محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826055205
نظام اخلاقي علم
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نظام اخلاقي علم
اشاره: پرسشها و موضوعهاي اخلاقي مطرح در پژوهشهاي علمي با شاخههاي سنتي اخلاق يعني فرا اخلاق، اخلاق هنجاري و اخلاق كاربردي هم راستا هستند. براين اساس فرا اخلاق علم به معني و توجيه هنجارهاي اخلاقي علم و اخلاق هنجاري علم به نظريهها، مفهومها و اصول اخلاقي هدايتگر رفتار علمي توجه ميكند. اخلاق كاربردي علم نيز مسالههاي اخلاقي ويژه و تنگناهاي كار علمي مانند چگونگي تقسيم اعتبار علمي، مشاركت در دانستهها و غيره را بررسي ميكند. نظام اخلاقي علم همچنين به موضوعهاي اجتماعي و سياسي مانند تأمين بودجه پژوهش و نظام مالكيت فكري ميپردازد. فرا اخلاق پرسشهايي درباره بنياد اخلاق طرح ميكند. دو مسأله محوري فرا اخلاق، يكي توجيه هنجارهاي اخلاقي و ديگري جهانشمولي اين هنجارها هستند. اين پرسشها در نظام اخلاقي علم هم طرح ميشوند. نوشتار حاضر كه به بحث در اين موضوع ميپردازد، پيشتر در ماهنامه «اطلاعات حكمت و معرفت» به چاپ رسيده است.
هنجارهاي اخلاقي توجيهكننده در علم
هنجارهاي اخلاقي علم بخشي از نظريه شناخت اجتماعي علم هستند و اهميت آنها براي رسيدن به هدفهاي جامعه علمي توجيه گر آنهاست؛ هدفهايي مانند جستجوي حقيقت، پرهيز از اشتباه، شرح رويدادها و سيطره بر طبيعت. به عنوان نمونه، راستگويي و واقعنگري دو امر بنيادي براي يافتن حقيقت، پرهيز از اشتباه و شرح رويدادها هستند. برخي از هنجارهاي اخلاقي مانند راستگويي، تقسيم عادلانه اعتبار علمي، احترام به همكاران و مالكيت فكري آنها به افزايش حس اعتماد بين دانشپژوهان كمك ميكند كه براي دستيابي به هدفهاي جامعه علمي اساسي است.
بيشتر دانشمندان پژوهش را در گروههايي چند نفره، صد و يا حتي هزاران نفره انجام ميدهند. آنها در دانستهها، روشها، ابزار و منابع سهيماند، دانستهها و نتيجهها را منتشر ميكنند، كارهاي يكديگر را بازنگري و نقد ميكنند و پژوهشگران آينده را آموزش ميدهند و تربيت ميكنند. تمام اين فعاليتهاي اجتماعي به درجه بالايي از همكاري و اعتماد نياز دارند. سرانجام آنكه هنجارهاي اخلاقي، هدفهاي علم را با تأمين درست پشتيباني دولتي ارتقا ميدهند. دولت منبعهاي اقتصادي و اجتماعي را براي پژوهش علمي در اختيار گذاشته، قانون و مقررات مربوط به كار علمي را تصويب ميكند. رفتار غير اخلاقي در علم ممكن است اعتماد دولتي را از بين ببرد و به كاهش پشتيباني دولتي از يك طرف و زياد شدن مهار و نظارت از طرف ديگر منجر شود.
چون جامعههاي علمي بر بستر جوامع بزرگتري قرار دارند، هنجارهاي علمي بايد همچنين پاسخگوي معيارها و قانونهاي اخلاقي و اجتماعي گستردهتر باشند؛ به عنوان نمونه، قانونهاي اخلاقي و سرمشقهاي مربوط به استفاده آزمايشي از انسان در پژوهش، بر اساس هنجارهاي اخلاقي (مانند حسن رفتار، عدالت و احترام به انسانها) بنا ميشوند. رياكاري در علم غيراخلاقي است؛ زيرا مانع دستيابي دانشپژوهان به هدفهايشان ميشود و چون شكلي ازدروغگويي است، از نظر اخلاقي ناپسند است. سوءاستفاده از مالكيت فكري در علم امري غير اخلاقي است؛ زيرا همكاري و اعتماد بين پژوهشگران را از بين ميبرد و چون اين كنش شكلي از دزدي است، خلاف اخلاق نيز هست. از اين گذشته به احتمال زياد زير پا گذاشتن هنجارهاي اخلاقي، يعني اقدام به كرداري غير اخلاقي در علم، ممكن است غير قانوني نيز باشد؛ چون قانون و مقررات زيادي در باره استفاده آزمايشي از انسان يا حيوان، مالكيت فكري، ايمني آزمايشگاهي، تقلب، آزار جنسي و غيره بر پژوهش علمي حاكم است.
جهانشمولي هنجارهاي اخلاقي در علم
در اين بخش سؤالهايي در باره جهانشمولي هنجارهاي اخلاقي علم، يا همان بحثهاي قديمي فلسفه در مورد نسبيتگرايي اخلاقي با اندك تغييري تكرار ميشوند. سوال اصلي اين است: آيا قانونهايي اخلاقي وجود دارند كه در همه شاخههاي علمي، در همه زمانها و در همه اجتماعها به كار روند؟ پرسشهايي در باره جهانشمولي هنجارهاي اخلاقي علم، در بحثهايي در مورد پديدآورندگي، دزدي ادبي، دادوستد دانستهها، مالكيت فكري، پژوهش بر روي انسان و حيوان طرح شده است. در كشورهايي مانند آمريكا كه به همكاريهاي فردي پژوهشي اهميت داده ميشود، دانشپژوهان به دريافت اعتبار علمي مناسب در قبال دستاوردهايشان در امر پديدآورندگي و نقل قول توجه دارند.
اعتراف نكردن به همكاريهاي فردي گناه اخلاقي بزرگي در اين كشورهاست و ممكن است به اتهام دزدي معنوي در برخي نمونهها منجر شود. در كشورهايي مانند چين و هند كه همكاريهاي فردي اهميت كمتري دارند، دانشپژوهان به ارجاع نوشتهها و نقل قولها كمتر توجه ميكنند. جالب آنكه وقتي دانشمندان و دانشجويان خارجي براي پژوهش، تحصيل يا كارآموزي به ايالات متحده ميآيند، گهگاه با قانونهاي پديدآورندگي و نقل قول اين كشور مشكل پيدا ميكنند.
پرسشهاي گوناگون بسياري درباره جهانشمولي قانونهاي مختلف در پژوهش بر روي موضوعهاي انساني طرح شدهاند. پارهاي بر اين باورند كه استانداردهاي اخلاقي براي پژوهش بر روي موضوعهاي انساني بايد در سراسر جهان يكسان باشد. اجازه آگاهانه جنبهاي از پژوهش انساني است كه تفاوت چشمگيري را در گرداگرد جهان نشان ميدهد. در كشورهاي صنعتي غربي، مانند ايالات متحده، اجازه آگاهانه موضوع پژوهش(يا نماينده قانوني او) سنگ بناي جنبه اخلاقي پژوهش است. اجازه آگاهانه معمولا در برگههاي اجازه ويژه ثبت ميشود. معيارهاي غربي در اين زمينه هنگام اجرا در برخي از كشورهاي درحال توسعه چه بسا مشكل آفرين باشد؛ زيرا در آنجا بيشتر انجمنها هستند كه براي موضوعات فردي تصميمهاي پزشكي ميگيرند و آن موضوعها شناخت كمي از پزشكي نوين دارند. آنها همچنين از سرانجام امضاي سند اجازه بي اطلاعند و در برخي نمونهها حتي زبان نوشتاري نيز وجود ندارد.
