واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: يادي از پرويز ياحقي در دومين سال درگذشت او
امين الله رشيدي
زمستان امسال و به بياني ديگر يازدهم بهمن ماه 1387 سالروز درگذشت غم انگيز و جانسوز هنرمند گرانقدر، نوازنده شيرين پنجه و چيره دست ويولن پرويز ياحقي است و چقدر فضاي موسيقي ايراني سرد و تيره و باغ و بوستان هنر با نبودن امثال ياحقي خشك و بي برگ و بار است به خصوص در چند سال اخير كه جامعه موسيقي ايران از لحاظ عدم خلاقيت و ابتكار با بحراني عميق و آزاردهنده روبه روست و دستاورد مثبت و ماندگاري ندارد.
در اينجا با تسليت مجدد به جامعه هنرمندان واقعي موسيقي بايد يادآوري كنم مرگ امثال ياحقي مرگ يك انسان معمولي نيست؛ مرگ پديده يي ارجمند به نام هنر است اگرچه تا جهان باقي است ياد و نام هنرمنداني چون پرويز ياحقي با آثار جاوداني كه از هنر موسيقي بر جاي نهاده اند، در قلوب هنردوستان و اهل معرفت زنده و تا ابد جاودان است. گرامي شاعري حتي در مورد مرگ مردمان عادي نيز چنين گفته است؛ «هيچ كس به طور كامل نمي ميرد آدم ها يك زندگي ديگر هم دارند، توي ذهن ما»... و براي خود اينجانب همكاران هنرمندي چون پرويز ياحقي، حبيب الله بديعي، علي تجويدي، عباس شاپوري و ديگر عزيزاني كه سال ها در راديوايران در اركسترهايي كه من افتخار همكاري، آهنگسازي و خوانندگي در آنها را داشته ام و در آلبوم هاي شش گانه موسيقي منتشرشده ام در سال هاي اخير به نيكي و احترام از آنان ياد شده است. مرگ معنايي ندارد و حالات و حركات احساسي آن زنده يادان هميشه در خاطر در موقع اجراي آهنگ هايم در استوديو راديوايران واقع در ميدان ارگ تهران در نظرم مجسم، زنده، افتخارآفرين، نشاط آور و لذت بخش است. پرويز ياحقي هنرمندي بود باهوش و فراستي فوق العاده و قدرت ابداع و ابتكار به خصوص در نوازندگي داشت. واقعيت اين است كه هنرمنداني چون ياحقي با نوازندگي خاص و پراحساس خود در زمان اجراي يك قطعه موسيقي، ديگر نوازندگان اركستر را نيز به دنبال خود و پيروي از شيوه نوازندگي خود مي كشند و بدين طريق در ماهيت آهنگ اثر گذاشته و آهنگ را به صورتي مطبوع تر و دلنشين تر دگرگون مي كنند و در واقع جلوه و جلايي خاص بدان آهنگ مي بخشند. پرويز ياحقي، حبيب الله بديعي و عباس شاپوري- كه يادشان جاودان باد- از اين گونه بودند و همايون خرم نيز... البته اين موضوع يعني تاثير مثبت نوازندگان در اجراي يك اثر موسيقي در غرب هم مصداق دارد، كمااينكه به طوري كه بعضي از آگاهان و صاحب نظران موسيقي غربي گفته و نوشته اند في المثل اجراي آهنگي از باخ يا بتهوون به وسيله اركستر فيلار مونيك لندن با آنچه در برلين يا وين با اجراي همان آهنگ توسط اركستر سمفونيك اين كشورها تفاوتي بسيار دارد و بنده اين مطلب را در كتاب (سرگذشت موسيقي ايران) تاليف استاد ارجمند روح الله خالقي يا در يكي از مقالات ايشان به ياد دارم. سخن درباره پرويز ياحقي بسيار است و حق مطلب را نمي توان در نوشتار و گفتاري مختصر ادا كرد به اين جهت كه بايد ضمن سخن به بررسي آثار او از آهنگسازي و نوازندگي پرداخت و در اين فرصت محدود، ميسر نيست اما؛ آب دريا را اگر نتوان كشيد، هم به قدر تشنگي بايد چشيد. من با دو سه نكته يا تذكر و خاطره از ياحقي سخن را به پايان مي رسانم؛
1- آقاي ياحقي ضمن يك مصاحبه مفصل در يكي از شماره هاي مجله تماشا ارگان تلويزيون ملي ايران در سال 1355 به موضوعي اشاره كرده اند كه طنز گزنده يي هم در آن گنجانده شده است و اين بخش از مصاحبه ايشان را بارها در محافل هنري و مراسم تجليل از هنرمنداني كه سر به تيره تراب فرو برده و ديگر در ميان ما نيستند، به منظور عبرت بعضي از حضرات دست اندركار بيان كرده ام. ياحقي در پاسخ به يك پرسش مصاحبه گر درباره تجليل و تكريم هنرمندان پس از مرگ چنين گفتند؛ «اگر يك هزارم تكريم و تشويق و تجليلي را كه بعد از فوت هنرمندان از ايشان مي كنند، در زمان زنده بودن آنان مي كردند، آن هنرمندان اصلاً نمي مردند.»
2- يكي از خصايل اخلاقي ياحقي اظهارنظر منصفانه و داوري عادلانه درباره ديگر هنرمندان معاصر است. نمونه والاي آن خصلت انساني و هنري او نظرات اوست درباره دوست و همسازش حبيب الله بديعي در نهمين سالروز وفات او... مستند من در اينجا ورقي از مجله (سينماي جهان) است در تاريخ 13 آذرماه 1380 با اين عنوان؛ «عصاره و حاصل قرن ها موسيقي اصيل ايراني.» ياحقي چنين مي گويد؛ «شادروان حبيب الله بديعي يكي از نوازندگان و موسيقيداناني بود كه در تاريخ هنر كشور ما شايد به زحمت در هر قرني يك بار به وجود مي آيند... آن مرد هنرمند كه در سال 1371 جامعه هنر ايران را داغدار كرد، در بداهه نوازي با تكنيكي خاص ملودي هايي را به وجود مي آورد كه از عهده كمترين نوازنده يي برمي آمد... و همان طور كه بر سر مزارش در حضور همه هنرمندان و عاشقان موسيقي اصيل ايراني گفته ام، اگر قرن ها بگذرد ديگر نظير آن استاد يگانه كه موهبتي بود براي موسيقي اصيل ايراني، به وجود نمي آيد. روحش شاد.»
3- ياحقي در موقع اجراي برنامه هاي موسيقي راديو ضمن نواختن آهنگ هايي كه مورد پسندش قرار مي گرفت (اعم از آهنگ هاي خود يا ديگران) با اشارات نگاه و حركات خاص سروگردن رضايت و تلذذ خود را ابراز مي كرد.
4- پرويز ياحقي گذشته از هنر موسيقي، از لحاظ گويندگي نيز داراي صدايي راديو فونيك و گرم و گيرا بود به طوري كه سال هاي معدودي در اواسط دهه 30 مدتي خبرنگار روزنامه اطلاعات و گزارشگر برنامه يي راديويي به نام (در گوشه و كنار شهر) بود كه از راديوايران پخش مي شد و توجه بسياري از شنوندگان راديو را به خود جلب كرده...
يکشنبه|ا|13|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]