واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جاي خالي ايران در فعاليتهاي معدني افغانستان
براساس اطلاعات رسمي منتشر شده، ارزش ذخاير معدني افغانستان به بيش از 3 تريليون دلار ميرسد. با اين وجود شركتهاي ايراني تاكنون نتوانستهاند حتي سهم اندكي از سود حاصل از بهرهبرداري از اين منابع عظيم را به خود اختصاص دهند؛ كاري كه شركتهاي چيني و هندي به خوبي از پس از آن برآمدهاند.
به گزارش ايسنا، وزير تجارت و صنايع افغانستان در سفر اخير خود به ايران از شركتهاي ايراني براي سرمايهگذاري در معادن مس اين كشور دعوت كرد. اين در حالي است كه شركت متالورژيكال چين در سال 2008 ميلادي با انعقاد قراردادي با دولت افغانستان حق توسعه معدن عظيم مس عينك را در جنوب كابل بهدست آورد. به اين ترتيب ميتوان نتيجه گرفت كه شركتهاي چيني خيلي زودتر از شركتهاي ايراني به اهميت سرمايهگذاري در بخش معادن و صنايع معدني افغانستان پي برده و در اين بخش فعال شدهاند.
اما اين پايان كار شركتهاي چيني در افغانستان نبوده و اخيرا كابينه دولت افغانستان به امضاي قرارداد توسعه يك بلوك نفتي در اين كشور توسط شركت چيني دولتي CNPC چراغ سبز نشان داد. پيشبيني ميشود بلوك نفتي «آمودريا» داراي دستكم 87 ميليون بشكه نفت باشد. برآورد ميشود با اجراي اين پروژه، دولت افغانستان در 10 سال آينده دست كم 5 ميليارد دلار درآمد كسب كند.
از سوي ديگر دولت افغانستان از چندي پيش براي سرمايهگذاري شركتهاي خارجي در معادن سنگ آهن اين كشور فراخوان داد كه باز هم در اوج غفلت شركتهاي ايراني، اين شركتهاي چيني و هندي بودند كه پيشقدم شده و با دولت افغانستان وارد مذاكره شدند.
تنوع ذخاير معدني افغانستان كه عمدتا دستنخورده باقي مانده، بسيار بالا است و اين كشور ذخائر بزرگي از سنگآهن، مس، طلا، ليتيوم، فلزات گران بها و حتي نفت و گاز و فلزات را در خود جاي داده است. با اين وجود به دليل ضعف زيرساختها و نبود امنيت توسعه معادن و صنايع معدني در افغانستان تاكنون با كندي زيادي مواجه بوده است. اگرچه وزارت معادن افغانستان علاوه بر نيروهاي امنيتي محلي واحد ويژهاي را براي محافظت از معادن اين كشور تشكيل داده است كه تعداد نيروهاي آن به 7000 نفر ميرسد.
اما ضعف شركتهاي ايراني در زمينه سرمايهگذاري و حضور فعال در معادن افغانستان در حالي رخ داده كه كشورمان با افغانستان از جنبههاي مختلف اشتراكات فراواني داشته و انتظار ميرفت كه دولت و شركتهاي ايراني براي سرمايهگذاري در معادن همسايه شرقي كشورمان با برنامهتر عمل كنند.
با اين وجود فرصتسوزي تاريخي شركتهاي ايراني اين فرصت را براي شركتهاي ديگر به ويژه چينيها و هنديها فراهم كرده است تا با فراغ بال و بدون رقيب در معادن افغانستان جولان دهند.
فداحسين مالكي سفير ايران در افغانستان، با اشاره به برنده شدن شركتهاي چيني در مناقصات معدن در افغانستان ميگويد: «متاسفانه بنا به اظهارات معاون رياست جمهوري افغانستان، شركتهاي ضعيفي از ايران در اين مناقصات شركت داشتهاند.»
احمدعلي هراتينيك رئيس اسبق سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني ايران (ايميدرو)، زماني درباره دليل حضور نيافتن شركتهاي ايراني در معادن افغانستان گفته بود كه بارها براي حضور در فعاليتهاي معدنكاري افغانستان با مقامات اين كشور مذاكره كرده و حتي آنها هم ابراز تمايل كردهاند، اما بعد از پايان مذاكرات هيچ نتيجهاي به دست نيامده است.
از سوي ديگر محمدرضا سجاديان رئيس كميته معدن مجلس، درباره دليل كمرنگ بودن حجم همكاريهاي بين ايران و افغانستان در صنعت معدنكاري توضيح مي دهد: «موضوع توسعه معادن افغانستان و مشاركت ايران در اين امرسالها پيش از سوي مسئولان معدني ايران به افغانها پيشنهاد داده شد، اما به دليل حضور آمريكاييها در منطقه، روند اجرايي شدن اين پيشنهادها با كندي روبهرو شد.»
اين در شرايطي است كه مدير اكتشاف سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني، درباره وضع زمينشناسي و جغرافيايي افغانستان ميگويد: «افغانستان حدود 800 كيلومتر مرز مشترك با ايران دارد كه اين مرز چهار استان خراسان رضوي، شمالي و جنوبي و سيستان و بلوچستان را در بر ميگيرد.»
به گفته بهروز برنا، موقعيت زمينشناسي افغانستان شباهت زيادي به كشورمان دارد، چرا كه اين سرزمين در ادامه كمربند آلپ ـ هيماليا قرار گرفته است. بنابراين انجام مطالعات زمينشناسي و اكتشافي در افغانستان ميتواند كمك شاياني به تكميل مطالعات اكتشافي استانهاي شرقي كشور و زون هاي اكتشافي اين استانها كند.
اما اظهارات مقامات ايراني درباره سطح همكاري معدني با افغانستان در شرايطي مطرح ميشود كه عليرغم حضور اشغالگران در افغانستان، شركتهاي چيني و هندي به خوبي در سالهاي اخير جاي پاي خود را در صنعت معدنكاري افغاستان باز كرده اند. در واقع شايد بتوان اين طور نتيجه گرفت كه حمله نيروهاي غربي به افغانستان و حذف رژيم طالبان در نهايت به نفع چين شد كه اصلا در اين حمله حضور نداشت. امروز اما شركتهاي چيني با خيال راحت و امنيت نسبي ناشي از حضور نيروهاي غربي در معادن افغانستان سرمايهگذاري كرده و از اين بابت سود هنگفتي را به دست آوردهاند.
بنابراين نميتوان صرفا حضور نيروهاي آمريكايي را در افغانستان به عنوان عاملي براي حضور نيافتن شركتهاي ايراني در معادن افغانستان دانست، بلكه ضعف از ارتباطات و تلاش شركتهاي ايراني هم بوده كه نتوانستهاند با وجود توانمندي سهمي در سرمايهگذاري در معادن افغانستان داشته باشند.
براساس بررسيهاي زمينشناختي ايالات متحده آمريكا، افغانستان از كشورهايي محسوب ميشود كه صاحب بزرگترين معادن دست نخورده مس در جهان است.
هرات از نظر داشتن معادن مختلف مانند طلا، آهن، مس و غيره از جمله ولايات غني افغانستان به شمار ميرود. افغانستان همچنين از ذخائر اورانيوم غني برخوردار بوده كه بر اساس اطلاعات به دست آمده، اورانيوم اين كشور از مرغوبترين نوع اورانيوم در جهان به شمار ميرود. به طور كلي ذخائر معدني افغانستان را ميتوان در چهار گروه مواد معدني فلزي، ذخائر نفت و گاز، غيرفلزي و سنگهاي قيمتي تقسيمبندي كرد.مهمترين ذخاير معدني افغانستان، آهن، سرب و روي، مس، كروم، طلا، نقره، جيوه، پلاتين، اورانيوم، آلومينيوم و غيره هستند.اين كشور در زمينه سنگهاي قيمتي هم از شهرت خاصي در منطقه و جهان برخوردار است. كانيها و سنگهاي قيمتي اين كشور از بهترين و مشهورترين نمونههاي جهان است.امروزه افغانستان با داشتن جواهرات زيبايي همچون زمرد، ياقوت كبود و سنگهاي قيمتي همچون لاجورد و سنگهاي بسيار زيباي ديگر به عنوان قطب توليد جواهرات، كانيها و سنگهاي قيمتي در دنيا مطرح شده است.
سه|ا|شنبه|ا|18|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]