واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: آمريكا با امنيت انرژي جهان بازي ميكند
مسعود ميركاظمي
تجربه استعماري كشورهاي زورگو نشان ميدهد كه اگر روزي قرار باشد براي اروپا تهديد امنيت انرژي وجود داشته باشد اين تهديد از جانب آمريكا و صهيونيستها خواهد بوداگر آنها بر مديريت انرژي مسلط شوند، مانند آنچه در منطقه ما انجام ميدهند و به كشورهاي توليدكننده ميگويند كه به چه كشورهاي و به چه ميزان نفت بفروشند و آنها نيز رعايت ميكنند، قطعا ميتوانند اقتصادهاي رقيب خود را از پا درآورند.
آيا ميتوان تصور كرد تنها يك روز انرژي وارد كشوري نشود؟ آيا رؤساي اين كشور ميتوانند به حكومت خود ادامه دهند؟
شايد اين مثال براي روشن شدن معناي بازي در زمين جهاني به فهم اين مسئله كمك كند؛ روزي اتحاديه اروپا وارد مساله هستهاي ايران شد تا بين ايران و آمريكا وساطت كند. اما امروز آمريكا كنار رفته و اروپاييها به نيابت از آن در حال مقابله با ما هستند. پس واضح است كه رفتار اروپا را از جاي ديگري مديريت ميكنند.
اكنون نيز آگاهانه يا ناآگاهانه اروپا در حال انداختن خود به چنين مخمصهاي است. آنها احساس ميكنند اگر به ايران نزديك شوند، امنيت ندارند در حالي كه در واقعيت بر عكس است و اتفاقا اگر آنها به ايران نزديك شوند امنيت انرژي پيدا ميكنند چرا كه ايران كشور مستقلي است، به قراردادهاي خود پايبند است و از كسي دستور نميگيرد.
در مقابل اين كشورهايي كه با يك اشاره آمريكا توليد نفت خود را بالا و پايين ميبرند در آينده نيز ميتوانند به اشاره آمريكا در رابطه با اروپا نيز چنين كنند. اگر آمريكا تا 2020 به اين كشورها و رؤساي آنها مسلط شود آنگاه بايد پرسيد در زمان رسيدن به peak oil چه كسي نفع و چه كسي ضرر ميكند؟
در عين حال ما امروز بايد در قوانين خود پيشبيني كنيم كه اگر كشوري مانند كشورهاي اروپايي از در تخاصم با ايران وارد شد براي رسيدن به نقطه اوج توليد نفت قانون داشته باشيم و در نقطهاي كه تقاضا بر عرضه پيش ميگيرد به اين كشورها نفت نفروشيم.
معتقديم اين اشتباهي است كه اروپا مرتكب آن ميشود و در بازي آمريكاييها همراهي ميكند. تصور من اين است كه اروپا ناآگاهانه رفتار ميكند چرا كه منافع ملي آنها ايجاب نميكند كه امنيت انرژي خود را به كشورهايي وابسته كنند كه وابستگي شديدي به آمريكا دارند.
از سوي ديگر واقعيت اين است كه ايران دومين ذخاير گازي جهان را در اختيار دارد و ذخاير نفتي ايران نيز بسيار بالا است. به ميزان توليد فعلي ما در مدت زمان بسيار بيشتري ميتوان از ذخاير برداشت كرد.
ميدانهاي جديد زيادي نيز وجود دارند كه هنوز كشف نشدهاند. در عين حال ويكي ليكس سندي درباره ذخاير نفت عربستان منتشر كرد كه براساس آن ذخاير عربستان نصف آن چيزي است كه اعلام ميشود.
اگر اين سند واقعيت داشته باشد فاجعهاي براي واردكنندگان نفت عربستان خواهد بود. به هر حال آمريكاييها علاقه دارند ذخاير كشورهاي وابسته به خود را بالاتر اعلام كنند تا احساس امنيت انرژي را به مشتريان نفت آنها منتقل كنند.
