تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 1 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867124763




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مسافر کوچولو


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: "مسافر کوچولو "امروز خاله جان از خواب بیدارم کرد. به من صبحانه داد. مجبورم کرد شیر بخورم. هر چی دنبال مامانم گشتم، نبود. آخر مامانم می داند که من شیر دوست ندارم. یعنی شیر خالی دوست ندارم. مامانم همیشه توی شیرم نبات می ریزد. این طوری خیلی خوشمزه تر می شود.
مسافر کوچولو
بعد از صبحانه تا رفتم طرف توپ قشنگم- که بابایی برایم خریده بود- تا با آن توی حیاط، بازی کنم، باز هم خاله جان نگذاشت و من را نشاند تا تلویزیون تماشا کنم. هرچی دنبال مامانم گشتم، نبود. آخر مامانم می داند که آن وقت صبح که تلویزیون برنامه ی کودک ندارد. همه اش برنامه ی مامان ها و باباهاست. یعنی مامانم همیشه سر ساعت، من را صدا می کند تا بیایم و برنامه ی کودک را ببینم. نزدیک ظهر که شد. خاله جان دستم را گرفت و برد توی حمام. تا خواستم به خودم بیایم یک دفعه یک تشت آب، ریخت روی سرم. هرچی دنبال مامانم گشتم، نبود. آخر مامانم می داند که من دوست ندارم یک دفعه آب بریزد روی سرم. مامانم همیشه خودش با دست هایش، جلوی چشم هایم را می گیرد و بعد آرام آرام، آب می ریزد.
مسافر کوچولو
خورشید که رسید وسط آسمان، آن صدای قشنگی را که همیشه از دور می آمد، شنیدم. مامانم می گوید که آن صدا یعنی موقع ظهر شده. خاله جان ناهار آورد و من را نشاند سر سفره. تا خواستم بلند شوم، اجازه نداد. هر چی دنبال مامانم گشتم، نبود. آخر مامانم می داند که من تا به جوجه ام غذا ندهم، غذا از گلویم پایین نمی رود. مامانم خودش گفته که اول به کوچک ترها باید آب و غذا داد. برای همین هم خودش همیشه بعد از من آب می خورد و غذای من را اول از همه، می کشد. جوجه ام هم از من کوچک تر است دیگر. بعد از ناهار تا رفتم طرف دفتر نقاشی و مداد رنگی هایم، خاله جان آمد و یک بالشت گذاشت و من را خواباند. هر چی دنبال مامانم گشتم، نبود. آخر مامانم می داند که من بعد از ناهار دوست دارم نقاشی بکشم. امروز هم قرار بود، جوجه ام را بکشم.
مسافر کوچولو
همان طور که خوابیده بودم، چشمم افتاد به آن تخت کوچولویی که بابا تازه خریده بود. من اول فکر کرده بودم مال من است اما نمی دانستم چرا این قدر کوچک است. مامانم گفته بود که این برای مسافر کوچولویی است که خدا می خواهد برای ما بفرستد. پرسیدم: مسافر کوچولو کی می آید؟ گفت: هر وقت من بروم دنبالش. با صدای در از جا پریدم. دیدم مامان آمد. زیر چادرش یک چیز سفید بود. با خودم گفتم: حتماً رفته بوده دنبال مسافر کوچولو.ولی بعد دیدم اون مسافر کوچولو کسی نیست جز یک خواهر کوچولو که مامام برای من آورده بود...گفتم اینو از کجا برام آوردید؟مامان جواب داد که:"این هدیه ایست از طرف فرشته ها"...منبع:سروش کودک.با اندکی تغییر 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1056]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن