محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828127073
پيامبر اكرم(ص) از نگاه امام صادق(ع)
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پيامبر اكرم(ص) از نگاه امام صادق(ع)
در طول تاريخ بشريت، كمتر انسانى وجود دارد كه مانند پيامبر اسلام تمام خصوصيات زندگى اش به طور واضح و روشن بيان و ثبت شده باشد. خداوند متعال در قرآن كريم، كتابى كه خود حافظ اوست(1) و بدون هيچ تغييرى تا قيامتباقى است، با زيباترين عبارات و كاملترين بيانات، آن حضرت را معرفى نموده و با عالىترين صفات ستوده است. خداوند متعال مىفرمايد: «انك لعلى خلق عظيم:(2) اى پيامبر! تو بر اخلاقى عظيم استوار هستى.»نيز مىفرمايد: «محمد رسولالله والذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم:(3) محمد فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند، در برابر كفار سر سخت و در ميان خود مهربانند.»
محققان، تاريخ نويسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرتمحمد سخن گفتهاند؛ اما ائمه عليهمالسلام با نگاهى ژرف و دقيق سيماى آن شخصيت بىنظير و درّ يكتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته، به معرفى زندگى، مبارزات و آموزههاى آن حضرت پرداختند. در اين نوشتار بر آنيم تا گوشههايى از زندگى و شخصيت حضرتمحمد(ص) را از نگاه امامصادق(ع) به تماشا بنشينيم.
تولد نور
امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: «پيامبر اكرم فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفريد.»(4) نيز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از اين كه آسمانها، زمين، عرش و دريا راخلق كنم، نور تو و على را آفريدم...».(5)
ثقةالاسلام كلينى(ره) مىنويسد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگام ولادت حضرت رسول اكرم، فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پيامبر بود. يكى از آن دو به ديگرى گفت: آيا مىبينى آنچه را منمىبينم؟ ديگرى گفت: چه مىبينى؟ او گفت: اين نور ساطع كه ما بين مشرق و مغرب را فرا گرفته است.... در همين حال، ابوطالب(ع) وارد شد و بهآنها گفت: چرا در شگفتيد؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را بازگفت. ابوطالب به اوگفت: مىخواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابو طالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه وصى اين نوزاد خواهد بود.»(6)
نامهاى پيامبر
كلبى، از نسبشناسان بزرگ عرب، مىگويد: امامصادق(ع) از من پرسيد: در قرآن چند نام از نامهاى پيامبر خاتم(ص) ذكر شده است؟ گفتم: دو يا سه نام. امام صادق(ع) فرمود: ده نام از نامهاى پيامبر اكرم در قرآنآمده است: محمد، احمد، عبدالله، طه، يس، نون، مزمل، مدثر، رسول و ذِكر. سپس آن حضرت براى هر اسمى آيهاى تلاوت فرمود. نيز فرمود: «ذكر» يكى از نامهاى محمد(ص) است و ما (اهلبيت) «اهل ذكر» هستيم. كلبى! هر چه مىخواهى از ما سؤال كن.
كلبى مىگويد: از ابهت صادق آل محمد(ع) به خدا سوگند! تمام قرآن را فراموش كردم و يك حرف به يادم نيامد تا سؤال كنم.(7)
برخى چهارصد نام و لقب پيامبر(ص) كه در قرآن آمده است، را برشمردهاند.(8)
عظمت نام محمّد(ص)
جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونهاى بود كه هر گاهنام مبارك آن حضرت به ميان مىآمد، عظمت و كمال رسول خدا چنان در وى تأثير مىگذاشت كه رنگ چهرهاش گاهى سبز و گاهى زرد مىشد؛ به طورى كه آن حضرت در آن حال، براى دوستان نيزنا آشنا مىنمود.(9)
امام صادق(ع) گاهى بعد از شنيدن نام پيامبر(ص) مىفرمود: جانم به فدايش. اباهارون مىگويد: روزى به حضور امام صادق شرفياب شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را نديدهام. عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارك گرداند؛ چه نامى براى او انتخابكردهاى؟ گفتم: او را محمد ناميدهام. امام صادق تا نام محمد را شنيد (به احترام آن حضرت) صورت مباركش را به طرف زمين خم كرد و نزديك بود گونههاى مباركش بهزمين بخورد. آن حضرت زيرلب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم، فرزندانم، پدرم و جميع اهل زمين فداى رسول خدا باد! او را دشنام مده! كتك نزن! بدى به او نرسان! بدان كه در روى زمين خانهاى نيست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر اين كه آن خانه در تمام ايام مبارك خواهد بود.
