واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: صداي اعتراض وزنهبرداران المپيكي دوباره درآمد! فرصتهاي طلايي لندن را با بيتوجهي نسوزانيم
بعد از كسب 6 سهميه كامل المپيك توسط مليپوشان تيم ملي وزنهبرداري ايران در رقابتهاي جهاني پاريس (2011)، گفته ميشد كه مسوولان مبلغي را (7 ميليون تومان) به عنوان پاداش براي تمامي مدالآوران جهاني و ورزشكاراني كه موفق به كسب سهميه المپيك شدهاند در نظر گرفته و بلافاصله پس از بازگشت تيمها به ايران، اين مبلغ را به صورت كلي به حساب فدراسيون واريز كردهاند تا مسوولان فدراسيون آن را به صورت تفكيك شده و طبق قانون مصوب در اختيار مليپوشان المپيكي قرار دهند.
اما شنيدهها حاكي از آن است كه تا به امروز به رغم اينكه كميته ملي المپيك مبالغ مذكور (پاداش سهميهآوران المپيك) را به حساب فدراسيونها واريز كرده، هنوز اين پاداشها به دست قهرمانان تيم ملي وزنهبرداري در رقابتهاي جهاني پاريس نرسيده است!
بيترديد اگر به موارد اينچنيني، بيتوجهيهاي مسوولان ورزش استانهايي كه قهرمانان افتخارآفرين ورزش كشورمان در آن سكونت دارند را بيفزاييم، دلايل بيانگيزگي و دلسردي ستارههاي ورزش كه اميد كاروان المپيك ايران براي كسب مدالهاي طلا، نقره و برنز بازيهاي المپيك 2012 لندن هستند، كاملا مشخص و ملموس ميشود.
هرچند به دلايل مختلف ممكن است برخي از چهرههاي عنواندار و سرشناس حال حاضر در تيم ملي وزنهبرداري كه بخت مسلم كسب عنوان قهرماني در لندن به حساب ميآيند، نتوانند به صورت مستقيم درد دلهاي خود را از كملطفي و نبودن نگاه ويژه المپيكي، متصديان ورزش كشور و گردانندگان مديريتي فدراسيون بازگو كرده و صراحت كلام داشته و بيپرده هر آنچه در دل دارند را انتقال دهند. اما در گوشه و كنار هرازگاهي وقتي پاي صحبتها و درد دلهاي آنها مينشينيم، به وضوح ميتوان پي به وضعيت روحي رواني نه چندان مطلوبشان برد و به واقع فهميد كه اميدهاي مدالآوريمان در المپيك به هيچ وجه المپيكي حمايت نميشوند! در مقابل طي اين يكي دو هفته گذشته وقتي نيمنگاهي به شرايط آمادهسازي رقباي مطرح آسيايي و اروپايي وزنهبرداران كشورمان در اوزاني (69، 85، 94، 105 و 105+ كيلوگرم) كه در پاريس موفق شديم در آن 6 سهميه كامل ورودي به لندن را دشت كنيم، مياندازيم و آن را با وضعيت حال حاضر بچههاي خودمان از نظر پشتيباني و حمايتهاي روحي رواني مقايسه ميكنيم، پي ميبريم كه مثلا سعيد محمدپور جواني كه قرار است مليپوش ايران در دسته 94 كيلوگرم بازيهاي المپيك لندن باشد، چطور بايد از او انتظار داشته باشيم كه بيايد و در لندن مقابل ايلين ايليا اسطوره قزاقها كه از جهاني تا المپيك، مسوولان ورزش اين كشور حقوق ماهيانه 14 هزار دلاري با تمامي امكانات لازم زندگي برايش فراهم كردهاند، قد علم كند و تهديدي جدي براي گرفتن مدال طلاي المپيك از اسطوره قزاقها به حساب بيايد؟!
اين موضوع در مورد تمامي ستارههاي وزنهبرداري ايران مثل سليمي، انوشيرواني، رستمي و ... هم صدق ميكند. بيترديد هر كدام از اين ورزشكاران اگر در كشورهاي همسايه و دور و اطراف چهره ميشدند، لااقل از لحاظ مادي تا آخر عمرشان آنقدر حمايت ميشدند كه ديگر نيازي به اين مبالغ ناچيز براي گذران زندگي و امرار معاش نداشتند و در آستانه 6 ماه مانده به المپيك 2012 لندن اعلام نميكردند كه ديگر انگيزهاي براي حضور در اين بازيها ندارند! اما حالا كه ورزش ايران اين پتانسيل فوقالعاده را براي درخشش در المپيك 2012 لندن و رقابتهاي جهاني در اختيار دارد، متاسفانه آنطور كه بايد قدر داشتهها و سرمايههاي بيبديلمان را نميدانيم و با دست خودمان به راحتي آنها را ميسوزانيم و از بين ميبريم! به اميد اينكه روزي برسد كه ديگر ورزشكاران و ستارههاي ورزش ايران به جز تمرين و تمركز روي اهدافشان براي بالا بردن پرچم ايران در ميادين معتبر بينالمللي، هيچ فكر يا دغدغه ذهني ديگري نداشته باشند.
دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]