تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شمار قطره هاى آبها و ستارگان آسمان و ذرات گردوغبار پراكنده در هوا وحركت مورچه برسنگ ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831025053




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بي پرده و صريح با حسين فدايي/ ناگفته هايي از جلسه با احمدي نژاد و پاسخ به پرسشهايي درباره جبهه متحد اصولگرايان


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: بي پرده و صريح با حسين فدايي/ ناگفته هايي از جلسه با احمدي نژاد و پاسخ به پرسشهايي درباره جبهه متحد اصولگرايان
انتخابات - دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي حرف هاي شنيدني از سياست دارد.


سيدمحسن فرجادي، سارا طالبيان: حسين فدايي كه از موسسين و اعضاي شوراي اصلي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تا سال 65 بود روز يكشنبه ميهمان كافه خبر بود.

طرح پرسش هايي درباره جبهه متحد اصولگرايان و بررسي راهكارهايي كه مردم پس از انتخابات مي توانند مطالباتشان را از يك فهرست انتخاباتي پيگيري كنند بخشي از اين گفت و گوي 150 دقيقه است.

سئوالات متعدد كاربران خبرآنلاين نيز شامل ادوار مختلف فعاليت هاي سياسي او مي شود.

فدايي كه به همراه مرحوم حجت الاسلام علي اكبر ابوترابي، محمود احمدي نژاد، داود دانش جعفري،علي دارابي و مجتبي شاكري "جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي "را تاسيس كرد در دور هفتم و هشتم مجلس شوراي اسلامي نماينده مردم تهران ،ري،شميرانات و اسلامشهر بوده و در انتخابات مجلس نهم نامزد جبهه متحد اصولگرايان است.

***

هفته آينده در انتخابات مجلس نهم، جبهه متحد اصولگرايان پيروز قطعي انتخابات خواهد بود يا يكي از پيروزان انتخابات؟ به نظر شما از سي نفري كه در ليست جبهه متحد معرفي شده‌اند، تعداد قابل توجهي وارد مجلس مي شوند يا ليست جبهه متحد دچار ريزش خواهد شد؟
اصولگرايان در سطح كل كشور فعاليت كرده و ليست معرفي كرده است. براساس سنجش‌هايي كه ما داشته‌ايم فاصله علاقه‌مندان به جبهه متحد اصولگرايان با ديگر جبهه‌ها زياد است و به نظر مي رسد كه جبهه متحد اكثريت قاطعي از آراي مردم را جذب مي كند. در تهران به دليل تعدد ليست ها و ابهامات و سوالاتي كه وجود دارد، به نظر مي رسد كسب آرا براي تعدادي از افراد حاضر در ليست به مرحله دوم كشيده شود.

رقبايي كه مي‌گوييد در شهرستان‌ها وجود دارند و اقبال مردم به آنها با اقبال به جبهه متحد فاصله دارد، بيشتر عضو گروه‌ها هستند يا افراد مستقل؟
بيشتر افراد هستند چون در شهرستان‌ها نقش گروه‌ها برجسته نيست. هرچند كه گروه‌ها هم حامياني دارند اما بيشتر افراد هستند. هم افراد مستقل و هم افرادي كه تابلوي گروهي دارند.

اين افراد وابسته به چه جرياني هستند؟
جريان هاي متعددي هستند. برآورد كميت پذيري از اين كه بيشتر وابسته به چه جرياني هستند نداريم. گرايش مردم به جبهه متحد اصولگرايان در شهرستان‌ها بر اساس سنجش‌هاي يك هفته قبل ما بالاي 34-35 درصد بوده است و كه فاصله زيادي با گروهاي ديگر قرار دارد.

حاميان دولت در شهرستان‌ها رقيب جدي جبهه متحد اصولگرايان نيستند؟

در يك مناطق خاصي اين طور است. اما بيشتر افراد رقيب هستند.

جبهه متحد اصولگرايان در بعضي شهرها هنوز ليست خود را ارائه نكرده است و در بعضي شهرهاي ديگر تعداد افراد معرفي شده ازسوي جبهه متحد بيشتر از تعداد نمايندگان آن شهر است. دليل اين موضوع چيست؟
در شهرهايي كه بين دوستان جبهه متحد اختلاف نظر و سليقه بود، ليست ارائه نشده و در برخي جاها هم براي برطرف شدن اختلاف نظر و تأمين نظرات همه دوستان، تعداد بيشتري نامزد معرفي شده است كه تعداد آن شهر ها كم است

چرا در تهران اين كار را نكرديد؟
چون تعداد نماينده‌هاي تهران زياد است و معرفي بيشتر از تعداد نامزدها، موجب شكست آرا مي‌شود.

در شهرستان‌ها چطور؟ ارائه ليست‌هايي كه تعداد معرفي شدگان آن بيشتر از نمايندگان است، موجب شكنندگي آرا نمي‌شود؟
در برخي شهرستان‌ها ما به دو دليل عمده، تعداد افرادي بيشتر از نمايندگان آن حوزه معرفي كرده‌ايم. دليل اول آن است كه اختلاف نظرها را به حداقل برسانيم. دليل دوم هم اين است كه بالاخره هر كدام از افراد معرفي شده توسط جبهه متحد راي بياورند از سبد اصولگرايي راي آورده‌اند و تفاوت چنداني نمي‌كند.

برخي از نامزدهايي كه بيش از تعداد نمايندگان ازسوي جبهه متحد معرفي شده‌اند، نامزدهاي جريان‌هاي ديگر از جمله جبهه پايداري هستند. اين به نظر شما اشكالي ندارد؟
نه اشكالي وجود ندارد. بالاخره آنها هم اصولگرا هستند.

جبهه پايداري را رقيب جبهه متحد نمي‌دانيد؟
بحث درباره گفتمان با بحث درباره مصاديق سياسي متفاوت است. وقتي بحث از گفتمان است با وقتي كه مصداق سياسي بحث است تفاوت دارد. اگر افراد جبهه‌هاي مختلف اصولگرايي، اعتقادات گفتماني‌شان غلبه داشته باشد رقابت نيست اما وقتي بخش سياسي افراد غلبه پيدا كند، رقابت است.

جبهه پايداري گفتمان جبهه متحد را قبول ندارد. پس با اين موضوع آيا جبهه پايداري رقيب جبهه متحد محسوب نمي‌شود؟
پايداري، منشور اصولگرايي را پذيرفته است. پررنگ كردن تمايزات جبهه متحد اصولگرايان با ساير گروهها از جمله پايداري سودي براي جامعه ندارد و دامن زدن به اين اختلاف، كدورت‌هايي را ايجاد مي‌كند كه آثار خوبي براي جامعه به دنبال ندارد. در توضيح كلي بحث، رقابت، گفتماني نيست. چون وقتي مي‌گوييم گفتمان، پايداري گفتمان خود را گفتمان اصولگرايي و بازتاب گفتمان امام (ه) و رهبري مي‌داند و شاخص‌هاي آن را مشترك معرفي مي‌كند. پس در حوزه گفتمان، مشكلي نداريم . گفتمان هر دو جبهه گفتمان اصولگرايي است. هرچه گستره گفتمان را وسيع‌تر نگاه كنيم حوزه شمول آن بيشتر مي‌شود. اگر منشور روحانيت درباره اصولگرايي را اصل بدانيم، جبهه متحد اصولگرايان و پايداري تفاوت گفتماني عمده‌اي ندارند.