اگر اين سند واقعي باشد در نقطه اوج توليد فضا متفاوت ميشود و امكان جبران براي اروپاييها سختتر ميشود چرا كه بعد از آن لااقل بايد با نفت ارزان خداحافظي كرد. چنانكه مجبور خواهند بود از مياديني كه استخراج آنها سخت و هزينه بر است براي جبران كمبود نفت استفاده كنند.
در آن زمان همه ميادين عمده نفتي به بالاي نيمه عمر خود ميرسند و بالاي؟؟ سال قدمت خواهند داشت. حتي اگر حداكثر تلاش براي توليد صيانتي در نظر گرفته شود تنها كم كردن نرخ كاهش جهاني توليد ممكن خواهد بود و از اصل كاهش توليد نميتوان جلوگيري كرد. به همين دليل peak oil نقطه حساسي براي ما و جهان محسوب ميشود و بايد از آن براي رسيدن به اهداف سياسي اقتصادي كشورمان استفاده كنيم. همانگونه كه دشمنان ما نيز تلاش ميكنند از اين مسئله استفاده كنند.
با چنين تحليلي است كه آمريكا از الان براي استفاده از حربه امنيت انرژي برنامه ريزي و مهره چيني ميكند. كما اينكه ميبينيد ليبي و مصر را نيز به راحتي رها نميكند. در خليج فارس و آمريكاي لاتين نيز همانگونه است. اگر كشورهاي آمريكاي لاتين به اردوگاه آمريكا باز گردند، اروپا چه قدر در اين منطقه نفوذ خواهد داشت؟ در منطقه خليج فارس اروپاييها چقدر در مديريت انرژي نفوذ دارند؟ در 2020 نفوذ آمريكا بيشتر خواهد بود يا اروپا؟ و در آن زمان قطعا تنها كشورهايي ميتوانند امنيت انرژي اروپا را تأمين كنند كه در اردوگاه آمريكا نباشند.
اتحاديه اروپا الان مشكلات فراواني دارد. بالاخره ويژگي آنها يكپارچگي بود. يكپارچه شدن نيز مراحل گوناگوني دارد و از برداشتن محدوديتهاي تجاري و اقتصادي تا اشتراك پول و برداشتن مرزها را در برميگيرد. اگر قرار باشد اين اتحاديه تكه تكه شود يعني از آن فرآيند چندين ساله رسيدن به پول مشترك عقبنشيني كردهاند. اگر آمريكا موفق شود اروپا را تكه تكه كند ديگر اتحاديه اروپايي وجود نخواهد داشت. براي همين است كه اروپايها تلاش ميكنند بعضي كشورها را كه مشكل اقتصادي دارند حفظ كنند. هر چند هزينههايي براي بقيه اعضا به دنبال دارد.
در كل امروز اروپا با مشكلات اقتصادي فراواني روبرو است. در جلسات مشترك اوپك با اروپا نيز مطرح كردم كه چرا بايد ما تاوان ركود اقتصادي اروپا را پرداخت كنيم.
زماني كه ما توليد نفت را 5 ميليون بشكه پايين آورديم يعني ظرفيت توليد اعضاي اوپك را خالي نگه داشتيم، از آنها پرسيديم چرا ما بايد هزينه خواب سرمايه را براي شما پرداخت كنيم. امنيت تقاضا براي ما وجود ندارد. گفتيم همانطور كه شما امنيت عرضه را طلب ميكنيد براي ما نيز امنيت تقاضا مهم است تا بتوانيم سرمايهگذاري انجام دهيم. همه اينها باعث ميشود سرمايهگذاري نيز به اندازه كافي در حوزه توليد نفت انجام نشود و peak oil نيز شديدتر اتفاق بيفتد.
به هر حال وضعيت قدرت خريد صاحبان نفت و انرژي در سرمايهگذاري در صنعت نفت تأثير دارد. در حال حاضر هر بشكه نفت 110 دلار قيمت دارد و قيمت يك اونس طلا نيز 1750 دلار است. اين در حالي است كه قيمت نفت در دهه 70 ميلادي بين 25 تا 50 دلار در نوسان بود و قيمت هر اونس طلا نيز 35دلار بود. اين مسئله نشان ميدهد قدرت خريد ما پايين آمده است.
وزير سابق نفت
دوشنبه|ا|24|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]