همچنين هنگام استفاده از گروههاي گواه دارونما در آزمايشهاي باليني در جهان در حال توسعه، زماني كه درماني اثربخش براي آنها در جهان پيشرفته وجود دارد، تنگناهاي اخلاقي پديدارشده است. در آمريكا و كشورهاي غربي غيراخلاقي است كه به فرد مورد پژوهش دچار بيماري خطرناك، با وجود دسترسي به درماني كارآمد، يك دارونما بدهيم؛ چون ممكن است او درمان دارويي لازم را نپذيرد. در ميانه دهه 1990، پژوهشگران«اچاي وي» از گروههاي دارونما در آزمايشهاي باليني در كشورهاي در حال توسعه استفاده كردند. آنها ميخواستند اثربخشي درمان ارزانتري براي پيشگيري از انتقال جنيني (مادر به فرزند)«اچاي وي» را آزمايش كنند. اين در حالي بود كه در همان زمان درمان گرانتر در آن كشورها در دسترس بود. منتقدان آن آزمايشها دليل ميآوردند كه استفاده از گروههاي گواه دارونما غيراخلاقي است؛ چون درمان اثربخش همزمان در دسترس است. پشتيبانان آزمايشها پاسخ ميدادند با اينكه درمان اثربخش در كشورهاي غربي در دسترس است، اما اين درمان در كشورهاي در حال توسعه به خاطر قيمت بالا در دسترس نيست. آنها كار خود را چنين توجيه ميكردند كه افرادي كه دارونما را دريافت كردند، نسبت به قبل بدحالتر نشدند. منتقدان آزمايشها دليل ميآوردند كه بايد معياري يگانه براي پژوهش بر روي انسان در سرتاسر جهان به كار رود، نه اينكه يك معيار براي كشورهاي پيشرفته در نظر گرفته شود و معيار ديگري براي كشورهاي در حال توسعه. پشتيبانان آزمايشها پاسخ ميدادند كه معيارهاي اخلاقي بايد با توجه به اوضاع محلي وضع شوند، و اين نوعي امپرياليسم اخلاقي است كه بگوييم كشورهاي در حال توسعه بايستي به قانونها و مقررات پژوهشي رايج در كشورهاي پيشرفته، بپيوندند.
پرسشهايي درباره جهانشمولي معيارهاي اخلاقي علم هنگام بحث درباره رفتار اشخاص مهم در تاريخ علم مانند رابرت ميليكان پيش آمده است. ميليكان آزمايشهايي با قطرههاي روغن براي اندازه گيري كوچكترين بار الكتريكي، يعني بار الكتريكي الكترون انجام داد. در آزمايشهايش، او قطرههاي روغن را به داخل صفحههاي باردار الكتريكي چكاند و اثر آن بارهاي الكتريكي را بر روي قطرههاي روغن اندازه گيري كرد. ميليكان هر مشاهدهاي را ارزيابي و با عنوانهاي خوب، متوسط، يا بد توصيف كرد. در مقالهاي كه او درباره بار الكتريكي الكترون منتشر كرد، تنها 140 مشاهده از 189 مشاهدهاي را كه در دفترهاي يادداشت آزمايشگاه خود وارد كرده بود، گزارش كرد. برخي دانشمندان و دانشپژوهان ميليكان را به دستكاري غيراخلاقي دادههايش متهم كردهاند، در حالي كه ديگران ادعا كردهاند او بايد مطابق موازين اخلاقي زمانه خودش داوري شود.
مطابق آن معيارها دانشپژوهان بهاندازه امروز نسبت به برداشت دادهها دقيق نبودهاند. تقريباً همه دانشپژوهان سده بيستويكم همعقيدهاند كه شايسته نيست دادههاي نموداري را از تحليل و تفسير كنار بگذاريم، مگر اينكه كسي دليل خوبي بياورد كه آنها از لحاظ آماري جدا هستند يا از اشتباه انساني يا اشتباه آزمايشگاهي ناشي شدهاند. همچنين لازم است نحوه تصميم گيري درباره كنارگذاشتن دادههاي نموداري از تحليل و تفسير، در زماني كه فردي نتيجه كارهاي شخص ديگري را به جامعه عرضه ميكند، بررسي شود.
تفاوتهاي ميان سنتها و رسمهاي پژوهشي شاخههاي علمي جداگانه نيز ترديدهايي درباره جهانشمولي هنجارهاي اخلاقي در علم به وجود ميآورد. به عنوان نمونه چندين شاهد وجود دارد كه شاخههاي علمي گوناگون، سنتها و رسمهاي متفاوتي درباره پديدآورندگي دارند. گرچه تقريباً همه آنها اعتقاد دارند كه پديدآور كسي است كه همكاري تأثيرگذار در تهيه اثر مورد نظر دارد؛ اما در اين شاخهها «همكاري تأثيرگذار» به گونههاي مختلفي تعريف ميشود. در برخي شاخهها سهيم بودن در دانستهها يا روشهاي كار همكاري تأثيرگذار به حساب ميآيد، در ديگر شاخهها چنين نيست. در برخي شاخهها محافظت از منابع و سرمايهگذاريها همكاري تأثيرگذار تلقي ميشود و در بقيه چنين نيست. گرچه تقريباً در همه شاخهها ترتيب نام پديدآورندگان در هنگام نشر مهم است؛ ولي كمي گونهگوني وجود دارد:
در برخي شاخهها، نام شخصي كه چشمگيرترين همكاري را در نشر دارد، پيشاپيش ديگران نوشته ميشود، در شاخههاي ديگر آن نويسنده كه نامش آخر ميآيد، مهمترين است. همچنين شاهدهايي وجود دارد كه شاخههاي مختلف، رسمها و عادتهاي مختلفي درباره اشتراك دانستهها، قبل و بعد از انتشار دارند. برخي شاخهها تعهد محكمي به اشتراك دانستههاي قبل، در هنگام و بعد از انتشار دارند، شاخههاي ديگر به ويژه شاخههايي كه اختراعهاي ثبت شده، نقش كليدي در پژوهش دارند، تعهد سستتري به اشتراك دانستهها دارند.
تحمل وجود برخي تفاوتهاي فرهنگي، شاخهاي و تاريخي در هنجارهاي اخلاقي علم خردمندانه به نظر ميرسد؛ اما از خرد دور است اگر فكر كنيم هيچ هنجار اخلاقي فراتر از فرهنگها، شاخهها و دورههاي تاريخي گوناگون وجود ندارد. بايد برخي هنجارهاي اصلي (يا ارزشهاي) مشترك در همه تجربههاي متفاوتي كه «علمي» به شمار ميآوريم، وجود داشته باشد. به عنوان نمونه ما نميخواهيم شاخهاي كه به ممنوعيتهاي اخلاقي عليه دادههاي تقلبي يا نتيجههاي آگاهانه تحريف شده بي توجه است، علمي به حساب آيد؛ بنابراين وفاداري به هنجارهاي راستگويي و بي طرفي بخشي از تعريف ما از فكر يا عمل علمي است، حتي اگر كمي اختلاف در تفسير و كاربست آن هنجارها وجود داشته باشد.
هنجارهاي اصلي ديگر علنيكاري و آزادي در جستجوست. احتمال دارد هنجارهايي كه در يك پژوهش علمي نقشي ندارند، مانند احترام به افراد حيوان يا انسان، هنجارهايي جنبي در كنار هنجارهاي اصلي قلمداد شوند؛ مثلا كالبدشناسان قرن هفدهم و هجدهم تعدادي زندهشكافي بر روي جانوران بدون بيهوشي يا بي حسي انجام دادند و به ظاهر به كاهش درد حيوان اهميتي ندادند. ما هنوز تمايل داريم پژوهش آنها را «علم» بناميم، با اينكه هنجارهاي مدرن در خصوص رفتار با جانوران را در پژوهش زير پاگذاشتهاند. هنجاري را «جنبي» ناميدن، دست كم گرفتن يا كوچك شمردن آن نيست؛ چون هر هنجاري ممكن است با اينكه قسمتي از تعريف جستجوي علمي نيست، درس اخلاقي چشمگير يا ارزش يا اعتبار مدني داشته باشد. احترام به افراد انساني بي ترديد يكي از مهمترين هنجارهاي علم است، اگرچه تصور ميشود كه برخي از پژوهشگران، مانند دانشمندان نازي نورمبرگ، آن را در هنگام آزمايشهاي صوتي روش شناسانه روي انسانها زير پا گذاشتهاند.
نظام اخلاقي هنجاري علم
نظام اخلاقي هنجاري علم به آن هنجارهاي عمومي (استانداردها، ارزشها يا بنيادها) توجه ميكند كه بايد رفتار علمي را هدايت كند. چندين نگرش مختلف به نظام اخلاقي هنجاري علم وجود دارد كه همراستا با نگرشهاي مختلف نظام اخلاقي هنجاري است. مطابق نگرش از بالا به پايين(يا نظريه بنياد) نظريههاي اخلاقي كلي مانند فايده گروي، كانتي، حقوق طبيعي يا اخلاق فضيلت بايستي رفتار علمي را هدايت كنند. مطابق نگرش از پايين به بالا (يا نمونهگرا) مجموعه رسمها از راه نمونههاي فردي گوناگون بايد رفتار علمي را هدايت كند. مطابق با نگرش ميانه (يا اصل بنياد) ارزشهاي اخلاقي مانند راستگويي، تعهد اجتماعي و دوستي بايستي رفتار علمي را راهبري كند. در حالي كه نظريههاي اخلاقي كلي ميتوانند روشنبيني مفيدي در زمينه تنگناها و مسالههاي اخلاقي علم فراهم كنند و در حالي كه بررسي موردهاي قبلي براي تصميم گيري در زمينه چگونگي عمل در نمونههاي ويژه مهم است، اما من فكر ميكنم نگرش اصل بنياد (يعني نگرش سوم) بهترين روايت نظام اخلاقي هنجاري علم را مطرح ميكند. من نگرش نظريه بنياد را رد ميكنم؛ زيرا شايد فهم و كاربرد نظريههاي اخلاقي براي دانشپژوهان بسيار دشوار باشد. هنجار علمي بايد پژوهشگر را در تصميم گيريها و كنشهاي ويژه راهنمايي كند. نظريهها به درد آن كار نميخورند. من نگرش نمونهگرا را نيز رد ميكنم؛ زيرا دانشپژوهان را به شيوههاي خردمندانه توجيه تصميم در مقابل مديران، همكاران، مراجعه كنندگان و جامعه مجهز نميكند. هنجارهاي علمي بايست چهارچوبي بهسامان و منطقي را در اختيار پژوهشگران بگذارند تا آنها بتوانند براي بررسي رفتارشان به كار برند. نمونهگرايي به درد اين كار نميخورد؛ زيرا قانونها يا اصلهاي عمومي را گسترش نميدهد.
آنچه در پي ميآيد، فهرستي از هنجارهاي اخلاقي است كه بايست انديشيدن و رفتار علمي را هدايت كند. ده تاي اول شامل همه شاخههاي علمي ميشود؛ اما دو تاي آخرـ برخورد انساني در مورد حيوانات و احترام به افراد انساني ـ تنها شامل آن شاخههاي علمي ميشود كه با افراد حيوان يا انسان سرو كاردارند.
راستگويي
دانشپژوهان بايد راستگويي را در پژوهش و نشر و در كنش متقابل با همرديفان، پشتيبانان پژوهش، مراكز نظارت و جامعه در پيش گيرند. همانطور كه قبلا گفته شد، اين هنجار به پيشبرد هدفهاي علم كمك ميكند و با هنجارهاي اخلاقي وسيعتر پشتيباني ميشود. از اين گذشته رياكاري در علم چه بسا كه قانونها يا مقررات را زير پا گذارد. ممنوعيتهاي قانوني در مقابل جعل و دستكاري دادهها بر اساس همين تعهد علمي به راستگويي بنا شدهاند.
واقعنگري
دانشپژوهان بايد براي واقعنگري در پژوهش، نشر و در كنش متقابل با همرديفان، پشتيبانان پژوهش، مراكز نظارت و جامعه بكوشند. اگر انسان بپذيرد كه حقيقت و آگاهي واقعي هستند، آنگاه اين هنجار به رسيدن به هدفهاي شناختشناسانه راستگويي و دوري جستن از اشتباه در علم كمك ميكند. برنامهريزيها و روشهايي را براي به حداقل رساندن پيشداوري و خطا در پژوهش طراحي كردهاند؛ مانند تمرينهاي نگهداري بهينه گزارش، سامانه بازنگري كار همكار، همتاسازي نتيجهها و ناسازگاري قانونهاي مورد علاقه، بر اساس تعهد به هنجار واقعنگري بنا شدهاند. دانشپژوهان همچنين بايد هنگامي كه در دادگاه شهادت كارشناسانه ميدهند يا زماني كه براي هيأت منصفه حكومتي و كميسيونها كار ميكنند، براي واقعنگري بكوشند.
علنيكاري
دانشپژوهان لازم است دادهها، نتيجهها، انديشهها، روشها، ابزارها، راهكارها و منبعها را به اشتراك بگذارند؛ همانطور كه قبلا گفته شد، علم فعاليتي اجتماعي است كه پاي كار تعاوني و اعتماد را به ميان ميكشد. پس براي دانشپژوهان سهيم شدن با يكديگر مهم است. به گفته اسحاق نيوتن: «تمام دانشپژوهان بر روي شانه غولها ايستادهاند.» علنيكاري براي نشر، بازنگري كار همكار، همتاسازي و ديگر برنامهريزيها و روشها كه به واقعنگري كمك ميكنند، ضروري است.
با اينكه علنيكاري هنجار بسيار مهمي در پژوهش علمي است، گهگاه با درخواستهاي قانوني براي رازداري و سري بودن مغايرت دارد؛ به عنوان نمونه، به پژوهشگران حق داده ميشود دانستههاي منتشر نشده و نتيجههايش را به اشتراك نگذارند، براي اينكه از درخواستهايشان براي حق تقدم يا مالكيت فكري و از كارشان در مقابل پخش نابهنگام محافظت كنند. پنهانكاري همچنين در بازنگري كار همكار، تصميم گيريهاي گروهي، پژوهش بر روي افراد انساني و پژوهشهاي حمايت شدة ارتش يا صنعت خصوصي موجه دانسته ميشود.
آزادي
دانشپژوهان براي پيشبرد پژوهش بايد از تهديد، زور يا سانسور رها باشند. اين هنجار به همان اندازه كه شامل نظامهاي سياسي در كشورهاي دارنده علم ميشود، شامل سازمانها و تشكيلاتي كه علم را حمايت و سرپرستي ميكنند نيز ميگردد. آزادي براي نوآوري، كشف و نقد علم ضروري است؛ زيرا دانشپژوهان براي شكوفايي يا پيگيري انديشههاي نو و شك در انديشههاي ديرپا به آزادي نياز دارند. براي صدها سال، دانشپژوهان ناگزير بودند از آزادي فكريشان در مقابل مخالفان دفاع كنند. در قرن هفدهم دادگاه تفتيش عقايد، گاليله را به دليل سرپيچي از خواست كليساي كاتوليك رم تحت بازداشت خانگي قرار داد تا او عقيدهاش را در باره مركز گيتي نبودن زمين، پس بگيرد. در قرن بيستم، اتحاد شوروي زيستشناساني را كه با ليسنكوئيسم (lysenkoism : يك نظريه زيستشناختي مورد تأييد رژيم كمونيستي) موافق نبودند، مجازات، تهديد، سركوب وتبعيد كرد! با وجود اينكه آزادي جستجو براي علم سرنوشت ساز است، برخي حد و مرزها براي گسترش دامنه اين نوع آزادي وجود دارد:
نخست، حق آزادي جستجو به معناي حق دريافت بودجه نيست. پشتيبانان پژوهش، مانند شركتهاي خصوصي و حكومتها، ميتوانند تصميم بگيرند كه چگونه به بهترين وجه بودجههاي پژوهش و توسعهشان را سرمايه گذاري كنند. در تصميمگيريها براي تأمين بودجه پژوهش و توسعه، شركتها وظيفه به دست آوردن سود براي شركتها و سهامداران را به عهده دارند و در تصميم گيري براي تقسيم بودجههاي پژوهش و توسعه، مراكز حكومتي وظيفه پشتيباني از مصلحت همگاني را به عهده دارند.
دوم، حق آزادي جستجو به معناي حق زير پا گذاشتن قانونها، آداب يا مقررات طراحي شده براي نگهداري از موضوعهاي پژوهشي انساني يا حيواني، مالكيت فكري، سلامت همگاني، امنيت ملي، يا ديگر مصلحتهاي اجتماعي مهم نيست.
پخش عادلانه اعتبار علمي
لازم است براي دانشپژوهان اعتبار علمي تعيين كنند؛ اما تنها در جايي كه اعتبار علمي حق آنهاست. اين اصل در تشويق همكاري و همياري علمي مهم است؛ چون افرادي كه با همديگر بر روي پژوهشي يا اثري كار ميكنند، حق دريافت اعتبار علمي در برابر همكاريشان را دارند. افرادي كه پژوهش خود را منتشر ميكنند، ميخواهند زماني كه ديگران از نتيجههاي پژوهش آنها استفاده ميكنند، آنها را به معني دقيق كلمه نقل كنند. ممنوعيتهاي قانوني بر ضد سرقت ادبي و قانونهاي مربوط به نويسندگي علمي الزام علم به توزيع عادلانه اعتبار علمي را نشان ميدهد. گرچه اختلاف نظر درباره چگونگي توزيع اعتبار علمي داراي همان اندازه ارزش اخلاقي بحث در باره توجه به موضوعات انساني يا حيواني نيست، اما مساله اعتبار علمي نزد دانشپژوهان بسيار ارزشمند است. نشر، حق تقدم و نقل قول واژههاي نوساخته علم هستند. البته شاهدهايي داريم كه درصد بزرگي از اختلاف نظرهاي اخلاقي در علم با كشمكش در باره توزيع اعتبار علمي ارتباط دارد.
احترام به همكاران
دانشپژوهان بايد با همرديفان، زيردستان، دانشجويان، و مديران خود با احترام رفتار كنند. اين هنجار براي پديدآوري و تداوم بخشي به تعاون و اعتماد بين دانشپژوهان مهم است و نياز اخلاقي به احترام به انسانها آن را تأييد ميكند. اين امر حاكي از مسئوليتهاي اخلاقي براي خودداري از كارهايي است كه بي احترامي به همكاران را نشان ميدهد؛ مانند آزار جنسي و غير جنسي، تبعيض، بدرفتاري و بهره كشي.
احترام به مالكيت
دانشپژوهان بايستي به مالكيت فيزيكي و فكري افراد، بنيادها و سازمانها احترام بگذارند. اين هنجار نيز در پديدآوري و تداوم بخشي همياري و اعتماد در پژوهش علمي و كمك كردن به همكاري پژوهشگران و بنيادها و سازمانهايي كه پژوهش را حمايت ميكنند، مهم است. هنگامي كه افراد باور ميكنند ممكن است اشتراك در داراييها به آن خسارت وارد كند يا باعث تخريب يا دزدي شود، تمايل كمتري به مشاركت پيدا ميكنند. داراييهاي فيزيكي در پژوهش شامل اقلامي مانند باتري و نمونههاي بافت، معرفها، موجودهاي زنده، ابزارهاي علمي و فناوري كامپيوتر است. مالكيتهاي فكري شامل دادهها، اختراعهاي داراي پروانه ساخت، و كارهاي اصلي داراي حقوق انحصاري است.
احترام به قانون
دانشپژوهان لازم است از قانونها، مقررات، سياستها و سرمشقهايي كه به كارشان مربوط است، پيروي كنند. قانونهاي گوناگون بسياري وجود دارند كه پژوهش علمي را اداره ميكنند. آنها شامل قانونها و مقررات حكومتي، سياستهاي سازماني و تشكيلاتي و سرمشقها و آييننامههاي حرفهاي ميشوند. پيروي از آن قانونها در كمك دولتي تضمين شده به علم و در ياري كردن به اعتماد بين دانشپژوهان و موسسهها و سازمانهاي پژوهشي مهم است. علاوه بر اين دانشپژوهان وظيفهاي اخلاقي براي اجراي قانون دارند؛ زيرا قانون مردم را از آسيب حفظ كرده، به پايداري اجتماعي كمك ميكند. قانونها و ديگر آيينها بر زمينه بسياري از پژوهشها مانند آزمايش كردن بر روي افراد انساني يا حيواني، تجربههاي آزمايشگاهي، ايمني پرتوافكني، تضاد منافع، آزار و اذيت، تبعيض، مواد تحت نظارت، آژانسهاي زيست شناختي سري، انتقال فناوري، نگهداري پيشينه، مديريت سرمايهها، كلاهبرداري و مالكيت فكري حاكمند. با اينكه دانشپژوهان مجبورند به قانونها و ديگر آيينهايي كه بر كار آنها حاكمند، وفادار باشند، با اين حال حق دارند با قانونهايي كه فكر ميكنند غيراخلاقي، ظالمانه يا در تضاد با پيشرفت علمي است، مخالفت يا از اجراي آن سرپيچي كنند. مخالفت از روي وجدان گهگاه جايگاهي درپژوهش علمي دارد؛ به عنوان نمونه، در قرن شانزدهم، در بسياري از كشورهاي اروپايي تشريح جسد انسان خلاف قانون بود، اما اندرياس وسليوس(Vesalius) از چنين قانوني به منظور پيشبرد مطالعه اندام شناسي انسان سرپيچي كرد. ميتوان دليل آورد كه كار او در زير پا گذاشتن قانون موجه بود؛ زيرا محدوديتهاي غيراخلاقي به آزادي انساني و پيشرفت در پژوهش بر روي اندامشناسي انساني آسيب ميرساند. گاليله نيز از جامعه مسيحيت به نام پيشرفت علمي اطاعت نكرد.
ادامه دارد
دوشنبه|ا|24|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]
-
گوناگون
پربازدیدترینها