واضح آرشیو وب فارسی:مهر: اشتراني: اسطوره حسني بايد شكسته شود
سرويس فرهنگي هنري برنا در راستاي اهداف فرهنگي خود و به مناسبت روز كودك و رسانه نشستي را با حضور هنرمندان نويسنده و تصويرگر كتاب كودك برگزار و گفته هاي هر كدام از اين مهمانان گرامي را در بخش جداگانه اي منتشر ميكند. در ادامه گفتههاي ارغوان اشتراني، نويسنده جوان اما پركار كتاب كودك را مطالعه مي كنيد.
ارغوان اشتراني(نويسنده) تا كنون 15 جلد كتاب براي كودكان به چاپ رسانده كه از ميان آنها مي توان به «شيرين تپل در دادگاه حيوانات»، «بچه كلاغ شيطان» ، «دست نمدي پا نمدي» و «خاله ليلا و بچه خرس» اشاره كرد .
در ابتداي اين نشست اين سوال مطرح شد كه با توجه به محتواي كتابهاي موجود از جمله آثار خودتان، به نظر شما نويسندگان كودك ايران، چه مقدار در آثار خود نگاه به آينده دارند و براي نسلي كه آينده ساز خواهد بود و در فضايي متفاوت زندگي خواهد كرد، مي نويسند؟
اشتراني درپاسخ به سوال برنا گفت:"مسئله ادبيات كودك اين است كه اصلا نگاه زيبايي شناسانه به آن نمي شود يعني صرفا يك كار بازاري است كه چون قيمت كتاب ارزان است به عنوان سرگرمي تلقي مي شود بيشتر يك جنبه كار تجاري دارد، از قديم هم همين بوده و الان هم خيلي اين قضيه بدتر شده است. مسئله طرح شده از طرف شما، مرحله اي خيلي فراتر از جايي است كه ما در آن هستيم.ما اگر هر مرحله را " يك" در نظر بگيريم، ما هنوز به صفر هم نرسيدهايم و اينكه ما كلا بخواهيم باور هايي را براي نسل جديد شكل بدهيم شايد در مرحله دهم قرار بگيرد، چرا كه به ادبيات كودك اين قدر بد نگاه شده كه هر كسي در هر قشري نمي تواند كار كند، وارد ادبيات كودك مي شود و بيشتر، داستانهاي پيام محوري مي نويسند كه محتواي فوق العاده تكراري دارد مثلا نحوه مسواك زدن يك بچه كه بد است و حالا خوب شده، در كار كودك، مطلقا شخصيت پردازي نداريم ولايه يك و دو اصلا معنا ندارد. اصلا لايه يكي هم وجود ندارد كه بخواهد لايه دومي داشته باشد. حتي اگر كارهايي هم باشد كه به فرض لايه دوم داشته باشد، اصلا در مورد آن كار روانشناسانهاي در خصوص اين كه براي بچه قابل فهم هست يا نه، انجام نشده.
اين شاعر ادامه داد: اصولا خريد كتابها براي كودك و بويژه خردسالان، صرفا بر اساس چيزي است كه پدر و مادرشان خوششان آمده، به همين خاطر هم اگر بخواهم به عنوان يك منتقد نسبت به كارهاي خودم نظر بدهم يك سري از آنها هستند كه من از جهاتي تاييدشان مي كنم و از بعضي جهات تاييد نمي كنم مثلا من شيرين تپل را از جهت شخصيت پردازي خيلي دوست دارم چون واقعا شخصيت پردازي دارد و آن چيزي كه در ساختار فرهنگي ما رايج است اصلا در آن نيست.
حتي ما درآثار بزرگ و فوركلورمان هم اگر به چشم منتقد نگاه كنيم جاي سوال دارد. مثلا خيلي معدود داستان هاي فوركلور داريم كه اگر بخواهم نمره مثبت بدهم فقط «خاله سوسكه» بوده كه نكات مثبت زيادي دارد كه من آن را به شعر درآوردهام ولي خيلي از آثار ديگري كه داريم، عملا حتي تضعيف فرهنگ است در آثار نويسندگان بزرگ كودك هم نمي شود آثار فاخر زيادي پيدا كرد. مثلا من در آثار صمد بهرنگي، فقط الدوز و عروسك سخنگو و الدوز و كلاغا را حتي از آثار مطرح ديگرش مثل ماهي سياه كوچولو بيشتر دوست دارم. آدم خيلي سخت است كه از بيرون به كار هاي خودش نگاه كند.اين كه آرزوهاي بزرگي براي بچه ها تعريف كنم در آثار من اتفاق نيفتاده است.ولي در آثار پدرم هست مانند گيس گلابتون ودر آثار خودم يكي هست يه قصه دارم دست نمدي كه داستان يك بچه هست كه دستاش از نمد است و ضعف جسمي دارد اما واقعيت يك اجتماع را تغيير مي دهد .
اشتراني درباره اين مسئله كه تصويرگري چقدر برمتن اثر دارد گفت:" تصويرسازي براي كتاب كودك مثل طراحي صحنه در تئاتر است. آن كسي كه طراحي صحنه را انجام مي دهد نمي تواند از خودش چيزي را بسازد كه در نمايشنامه نيست بايد با آن تطابق داشته باشد . اگر تخيل تصويرگر تا جايي پيش برود كه مايه اخلال باشد درست نيست. مثلا بچهاي كه ممكن است در نقاشيهايش درخت را قرمز بكشد ،وقتي ما داريم يك داستان واقعي تعريف مي كنيم يك درخت قرمز ببيند آن را پس مي زند.
اشتراني همچنين در باره اينكه آيا كاري را شبيه "حسني نگو يه دسته گل"آقاي احترامي داشته ايد گفت:" من با حسني كه خيلي باب شده، كلا مخالفم چون به نوعي تبليغ تفكر مرد سالار است كه در تمام داستان هاي ما همه شخصيت ها ي ما يا حسني بودند يا مملي بودند و ما كلا شخصيت دختر نداشتيم. در تفكر مرد سالار براي زنها يك شخصيت ثانوي تعريف مي كنند كه در اين نقش ثانوي زنها به حالت كليشه اند يعني اگر زني وجود دارد زني نيست كه شخصيت برجستهاي دارد. يا فرشته است يا خورشيد خانومه و همانطور كه گفتم خاله سوسكه را من تاييد مي كنم به خاطر اين كه نقد گفتمان غالب جامعه است.
اشتراني در گلايه به كار تصويرگراني كه كليشه اي كار مي كنند گفت:" من تحت تاثير يك عكس، شعري گفته بودم كه بچه اي يك سگ خيلي بزرگ را بغل كرده بود. من هر چقدر به تصويرگرم گفتم قبول نكرد كه اين تصوير را كار كند و گفت نظر مميزي ارشاد اين است كه سگ نباشد مخصوصا در كنار انسان . من كل كتاب را به خاطر اين تصوير كار كرده بودم كه به نظر من خيلي فوق العاده بود كه ترس از حيوانات و جثه هاي بزرگ كه در ذهن بچه ها تعريف شده است را آن تصوير به هم مي ريخت و فوق العاده تصوير قشنگي بود. اما تصويرگر من حاضر نشد وقت بگذارد و آن را كار كند در صورتي كه كار بسيار ساده اي بود .يك سري تفكراتي هست بدون منطق كه دست و پاي همه را بسته است.
اين زن هنرمند در خصوص وضعيت درآمد نويسندگي و تاثير دست مزدها بر كيفيت كار گفت: هنرمند در تمام اعصار اين طور بوده، محكوم بوده است . برخي نويسنده ها هستند كه تا زنده هستند، كسي به آنها اهميت نمي دهد و هزار برچسب هم به آنها مي زنند، اما وقتي مّرد يادبود و نشست برايش برگزار مي كنند.اصولا همين است . اگر من خيلي هنرمند باشم بچه هاي من مي توانند به من افتخار كنند اين آثار مي ماند و يك زماني مطرح مي شود و من اصلا نبايد وقتي وارد كار هنري مي شوم نه به درآمدش فكر كنم نه به شهرتش. عملاهم درزندگي من اين طور است درآمدم از راه نويسندگي و هنرنيست .ولي هنر هم كار خودش را پيش مي برد، ممكن است در زمان حيات من باشد و ما ببينيم و يا نباشد، ولي اين باقي مي ماند و بعدها نتيجه اش را هم نمي بينيم. به نويسنده ها اصلا مبلغ قابل توجهي پرداخت نمي شود نويسنده ممكن است براي يك كتاب 40 تا 50 هزار تومان بگيرد و شعر را بفروشد.
اشتراني كه خود در دل يك خانواده ادبي پرورش يافته، در خصوص توجه نويسندگان به مخاطب و تاثير آن بر روي ايدهها و سبك نويسندگان توضيح داد كه : يدرم در رابطه با فروش كتاب هاي بازاري گفت:"ادبيات در يك دوره اي دو تيكه بود ادبيات خاص و ادبياتي براي عوام و همه چيز دو تيكه بود. از يك جايي به بعد اين سير شكسته شد اما در ايران همچنان اين سير وجود دارد و در مجامع روشنفكري وقتي مي خواهند داستان تو را محكوم كنند مي گويند كه يك اثر خيلي خوب ولي عامه پسند است در صورتي كه الان در دنيا چنين چيزي مطرح نيست . دكتر پاينده يك نشستي در تلويزيون داشت و در باره اين موضوع صحبت مي كرد كه اصلا عامه پسند بودن چيز بدي نيست. ما بايد ببينيم كه عامه چه چيزي را مي پسندد پس آن اثر يك نكات قوتي دارد و بايد كسي كه خاص مي نويسد از اين نكات استفاده كند. اگر كسي حرفي دارد و آن را با زباني بزند كه هيچكس نفهمد و فقط مخاطبي كه دكتراي فلسفه دارد متوجه شود اين حسن كار نيست. حسن اين است كه مفاهيم پيچيده را با زباني ساده بگوييم . دررابطه با كتاب كودك هم همين است.
اشتراني در رابطه با اينكه چرا بعد از اينكه حسني در ادبيات كودك ما كاراكتر برتر شناخته شد، نويسندگان به فكر خلق كاراكترهاي جديد و جذاب با ويژگيهايي متفاوت نبودند، گفت:" انتشارات مفاهيم اولين انتشاراتي بود كه شخصيت دختر را وارد كرد قبل از آن هيچ كتابي با شخصيت دختر وجود نداشت . بعد از آن اين قدر شخصيت دختر را نويسنده ها وارد كردند كه اسطوره حسني كم كم دارد شكسته مي شود .به نظر من نويسنده ها ساختار شكن نيستند .تقصير كهن الگو هايي است كه در ذهن ما شكل گرفته و ما ساختارشكني نمي كنيم .
يعني اين چيزي كه از گفتمان تعريف مي كنيم آنقدر در ذهن من از كودكي شكل دادند كه دائما بدون آن كه بدانيم از ساختاري پيروي مي كنيم وقتي ما خودمان، خودمان را سانسور مي كنيم اجتماع يك خرد جمعي را براي ما شكل مي دهد كه در آن خودمان قبل از هر چيز خودمان را محكوم مي كنيم يعني اگر من بخواهم شخصيتي خلق كنيم كه يك كمي عجبيب و غريب باشد قبل از اينكه ناشر بخواهد به من حرفي بزند خودم خودم را محكوم مي كنم تا زماني كه ما نياييم با اين كهن الگو ها مبازره كنيم و فكر نكنيم كه اين كار را كه من دارم انجام به تبعيت از گفتمان غالب انجام مي دهم يا ذهنيت خودم است تا موقعي كه به خودمان تكيه نكنيم هيچ اتفاقي نمي افتد .من فكر مي كنم كه در ادبيات كودك به نقد بيشتر بايد بها داد .
انتهاي خبر // شبكه خبري برنا//201 - 201 - 39//www.BornaNews.ir
شنبه|ا|17|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]