واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: در این قسمت چند نمونه از عادات نه چندان مناسب را برایتان ذکر میکنیم؛ ببینید که آیا در ذهن شما هم یک چنین گرایشهایی وجود دارند یا خیر. در این قسمت چند نمونه از عادات نه چندان مناسب را برایتان ذکر میکنیم؛ ببینید که آیا در ذهن شما هم یک چنین گرایشهایی وجود دارند یا خیر؛ 1- اگر در کاری شکست بخورید، بازنده هستید. این اتفاق ممکن است در تمام طول دوران تحصیلی و یا دوران شغلی برای ما اتفاق بیفتد. همه انتظار دارند که ما همیشه برنده، برنده، و برنده باشیم. شما باید این عقیده را در ذهن خود پرورش دهید که اگر چیزی را امتحان کردید، و در آن شکست خوردید، باید آنقدر آنرا تکرار کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کرده و پیروز شوید. اگر شما معتقد باشید که اگر در کاری شکست خوردید، آنوقت بازنده هستید پس باید بدانید که با این تفکر تمام مردم دنیا بازنده محسوب میشوند. با یک چنین اعتقادی فقط خودتان را از صحنه پیشرفت دور نگه میدارید. یک ایده نوین را جایگزین این تفکر غلط کنید. 2- اگر اجباری به تغییر نیست چرا تغییر کنیم؟ منظور من این نیست که به خاطر اصل تغییر و تحول در زندگی خود تغییر ایجاد کنید. بلکه نظر من این است که افراد باید با پیشرفت تکنولوژی خودشان را وفق داده از نوآوریها بهره بیشتری در کارهای خود ببرند. ما باید تغییر کنیم تا بتوانیم در زندگی به جلو پیش برویم. تا آنجایی که میتوانید از افرادی که به سکون تما یل دارند و از تغییر و تحول خوششان نمی آید پرهیز کنید. اگر متوجه تغییری میشوید که میتواند در زندگی شما پیشرفت ایجاد کنید حتماً آن را امتحان کنید. 3- تو به اندازه کافی مهارت نداری که از پس آن بربیایی! هیچ کس در زندگی از همان ابتدا به اندازه کافی در کاری مهارت بالا نداشته و همه بالاخره از یک جایی کار خود را شروع کردند. اگر تصمیم دارید کاری را انجام دهید، پس از همین حالا شروع کنید، به این دلیل که خیلی چیزها را در مورد آن مطلب نمی دانید، به خود استرس ندهید. حتماً نباید مدرک دانشگاهی داشته باشید تا بتوانید از عهده کاری بر بیایید. باید آنقدر تلاش کنید تا به هدف خود برسید. منابع دیگری بجز دانشگاه هم هستند که میتوانند اطلاعات مفیدی را در زمینههای مختلف در اختیار شما قرار دهند. فقط باید راه و روش مناسب را پیدا کنید. اگر کارهایتان را به درستی انجام دهید و از راه درست وارد شوید و ارزشهای خود را دست کم نگیرید، به راحتی دیگران متوجه تواناییهای شما خواهند شد. 4- برای شروع کاری تازه خیلی دیر شده!؟ شاید روزی برسد که میانگین سن انسانها به 100 سال نیز افزایش پیدا کند. این بدان معناست که هیچ وقت برای شروع کار تازه ای دیر نمی شود. شروع یک کار یا معامله تازه، راه مناسبی است که ذهن خود را فعال نگه دارید. همچنین این کار میتواند اشتیاق لازم برای انجام سایر کارها را نیز در اختیار شما قرار دهد. به هر حال هر کسی در یک سنی از دنیا میرود، اگر بخواهید منتظر روز مرگ خود بنشینید، آنوقت به هچ کاری نمی رسید، پس فقط هر کار تازه ای را امتحان کنید، اینطوری از زندگی لذت بیشتری خواهید برد. 5- پذیرش جبر مطلق این شما هستید