علاوه بر اين در شاخص‌هايي كه براي انتخاب نامزد مطرح كرديم نيز تمايز جدي بين جبهه متحد اصولگرايان و پايداري نيست. اما در سلايق و روش‌ها و تطبيقشاخص با مصداق تفاوت‌هايي هست كه اين تفاوت‌ها اشكالي هم ندارد. مردم سلايق مختلف را مي‌بينند و متناسب با آن، سبدي از سلايق مختلف انتخاب مي‌شود و به مجلس مي‌رود. البته بحث رويكردها هم مهم است كه ناشي از تحليل شرايط جهاني ،منطقه اي وداخلي مي شود.

جبهه پايداري از بودن يا نبودن برخي افراد در ليست جبهه متحد صحبت كرده است و به همين دليل از سوي برخي رقبا متهم به تندروي و افراطي گري مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه پايداري تعريف ديگري از اصولگرايي دارد و وارد تمايزات گفتمان هم شده است.
پايداري هنگامي كه بر سر بودن يا نبودن افراد حرف مي‌زند، در تطبيق شاخصهاي گفتمان اصولگرايي با مصداق‌ها تفاوت دارد و بر سر مصداق‌ها بحث مي‌كند. در شاخص‌هاي انتخاب نامزد براي انتخابات مجلس نهم، ما چهار شاخص ايجابي و چهار شاخص سلبي مطرح كرديم. در شاخص‌هاي ايجابي باز برخورد كرديم و در واقع از مطالبي كه ده سال پيش مقام معظم رهبري براي تشكيل جبهه متحد مطرح كردند الهام گرفتيم. شاخص‌هاي ايجابي ما اعتقاد به اسلام، اعتقاد به انقلاب و نظام اسلامي ، اعتقاد به سيره و روش حضرت امام(ره) و اعتقاد به ولايت فقيه و شخص ولي فقيه به عنوان يك واقعيت.

شاخص‌هاي سلبي را با چهار عنوان استكبارستيزي، فسادستيزي، انحراف ستيزي و فتنه ستيزي عنوان كرديم. پايداري اين شاخص‌ها را قبول دارد و به نظر مي‌رسد همه گرايش‌هاي اصولگرا قبول دارند. اما در تطبيق اين معيارها با مصداق بيروني ممكن است اختلافاتي وجود داشته باشد. ممكن است اين شاخص‌ها را كميت پذير كنيم و آن وقت هر جبهه به يكي از اين شاخص‌ها وزن و اهميت بيشتري بدهد و بگويد مصداق مورد نظر ما بايد از لحاظ يكي از اين شاخص‌ها امتياز بيشتري بگيرد تا مورد قبول باشد. مشكل اينجاست و تفاوت‌ها در اينجا بروز پيدا مي‌كند.

آيت الله يزدي و آيت الله مهدوي كني چندي پيش بيانيه‌اي صادر كردند و مردم را به جبهه متحد اصولگرايان فراخواندند. جبهه پايداري اين حركت را قيم مآبي تعريف كرد. اين هم اختلاف مبنا و گفتمان نيست؟

اين هم اختلاف سليقه است. اگر پايداري‌ها فكر مي‌كنند اختلاف مبنايي است، اين تعريف آنهاست. ما مي‌گوييم وقتي اصل گفتمان را مي‌پذيريم، بايد شاخص‌هاي آن را تبيين كنيم. شاخص‌ها هم برگرفته از ديدگاه امام (ره) و رهبري است و من در آوردي نيست.

مقام معظم رهبري در سالگرد 19 دي امسال درباره روش رسيدن به نامزدهاي اصلح فرمودند: «مردم بايد چشمها را باز كنند، ملتفت باشند. خوشبختانه مردم ما بيدارند. افرادى كه مي توانند انسان را خاطرجمع كنند، بين انسان و خدا حجت براى انسان درست كنند، انسان به اينها اطمينان كند؛ آنجائى كه خودش ميتواند تحقيق كند، تحقيق كند.» ايشان همچنين در خطبه هاي اخير نمازجمعه تهران فرمودند: «مردم اگر خودشان نامزدهاى انتخاباتى را مي شناسند، طبق تشخيص خودشان حتماً عمل كنند؛ اگر نمي شناسند، از افراد بصير و متدين در گزينشهاى انتخاباتى استفاده كنند.» حضرت امام خميني (ره) درباره خطر خدشه وارد كردن به جايگاه جامعه مدرسين حوزه علميه قم و روحانيت مبارز اينگونه هشدار داده است: «آيا مدرسين محترم كه ستون محكم انقلاب در حوزه‏ هاي علميه بوده‏ اند – نعوذبا... - به اسلام و انقلاب و مردم پشت كرده‏ اند؟... اگر خداي ناكرده اينها شكسته شوند چه نيرويي جاي آنان را خواهد گرفت؟... جناحي كه پيروز شود يقيناً روحانيت نيست.»

رهبر حكيم انقلاب نيز درباره جامعه مدرسين تعابيري از قبيل «مغز متفكر و چشم بينا و وجدان سالم و حساس» و «سرشار از علم و فقاهت و تقوا و آگاهيهاى گوناگون» دانسته و بيان كرده اند كه شخصا از كمك فكرى جامعه مدرسين استفاده خواهند كرد.

آيت ا... يزدي رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم نيز روايتي از ديدار خود با مقام معظم رهبري را اينگونه نقل كرده است: «ايشان چند جمله داشتند كه بي سابقه بود؛ فرمودند اعتباري كه جامعه مدرسين دارد يك اعتبار ذاتي است، كسي به آن نداده كه بتواند از آن بگيرد... شما اگر ديديد يك آدم نااهل دارد به مجلس مي‌رود نمي‌توانيد ساكت بنشينيد، به هر حال وظيفه شرعي امثال شماهاست... اين صحبت ايشان راه را براي ما باز كرد.»

بنابراين حمايت رسمي آيت ا... يزدي به نيابت از جامعه مدرسين حوزه علميه قم از فهرست سراسري جبهه متحد اصولگرايان به دليل اهميت بالاي انتخابات مجلس نهم و نگراني عميق ايشان از ورود افراد نااهل به مجلس است.

حضرت امام خميني در وصيت نامه سياسي- الهي خويش مرقوم فرمودند: «به‌ جامعة محترم ‌روحانيت‌، خصوصاً مراجع‌ معظم وصيت ‌مي‌كنم‌ كه ‌خود را از مسائل ‌جامعه، خصوصاً مثل ‌انتخاب ‌رئيس ‌جمهور و وكلاي ‌مجلس‌، كنار نكشند و بي‌تفاوت‌نباشند» همچنين ايشان درباره شخص آيت ا... مهدوي كني جمله اي دارند كه در خصوص كمتر شخصيتي در انقلاب اسلامي، اينچنين بياني داشته اند: «ما از سابق ايشان (مهدوي كني) را ارادت داشتيم و حالا هم ارادت داريم و بعدها هم ارادت خواهيم داشت.»