سيماى محمد(ص)(10)
امام جعفر صادق(ع) فرمود: امام حسن از دايىاش، «هند بن ابىهاله»(11) كه در توصيف چهره پيامبر مهارت داشت، درخواست نمود تا سيماى دل آراى خاتم پيامبران را براى وى توصيف نمايد. هند بن ابىهاله در پاسخ گفت: «رسول خدا در ديدهها با عظمت مىنمود، در سينهها مهابتش وجود داشت. قامتش رسا، مويش نه پيچيده و نه افتاده، رنگش سفيد و روشن، پيشاني اش گشاده، ابروانش پرمو و كمانى و از هم گشاده بود....آن حضرت هنگام راهرفتن با وقار حركت مىكرد. وقتى به چيزى توجه مىكرد، به طور عميق به آن مىنگريست. به مردم خيره نمىشد و به هركس مىرسيد سلام مىكرد. همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنيايى خشمگين نمىشد. براى خدا چنان غضب مىنمود كه كسى او را نمىشناخت. اكثر خنديدن آن حضرت تبسم بود، برترين مردم نزد وى كسى بود كه بيشتر مواسات و احسان و يارى مردم نمايد....»(12)
اوصاف پيامبر در تورات و انجيل
خداوند متعال در وصف پيامبر(ص) فرمود:«الذين ءاتينهم الكتبيعرفونه كما يعرفون ابناءهم و ان فريقا منهم ليكتمون الحق و هميعلمون:(13) كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داديم، او را همچون فرزندان خود مىشناسند؛ (ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه كتمان مىكنند.»
امام صادق(ع) فرمود: «يعرفونه كما يعرفون ابناءهم». زيراخداوند متعال در تورات و انجيل و زبور، حضرتمحمد(ص)، مبعث، مهاجرت، و اصحابش را چنين توصيف نمود: «محمد رسولالله و الذينمعه اشداء على الكفار رحماء بينهم...:(14) محمد(ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند، در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند. پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى، در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است. اين، توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است...» امام صادق(ع) فرمود: اين، صفت رسول خدا(ص) و اصحابش در تورات و انجيل است. زمانى كه خداوند پيامبر خاتم(ص) را به رسالت مبعوث نمود، اهل كتاب (يهود و نصارى) او را شناختند اما نسبت به اوكفر ورزيدند؛ همان گونه كه خداوند متعال فرمود: «فلما جاءهمما عرجوا كفروا به:(15) هنگامى كه اين پيامبر نزد آنها آمد كه (از قبل) او را شناخته بودند، به او كافر شدند.»(16)
خداوند متعال در قرآن كريم، در وصف پيامبر(ص) مىفرمايد: «و ماارسلناك الا رحمة للعالمين:(17) ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.» قرآن نيز مىفرمايد: «اشداء على الكفار رحماءبينهم...: در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند.» اين دو چگونه با هم جمع مىشوند؟
توجه به اين آيه براى طرفدارى انديشه تسامح و تساهل ضرورى است. آيا ممكن است كاملترين انسان كه با كاملترين كتاب آسمانى براى هدايت تمام جهانيان مبعوث گرديده است، در مقابل دشمنان دين هيچ عكس العملى جز مهربانى نداشته باشد؟ براى اداره جامعه دينى و بقاى آن بايد در مقابل دشمنان دينايستاد. شدت عمل نسبت به كافران و مبارزه با آنها براى از بينبردن موانع هدايت، عين رحمت است.
حسين بن عبدالله مىگويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: آيا رسولخدا(ص) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هيچ مخلوقى را بهتر ازمحمد(ص) نيافريد.(18)
امام صادق(ع) در حديث ديگرى فرمود: چون رسولخدا(ص) را به معراج بردند، جبرئيل تا مكانى با وى همراه بود و از آن به بعداو را همراهى نمىكرد. پيامبر(ص) فرمود: جبرئيل، در چنين حالىمرا تنها مىگذارى؟ جبرئيل گفت: تو برو. سوگند به خدا در جايى قدم گذاشتهاى كه هيچ بشرى قدم نگذاشته و بيش از تو بشرى به آنجا راه نيافته است.(19)
معمر بن راشد مىگويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود: يك نفريهودى خدمت رسول خدا(ص) رسيد و به دقت او را نگريست. پيامبر اكرم فرمود: اى يهودى، چه حاجتى دارى؟ يهودى گفت: آيا تو برترى يا موسى بن عمران؟ آن پيامبرى كه خدا با او تكلمكرد و تورات و انجيل را بر او نازل نمود، و به وسيله عصايشدريا را براى او شكافت و به وسيله ابر بر او سايه افكند؟ پيامبر(ص) فرمود: خوشايند نيست كه بنده خود ستايى كند وليكن (در جوابت) مىگويم كه حضرت آدم وقتى خواست از خطاى خود توبهكند، گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لى»؛خدايا، به حق محمد و آل محمد از تو مىخواهم كه مرا عفو نمايى. خداوند نيز توبهاش را پذيرفت. حضرت نوح وقتى از غرق شدن دردريا ترسيد، گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لماانجيتنى منالغرق: خدايا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مىكنم مرا از غرق شدن نجات بدهى.» خداوند نيز او را نجات داد. حضرت ابراهيم(ع) در داخل آتش گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد وآل محمد لما انجيتنى منها؛ خدايا! به حق محمد و آل محمد ازتو مىخواهم كه مرا از آتش نجات دهى.» خداوند نيز آتش را براى اوسرد و گوارا نمود. حضرت موسى(ع) وقتى عصايش را به زمين انداخت و در خود احساس ترس نمود گفت: «اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما امنتنى؛ خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مىنمايم كه مراايمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود: لاتخف انك انتالاعلى؛(20) نترس، مسلماً تو برترى.»
