واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - . امسال هم مثل سالهای پیش، کانالهای تلویزیونی کوشیدند در ایام نوروز، به شعار سال یعنی «اصلاح الگوی مصرف» بپردازند، شعاری که شاید یکی از مهمترین مصادیقش همین کانالها و برنامههای تلویزیونیای باشد که هر روز بیشتر از دیروزند و هر سال یادآور شعار دریغ از پارسال. صرفنظر از گفتوگوهای جسته و گریختهای که بعضی کانالها با کارشناسان سیاسی و اقتصادی در این باره انجام دادند، مشی همه کانالها برای پرداختن به موضوع، یک رویه واحد بود، نوشتن جمله «اصلاح الگوی مصرف» در کنار لوگوی شبکه، هنگام پخش برنامهها. اینکه پرداختن به چنین موضوعی، که قاعدتاً قرار است مبنایی راهبردی برای سیاستهای سال آینده در کشور ما باشد، چه ویژگیهایی باید داشته باشد به کنار، اینکه چرا ما اینقدر «سوپر پراگماتیستیم» که همیشه در چنین شرایطی، قبل از هرگونه فکر و اندیشهای دست به عمل و اقدام میزنیم که علیالحساب کاری کرده باشیم و بعدش خدا بزرگ است هم به کنار. نکته این است که به پیر و پیامبر قسم، همین اقدامات سر دستی را هم میتوان شکیلتر و مناسبتر و زیباتر انجام داد. ساعت بیست روز پنج شنبه، شبکه پنج برنامهای پخش میکرد که یکی از قسمتهایش «لحظههای دیدنی» نام داشت. بگذارید وضعیت پخش برنامه در آن لحظه را برایتان تشریح کنم. لوگوی شبکه در سمت چپ بالای تصویر بود. جمله اصلاح الگوی مصرف در سمت چپ بالای تصویر بود، اما فقط یک جمله نبود، زیرش هم لوگوی عجیب و غریب سیب مانندی وجود داشت که معلوم نبود چه بود و فقط به ناخوانا شدن جمله کمک کرده بود. روی تصویر، که از شبکههای بیگانه قرض گرفته شده بود، تاریخ و زمان ضبط تصاویر، به صورت گل درشت و با فونت چهارصد، درج شده بود، گوشه پایین سمت چپ گرافیست برنامه نبوغ به خرج داده بود و در گوشه پایین، سمت راست هم عبارت «لحظههای دیدنی» را داخل کادری رنگی که حاشیه هم داشت، به نمایش گذاشته بود. قضیه به همین جا ختم نشد. هر از گاهی تبلیغ برنامههای دیگر شبکه هم با کادرهای رنگ و وارنگ، بخش دیگری از صفحه تلویزیون را پر میکرد. تا اینجایش هم خیلی با اعصاب بنده کاری نداشت. نمیدانم چرا از جایی به بعد، آقا یا خانم گرافیست تصمیم گرفت کل این تشکیلات را مجدداً در یک کادر مستطیلی دیگر قرار بدهد و چند «تاش» جور واجور هم کنارش بگذارد، بابا ادیسون. حالا دیگر فقط میتوانستی در لابهلای این لوگوها و رنگها و کادرها و جملهها، سایههای مبهمی را ببینی که رد میشوند و قرار است برای تو، لحظههایی دیدنی فراهم کنند. اینکه توقع داشته باشیم. کارهای سردستی و از «سرواکنی» با یکی دو تشر و گلایه به سرانجام برسند و ریشهکن شوند که سودای محال است، اما گمان میکنم میتوان همین اقدامات را هم پاکیزهتر و زیباتر به انجام رساند. باور کنید بحث زیباییشناسی و گرافیک و این حرفها نیست، حتی یک کودک نابالغ هم در تشخیص درست یا نادرست بودن این اقدامات شبکه پنجی که در بقیه شبکهها هم موارد مشابه بسیار دارد، خطا نخواهد کرد. همین است که وحشتآور است. چون وقتی تهش را در میآوری به این نتیجه میرسی که انگار اصلاً کسی در این باره اساساً «فکر» نکرده است، چه رسد به این که راه بهتر یا بهترین راه را انتخاب کرده باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 357]