رهبر انقلاب اسلامي در سفر اخير به استان كرمانشاه در جمع مردم پاوه درباره روحانيون حاضر در صحنه فرمودند: «روحانى‌اى كه كنار بنشيند، به مردم بگويد شما برويد حركت كنيد، اقدام كنيد، راه به جائى نخواهد برد. آن روحانى‌اى موفق است كه راه بيفتد، بگويد برويم؛ نه اينكه بگويد برويد. روحانى بايد وسط ميدان، جلوى مردم و اهل اقدام باشد.» و البته ايشان در آخرين ديدار مجلس خبرگان رهبري درباره آيت ا... مهدوي كني رئيس اين مجلس اينچنين فرمودند: «ايشان از ابتداي انقلاب تا امروز در همة عرصه‌ها از جمله روحانيت، سياست، مسائل جاري كشور، "حوزه و دانشگاه" و ديگر عرصه ها، شخصيت برجسته و بارزي بوده اند.» كه نشان مي دهد يكي از مصاديق بارز روحاني موفق انقلابي در منظر ايشان، آيت ا... مهدوي كني است.

آيت ا... مهدوي كني نيز دليل حضور خويش در جبهه متحد اصولگرايان را اينچنين بيان داشته است: «امام توصيه فرمودند روحانيت در مسائل سياسي ورود پيدا كند و بر همين اساس ما احساس مسئوليت كرديم و آمديم؛ برخي مي‌گويند چطور شده است كه من آمده‌ام كه در پاسخ مي‌گويم ‌بنده قبلا هم بوده‌ام و اصلا من يك رجل سياسي هستم و هميشه در عرصه سياسي بوده‌ام ... روحانيت با انقلاب است و نمي‌تواند كنار بنشيند تا عده‌اي كار خودشان را بكنند.» آيت ا... سيد احمد علم الهدي نماينده ولي فقيه و امام جمعه مشهد الرضا (ع) و سخنران حماسه نهم دي 88 در نخستين همايش سراسري جبهه متحد اصولگرايان اينچنين گفت: «تشكيلات جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم و در راس آنان آيت ا... مهدوي كني و آيت ا... يزدي تشكيلاتي در سايه ولايت هستند و اين دو جريان براي مردم اطمينان آور است و حركت آنان نيز پس از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب براي مردم داراي حجت شرعي است.»

آقاي عسگراولادي چندي پيش گفته‌اند كه هنوز هم به اتحاد ليست‌ها اميد دارند. باتوجه به شرايط كنوني و فرصت كم باقي مانده تا انتخابات شما هم به اتحاد ليست‌ها اميدواريد؟

امكان عملي رسيدن به وحدت كامل و اتحاد ليست‌هاي انتخاباتي در اين فرصت بعيد است اما اميد خوب است و ما هم اميد داريم.

شرايطي از تنازل در گروه‌ها مي‌بينيد؟

نه. اگر قرار بر تنازل بود زودتر بايد اين كار صورت مي‌گرفت.

جبهه پيروان خط امام و جمعيت ايثارگران شرطي گذاشته بودند كه هر كدام از آقايان وارد ليست جبهه متحد نشوند، انصراف دهند و همين كار را كردند. سه نفر از اعضا تاكنون انصراف داده‌اند. اين در مورد بقيه هم عملياتي مي‌شود؟ و اگر بشود بقيه تشكل‌هاي اصولگراي خارج از جبهه پيروان خط امام اين كار را مي‌كنند؟

اين اتفاق رخ نداده است. آنها به توصيه آقاي عسكراولادي عمل نكردند و اعضاي جبهه پيروان چندين ليست داده‌اند. اين اتفاق رخ نداده است.

از شوراي مركزي موتلفه سه نفر انصراف دادند.

دوستان در جبهه پيروان خط امام اظهار داشته اند كه چند تشكل هستند و بعضي از آنها وقتي كه در ليست جبهه متحد نيامدند، ليست مستقل دادند.

چرا در كميته 7+8 جبهه متحد اصولگرايان سهم برابري براي گروه‌ها در نظر گرفته نشد؟

بناي ما از ابتدا بر سهم‌بندي نبود. بنا بر ارزش‌گذاري بود.

چرا سهم موتلفه در اين جريان كمتر بود؟ در جريان فتنه فعال نبودند، معروف نبودند و يا؟ كم‌رنگ بودن سهم آنها در جبهه متحد موجب ناراحتي حزب موتلفه شد.

كساني كه نماينده تشكل‌هاي جبهه پيروان خط امام بودند و بقيه دوستان شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان به اجماع پذيرفته بودند كه سهميه‌بندي نشود و اصل در جبهه متحد بر سهم‌خواهي گروه‌ها نباشد.

جبهه متحد سه مولفه براي انتخاب نامزدهاي خود معين كرده بود. اول بررسي صلاحيت هاي فردي و دوم كارآمدي فرد. اگر اينها را بررسي مي‌كرديم و افراد، ميانگين امتيازشان بالاتر از 50 درصد بود، وارد سبد بعدي و مولفه سوم مي‌شديم كه مقبوليت بود و اگر افراد مقبوليت را هم داشتند وارد ليست مي‌شدند. اين مشي كلي مد نظر جبهه متحد بود. جبهه دير كار را شروع كرد و به دليل فرصت كم، جاهايي دقت عمل نداشتيم اما سياست كلي اين بود. اين سياست در تهران هم بنابر سهميه بندي نبود و همين اصول را مد نظر داشت.

شما صرفا اين را تاييد مي‌كنيد كه به دليل فرصت كم، جبهه متحد نتوانست در برخي موارد انتخاب نامزدها را به خوبي و دقت بررسي كند؟

اينكه سهم گروهي در جبهه متحد كمتر يا بيشتر بوده، بحث سهميه بندي است. ما سهميه بندي نداشتيم. به همين دليل هم در بسياري جاها افرادي را معرفي كرديم كه شرايط مطلوب ما را داشتند اما به گروهي متصل و وابسته نبودند.

در برخي حوزه‌ها كانديداهاي قبلي جبهه متحد كاملا كنار گذاشته شدند. اين اقدام به دليل تاكيد جبهه متحد بر آوردن جوان‌ترها به صحنه بود يا كانديداهاي قبلي ديگر شرايط مطلوب و مورد نظر را نداشتند؟

مجموعه‌اي از اين عوامل است. سياست نوآوري و انتخاب افراد جديد، سياست جبهه متحد اصولگرايان بود. اما اگر افرادي واجد شرايط بودند، بنا برتغيير آنها نبود. در بررسي‌ها بعضي افرادي كه قبلا تحت عنوان اصولگرايي مطرح مي‌شدند، نقاط ضعفي هم داشتند، برخي انصراف دادند و برخي احراز صلاحيت نشدند. همه اين عوامل دخيل بود. بعد از بررسي‌هاي كامل اگر افرادي در سبد اصولگرايي مي‌ماندند و ما بايد يك نفر را از ميان چند نفر انتخاب مي‌كرديم، مقبوليت و راي آوري را در نظر مي‌گرفتيم.

