناگون
پربازدیدترینها