تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 9 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):در هر جمعه، اندكى از سبيل و ناخن‏هاى خود را بگير، و اگر هم چيزى وجود نداشته باشد، آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1824973464




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حجت الاسلام منتجب‌نيا: بي‌تفاوتي مردم به انقلاب و كشور تهديد بزرگي است


واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: حجت الاسلام منتجب‌نيا: بي‌تفاوتي مردم به انقلاب و كشور تهديد بزرگي است
بي‌تفاوتي مردم به نظام تهديدي هزينه‌ساز است و به همين دليل بايد مراقب بود تا جامعه حساسيت خود به شرايط و اتفاقات را از دست ندهد.


ايلنا: سي‌وسومين سالروز پيروزي انقلاب اسلامي در شرايطي برگزار مي‌شود كه پرسش‌‌هاي زيادي در اذهان عمومي به وجود آمده است كه آيا اهداف انقلاب در تصميم‌گيري‌ها و رفتارهاي فعلي‌مان واقعا گنجانده مي‌شود؟ آيا توانسته‌ايم انقلاب را بر اساس انتظارات بنيانگذار انقلاب به پيش ببريم؟ آيا منظور از استقلال‌‌، همان استقلالي است كه يكي از محورهاي شعار اصلي نهضت بود؟ آيا به آزادي‌هايي كه مورد دغدغه و مطالبه انقلابيون بود رسيده‌ايم؟ آيا جمهوريت‌مان به معناي واقعي جمعهوريت است و اسلاميت‌مان هماني است كه امام خميني هميشه به آن تاكيد داشتند؟

حجت‌الاسلام منتجب‌نيا در گفت‌و‌گويي با «ايلنا» با گفتن اين‌كه «انقلاب در ۳۳ سالگي با برخي از آرمان‌هاي اصلي‌اش فاصله دارد» به استقبال پرسش‌هاي مطرح شده مي‌رود:

تحليل‌تان از روندي كه به انقلاب و در نتيجه استقرار نظام جمهوري اسلامي در ايران ختم شد، چيست؟
بايد اين‌طور گفت كه در پيدايش انقلاب اسلامي زمينه‌ها و علل و عوامل مختلفي دخيل و موثر بودند كه در ‌‌نهايت نهضت امام خميني را به انقلابي شكوهمند تبديل كردند كه در نتيجه اين انقلاب، شيوه اداره ايران بعد از سلطنت ۲۵۰ ساله پادشاهان به نظام اسلامي تغيير يافت.

چه عاملي را مي‌توان مهم‌ترين و كارساز‌ترين دليل اين رويداد كه اتفاقا يكي از اتفاق‌هاي مهم قرن است، دانست؟
نخستين عامل، حساس شدن مردم به آنچه پيرامون خودشان مي‌گذشت بود. قبل از آن مردم نسبت به آنچه اتفاق مي‌افتاد بي‌تفاوت بودند؛ به طوريكه بعد از ۲۸ مرداد و حاكميت مجدد شاه به سراغ كارخودشان رفته و هيچ گونه احساس مسئوليت و تعهدي نسبت به مسايل جاري كشور از خود نشان نمي‌دادند و حاكمان در امنيت كامل حكومت مي‌كردند و مردم هم سرگرم روز‌ها و زندگي خود بودند.

اين شرايط را مي‌توان نشانه‌اي از رضايتمندي عمومي در جامعه دانست؟
نه، سكوت در حالي بود كه اكثريت قريب به اتفاق مردم از شرايط موجود ناراضي و حتي مي‌توان گفت كه نگران بودند. با اين حال طوري هم نبود كه براي خروج از بحران و تمام شدن مشكلات به فكر راه‌حل باشند و بخواهند تصميمي بگيرند و كاري كنند.

نخستين جرقه‌هاي انقلاب چه زماني و با چه بهانه‌اي زده شد؟
اوايل دهه 40 بود كه مردم آنطور كه لازم است به اين نتيجه رسيدند كه شرايط، شرايطي دشوار برايشان رقم زده است و در عمل فهميدند كه مورد ظلم حاكمان قرار گرفته‌اند و كساني بر آن‌ها حكومت مي‌كنند كه به هيچ وجه شايستگي حكومت ندارند.

شناخت از مفاهيم ديني چقدر در تحرك انقلابيون نقش داشت؟
تا پيش از اوج گيري اعتراض‌هاي مردمي، باور مردم از بايد‌ها و نبايدهاي ديني به خرافه‌ها محدود مي‌شد و دين را نوعي به اذهان عمومي تزريق كرده بودند كه انگار وسليه‌اي بود براي تشريفات و تجملات، به طوريكه عملا دين هيچ نقشي در تصميم‌گيري‌هاي روزمره‌شان نداشت. اما وقتي مردم با آگاه‌سازي‌ها و روشن‌گري‌ها به اين علم رسيدند كه دين خلاف آنچه «ماركس» مي‌گفت افيون ملت‌ها و ابزاري براي حكومت نيست، تازه به اين مهم اشراف پيدا كردند كه دين مي‌تواند آن‌ها را به رستگاري برساند و البته قيام ۱۵ خرداد هم نشان داد كه اگر دين آنطور كه بايد مورد توجه قرار بگيرد، حكومت آنچنان كه فكر مي‌كردند، مقتدر نيست. به همين دليل بود كه ۱۵ خرداد به آن‌ها فهماند كه مي‌توانند به پيروزي در راستاي ظلم ستيزي ايمان داشته باشند و به همين خاطر توانستند با مشت‌هاي گره كرده به رويارويي با حاكم ظالم بپردازند و با شعارهايي كه در حمايت از امام و البته نهضت امام دادند، حركت انقلابي خود را شروع كردند. آن هم در شرايطي كه با دستان خالي به جدال با سيستمي رفتند كه مسلح به همه سلاح‌ها بود.

واكنش رژيم به شرايطي كه پس از ۱۵ خرداد به وجود آمد، چه بود؟
«خشونت و سركوب» رژيم كه به يك‌باره با مردمي متحول شده مواجه شده بود،از‌‌ همان نخستين قدم‌هاي قيام نشان داد كه تو خالي است و به همين دليل به بد‌ترين شرايط ممكن به مقابله با معترضين رفتارهاي خود پرداخت. اما از آنجا كه هميشه حق بر باطل برتري دارد، آتشي كه از زير خاكستر بلند شده بود رژيم شاهي و خادمانش را به كام خود كشيد. آن هم در شرايطي كه تانك‌ها و گلوله‌ها در خدمت حفظ نظام بودند.

در روزهاي اول پيش‌بيني به نتيجه رسيدن انقلاب مي‌رفت يا نااميدي‌ها از اميدواري‌ها پررنگ‌تر بود؟
من يادم هست كه بعضي از اين نيروهاي سياسي چپ مثل حزب توده تحليل‌هاي عجيب و غريبي داشتند. مثلا يك ذهنيتي وجود داشت كه راي به اين مي‌داد كه ۱۵ خرداد يك حركت كور بود و هدفي نداشت و به نتيجه هم نرسيد و به اصطلاح زود سركوب شد. اين در حالي بود كه امام مي‌گفت كه ۱۵ خرداد سرآغاز نهضت و يوم‌الله است و براي هميشه بايد زنده نگه داشته شود و روزي است كه در آن بناي نهضت اسلامي گذاشته شد. پس بايد اين‌طور گفت كه مردم بعد از ۱۵ خرداد اين تجربه را به دست آوردند علاوه بر اينكه بايد حركت كنند، مي‌توانند حركت را انجام بدهند پس اول فهميدند كه نبايد ساكت باشند و دوم اينكه اسلام هم از مردم شور و هيجان و ظلم ستيزي مي‌خواهد ،سوم اينكه اين توانايي را در خودشان احساس كردند كه مي‌توانند به خواسته‌هاي شرعي و منطقي خود برسند. البته همه اين‌ها از اينجا نشات گرفت كه مردم ديدند امام شخصيتي است كه از جايگاه و عظمت مرجعيت ديني برخوردار است و به همين دليل خواص جامعه و بسياري از عوام هم ايشان را به عنوان جانشين امام زمان و نايب آن و مرجع تقليد قبول دارند و سخنانش را سخنان دين و خدا تلقي مي‌كردند.