شائبه‌اي كه در مورد جبهه متحد اصولگرايان وجود دارد، اين است كه جمعيت رهپويان، ايثارگران و.. تعيين كننده اصلي و نهايي ليست نامزدها بودند.

اين درست نيست.

مي‌گويند بيشتر كانديدهاي جبهه متحد به اين دو گروه نزديك‌اند؟

اين را مي‌گويند و به نظرم اينگونه حرف‌ها بيشتر براي تخريب است. شعار و مشي مجموعه جبهه متحد اصولگرايان، تحول خواهان، جمعيت رهپويان و ايثارگران، جلو رفتن بر اساس گفتمان اصولگرايي بود و هر كس در چارچوب گفتمان بود، ما از او حمايت كرديم. اين در مجموعه جبهه متحد، حركت رو به جلويي بود چون در گذشته كساني تاكيد بر سهميه خواهي داشتند و مي‌خواستند سهميه خواهي را غلبه دهند. اما جبهه متحد نپذيرفت و جهت‌گيري گفتماني را در فعاليت خود غالب كرد.

آقاي مطهري مي‌گويد كه در جبهه متحد اصولگرايان رأي آورده است اما بعد جرزني شده و برخي مانع از حضور وي در ليست جبهه متحد شدند. اين موضوع را تاييد مي‌كنيد؟

كساني بودند كه در شور اوليه شوراي مركزي جبهه متحد راي اوردند و از ليست حذف شدند. و يا افرادي راي نياوردند و ضافه شدند آقاي مطهري راي اوليه آورد. برخي به اين موضوع اعتراض كردند. براساس معيارها قرار بود كساني كه موضع‌گيري‌هايي كرده‌اند كه موجب تقويت فتنه شده است، در ليست جبهه متحد اصولگرايان نباشند.

مگر سازوكار انتخاب نامزدها در جبهه متحد راي گيري نبود؟

سازوكار رأي گيري بود اما در اين سازوكار هم پيش بيني شده بود كه اگر كسي راي آورد و بر سر آن فرد اختلاف بود، موضوع برود در هيئت داوري و آنجا درباره آن تصميم‌گيري شود.

آقاي مطهري مي‌گويد موضوع حضور وي در ليست جبهه متحد و اختلاف نظرها و در نهايت حذف وي از ليست به هيئت داوري نرفته است.

اين ناشي از اطلاع غلط است ايشان كه نبودند. ما بوديم و مي‌دانيم كه موارد اختلاف به داوري رفت و در آنجا چه در مشي و چه در مصداق مورد اجماع و تفاهم قرار گرفت. همان طور كه ليست جبهه متحد اصولگرايان ، اول مجموعه‌اي از افراد بود و بر سر برخي از آنها اختلاف نظر بود. بعضي‌ها مي‌گفتند بعضي بايد حتما باشند و بعضي ديگر نباشند. از ميان مجموعه ليست اوليه، قرار شد هيئت داوري درباره ليست نهايي تصميم بگيرد.

شما از مجموع ليست سي نفره تهران و ليست‌هاي جبهه متحد شهرستان‌ها دفاع مي‌كنيد؟ آيا همه افراد معرفي شده در ليست را قبول داريد يا انتقاداتي به آنها داريد؟

دفاع و انتقاد از هم جداست. ما اگر به چيزي انتقاد داريم، به اين معنا نيست كه از آن دفاع نمي‌كنيم. آنچه براي جبهه متحد اهميت داشت وحدت بود و همه عقلاي سياسي مي‌دانند كه وقتي مي‌خواهيد وحدت كنيد بايد تنازل كنيد. چون نمي‌شود هركسي روي حرف خود بايستد و وحدت ايجاد شود. ما برآيند ليست جبهه متحد را قابل دفاع مي‌دانيم و از آن دفاع مي‌كنيم.

آقاي مطهري مي‌گويد آيت الله مهدوي كني از نبودن او در ليست جبهه متحد ابراز تاسف كرده است. اوايل فعاليت انتخاباتي جبهه متحد قرار بود ليست نهايي اين جبهه به تاييد آيت الله يزدي و آيت الله مهدوي كني برسد. اما بعدها آنها تنازل كردند و ازسوي ديگر رغبتي از سوي كميته 7+8 نبود كه ليست را به امضاي نهايي آنها برساند. آيا آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي از نحوه انتخاب نامزدها و افراد قرارگرفته در ليست جبهه متحد گله‌اي دارند؟

آنچه كه از ابتدا مورد تفاهم شوراي مركزي جبهه متحد بود و مورد تاييد آيت الله يزدي و آيت الله مهدوي كني قرار گرفت، اين بود كه هركس هر نظري دارد، در هر موقعيت و مسئوليت و شان و منزلتي كه هست، نظر خود را ارائه دهد و همه نظرها بيايد در شوراي مركزي بررسي شود و در نهايت تصميمات نهايي از دل شورا بيرون بيايد و آنچه بيرون آمد، مورد حمايت همه باشد. اين مشي كلي جبهه متحد اصولگرايان درباره نظرات همه اعضا بود. لذا آيت الله مهدوي كني هم اگر نظري داشت، ارجاع مي‌داد به شوراي مركزي تا آنها تصميم بگيرند. اين رويه بود و خروجي شوراي مركزي در نهايت مورد حمايت آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي بود. در آخرين بيانيه اي كه اين دو بزرگوار منتشر ساختند تاكيد كردند كه «جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي فقط از فهرست جبهه متحد اصولگرايان حمايت مي‌كنند» والبته ياد آور ميشوم كه اين از كرامت و بزرگتواري آقايان بود كه به شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان اعتماد كردند.

ابتدا قرار بود شش نفر زن و شش نفر روحاني در ليست جبهه متحد قرار بگيرند. اما بعد در ليست نهايي از اين تعداد كاسته شد. علت چه بود؟

نظر اين بود كه تعداد نامزدهاي خانم و روحاني بين 5-6-7 نفر باشد. از ابتدا تلاش كرديم كه تعداد در ميانگين تعداد ياد شده يعني 6 نفر قرار بگيرد. برخي پيشنهاد 10 نفر نامزد خانم را هم داشتند اما جمع بندي مشترك اين بود كه تلاش باشد تا ميانگين 6 نفر خانم و 6 نفر روحاني در ليست حضور داشته باشند. اما در نهايت اين امر محقق نشد و يكي از دلايل آن هم ضيق وقت بود. مطلب ديگر اين بود كه يك روحاني ديگر هم در ليست داشتيم اما ايشان انصراف دادند و براي جايگزيني ايشان ديگر روحاني به ليست اضافه نشد.

در مجلس هشتم كانديداها شبيه الگوي كنوني جبهه متحد اصولگرايان وارد مجلس شدند. جبهه اصولگرايي هيچ وقت علاقه نشان نداده است كه به مردم برنامه بدهد و مردم از روي برنامه‌هاي اين جبهه به آن راي بدهند. بهتر نبود در اين انتخابات جبهه متحد از روي برنامه‌هايش راي مردم را به دست بياورد؟

اين مسئله درست نيست. جبهه متحد برنامه‌هاي خود را در حوزه‌هاي مختلف تدوين و ارائه كرده و براي اين برنامه‌ها كار كارشناسي انجام شده است. برنامه‌هاي جبهه متحد در حوزه‌هاي مختلف در سايت جبهه مفصلا و مشخصا ارائه شده و در تبليغات نيز در بروشورهايي در اختيار مردم قرار گرفته است. علاقمندان و نخبگان مي توانند براي اطلاع و انتقال نقطه نظراتشان به آدرس (http://www.jebhemottahed.ir/) مراجعه كنند.

اگر مردم بخواهند بعد از انتخابات عملياتي شدن اين برنامه‌‌ها را پيگيري كنند، از چه نهادي بايد پاسخ بخواهند؟

نمايندگاني كه وارد مجلس شدند و كساني كه ازسوي مردم انتخاب شدند بايد پاسخگو باشند.

ائتلاف جبهه متحد اصولگرايان كه نمي‌تواند بعد از انتخابات پاسخگو باشد.

اگر افراد شاخص اين ائتلاف راي ‌آوردند بايد در مجلس پاسخگوي مردم باشند. تشكل‌هاي تشكيل دهنده ائتلاف اصولگرايان نيز پس از انتخابات موجودند و بايد پاسخگو باشند.

اگر در كشور سازوكار حزبي داشتيم حزب پس از كسب آراي مردم و راهيابي به مجلس، به مردم پاسخگو بود. اما سازوكار ما ائتلافي است و ائتلاف پاسخگويي چنداني ندارد.

ائتلاف بر روي انتخاب افراد شكل مي‌گيرد اما برنامه ارائه شده ازسوي آن متعلق به همه افراد و تشكل‌هاي يك ائتلاف است.

يعني برنامه جبهه متحد اصولگرايان را همه افراد و تشكل‌ها پذيرفتند و امضا كردند؟

بله.مورد قبول همه است.

اين موضوع در پايان مجلس نهم قابل پيگيري است؟

بله.

براي كميّ پذير شدن پيگيري برنامه‌ها و پاسخگويي به مردم پيشنهادي داريد؟ براي آنكه فضاي سياسي كشور هرچند وقت يك بار مورد پيگيري مردم قرار بگيرد چه سازوكاري بايد ايجاد شود؟

نمايندگان جبهه متحد اصولگرايان مي‌توانند هر چند وقت يك بار گزارشي را ارائه دهند. مردم و رسانه‌ها هم بايد جويا شوند و پاسخگويي را مطالبه كنند.

سازوكار سوال كردن مردم براي پيگيري برنامه‌ها چه بايد باشد؟

از نمايندگان بايد سوال كنند. نمايندگان با مردم و رسانه‌ها ارتباط دارند و در مقابل آنها پاسخگو هستند.

اگر در مقابل سوال مردم شما يك پاسخ بدهيد و يك نفر ديگر از ليست جبهه ائتلافي كنوني پاسخ ديگري بدهد، برآيند اين پاسخ‌ها ممكن است به جايي برسد كه مردم فكر كنند جبهه متحد در مجلس هيچ كاري نكرده است. چرا نهاد پاسخگو تعريف نمي‌كنيد؟

چون نحوه ورود ما به انتخابات حزبي نيست و در قالب ائتلاف است. نبودن حزب تمام عيار و جامع در كشور آثاري به همراه دارد. كساني كه اعتقاد به گفتمان اصولگرايي دارند، تلاش كردند اين نقص را تحت عنوان يك كار جمعي متشكل شبيه به ائتلاف برطرف كنند. مي‌گويم شبيه به ائتلاف چون ائتلاف، توافق گفتماني نيست اما در ائتلاف اصولگرايي كنوني، تشكل‌ها و افراد در گفتمان مشترك‌اند و در مصداق‌ها ائتلاف مي‌كنند. ائتلاف توافق گفتماني نيست اما ما اينجا توافق گفتماني هم داشتيم كسي بالاتر از ائتلاف مي شود.

اينكه چگونه بايد از نتيجه كار عده‌اي كه ائتلاف كرده‌اند جويا شد، راه‌هايي دارد. هم تشكل‌هايي كه بنيان ائتلاف را گذاشتند و هم نمايندگان مي‌توانند پاسخگو باشند.

اگر مجموعه جبهه متحد اصولگرايان به راي قابل قبول برسد، در مجلس آينده فراكسيوني هم خواهد داشت كه آن هم مي‌تواند تاحدودي پاسخگو باشد. امكان مطالبه و پاسخگويي وجود دارد اما كمي پيچيده است.

به نظر شما اصولگراها براي آنكه دست بالا را در فضاي سياسي كشور داشته باشند و حزب و سامانه قدرتمندي داشته باشند، نبايد سر و ساماني به تشكل حزبي خود بدهند؟

اين قطعا چيز خوبي است اما اين سوال به آنجا مي‌رسد كه ببينيم جايگاه احزاب در كشور چگونه است و چرا در ايران حزب شكل نمي‌گيرد. همه فعالان دوست دارند حزب فعال و جامعي داشته باشند اما حزب در كشور ما غير از مراحل اوليه انقلاب تاكنون، شكل نگرفته است. اين دلايلي دارد كه ورود به آن بحث مفصلي را مي‌طلبد.

شما به عنوان يكي از تشكل هايي كه مولود انقلاب اسلامي است، براي آنكه تشكل حزبي مكتبي داشته باشيد چه كرديد؟

انگيزه ما از تاسيس جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي اين بوده و از ابتدا بنا بر اين بوده كه تشكيلاتي داشته باشيم كه هدفش كسب قدرت سياسي بدون در نظر گرفتن اصول و ارزش‌ها نباشد و ارزش‌ها اصل باشد. نفس اين ديدگاه محل چالش است. بعضي ديدگاه‌ها قائل به تكليف مداري براي كار حزب نيستند. مي‌گويند نفس اينكه ما مسلمانيم، پس كسب قدرت مسئله اصلي ماست.

اولين كار شما ورود قاعده تكليف مداري به حزب بود؟

بله. اين موضوع اول بايد حل شود. در ساختار حكومتي كه مبتني بر اصل مترقي ولايت فقيه است، قدرت‌ها بايد در جهت سبط به ولي فقيه باشد. براي همين، تبيين اين مسئله و جا افتادن آن كار مي برد و الان بسترها براي تبيين اين مسئله نسبت به گذشته فراهم تر است.

شكل‌گيري نظام پارلماني مشكل احزاب و موانع شكل گيري احزاب را برطرف مي‌كند؟

مقام معظم رهبري اين را به عنوان يك مثال مطرح كردند. اگر ما نظام پارلماني را بپذيريم نقش احزاب چه خواهد بود. در كشور ما، حزب آزاد است اما نظام ما حزبي نيست. پارلمان را احزاب تشكيل نمي دهند. اگر بخواهيم به سمت نظام حزبي برويم بحثي جداي از نظام پارلماني است.

آقاي فداي! مجلس نهم شبيه كدام يك از مجلس هاي پيشين است؟ مجلس نهم شبيه مجلس سوم خواهد بود؟

مجلس سوم چطور بود؟

در مجلس سوم بحث فاو مطرح بود. سرمست غرور پيروزي فاو جبهه‌ها خالي شد. رزمندگان به عنوان نامزد انتخاباتي به شهرها آمدند. مجلسي كه مي‌خواستيم تشكيل نشد آقايان راي نياوردند و فاو را هم از دست داديم.

انتخابات مجلس سوم سال 67 بود. تفكيك فعاليت جريانات و گروه هاي سياسي و نظامي و انتظامي مربوط به اواخر سال 60 است و اين تفكيك توسط حضرت امام (ره) صورت گرفت.

در آستانه انتخابات مجلس سوم فضاي سياسي خاصي بر كشور حاكم شد و تحريك‌هايي در جبهه‌ها توسط بعضي‌ها صورت گرفت كه جبهه ها از اين مسئله متاثر شدند. حتي بعضي‌ها براي انتخابات آمدند توي شهرها و مشغول فعاليت انتخاباتي شدند و آثاري منفي هم بر جبهه‌ها گذاشت. مجلس نهم از اين حيث شباهتي به مجلس سوم ندارد.

مجلس نهم مجلسي اصولگرا خواهد بود. ارزيابي من اين است كه همه نيروهاي انقلاب در آستانه‌اي قرار گرفته‌اند كه مي‌شود فصل جديدي را شروع كرد. البته اين مطلب مربوط به الان نيست. اين مطلب از انتخابات رياست جمهوري 84 شروع شد اما به خاطر مسائلي كه در درون اصولگرايي ايجاد شد، دوام و استمرار پيدا نكرد. نوآوري و نوسازي و تحول خواهي از سال‌هاي 80 به بعد ميان نيروهاي اصولگرا شكل گرفت اما نتوانست جاي خودش را به خوبي باز كند.

براي اداره كشور نيازمند تقويت اين فصل جديد هستيم روحيه تحول خواهي و نوسازي و نوآروي بايد تبديل به گفتمان شود. خصوصا بعد از سخنان مقام معظم رهبري در كرمانشاه اين ضرورت احساس مي‌شود ايشان با تاكيد بر حفظ محكمات و هويت نظام و قانون اساسي، بر نوآوري در نظام تاكيد داشتند. اين براي روند تكاملي انقلاب اسلامي ضروري است. بايد در سيستم‌ها، روش‌ها و برنامه‌ها تجديد نظر عميقي داشته باشيم. حتي اگر جايي براي اين باشد كه بتوانيم اصلاح ساختار داشته باشيم، بايد با حفظ هويت و اصول اصلي انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامي آن را انجام دهيم.

ليدرهاي اين فصل جديد چه كساني هستند؟

ليدرها متنوع هستند. اين روحيه را مي‌شود تبديل به گفتمان كرد. اين باور، محدود به قشر و گرايش خاصي نيست. همه گرايشات و سلايق مختلف را مي‌شود در اين فصل ديد.

بروز و ظهور اين فصل جديد چه زماني خواهد بود؟

از مجلس نهم آغاز خواهد شد.

نتيجه اين فصل جديد در نهايت چه خواهد بود؟

اصلاح روش‌ها و سيستم‌ها. مهم اين است كه اصل گفتمان شكل بگيرد.

اين گفتمان جديد هنوز شكل نگرفته است؟

هنوز، نه. اما دغدغه اصلي آن وجود دارد.

اگر مجلس نهم تركيب مورد نظر شما را نداشته باشد، نتيجه اين گفتمان جديد به كجا خواهد رسيد؟

آنهايي كه دغدغه اين موضوع را دارند در هر جايي و هر مسئوليتي آن را ادامه مي‌دهند.

شما گفتيد جريان انحرافي براي ارتباط با سرويس‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي برنامه دارد. اين خبر بود يا تحليل؟

اين گونه صحبت‌ها ازسوي من تحليل است. خبر اين مسائل را بايد سازمان‌هاي اطلاعاتي بدهند. من از شواهد و قرائن تحليل مي‌كنم.

هنوز هم به اين موضوع قائليد؟

سيستم‌هاي جاسوسي بنا دارند كه اين ارتباط را برقرار كنند. اساس كار اين سرويس‌ها سرمايه‌گذاري بر روي ظرفيت‌هايي است كه مي‌شود از آن بهره برداري كرد و موضع‌گيري‌هاي اين جريان، زمينه‌هاي اين بهره برداري را براي آنها فراهم مي‌كند. شواهد و قرائني هم هست كه اين موضوع را تقويت مي‌كند. خانمي كه به ايران آمد، با اين افراد ارتباط گرفت و رفت، سليقه و مذاقش، سليقه توسعه گفتمان غربي و ليبرال دموكراسي و حل ارتباط با اسرائيل و ارتباط با انگليس بود و تلاش كرد تا اين اتفاق بيفتد.

ارزيابي شما از سكوت چند وقت اخير جريان انحراف چيست؟ به نظر شما اين سكوت واقعا سكوت است يا پشت آن طوفاني است؟

در يك مصاحبه اي مفصل درباره جريان انحرافي صحبت كردم وبيشتر از آن فعلا لازم نيست

شفاف تر بگوييد. اين سكوت تاكتيكي است يا جريان حاشيه دولت واقعا فعاليتي ندارد؟

نمي‌خواهم به اين موضوع ورود پيدا كنم.

چرا؟

شرايط موجود در هفته آخر انتخابات، موجب مي‌شود، اين حرف‌ها جنبه تخريبي به خودش بگيرد.

براي شما و يا براي آنها؟

من موضع تخريبي نسبت به هيچ كس نمي‌گيرم ممكن است آنها بخواهند اين مطالب را بهانه اي قرار دهند براي فرافكني.

بسياري مي‌گويند شما با قرائت گزارش كميسيون اصل نود در آستانه انتخابات بخشي از آرا خود را سوزانديد. چرا در شرايط كنوني اقدام به قرائت اين گزارش كرديد؟

من نگاهم به آرا نيست. آن موقع وظيفه من بود كه اين گزارش را قرائت كنم و وظيفه‌ام را انجام دادم. الان هم وظيفه داريم كه در آستانه انتخابات موضع تخريبي نگيريم. در آن مقطع گزارشهاي مردمي بسياري به صورت مستقيم و از مراكز سنجش افكار دريافت مي كرديم كه از خوشحالي عمومي حكايت داشت. حتي بنده نمايندگاني را به شما معرفي ميكنم كه شايد اسمشان براي شما تعجب داشته باشد اما با قرائت گزارش و مشاهده مستندات ابراز مي داشتند كه بسياري از ابهاماتشان مرتفع شده است. گزارشات مردمي، سنجش هاي افكار عمومي و واكنش نمايندگان مجلس در طيف هاي مختلف نشان مي داد كه گزارش كميسيون اصل 90 در مورد فتنه 88، موج خوبي از ابهام زدايي، حل كردن برخي گره هاي ذهني و ايجاد آرامش و تعميق بصيرت سياسي عمومي بود.

كاربران خبرآنلاين سوالاتي از شما پرسيده‌اند. يكي از كاربران پرسيده است آيا اصوگرايان در رقابت با خودشان برنده مي‌شوند؟

يعني چه اصولگرايان در رقابت با خودشان برنده مي‌شوند؟

شايد منظور اين بوده كه در انتخابات پيش رو فقط اصولگرايان حضور پررنگ و جدي دارند و گروه و جريان ديگري در مقابل آنها نيست و فقط با خودشان رقابت مي‌كنند.

رقابت اصولگرايان با اصولگرايان و اينكه غير از اصولگرايان كسي وجود ندارد حرف درستي نيست. اساس اختلاف اگر مبناي منطقي و اصولي نداشته باشد، رقابت نيست. آنجا هم كه مبناي اصولي دارد بايد ديد چه مصلحتي براي رقابت وجود دارد. آنچه كه موجب چند ليست شده ممكن است سرگرداني و اختلاف در جامعه ايجاد كرده و آثار مطلوبي ندارد. ما براي بازدارندگي از اين اتفاق تلاش كرديمكه نتيجه به گونه ديگر شد.

چرا حزب شما شبيه حزب نيست و از قابليت هايي كه حزب مي تواند داشته باشد استفاده نمي‌كنيد؟

اول بايد تعريف حزب تبيين شود و بر سر آن به تفاهم برسيم. ما ضعف‌هايي داريم كه بخش اعظم آن بر مي‌گردد به عدم وسع مالي كه امكان توسعه تشكيلات حزبي را از ما گرفته است. روزي كه ما اعلام موجوديت كرديم، خيلي‌ها ابراز تمايل كردند و آمادگي همكاري داشتند اما ما توان پاسخگويي و در اختيار گذاشتن امكانات براي راه اندازي تشكيلات نداشتيم و نداريم. اين ضعف ما بوده و هست و تاثير زيادي بر فعاليت حزبي ما گذاشته است. اما به لحاظ موضع‌گيري‌ها هرچند كه كمبودها در كمبود توليد فكر و برنامه ما تاثيراتي داشته اما تلاش كرديم در تمام نقاط حساس و مهم موضع‌گيري كنيم.

چرا اصلاح طلب‌ها نتوانستند برگردند و هويت خود را تغيير دهند؟ اصلاح طلب ها چطور مي توانند برگردند؟ چرا به حرف شما گوش نكردند و هويشان را تغيير ندادند؟

اين توصيه و تقاضاي ما بوده و آنها بايد تصميم مي‌گرفتند. ما گفتيم اگر جريان فكري دوم خرداد مي‌خواهد با همان ماهيت و هويت ادامه دهد، اين در افكار عمومي مردم ما مقبوليتي ندارد. اين جريان تا نتواند نسبت به مواضع گذشته خود تغيير اعمال كند و آن را محكوم كند، قانونا هم نمي‌تواند به عرصه سياسي برگردد.

اگر علاقه‌منداني بودند كه با دوم خرداد همكاري مي‌كردند اما رخدادهاي سال 88 و جريان فتنه را محكوم مي‌كنند و سران جريان فتنه را محكوم مي‌كنند، ديگر آن جريان قبلي نيستند و هويت ديگري دارند. پس براي نشان دادن هويت جديد و مستقل خود بايد عناوين و اسامي خود را تغيير دهند و به اين گونه افراد توصيه و تقاضا كرديم با هويت و تابلوي جديد وارد عرصه سياسي شوند.

به نظر شما اصلاح طلبي پرونده بسته شده است؟

اگر بحث فكر و انديشه باشد، اصلاح طلبي جزء ذات فكري اصولگرايان است و همه اصولگرايان، اصلاح طلب هستند. اما اگر تابلوهاي جريانات و گروه‌هاي سياسي متعارف باشد، اينها در دل جريان دوم خرداد بودند و عمده اينها كارنامه منفي براي خودشان رقم زدند و پرونده آنها بسته شده است.

اوايل انقلاب شما اصلاح طلب بوديد. چه در آنها ديديد كه جدا شديد؟

اگر منظور سازمان مجاهدين انقلاب است، حضور من در سازمان مجاهدين انقلاب تكليف و وظيفه بود. حضرت امام (ره) وقتي در پاريس بودند ابراز علاقه نمودند كه گروه‌هاي مسلمان داخل ايران با هم ائتلاف كنند. مبناي شكل‌گيري سازمان مجاهدين انقلاب، حجت و خواسته رهبري بود. ابتدا وقتي سازمان به وجود آمد، ما رهبري جداي از رهبري مردم براي سازمان قائل نبوديم و قرار شد سوالات خود را از امام بپرسيم. روزهاي اول كار زياد بود و امكان سوال كردن از امام بسيار سخت بود. پس تقاضا كرديم ايشان نماينده اي براي سازمان معرفي كنند كه آقاي راستي كاشاني را معرفي كردند. در مسير راه، آرام آرام برخي افراد مانند آقايان تاج زاده و نبوي و آرمين موضع گرفتند و مواضع نماينده رهبري را نپذيرفتند و مقابل روحانيت ايستادگي كردند و ما فهميديم اساسا ديدگاه‌شان نسبت به ولايت فقيه ديدگاه درستي نيست و از سازمان براي جاسازي خود در نظام استفاده كردند.

موضع گيري آنها موجب انشعاب شد و از سازمان بيرون رفتند. حضرت امام فرمودند همه خود را با نماينده ولي فقيه تنظيم كنند و موضع‌گيري روشن كردند و اينها كه در مقابل نماينده ولي فقيه قرار گرفته بودند، از سازمان رفتند. در سال 65 سازمان مجاهدين انقلاب منحل شد. حضرت امام ديگر نمي‌خواستند در تشكل‌هاي سياسي نماينده داشته باشند، آقاي راستي كاشاني استعفا دادند و ما سازمان را منحل كرديم.

آن آقايان بعدا در دهه 70 تيم ديگري كه هيچ ارتباطي به لحاظ تركيب و ماهيت فكري با سازمان اوليه نداشت، تشكيلات جديدي راه انداختند به نام سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران كه پسوند ايران را به اسم قبلي اضافه كردند. ما هيچ موقع با آنها هماهنگي فكري نداشتيم و مواضع و ديدگاه‌هاي آنان را تاييد نمي‌كرديم و اينها در سازمان در اقليت بودند و نظرات آنها در راي‌گيري تفوقي نداشت. سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در دوره اوليه خود متشكل از 7 گروه بود. از اين 7 تا اكثريت آن دوستان حزب اللهي و ولايي بودند و گروه آقاي نبوي در اقليت بودند.

در تيم آقاي اكثرا نبوي بچه هاي امت واحده بودند و برخي افراد از گروهاي ديگر بودند كه موضع نبوي را قبول داشتند اما خيلي هم بودند كه مواضع آنها را قبول نداشتند و نسبت به ايشان موضع گرفتند.

آخرين باري كه آقاي راستي را ديديد كي بود؟

دو سه ماه قبل. ايشان در منزل تحت درمان و بستري هستند و ما چند وقت يك بار از ايشان عيادت مي‌كنيم.

شما بعد از خانه نشيني آقاي احمدي نژاد حساب خود را از دولت جدا كرديد يا قبل از آن؟

ما هيچ وقت حسابمان را از دولت اسلامي جدا نمي‌كنيم. تقويت دولت را هميشه وظيفه خود دانستيم و حتي در دولت‌هاي قبل هم ما اشكال‌ها را گوشزد كرديم و چون دولت منتخب مردم بودند از آنها حمايت كرديم.

دوسال قبل از تمام شدن دوره خاتمي من صريح و شفاف به ايشان گفتم ما انتقادهايي به شما داريم اما از شما به عنوان دولت اسلامي منتخب مردم حمايت مي‌كنيم اما اينهايي كه اطراف شما هستند، در نهايت از شما عبور خواهند كرد. به آقاي هاشمي هم گفتيم كه اينها كه اطراف شما هستند مصلحت شما و تقويت نظام اسلامي را نمي‌خواهند و از شما براي خودشان هزينه مي‌كنند و براي كشور مشكل درست مي ‌كنند. ما هيچ موقع دنبال عبور از دولت و نفي دولت نبوديم ولي انتقادات خودمان را داشتيم.

به آقاي احمدي نژاد هم اين موضوع را گفتيد؟

مواضع ما شفاف و بدون ابهام است. ما همان طور كه از دولت حمايت مي‌كنيم، هرجا دولت‌ها و مسئولين از قانون و حدود عدول كنند، مطرح مي‌كنيم. اما به گونه‌اي كه مورد سواستفاده دشمن قرار نگيرد. ما تعامل سازنده با دولت را مطرح كرديم، يعني اشكالات را كه ديديدم، مراحل امر به معروف و نهي از منكر را اجرا كنيم. حضوري و كتبي تذكر دهيم و در نهايت از مسيرهاي ديگر دنبال كنيم.

توضيحات احمدي نژاد بعد خانه نشيني را قبول كرديد؟

هرگز.

شما آن زمان با احمدي نژاد ديدار كرديد؟

نه. به ما وقت نداد.

احمدي نژاد نسبت به سال 84 تغيير كرده است؟ اين تغيير مثبت بوده است يا منفي؟

حتما تغيير كرده است اما اين تغييرات بر اساس آنچه كه قرار بود باشد نيست.

احمدي نژاد واقعا تغيير كرده است يا وجهي از احمدي نژاد كه قبلا ديده نشده بود اكنون بروز كرده است؟

هر دو.

*چه شد كه اصولگرايان سعي كردند دراين دور انتخابات وحدت كنند؟

اعتقاد به وحدت چيز جديدي نيست. ما وقتي ديديم عده‌اي مي‌خواهند آرايش سياسي كشور را سياه و سفيد كنند اين را براي انقلاب خطرناك ديديم. چون با اين ديدگاه بخش اعظمي از جامعه كه قابليت و ظرفيت دارند، حذف مي‌شوند. بناي ما به هم زدن و به رسميت نشاختن اين آرايش سياسي بوده است. ما براي شكستن اين آرايش با سران اين دو جريان ارتباط مي‌گرفتيم تا به آنها بگوييم شما مقابل هم نيستيد و دشمن نيستيد. هر دوي شما چيزهايي را به طور مشترك قبول داريد.

در سال 78 مقام معظم رهبري مسئولين گروه‌هاي مختلف را جمع كردند و اختلافات را مضر و مورد سو استفاده دشمن دانستند. سخنان مقام معظم رهبري منجر شد كه ما همان جا پيمان بستيم كه فرمايشات ايشان را دنبال كنيم و معروف شديم به گروه وفاق. افرادي از موتلفه، جامعه اسلامي مهندسي، انجمن اسلامي پزشكان، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و ... بودند. ما دو سال زحمت كشيديم و بيش از 80 ملاقات با سران سياسي آن زمان انجام داديم و با همه كساني كه قانون اساسي را قبول داشتند، ديدار كرديم و گفتيم كه وضعيت جامعه به خاطر اين اختلافات دارد شكننده مي‌شود و اگر اسلام، انقلاب و نظام اسلامي، سيره و روش امام(ره) و ولايت فقيه را قبول داريم بايد از اختلافات كنار بكشيم.

همه حرف ما را قبول داشتند اما حاضر نشدند جبهه واحدي از نيروهاي انقلاب تشكيل شود.آقاي خاتمي در ملاقات‌هاي آن زمان، مي‌گفت: من بايد يك روز جلسه بگذارم تا عقلاي طرفين بيايند و با هم تفاهم كنند، اما اين اتفاق نيفتاد و در واقع نخواستند پاي اين ميدان بيايند. اين ميدان، آرايش سياسي كشور را تغيير مي‌داد. سياسيون تندرو و افراطي آن زمان نمي‌خواستند اين اتفاق بيفتد. اما ما فعاليت خودمان را ادامه داديم.

*فعاليت شما تا كي ادامه پيدا كرد؟

تا زماني كه منتهي شد به شكل گيري شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب.

چرا يك تنه وارد انتخابات نشديد؟ كي مي‌خواهيد در قالب حزب خودتان خودآزمايي كنيد؟

هيچ وقت خودم براي خودم، مسئوليتي را تعريف نكرده ام. به تشخيص معتمدين و انسان‌هاي خيرخواه كه مصالح كشور را مي‌شناسند و نظرشان براي من حجت مي‌آورد، در عرصه‌هاي مختلف ورود پيدا كردم.

حزب شما چه زماني به صورت مستقل وارد انتخابات مي‌شود؟

اين موضوع برمي‌گردد به شرايط خاص اجتماعي هر دوره. اكنون ما نياز راهبردي نيروهاي انقلاب را وحدت مي‌دانيم. وحدت را به عنوان يك مسئله ضروري و نياز مي‌دانيم و براي آن تلاش مي‌كنيم و حاضريم هزينه پرداخت كنيم حتي آبرو بگذاريم.

اساس آموزه‌هاي ديني ما و رهنمودهاي امام (ره) و رهبري، رفتار دشمن با كشور ما و مسائل داخلي اين طور نشان مي‌دهد كه ما غير از وحدت، نمي‌توانيم براي پيشرفت و تهديدزدايي راه ديگري داشته باشيم.

تفاوت و اختلاف در ميان ديدگاه‌هاي اصولگرايان در سال‌هاي اخير بيشتر نشده است؟

برخي اصولگرايي و حزب گرايي را يكي مي‌بينند . اصولگرايي يعني پايبندي به اصول و محكمات انقلاب. اصولگرايي يك رويكرد سياسي در مقابل رويكردي است كه مي‌خواسته ليبرال دموكراسي را حاكم كند. از اين منظر مي‌بينيد افتراقي بين اصولگرايان وجود ندارد.

در نيمه دوم دهه 70 متوجه شديم يك انديشه ليبرال دموكراسي دارد خودش را به انقلاب تحميل مي‌كند و مي‌خواهد ريل گذاري انقلاب را تغيير دهد. اصولگرايي يعني نفي گفتمان ل�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن