واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - گفت وگو با علی شمس اردکانی رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران آذرجزایری: می گوید بحران اقتصادی ما جدی است.در این شرایط ادغام وزارتخانه نفت ونیرو با یکدیگر منطقی به نظر نمی رسد.چرا که روزی باید 150 میلیون دلار در اقتصاد ملی سرمایه گذاری شود که تنها 100 میلیون آن تنها باید در بخش انرژی کشور هزینه شودتا بتوانیم به برنامه های موجود در برنامه پنجم توسعه تحقق بخشیم. شاید بتوان گفت وگوی علی شمس اردکانی رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران با خبرآنلاین را در این جمله خلاصه کرد"اقتصاد ملی در حال فلج شدن است و باید به دادش رسید اما نه با سیاست های فعلی"مشروح گفت وگو با وی را در ادامه می خوانید: به نظرشما در شرایط فعلی ادغام وزارتخانه های نفت ونیرو تا چه اندازه منطقی به نظر می رسد؟آیا این ادغام در شرایط فعلی به صلاح کشور است؟ ادغام وزارتخانه ها در حالی موفق خواهد بود که به کاهش تصدی گری دولت بی انجامد. خیلی فرق نمی کند که چه وزارتخانه ای در دیگری ادغام می شود اصلا ممکن است یک وزارتخانه اقتصاد ملی تشکیل دهیم و همه وزارتخانه ها در آن جای بگیرد اما این امر تنها منوط به کوچک شدن دولت است نه شرایط فعلی مثل آلمان که در حال حاضر بزرگترین صنایع دنیا را دارد اما وزارت صنایع ندارد.باید بدانیم این بروکراسی درست کردن به کارما کمک نمی کند اگر کمک می کرد 93 وزارتخانه در شوروی سابق باید کاری می کرد که موحب انحلال آن نمی شد. اما باید به این نکته هم توجه داشت که نمی توان از بروکرات ها خواهش کرد که بروکراسی را کم کنند نتیجه این مساله این است که مثل شرایط فعلی دولت هر چقدر تلاش می کند موفق نمی شود راهی از پیش ببرد. به بروکرات ها می گوید برید شهرستان نمی روند می گوید برید خصوصی سازی کنید شرکت نیمه دولتی تشکیل میدهند تعداد کارمند کم کنید برعکس عمل می کنند. دراین بین بعضی ها معقتدند اگر بعضی از وزارتخانه ها از ابتدا اصلا نبودند وضع مملکت بهتر از این ها بود.بنابراین شاید در این راستا ادغام وزارت نفت و نیرو با یکدیگر برای کوچک سازی دولت تاثیرگذارباشداما شاید بهتر بود این ادغام در شرایط تحریم صورت نمی گرفت.شاید در شرایط تحریم این طرح مشکلاتی را ایجاد کند.بنابراین اگر این طرح در زمانیکه وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور در شرایط طبیعی تری به سر می برد اجرایی شود قطعا نتیجه بهتری در پیش خواهد داشت. باید واقعیت را بپذیریم که باید منافع ملی را اندازه گیری کنیم و بدانیم در چه جبهه ای و برای چه چیزی می جنگیم.اینکه چقدر دیگر باید این تحریم را به جان بخریم و در مقابلش چه چیزی به دست می آوریم مساله ای است که باید به صورت جدی به آن پرداخته شود. تحریمی که به بیکاری جوانان و کاهش توان ملی و عزت ملی بینجامد باید علتش را رفع کرد هر علتی که داشته باشد.در حال حاضر تنها چیزی که مشکل آفرین است و باید نگران آن باشیم بخش سرمایه گذاری بخصوص در بخش های مهمی چون بخش صنعت و نفت است و باید برای رفع موانع هر چه که باشد تلاش کرد. فکر می کنید ما با شرایط فعلی می توانیم سرمایه مورد نیاز برای پیشبرد اهداف اقتصادی را تامین کنیم؟ در حال حاضر اگر بخواهیم برنامه توسعه پنجم را محقق کنیم باید روزی 150 میلیون دلاردر اقتصاد ملی سرمایه گذاری کنیم تا از این طریق بتوانیم روزی 200 میلیون دلار در اقتصاد ملی ارزش افزوده ایجاد کنیم .اگر این امر محقق نشود عملا اقتصاد کشور فلج خواهد شد.اما متاسفانه در حال حاضر وزارتخانه ها نه خودشون این سرمایه گذاری را انجام می دهند نه با رفتارهای خود می گذارند مردم سرمایه گذاری کنند.الان اگر شخصی هم تصمیم بگیرد سرمایه خود را در دو بخش صنعت و نفت ایران سرمایه گذاری کند عملا رفتار دولتمردان به نحوی است که این سرمایه گذاران سوق داده می شوند به سمت کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس متاسفانه مجموعه سیاست های اقتصادی و سیاسی کشور به نحوی است که سرمایه گذار به سمت دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس سوق پیدا می کند. باید جدی تر به این آمار سرمایه گذاری توجه کنیم. ما روزی 150 میلیون دلار سرمایه نیاز داریم که تنها 100 میلیون دلار آن باید در بخش نفت و نیرو سرمایه گذاری شود و 50 میلیون دلار آن در بخش صنعت بنابراین باید هر چه زودتر برای کمبود منابع مالی در پروژه ها فکری کرد و هر مانعی که منجر به بیکاری و فلج شدن اقتصاد کشور می شود را برطرف کنیم.در این شرایط باید دید ادغام وزارتخانه نفت و نیرو تاچه اندازه ضروری است و در شراط فعلی کشور آیا به صلاح منافع ملی ما است یا خیر. به نظر می رسد قوانین فعلی ما براساس شرایط نرمال اقتصادی تبیین شده است.به نظرشما در شرایط فعلی برای نجات اقتصاد کشور باید چه راهکاری ارائه داد؟ برهان خلف به ما می گوید که وقتی یک بخشی از اقتصاد در حال تحریم است ما باید خیلی بیشتر اززمان های عادی به فکر چاره سازی باشیم. وقتی یک عضو بدن مثل قلب خراب است که نباید بروید و بدوید قطعا دویدن منجر به وخامت اوضاع جسمی خواهد شد.وقتی دشمن صنعت پتروشیمی ما را تحریم کرده چگونه ما اجازه می دهیم که کسی بیاید دستورالعمل صادرکند بدهد به تعزیرات بگوید پتروشیمی باید هزینه اولیه خود را که هزینه داده هایشان است را ببرد بالا اما ستانده قیمتش نرود بالا .این شخصی که این دستورالعمل را می دهد قطعا به نفع منافع ملی عمل نکرده است و به تحریم کنندگان کمک می کند .در این شرایط دولت باید به دنبال عامل این پیشنهاد و تصویب این دستورالعمل بگردد و دلیل این چنین تصمیمی را جویا شود.نه اینکه صبرکند که داد پتروشیمی ها از درد ورشکستگی برود بالا اونوقت کسی متوجه شود.البته در اینکار زبان گویای بخش خصوصی که اتاق هست هم باید طوری بود که پیش ازا ینکه چنین تصمیمی گرفته شود جلوی آن را بگیرد.متاسفانه الان اتاق ها به دلیل نداشتن قدرت قانونی انمی توانند ینکاررا انجام بدهند.اگرچه اتاق ایران و بخصوص اتاق تهران و برخی از شهرستان ها در این مورد خیلی اقدام کردند اما متاسفانه به خاطر نداشتن قدرت قانونی به در بسته خوردند. این خیلی بد است که دلسوزی ما بعد از خراب شدن یک چیز باشد. از بین بردن نقدینگی بنگاه ها بزرگترین گناهی است که در مورد یک بنگاه می شود مرتکب شد.مثل این است که شما از یک موجود زنده ای خونش را بکشید.کسانی که سیاست ها و دستوالعمل ها و اجراییاتشان موجب کاهش نقدینگی در بنگاه های هایتک می شود اینها عوامل تحریم هستندو این کاری است که تحریم به دنبال آن است.دولت باید یک دستورالعمل صادرکند که هر چیزی که کمک می کند به سیاست های تحریم از سوی هر مقامی باشد جرم محسوب شود. درواقع یکی از اصلی ترین وظایف اتاق بازرگانی و دولت این است که از بخش هایی که تحریم برروی آنها تاثیرگذاراست حمایت بیشتری کنند اما متاسفانه شاهد هستیم در برخی از مواقع با تصویب دستورالعمل هایی بیشتر بخش های تحریم شده را به سمت ویرانی سوق می دهیم. باید توجه داشت صنایعی چون پتروشیمی بسیار بزرگ هستند با پتانسیل بالا ؛ شوخی نیست که شما یک کاری بکنید که مثلا کسی در پتروشیمی ایران سرمایه گذاری نکند این دقیقا برنامه تحریم است. اگر شما موجب شوید پتروشیمی ما نسبت به عربستان وقطر عقب بیفتد این صنعت دیگه عقب افتاده است اگر در بخش تکنولوژی و فناوری یک بار عقب بیفتی عقب افتادی یک نسل طول خواهد کشید تا این عقب ماندگی جبران شود.اما متاسفانه توجه جدی به این مسایل نمی شود.این یک هشداراست باید به داد بخش هایی برسیم که با کمبود منابع مالی مواجه شدند. بسیاری معتقدند در این شرایط اتاق بازرگانی ایران آنطور که باید و شاید از وضعیت خصوصی ها دفاع نمی کند.باتوجه به نزدیک شدن به انتخابات هیات رئیسه فکر می کنید چه کسانی باید نقش بیشتری در هیات رئیسه ایفاکنند تا شاید بتوان از حقوق خصوصی ها دفاع کرد و به نوعی رونق را به اقتصاد کشور بازگرداند؟ البته در حال حاضر نقش اتاق بازرگانی در تصمیم گیری های حوزه صنعت و انرژی بیشتر شده اما هنوز آنطور که باید و شاید به نقطه ایده آل نرسیده ایم.به نوعی باید از نگاه سنتی در افراد حاضر در برخی از اتاق ها فاصله بگیریم و سعی کنیم افرادی را در اتاق های شهرستان ها و تهران وارد کنیم که نگاه تکنو بیزینس دارند نه نگاهی سنتی.اگرچه در انتخابات اخیر افرادی وارد اتاق ها شده اند که نگاهشان تکنوبیزینس است و از نگاه سنتی فاصله گرفته اند اما باید تلاش بیشتری برای تغییرنگاه در اتاق های بازرگانی شود. اتاق باید دائما در مقابل موانعی که منجر به تشدید تحریم در کشور می شود موضع گیری کند. در حقیقت من فکر می کنم کسانی که این دیدگاه ها را دارند باید نقش آفرینی بیشتری در اتاق ها داشته باشند. البته در انتخابات امسال اتاق آدم هایی که دیدگاه هایشان نزدیک به این مساله است بیشتر انتخاب شده اند در اتاق های استان ها و شهرستان ها هم ادم های تکنوبیزینسی بیش از سنتی ها هستند. ارگان ها و تشکل های اقتصادی هم می توانند کمک خوبی باشند به اینکه به این نظر نزدیک شویم.چراکه تشکل ها برای منافع جمعی کار می کنند.بنابراین حضورشان در هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران یک ضرورت است. اگرچه قانون تجارت فعلی با یک سری کمبودها همراه است ولی بهترین کار خوب اجرا کردن یک قانون است.اگرچه ایراداتی وجود دارد که بازبینی قانون اتاق را ضروری می کند.درواقع اتاق باید بیشتر نماینده تکنو بیزینس باشدوکسب و کارهای سنتی باید بروند در اصناف ادغام شوند./221/39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]