واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: قتل مادرزن با نارنجك!
اوليايدم خواسته خود را قصاص متهم عنوان كردند و 3 نفر از مجروحان به غير از همسر و دختر متهم خواستار دريافت ديه شدند.
فارس: حكم قصاص مردي كه با پرتاب نارنجك به داخل خانه، مادر همسرش را به قتل رسانده بود در ديوان عالي كشور تاييد شد.
صبح دوم مرداد سال 87، ماموران پليس آگاهي و امنيت شهر قدس، از وقوع انفجار و تيراندازي پياپي توسط فردي در يكي از مناطق اين شهر باخبر شدند.
ماموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند مرد ميانسالي به نام خشايار، با ورود به خانه پدر همسرش، اقدام به پرتاب نارنجك و بستن ساكنان خانه به رگبار كرده است. با تلاش و اقدامات فوري ماموران پليس، فرد مهاجم به سرعت دستگير شد و در اولين اعترافات ادعا كرد كه با انگيزه اختلافات خانوادگي، همسر و خانواده را به رگبار بسته است. او مدعي بود زماني كه براي كار به يكي از شهرهاي جنوبي رفته بود، همسرش به او خيانت كرده است. ماموران با حضور در خانه پدر همسر متهم، با خانهاي تقريبا تخريب شده و افرادي روبهرو شدند كه معلوم نبود كدام يك زنده و كدام يك به قتل رسيده است.
بعد از انتقال مصدومان به بيمارستان، سرانجام مادرزن متهم كه خاله او هم بود براثر شدت جراحات فوت كرد اما همسر، فرزندان و خواهرهمسر متهم از مرگ نجات پيدا كردند. با اعترافات صريح متهم و شكايت مجروحان، قرار مجرميت خشايار به اتهام ارتكاب قتل صادر و پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.
همچنين به اتهامات متهم درباره حمل، نگهداري و استفاده از مهمات جنگي در دادگاه انقلاب رسيدگي خواهد شد. جلسه محاكمه تاريخ ۲۲ مرداد در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد. روشن، نماينده دادستان اتهامات وارده به متهم را ارتكاب قتل عمدي و مجروح كردن خانواده خود و همسرش و همچنين تخريب به وسيله انفجار نارنجك و تيراندازي عنوان كرد.
اوليايدم خواسته خود را قصاص متهم عنوان كردند و 3 نفر از مجروحان به غير از همسر و دختر متهم خواستار دريافت ديه شدند.
در ادامه جلسه، خشايار در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه همه اتهامات را قبول دارد گفت: از سالها قبل از حادثه، عدهاي وارد زندگي من شدند و حرفهاي نامربوطي درباره همسرم ميزدند كه نتوانستم آنها را ثابت كنم. حتي يكبار سر همين موضوع با همسرم درگير شدم كه او و پسرم را با چاقو زدم و با شكايت آنها به زندان افتادم.
وي ادامه داد: در اواخر فردي زنگ ميزد و از من خواست ديگر سراغ همسرم نروم چرا كه او ميخواهد با همسرم ازدواج كند اما زماني كه من در زندان بودم حرفي از طلاق و جدايي نشده بود. زن همان مرد گفته بود همسر من شوهر او را اغفال كرده است و حتي باهم به مسافرت ميروند.
خشايار گفت: شب حادثه همسر آن مرد (امير) به من گفت آنها الان باهم داخل خانه هستند. به خواهر همسرم زنگ زدم و گفتم فردا براي تعيين تكليف به خانه آنها خواهم رفت. وقتي به آنجا رفتم هدفم اين بود كه امير را به قتل برسانم و انتظار نداشتم كه مادرهمسرم هم آن موقع صبح آنجا باشد و اصلا هم نفهميدم كه چگونه نارنجك را پرتاب كردم.
قاضي از متهم سوال كرد كه زمان قتل با مرخصي از زندان خارج شده بودي، چرا به زندان برنگشتي كه متهم گفت: دنبال حل اين مشكل بودم كه متأسفانه اين اتفاق افتاد.
در اين لحظه همسر متهم خطاب به قاضي گفت: من در سال 85 و زماني كه همسرم در زندان بود به صورت غيابي از او طلاق گرفتم و پرونده طلاق در دادگاه يافتآباد ثبت شده است. به خانواده او اطلاع داده بودم و آنها هم به من گفتند خشايار هم ازدواج كرده است. آن مردي هم كه همسرم تصور ميكرد من با او ازدواج كردم، صاحبخانه من بود و زماني كه همسرم نبود به ما كمك ميكرد.خشايار هم در پاسخ به قاضي درباره اظهارات همسرش گفت: من بعد از وقوع قتل بود كه فهميدم همسرم از من طلاق گرفته است. چندبار خواستم امير را ببينم و با او حرف بزنم اما نشد ولي يكبار فردي كه او را ميشناخت گفت زني كه در خانه او زندگي ميكند همسرش است.
همسر متهم گفت: روز حادثه فردي كه بعدا فهميديم مهمات جنگي را به همسرم فروخته است در محل حضور داشت و از چند ماه قبل ما را تهديد ميكرد كه اگر به زندگي مجدد با او تن ندهيم، ما را خواهد كشت ولي اصلا تصور نميكردم اين تهديد عملي شود. متهم درباره نحوه تهيه سلاح و مهمات جنگي گفت: با بهزاد آشنا شدم و به همراه او به شهرستان ملكشاهي در كرمانشاه رفتم. در آنجا تمام مهمات اعم از اسلحه، فشنگ و نارنجك را 3 ميليون تومان خريدم و در تهران تحويل گرفتم. اين اظهارات متهم در حالي است كه قبلا مدعي شده بود مهمات را از ميدان آزادي و به مبلغ يك ميليون و 200 هزار تومان خريده است.
يكي از پسران متهم كه در درگيري خانوادگي قبل از قتل توسط پدرش و با چاقو به شدت مجروح شده بود گفت: مادرم هيچ خيانتي به پدرم نكرد و هربار كه براي پيگيري پرونده خود به شهرستان رفت من همراه او بودم و امير به خاطر اينكه خودرو شخصي داشت ما را همراهي كرد. تنها دليل وقوع اين قتل، خواهران پدرم بودند كه او را تحريك كردند و من خودم شنيدم كه آنها به پدرم ميگفتند موضوع قتل را ناموسي جلوه بدهد.خشايار بار ديگر در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاع گفت: من هيچ دفاعي ندارم و مرگ حق من است.
در پايان جلسه، قضات متهم را به خاطر ارتكاب قتل به قصاص و به اتهام مجروح كردن ديگران، تخريب و تحريق خانه در مجموع به 3 سال حبس محكوم كردند. پرونده براي اعلام نظر به ديوان عالي كشور ارجاع داده شد كه در نهايت قضات شعبه 32 ديوان عالي كشور، حكم صادره از دادگاه كيفري استان تهران را بعد از بررسي پرونده و مشورت، تاييد كردند.
نظر شما:
------------
دوشنبه|ا|17|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]