اى يهودى، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درك مىكرد و بهمن و نبوت من ايمان نمىآورد؛ ايمان و نبوتش هيچ نفعى به حال او نداشت. اى يهودى! از ذريّه من شخصى ظهور خواهد كرد به نام مهدى(ع) كهزمان خروجش عيسى بن مريم براى يارى او فرود مىآيد و پشتسر اونماز مىخواند.(21)
سياستمدارى پيامبر(ص)
در عرف جهانى امروز «سياست» را به معناى نيرنگ و دروغ براىكسب قدرت و سلطه بر مردم تعريف مىكنند، اما «سياست» در لغت به معناى «اداره كردن امور مملكت و حكومت كردن است». خداوندمتعال، پيامبر خاتم(ص) و جانشينان بر حق او ائمه معصومين را ازبهترين سياستمداران شمرده است. در زيارت جامعه، در وصف ائمهعليهمهالسلام كه پرورش يافتگان مكتب نبوت هستند، آمده است: «وساسهالعباد».
فضيل بن يسار مىگويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه به بعضى ازاصحاب قيس ماصر فرمود: خداوند عزّ و جل پيغمبرش را تربيتكرد و نيكو تربيت فرمود. چون تربيت او را تكميل نمود، فرمود: «انك لعلى خلق عظيم؛ تو بر اخلاق عظيمى استوارى.» سپس امر دينو امت را به او واگذار نمود تا سياست و اداره بندگانش را به عهده بگيرد و سپس فرمود: «ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكمعنه فانتهوا:(22) آنچه را رسول خدا براى شما آورد، بگيريد (و اجرا كنيد) و از آنچه نهى كرد، خوددارى نماييد.»
زهد و وارستگى
حضرت محمد(ص) هرگز نسبتبه دنيا و لذايذ زودگذر آن ميلى نشاننداد و به آن توجهى نكرد. آن حضرت براى هدايت مردم و رساندنآنها به سعادت دنيا و آخرت، وارد عرصه سياستشد. امام صادق(ع) مىفرمايد: روزى رسول خدا در حالى كه محزونبود، از منزل خارج شد.فرشتهاى بر او نازل شد، در حالى كه كليدگنجهاى زمين را به همراه داشت. فرشته گفت: اى محمد، اينكليدهاى گنجهاى زمين است. پروردگارت مىفرمايد: اين كليدها رابگير و در گنجهاى زمين را باز كن و آنچه مىخواهى از آن استفادهنما. بدون اين كه نزد من ذرهاى از آنها كم شود. پيامبر فرمود: دنيا خانه كسى است كه خانه (واقعى) ندارد. كسانى دور آن جمع مىشوند كه عقل ندارند. فرشته گفت: به آن خدايى كه تو را به حق مبعوث نمود؛ وقتى درآسمان چهارم كليدها را تحويل مىگرفتم، همين سخن را از فرشتهديگرى شنيدم.(23)
ابن سنان مىگويد: امام صادق(ع) فرمود: مردى نزد پيامبر(ص) آمد،در حالى كه آن حضرت روى حصيرى نشسته بود كه زبرى آن بر بدن آنحضرت اثر گذاشته بود، و بر بالشى از ليف خرما تكيه نموده بود كه بر گونههاى گلگونهاش نفوذ كرده بود. آن مرد در حالى كهجاهاى اثر كرده را مسح مىنمود، گفت: كسرى و قيصر (پادشاهان ايران و روم) هرگز چنين راضى نمىشوند و بر حرير و ديبامىخوابند و تو (كه سرور مخلوقات خدايى) بر اين حصير!
پيامبر(ص) فرمود: به خدا من از آنها برتر و گرامىتر هستم. منكجا و دنيا كجا؟! مثال زورگذر بودن دنيا، مثال شخصى است كه بردرختى سايه دار عبور مىكند؛ لحظههايى از سايه درخت استفاده مىكند و وقتى سايه تمام شد، از آنجا كوچ مىكند و درخت را رها مىكند.(24)
هيچ زمينهاى از زندگى پيامبر(ص) نيست، مگر اين كه امام صادق(ع)در آن زمينه سخنانى با ارزش دارد. در پايان، به ذكر خطبهاى از آن حضرت در توصيف پيامبر(ص) اكتفا مىكنيم.
خطبه امام صادق در وصف پيامبر
بردبارى، وقار و مهربانى خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و كارهاى زشت مردم مانع نشود كه دوستترين و شريفترين پيغمبرانش، يعنى محمد بن عبدالله(ص) را براى مردم برگزيند.
محمد بن عبدالله در حريم عزت تولد يافت، در خاندان شرافت اقامت گزيد، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بيانكردند و حكيمان در وصفش انديشه نمودند. او پاكدامنى بىنظير، هاشمى نسبى بىمانند و بىمانندى از اهل مكه بود. حيا صفت او بود و سخاوت طبيعتش بر متانتها و اخلاق نبوت سرشتهشده بود. اوصاف خويشتندارىهاى رسالت بر او مهر شده بود تا آنگاه كه مقدرات و قضا و قدر الهى، عمر او را به پايان رسانيد و حكم حتمى پروردگار، او را به سرانجامش منتهى ساخت. هر امتى، امتپس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تاپدر بزرگوارش، عبدالله، هر پدرى او را به پدر ديگر تحويل داد. اصل و نسبش به ناپاكى آميخته نشد و ولادت او با ازدواج نامشروع پليد نگشت. ولادتش در بهترين طايفه، گرامىترين نواده (بنىهاشم)، شريفترين قبيله (فاطمه مخزوميه) و محفوظترين شكم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت دارترين دامن بود. خدا او را برگزيد، پسنديد و انتخاب كرد؛ سپس كليدهاى دانش و سرچشمههاى حكمت را به او داد. او را مبعوث نمود تا رحمتبربندگان و بهار جهانيان باشد.
خداوند كتابى را بر او نازل كرد كه بيان و توضيح هر چيزى درآن است و آن را به لغت عربى، بدون هيچ انحرافى قرار داد، به اميد اين كه مردم پرهيزكار شوند. آن را براى مردم بيان كرد ومعارف آن را روشن ساخت و با آن، دينش را آشكار ساخت و واجباتىرا لازم شمرد و حدودى را براى مردم وضع نمود و بيان كرد. آنها را براى مردم آشكار نمود و ايشان را آگاه ساخت. آن حضرت در آن امور، راهنمايى به سوى نجات و نشانههاى هدايتبه سوى خداست. رسول خدا(ص) رسالتش را تبليغ كرد، مأموريتش را آشكار ساخت، بارهاى سنگين نبوت را كه به عهده گرفته بود، به منزل رسانيد و به خاطر پروردگارش صبر كرد و در راهش جهاد نمود. با برنامهها و انگيزههايى كه براى مردم پىريزى نمود و منارههايى كه نشانههاى آن را بر افراشت، براى امتش خيرخواهى كرد، و آنها را به سوى نجات و رستگارى فرا خواند و به ياد خدا تشويق و به راه هدايت دلالت كرد، تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت نسبت به مردم دلسوز و مهربان بود.
پىنوشتها:
1ـ حجر، آيه9. «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»
2ـ قلم، آيه 4
3ـ فتح، آيه29
4ـ مصباح الشريعه، ترجمه زين العابدين كاظمى، ص126. «خلقنىالله من صفوه نوره...»
5ـ جلاء العيون. ص 11،
6ـ همان، ص31
7ـ بحار الانوار، ج16، ص101
8ـ مناقب، ج 1، ص 150
9ـ سفينة البحار، ج 1، ص433
10ـ بحار الانوار، ج17، ص 30
11ـ هند بن ابىهاله، فرزند حضرت خديجه(س) از شوهر قبلىاش بودكه در خانه پيامبر اسلام رشد و نمو نمود.
12ـ بحار الانوار، ج16، ص 147 و 148
13ـ بقره، آيه146
14ـ فتح، آيه29
15ـ بقره، آيه89
16ـ تفسير نور الثقلين، ج 1، ص 138 و ج 5، ص77
17ـ انبياء، آيه107
18ـ اصول كافى، ترجمه سيد جواد مصطفوى، ج 2، ص 325
19ـ همان، ص 321
20ـ طه، آيه 68
21ـ بحار الانوار، ج16، ص366. به نقل از جامع الاخبار، ص 98
22ـ حشر، آيه7
23ـ بحارالانوار، ج 16، ص 266
24ـ بحارالانوار، ج 16 ص 282 و 283
منبع: ماهنامه كوثر، شماره 40
دوشنبه|ا|24|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]
-
گوناگون
پربازدیدترینها