واضح آرشیو وب فارسی:ایران ناز: یكی از مهمترین عوامل شكست در زندگی زناشویی پیروی متعصبانه از نقشهای قراردادی و قالبی دیكته شده از سوی جامعه میباشد. این نقشها به قرار زیر است:
1- نقش مردان: مستقل، حكمفرما و كنترل گر- نان آور خانواده - تصمیم گیرنده اصلی خانواده.
2- نقش زنان: منفعل، حساس و پشتیبان در روابط اجتماعی - خانه داری - بچه داری و پرورش كودك.
هنگامی كه زن و شوهر مطابق اینگونه نقشهای قالبی زندگی زناشویی خود را آغاز میكنند نباید انتظار خوشبختی را نیز در سر داشته باشند. چون در این صورت دیگر آنها وارد یك زندگی مشترك نشده اند بلكه وارد یك معامله مادام العمر گشته اند. تعریف یك ازدواج سالم چنین است:
"ازدواج یك شراكت برابر و دو جانبه میباشد كه در آن، با همكاری هر دو شریك، رابطه ای پویا كه در آن نیازهای هر دو شریك به طرز احترام آمیز و برابری برآورده میگردد، شكل گرفته و حفظ میگردد."
"ازدواج پیمانی است میان دو شریك كه در آن هر دو متعهد میگردند امین و پشتیبان یكدیگر باشند و فراز و نشیبهای زندگی را با یكدیگر ودركنار هم تجربه كنند."
اما زمانی كه ازدواج بدل به یك داد و ستد و معامله میگردد دیگر تضمینی در بقای آن وجود نخواهد داشت. زن و مرد دیگر به این قصد ازدواج نمیكنند كه پشتیبان یكدیگر باشند و یا مانند دو دوست نیازهای یكدیگر را بدون هیچ چشمداشتی برآورده سازند بلكه در مقابل برآورده ساختن هر نیازی، یك خواسته معادل از یكدیگر مطالبه خواهند كرد.
چند ساختار ازدواج مبتنی بر معامله به قرار زیر است:
1- مرد متعهد میگردد از لحاظ مالی زن را تامین كند و از زن انتظار دارد در مقابل نقش یك همخوابه را برای وی ایفا كند. و یا بعنوان یك آشپز و یا مستخدم در خدمت وی باشد.
2-زن زیبا و جذاب متعهد میگردد برغم بد اخلاق بودن و یا زشت بودن مرد با وی ازدواج كند و در مقابل مرد باید مخارج وی را بنحو احسن تامین كند.
3-مرد خوش سیما و جذاب متعهد میگردد برغم زشت بودن دختر با وی ازدواج كند بشرط آنكه پدر دختر متمول بوده و بتواند از ثروت وی منتفع گردد.
البته معاملات مذكور بصورت آشكار و صریح مطرح نمیگردند بلكه بصورت رفتاری ناخودآگاه و یا از پیش برنامه ریزی شده به مرحله اجرا درمی آیند.
معمولا زن خانه موظف به انجام رساندن كارهای روزمره خانه كه اغلب كسل كننده و خسته كننده بوده و میبایست بطور مرتب و مكرر انجام گیرند میباشد. وظایفی چون پخت و پز، نظافت منزل، مرتب كردن منزل، شستن لباسها و شستن ظرفها. مرد نیز در مقابل وظیفه دارد تا كار كند و مخارج خانواده را تامین كند. اینگونه نقشهای كلیشه ای تا آن حد در ذهن افراد ریشه دوانده كه با هویت زنان ومردان عجین گردیده است. بطوری كه مثلا اگر مردی بخواهد در انجام امور منزل به همسر خود كمك كند، خانم خانه احساس گناه، تردید و ندامت میكند!
در واقع زن انجام وظایف خانه را در حیطه انحصاری خود پنداشته و آنها را بخشی از هویت خود میداند. و یا در نظر مرد ممكن است شاغل بودن همسر یك توهین و یا نشانه بی كفایتی وی تلقی گردد. اما حقیقتا مفهوم زندگی مشترك چیست؟ تا زمانی كه شما و شریكتان در تمام جوانب زندگی با یكدیگر همكاری نداشته و مشتركا زندگی خود را سرو سامان نداده باشید مفهوم زندگی مشترك عینیت نخواهد یافت. تامین مخارج زندگی منحصرا بعهده مرد نیست. انجام كارهای خانه نیز منحصرا در حیطه وظایف زن نیست. با اینكه امروزه نقش زنان شاغل در جامعه مقبولیت یافته اما باز وظیفه خانه داری و بچه داری كماكان به دوش زنان است. یعنی صرفنظر از اینكه زن تا چه مدت خارج از منزل كار كند، هنگام باز گشت به منزل باید وظایف خانه داری و بچه داری خود را نیز تمام و كمال به انجام رساند!
تقسیم وظایف و مسئولیتها بطور برابر و یكسان ضامن زندگی شما خواهد بود. با تقسیم عادلانه كارها و وظایف هم كارها سریعتر انجام میگیرد، هم انجام كارها و وظایف مفرح تر میگردد. پیروی متعصبانه از نقشهای سنتی زن و مرد یك ایراد بسیار بزرگ دیگر نیز دارد آن هم اینست كه ایفای نقشهای اجتناب ناپذیر بدون قدردانی باقی میمانند. بدین معنی كه مثلا زن در صورتی كه وظایف خانه داری و بچه داری خود را به نحو احسن هم به انجام رساند مرد ممكن است تنها با این جمله از زحمات همسر خود قدردانی كند كه:"وظیفتو انجام دادی كار مهمی نكردی"!
* تامین مخارج زندگی، انجام امور خانه، آشپزی، شستن ظرفها، نظافت منزل، تصمیم گیری ها تنها بعهده كسانی ست كه زندگی را تشكیل داده اند : زن و مرد باهم.
ارسال شده در ۰۰۰۰/۰۰/۰۰ ۰۰:۰۰:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ناز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]