البته رژيم بعد از ۱۵ خرداد چنان وانمود مي‌كرد كه اين حركت تداوم نخواهد داشت.
البه رژيم چنين وانمود مي‌كرد كه قضيه تمام شده است و با توجه به اينكه امام را به زندان انداختند و بعد از مدتي هم تبعيد كرده بودند و تعدادي از علما و ياران امام را هم بازداشت يا به تبعيد برده بودند، فكر مي‌كردند حركت هم سركوب شده و قضايا تمام شده است.

اين ذهنيت، واقعيت سران نظام شاهنشاهي بود يا حربه‌اي تبليغاتي؟
رژيم با وجود تبليغات خود درباره اتمام حركت اعتراضي مردم، در باطن مي‌دانست بالاخره آن‌هايي كه به نوعي در راس امور هستند اطلاعات‌شان بيشتر از عوام است. پس بايد اين‌طور گفت كه از فرداي ۱۵ خرداد سلطنت‌طلب‌ها و آن‌هايي كه با عناوين مختلف روي كار بودند، به اين مسئله اشراف داشتند كه اراده‌اي قوي در بين مردم وجود دارد.

مابين ۱۵ خرداد و بهمن ۵۷ چه شرايطي به ماندگاري حس انقلابي در مردم كمك كرد؟
ببينيد! امام به عنوان معمار انقلاب با تيزهوشي كاري كردند كه انقلابيون منطق‌مداري را اولويت خود قرار دادند. به عنوان مثال مردم نه بعد از ۱۷ شهريور و به واسطه كشتار‌ها نااميد شدند و نه با شور بي‌مورد انقلابي و احساساتي شدن دنبال اين رفتند كه يك شبه انقلاب را به پيروزي برسانند. امام در آن ۱۵ سال با ايراد سخنراني‌ها و البته بيانيه‌هايي كه در قالب اعلاميه به دست مردم مي‌رسيد، به تدريج اين حس را به وجود آوردند كه مي‌توان به پيروزي و سرنگوني شاه دست يافت. اينكه مردم به تدريج و در يك بازه زماني ۱۵ ساله به اين خوبي هدايت شوند كاري بود كه فقط امام خميني مي‌توانستند آن را به نحو احسن به سرانجام برسانند.

و نشستن پرواز انقلاب در باند فرودگاه مهرآباد، آن روز‌ها چه شرايطي بود و مردم چه احساسي داشتند؟
دقيقا به خاطر دارم كه از شب گذشته ‌آن همه در انتظار به تماشا نشستن بهترين اتفاق زندگي خود بودند و نه تنها راه‌هاي منتهي به فرودگاه، بلكه تمام خيابان‌هاي شهر گل‌باران شده بود. مردم، مردمي كه ۱۵ سال سختي كشيده بودند و البته مردمي كه از حكومت ظالمين خسته شده بودند در انتظار منجي خود بودند و طبيعي بود كه تا به آن حد خوشحال شوند و آن استقبال تاريخي را از امام‌شان به عمل آورند.

به بحث شرايط پس از پيروزي انقلاب بپردازيم. شاخص‌ترين اهداف و آرمان‌هاي انقلاب چه هدف‌هايي بودند؟
اهداف و شاخص‌هاي انقلاب در شعارهاي مردم خلاصه مي‌شد. شعارهايي كه البته برگرفته از رهنمودهاي امام و دستورات ديني بود كه در نقاط مختلف كشور اين شعار‌ها را مردم سر مي‌دانند.