که زند گی خود را کنترل میکنید و هیچ کس دیگری نمی تواند این کار را بدون خواست و اراده شما انجام دهد. خداوند در درون شما نهفته است و نیروهای درونی شما را تقویت میکند. زمانی که نماز میخوانید، نه تنها شکر خداوند را به جا میآورید، بلکه خودتان را به یک زندگی بهتر ترغیب میکنید. زمانیکه از او طلب بخشش میکنید، از خودتان بخشش میخواهید. هیچ کس در جهان هستی نمی تواند واکنشهای شما را کنترل کند. هیچ گاه اجازه ندهید یک چنین ایده ای به ذهن شما خطور کند. نباید به هیچ چیز و هیچ کس اجازه دهید که کنترل زندگی تان را به عهده بگیرند. برای خودتان زندگی کنید و به دیگران هم کمک کند که این کار را انجام دهند. 6- قدر و لیاقت شما محدود نیست این حقیقت که شما زنده هستید و زندگی میکنید، باعث میشود که از شما یک انسان منحصر بفرد بسازد. اگر میخواهید در تمام مراحل زندگی از دیگران برتر باشید باید برای آن زحمت بکشید و تلاش کنید. همه افراد دارای استعدادها و تواناییهایی هستند که خودشان هم از آنها خبر ندارند. همه چیز را امتحان کنید تا بالاخره چیزی را که به آن علاقه دارید پیدا کنید. من به شدت اعتقاد به تغییر و تحول دارم. حتماً لازم نیست که در تمام طول عمر خود تنها یک کار را تکرار کنید. شیوه زندگی کردن خود را آنقدر تغییر دهید تا اینکه به راهی برسید که از صمیم قلب آنرا دوست میدارید. 7- جهان اطراف ما تغییر نمی کند. دنیا از شما تشکیل شده. هر فردی که بر روی این کره خاکی زندگی میکند، یک دنیای متفاوت در ذهن خود دارد. تو دنیا را همانند من نمی بینی و من هم دنیا را مانند تو و خیلی از افراد دیگر نمی بینم. بنابراین همه چیز در دنیا به شما بستگی دارد. حالا به من بگویید: برای تغییر دنیای خود قصد دارید چه کاری انجام دهید؟ 8- هیچ کس مرا قبول ندارد! من به شما اطمینان دارم اما نظر من هیچ ارزشی ندارد، نظر هیچ کس مهم نیست؛ شما خودتان هستید که باید به خود اعتماد کنید. به محض اینکه به خودتان ایمان پیدا کردید دیگران هم به شما اعتماد پیدا میکنند، اما سعی کنید خودتان را به نظریات دیگران وابسته نکنید. 9- من هیچ وقت نمیتوانم خیلی پولدار شوم من این جمله را بارها و بارها از زبان دیگران شنیدهام. ذهن ما همان قدر پول در میآورد که انتظارش را دارد. اگر من دائماً به خودم بگویم: "هیچ راهی وجود ندارد که من بتوانم میلیونی پول در بیاورم" ذهنم دیگر دنبال راههای نمی گردد که از طریق آن بتوانم میلیونها تومان پول بدست آورم. اصلاً مهم نیست که افکار شما تا چه حد بلند پروازانه باشد حتی اگر به نتیچه هم نرسید حداقل یک ایده جدید را خلق کردهاید. 10- هیچ کاری در این مورد از دستم بر نمیآید ناآگاهانه است! شما میتوانید جنبههای مختلف زندگی خود را تغییر دهید. برخی از افراد نمی توانند یک چنین نگرشی را در ذهن خود ایجاد کنید و این مسئله واقعاً شرم آور است. زندگی ممکن است دشواریهای بسیار زیادی را داشته باشد و تصمیم گیری هم دل و جرات زیادی میخواهد، اما شما توانایی تغییر همه چیز را دارید. بدانید که از زندگی خود چه میخواهید، ببینید چه مراحلی را باید طی کنید و بعد هم همه چیز را تغییر دهید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]