كه اصلي‌ترين شعار‌ها استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي بود.
استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي محور اراده و خواسته‌هاي مردم در نهضت امام خميني بود.

چرايي مطرح شدن اين سه محور مهم را توضيح مي‌دهيد؟
شعار استقلال در اين راستا بود كه مردم مخالف ارباب‌گرايي بودند و دنبال اين بودند تا كشور بدون باج دادن به كشورهاي ديگر در شرايطي كارهاي خود را پيگيري كند كه هم استقلال سياسي داشته باشد و هم استقلال فرهنگي و..؛ دومين مسئله هم آزادي بود به اين معنا كه مردم ديگر فضاي خفقان و امنيتي و پليسي را نمي‌خواستند و از آنجا كه آزادي خواهي يكي از مطالبات فطري آدم است خواستار اين بودند تا خود، براي خودشان تصميم بگيرند و در تشكيل حكومت و حتي تدوين قوانين مشاركت داشته باشند. سومين شعار هم در اين راستا مطرح مي‌شد كه هم جمهوريت نظام بايد جدي گرفته شود و هم اسلاميت تا بتوان با تلفيق اين دو نكته مهم نظامي به وجود آورد تا كشور بر اساس بايد‌ها و نبايدهاي عقلي و شرعي اداره شود.

آيا «استقلال» آن‌طور كه مطالبه مي‌شد، حاصل شد؟
همانطور كه عرض كردم استقلال ابعاد مستقلي دارد؛ در استقلال سياسي كشور ما تنها يا جز معدود كشورهايي است كه وابستگي سياسي به كشور‌ها و قدرت‌هاي جهان ندارد. نظام، جمهوري اسلامي است و مردم اصل نظام را تثبيت كردند و بعد هم اركان و ساختارهاي نظام را با راي خود به وجود آورده‌اند. همچنين با توجه به شرايط موجود بايد گفت در زمينه فرهنگي هم ما وابسته به فرهنگ بيگانه نيستيم و تا حد زيادي توانسته‌ايم مسايل فرهنگي را بر اساس چارچوب اسلام مديريت كنيم. اما در زمينه اقتصادي نتوانسته‌ايم آن‌طور كه بايد خوب عمل كنيم و حرف‌هاي زيادي در اين خصوص است كه مي‌توان مطرح كرد.

بفرماييد.
ببينيد! وقتي قدرت‌هاي جهاني تصميم به تحريم ايران مي‌گيرند، ما بايد طوري عمل مي‌كرديم كه واقعا با توانايي‌هاي خود شرايط را مديريت كنيم. اما در حال حاضر اگر ارتباط اقتصادي‌مان با غرب به صفر نزديك شده است، خود را وابسته شديد كشورهايي چون روسيه و چين مي‌بينيم. اين در حالي است كه اگر واقعا استقلال اقتصادي داشته باشيم در مواقع تحريم لازم نيست كه متوسل به كشورهايي باشيم كه از نظر ساختاري در حد ما نيستند و تنها فاكتوري كه دليل برتري‌شان نسبت به ما است، اين است كه عقل اقتصادي‌شان بهتر كار كرده و شرايط خوبي را براي خود فراهم كرده‌‌اند. ما در حالي از قدرت‌هايي چون آمريكا بريده‌ايم كه به بازاري براي تجارت چين بدل گشته‌ايم و به همين دليل مشخص نمي‌توانيم ادعا كنيم كه استقلال اقتصادي داريم. بنابراين ما الان دچار اشتباه شديم و از چاله در آمده‌ايم به چاه افتاده‌ايم.

در رابطه با بحث آزادي دست‌آورد‌هاي‌مان مطلوب است؟
در رابطه با آزادي، برداشت من اين است كه آزادي‌ كه مردم به دنبالش بودند و البته در قانون اساسي هم به صراحت آمده آنگونه كه اننتظار مي‌رفت،رعايت نمي‌شود. به عنوان مثال قانون اساسي مي‌گويد تمام احزاب و گروه‌ها مي‌توانند براي بيان اهداف خودشان راهپيمايي بر پا كنند و جلسه و سمينار تشكيل بدهند، آيا چنين اجازه‌اي داده مي‌شود يا به جز يك سري گروه‌ها كه افرادي همسو باشند، به منتقدين چنين فرصتي داده نمي‌شود. آيا احزاب ما آزاد هستند. ما چند روزنامه در كشور داريم كه روزنامه مستقل باشند يا خبرگزاري مستقل كه تحت فشار نباشند؟ همه اين‌ها نشان مي‌دهد كه آزادي يكي از اهدافي است كه در تحقق آن چندان موفق نبوديم. واقعيت موجود اين است كه جامعه ديگر به مانند گذشته نسبت به وضعيت كنوني احساس مسئوليت نمي‌كنند چون به جاي اينكه پرسش‌هايشان را پاسخ دهيم و انتقاد‌هايشان را بشنويم و توضيح قانع كننده‌اي به آن‌ها بدهيم، با بي‌توجهي باعث مي‌شوم و شديم كه نسبت به پيرامون خود بي‌تفاوت باشند.

«حاشيه‌نشيني نزديكان و ياران امام» علت اين پديده چيست و چه هزينه‌هايي را به انقلاب و نظام تحميل كنند؟
علت حاشيه‌نشيني و انزواي آن‌ها مشخص است. به هر حال آن‌هايي كه حلقه اول و دوم اطراف امام بودند، به اين شرايط دچار شده‌اند و تحمل نمي‌شوند. متاسفانه گاهي دانسته يا نادانسته به بيراهه مي‌رويم و گاهي دچار اشتباه مي‌شويم و گاهي دم از امام مي‌زنيم ولي در عمل با امام فاصله داريم. خب! وقتي كه چنين حرف‌هايي زده مي‌شود طبيعتاً برخي از مسئولان نمي‌توانند اين انتقاد‌ها را تحمل كنند و نتيجه‌اش اين مي‌شود كه كنارشان مي‌گذارند. البته اين مسئله تازگي هم ندارد و متاسفانه ما شاهد بوديم بعد از رحلت امام به تدريج تمام كساني كه به نحوي با امام ارتباط داشتند يا بركنار شدند يا شرايطي فراهم شد كه به ناچار خودشان استعفا بدهند و كناره‌گيري كنند، حتي كار به جايي رسيده است كه بيت امام هم مورد تعرض قرار مي‌گيرد و يادگار‌هاي امام هم با رفتارهاي آنچناني مواجه مي‌شوند كه رهبري هم مجبور به دادن تذكر مي‌شوند.

اگر حرفي براي جمع‌بندي داريد، بفرماييد.
امسال سي‌وسومين سالگردي است كه براي بزرگداشت انقلاب برگزار مي‌كنيم. ما بايد توجه داشته باشيم كه سه دهه بيشتر از انقلاب نگذشته است، حيف است كه آرمان‌ها و اهداف بلندي كه امام و امت داشتند را به دست فراموشي بسپاريم. اين نظامي است كه محصول انقلاب است و اين نظامي است كه امام با اميدي اين را پايه‌گذاري كرد و فرمودند «اميداورم كه در نقاط مختلف كشور ملت‌ها به پا خيزند و جمهوري‌هاي اسلامي را تشكيل بدهند». امام، انقلاب ايران را سرآغاز مي‌دانستند براي جمهوري‌هاي اسلامي‌هاي ديگر. براي پايان گفت‌و‌گو تاكيد دارم كه بي‌تفاوتي مردم به نظام تهديدي هزينه‌ساز است و به همين دليل بايد مراقب بود تا جامعه حساسيت خود به شرايط و اتفاقات را از دست ندهد.

پايان پيام

سه|ا|شنبه|ا|18|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن