تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صداي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817257851




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ناگفته‌هاي انقلاب در شهر كتاب/فيگارو و لوموند ممنوعيت مصاحبه با امام را شكستند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: ناگفته‌هاي انقلاب در شهر كتاب/فيگارو و لوموند ممنوعيت مصاحبه با امام را شكستند
فيگارو و لوموند ممنوعيت مصاحبه با امام را شكستند
صادق طباطبايي با بيان ناگفته‌هاي انقلاب گفت: هنگام ورود امام خميني(ره) به پاريس، دولت فرانسه به ايشان گفت كه اجازه مصاحبه با رسانه‌ها را ندارد، اما با مصاحبه محرمانه‌اي كه روزنامه فيگارو با ايشان انجام داد و به تبعش مصاحبه روزنامه لوموند، اين طلسم شكست.

به گزارش خبرنگار مهر، دهمين نشست ديداري با اهل قلم، شب گذشته با حضور سيدصادق طباطبايي و مخاطبانش، شب گذشته شنبه 8 بهمن در شهر كتاب مركزي برگزار شد.

طباطبايي در ابتداي اين برنامه كه به بهانه بيان ناگفته‌هاي انقلاب تشكيل شده بود، گفت: عنوان ناگفته‌هاي انقلاب، براي اين جلسه بسيار گسترده و وسيع است. هم از نظر زماني كه وقت اندكي داريم و هم اين كه چنين كاري به تنهايي از عهده من بر نمي‌آيد، مگر اينكه بخواهم ناگفته‌هاي خاطرات خودم را بگويم. همه ديده‌ و شنيده‌ايد كه پس از رشد بحران در كشور، جلسه‌اي در واشنگتن برگزار شد كه حاصلش اين بود كه از عراق خواسته شد جلوي امام خميني (ره) را بگيرند تا صدايشان به مردم ايران نرسد.

امام به عراقي‌ها گفت من نسبت به مردم ايران تعهد دارم

وي افزود: تصورشان اين بود كه با اين كار جلوي رشد شتاب مبارزات مردم را مي‌گيرند. بنابراين رژيم صدام به امام (ره) رجوع كرد و اعلام كرد كه سكوت كن چون ما تعهداتي نسبت به دولت ايران داريم. امام (ره) هم به ‌آن‌ها گفتند همان‌طور كه شما نسبت به دولت ايران تعهد داريد، من هم نسبت به مردم ايران تعهد دارم و نمي‌توانم سكوت كنم. حتي اگر يك روز از عمرم باقي مانده باشد، به بيان حقايق خواهم پرداخت. اگر مي‌توانيد مرا تحمل كنيد. در غير اين صورت از اين كشور به كشور ديگري مي‌روم. چند روز بعد پيام آوردند كه نمي‌توانيم حضور شما را در عراق تحمل كنيم. به اين ترتيب امام (ره) با برنامه‌ريزي به پاريس رفت.

اين نويسنده در ادامه گفت: من از جمله كساني بودم كه در پاريس در خدمت ايشان بودم. آن زمان در آلمان تحصيل مي‌كردم. زماني كه امام (ره) مي‌خواست به پاريس برود، مصادف با برگزاري كنگره سالانه انجمن‌هاي اسلامي دانشگاه‌هاي اروپا در آخن آلمان بود. كنگره موقتا تعطيل شد و من سريع به بوخوم رفتم. تلاشم اين بود كه وقتي امام (ره) به پاريس مي‌رسد آن‌جا باشم ولي پروازم تاخير داشت و وقتي به پاريس رسيدم كه امام (ره) مستقر شده بود. اولين خاطره‌ام از ديدار حضوري با ايشان در پاريس با سلام و احوال‌پرسي همراه بود كه با تبسم وارد محل اقامت شدم و ايشان اشاره كرد كه بيا پيش من بنشين.

امام گفت اگر دايي‌ات بود اين‌جا نمي‌آمدم

طباطبايي ادامه داد: اولين جمله‌اي كه بعد از سلام گفتم، اين بود كه آقا شما كجا، اين‌جا كجا؟ امام (ره) با يك حالت افسرده گفت: اگر دايي‌ات بود، اين‌جا نمي‌آمدم. بد نيست به يك نكته كه در برخي از كتاب‌هاي خاطرات اشاره مي‌شود و واقعيت ندارد، اشاره كنم. گفته مي‌شود كه وقتي امام مي‌خواست از نجف به پاريس برود، آقاي ابراهيم يزدي با ايشان بود. اين حرف صحيح است. چون عده‌اي مي‌گويند چون من با امام (ره) نبوده‌ام پس آقاي يزدي هم نبوده است. اما در آن زمان گذرنامه‌هاي ايراني براي سفر به اروپا نيازي به ويزا نداشت، يعني براي سفر امام (ره) به پاريس لازم نبود ايشان ويزا بگيرد.

وي گفت: گفته مي‌شود كه مقامات عراقي مي‌خواستند امام (ره) با هواپيمايي عراق سفر كند، ولي دوستان مي‌خواستند ايشان با ايرفرانس به پاريس برود. بنابراين تدابيري اتخاذ شد تا ايشان با ايرفرانس برود و مشكل امنيتي پيش نياد؛ در حالي كه اين حرف اصلاً صحيح نيست. بلكه واقعيت اين است كه وقتي رژيم عراق، قاطعيت امام (ره) را ديد، نگران شد چون اگر بلايي سر ايشان مي‌آمد، بغداد خود را مسئول مي‌دانست و بايد پاسخگو مي‌بود. بنابراين تدابيري اتخاذ كرد كه حالا كه امام (ره) دارد مي‌رود، به سلامت به پاريس برسد. با اين اوصاف، مقامات پاريس نبايد از سفر امام با خبر مي‌شدند. رسانه‌ها هم وقتي از ماجرا خبردار شدند كه امام (ره) در پاريس مستقر شد. نزديك عصر آن روزي كه امام (ره) به پاريس رسيد، مقامات فرانسوي به ديدار ايشان آمدند و گفتند ما تازه مطلع شديم شما آمده‌ايد. بدانيد كه اين‌جا جاي آشوب نيست.

ابراهيم يزدي گفت براي اين كه شك نكنند من امام و حاج‌احمد آقا را رد مي‌كنم

نويسنده كتاب «خاطرات سياسي، اجتماعي» ادامه داد: امام (ره) گفتند من قصد آشوب ندارم، اما كاري دارم كه اگر اين‌جا مانعش شويد در هر كشور ديگري آن را انجام مي‌دهم و همان جمله معروف را گفتند كه اگر از فرودگاه به فرودگاه و از بندرگاه به بندرگاه بروم، به مبارزه‌ ادامه مي‌دهم. اما هنگام ورود به فرودگاه و وقتي كه قرار بود پاسپورت‌ها مهر ورود بخورند، آقاي يزدي پيشنهاد داده بود به دليل اينكه چند روحاني در گروه بوده است، خودش حاج احمد‌آقا و امام (ره) را از گيت رد مي‌كند و باقي دوستان همراه هم در گروه ديگري به سمت گيت بيايند تا جلب توجه نشود.

طباطبايي در پاسخ به اين سئوال كه چرا رژيم عراق نگران سلامتي امام خميني (ره) بود، گفت: رژيم عراق آن زمان در تبليغات خود، مواضع ضد امپرياليستي و ضد صهيونيستي اتخاذ مي‌كرد و چنين ژست‌هايي مي‌گرفت. مجاهدين و مبارزين ايراني را در خود جاي مي‌داد و حتي تيمور بختيار هم كه به آن‌جا رفت به او جا دادند. بنابراين در پي حفظ اين پرستيژ بودند. در مورد امام (ره) هم به همين دليل احساس خطر مي‌كردند تا مبادا وجهه‌شان خدشه‌دار شود. وقتي امام (ره) به پاريس آمد ابتدا در يك ساختمان 3 طبقه مستقر شد كه مكان نامناسبي بود. روز بعد در دهكده‌اي نزديك به پاريس به نام نوفل لوشاتو، خانه يكي از دوستان ايراني به نام دكتر عسگري‌فر را ديديم كه يك خانه به اصطلاح آخر هفته‌اي بود. خانه، ساده و روستايي بود و امام (ره) با ديدنش، از آن خوشش آمد. وقتي امام (ره) در آن خانه مستقر شد، مصر بود 3 شخصيت را از ايران ببيند: شهيد مطهري، شهيد بهشتي و مهندس بازرگان.

حضور در پاريس بعدها در نگرش فقهي امام تاثير گذاشت

وي در ادامه گفت: به اين 3 نفر اطلاع داده شد كه امام (ره) خواستار ديدار شما هستند و آن‌ها هم در اولين فرصت خودشان را به نوفل لوشاتو رساندند كه مهم‌ترين اطلاعات امام (ره) از اين افراد حاصل شد. ورود امام (ره) به پاريس و اقامتش در مدت كوتاهي كه آن‌جا بود، در روحيه‌اش تاثير عجيبي گذاشت. خواهرم نقل مي‌كرد كه در نجف حال امام (ره) افسرده و پريشان و در عين حال مصمم بود، اما با حضور در پاريس و رفت و آمد با ايراني‌هاي ديگر، اين افسردگي به حالت ابتهاج تبديل شد كه به نظرم حتي بعدها در نگرش فقهي امام (ره) هم تاثير گذاشت. دولت فرانسه در ابتداي حضور امام (ره) به او گفته بود كه اجازه مصاحبه نداري. به اين ترتيب تمام شبكه‌هاي بين‌المللي به كنار نرده در خانه آمده بودند و از خانه و امام (ره) فيلمبرداري مي‌كردند و زيرنويس مي‌دادند كه اجازه صحبت كردن ندارد.

مولف كتاب «زندگي در عيش، مردن در خوشي» گفت: چند روز بعد، روزنامه فيگارو كه نزديك‌ترين روزنامه به رئيس جمهور آن زمان فرانسه بود، مصاحبه محرمانه‌اي با امام (ره) انجام داد و منتشرش كرد. بعد از آن لوموند مصاحبه‌اي ترتيب داد و به اين ترتيب طلسم مصاحبه با امام (ره) شكست و جرايد و روزنامه‌هاي مختلف به نوفل لوشاتو سرازير شدند. ممانعت اوليه كه حكومت فرانسه براي مصاحبه ايجاد كرده بود، به درخواست شاه ايران بود. وزارت خارجه ايران همان‌طور كه وزارت خارجه عراق خواسته بود، از وزارت خارجه فرانسه خواست تا ترتيبي بدهد صداي امام (ره) به گوش مردم نرسد. آن‌ها هم براي اين كه به دوستان ايراني‌شان حسن نيت نشان بدهند و بگويند ما كار خود را كرديم، آن ممانعت را ايجاد كردند. تا قبل از شكسته شدن طلسم مصاحبه، خبرنگارها جلوي در خانه مي‌ايستادند و ما هم گاهي به آن‌ها چايي مي‌داديم، اما اولين گفتگوي فيگارو، محرمانه انجام شد و سومين مصاحبه را هم شبكه يك تلويزيون فرانسه انجام داد كه به صورت زنده پخش شد.

طباطبايي افزود: به امام (ره) گفتيم كه رهبري شما بر ما و مردم ايران مسجل است، اما بايد مشروعيت شما را به مردم جهان نشان بدهيم و به همين دليل 4 عنصر لازم است. اول داشتن قدرت و اتوريته. دوم مشخص شدن اين كه قدرت شما در چه محدوده جغرافيايي اعمال مي‌شود كه اين عامل هم خود به 2 شاخصه سلبي و ايجابي تقسيم مي‌شد. بعد از اين 4 عنصر هم 4 كليد بايد در دستان امام (ره)‌ قرار مي‌گرفت كه يكي گمركات و بنادر بود. ديگري كنترل نفت بود. كليد سوم بانك‌ها بودند و چهارمين كليد هم مطبوعات بودند كه رژيم نتواند اخبارش را به مردم برساند. اين 4 كليد در كنار آن 4 عنصر موجب شد مشروعيت امام (ره) حاصل شود. از اين مقطع به بعد، سرنگوني شاه در ايران را با شتاب مي‌بينيم.

اين تحليل كه غربي‌ها در سقوط شاه نقش داشتند، صحيح نيست

اين محقق ادامه داد: چند سالي است كه اين تحليل شنيده مي‌شود كه شاه در چند سال اولي كه سر كار آمد، دست‌نشانده بود و همه چيز را به او ديكته مي‌كردند، اما بعد از اين كه به فروشنده بزرگ نفت تبديل شد و تمدن بزرگي را ايجاد كرد، غرور برش داشت و گفت من ديگر به اين چشم‌آبي‌ها نفت نمي‌فروشم و غربي‌ها هم كه احساس خطر مي‌كردند، گفتند بايد او را برداريم، بنابراين BBC برود با آيت‌الله خميني صحبت كند و سخنانش را پخش كند. بنابراين هم آوردن و هم رفتن شاه اعمال قدرت‌هاي بزرگ بوده است، اما نه تنها اين تحليل از اساس، بي‌پايه است و نه تنها تا 21 بهمن سعي در حفظ نظام پادشاهي و شخص شاه بود، بلكه حتي تا غروب 22 بهمن كه راديو و تلويزيون به تسخير انقلابيون درآمد، اميد‌ها نااميد نشده بود و هايزر گفته بود در صورت داشتن 4 ژنرال، امكانات، پول و سربازهاي كاركشته مي‌تواند كودتا كند. چون با وجود سربازي كه گل در لوله تفنگش گذاشته‌اند نمي‌شود، كودتا كرد.

وي گفت:‌ در مقطعي خبرهايي به ما رسيد مبني بر اين كه گويي مي‌خواهند امام (ره) را ترور كنند. شهيد چمران چند نفر از زبده‌ترين جوانان آموزش‌ديده در لبنان را براي محافظت و تامين امنيت منطقه به نوفلوشاتو فرستاد و اين افراد به صورت نامريي امنيت منطقه را تامين مي‌كردند. ژاندارمري فرانسه هم در تامين امنيت نقش داشت و وقتي موضوع را به آن‌ها اطلاع داديم به ما گفتند كه چند روز پيش، خانه‌اي در آن اطراف كشف شده كه آمريكايي‌ها مي‌خواستند وسايل استراق سمع در آن‌ كار بگذارند.

نويسنده كتاب «تكنوپولي» در ادامه گفت: وقتي نمايندگان جيمي كارتر براي ديدار با امام (ره) آمدند، اجمال پيامشان اين بود كه اوضاع در ايران بحراني است. سعي كرديم بحران به مناطق ديگر كشيده نشود. موفق شديم ارتش را مهار كنيم و مي‌دانيد كه ارتش اگر مهار نشود خود به خود اقدام مي‌كند و اوضاع بحراني‌تر مي‌شود. شاه مي‌رود و دولت بختيار كه روي كار آمد، از آن حمايت كنيد تا اوضاع آرام شود. وقتي فضا آرام شد و تشنج خوابيد، انتخابات برگزار كنيد. اگر اين كارها را نكنيد، تضميني نمي‌كنيم كه دست از ارتش برنداريم. امام (ره) با خونسردي گوش كرد و هوشيارانه در چند جمله گفت: من تشكر مي‌كنم و به آقاي كارتر سلام برسانيد. اما من از آقاي كارتر به عنوان يك دموكرات تعجب مي‌كنم. خود شاه وقتي مي‌گويد اين‌ها پدر من را آوردند و او را بردند و من را به جايش نشاندند. وقتي او بارها اين را مي‌گويد يعني بارها به غيرقانوني بودن حكومتش اشاره مي كند. بنابراين نخست‌وزيري هم كه تعيين مي‌كند، غيرقانوني و غيرشرعي است. بر فرض كه من هم اين كارها را كردم اما مردم ايران به غير از رفتن سلطنت رضايت نمي‌دهند. دوم اين كه به رها كردن ارتش تهديد كرديد. ارتش را رها كنيد. مگر تا به حال چه كار توانسته است بكند. ما زير سرنيزه بزرگ شده‌ايم. ولي بدانيد كه مردم ما كينه‌جو نيستند. به زودي پيروز مي‌شوند و وقتي پيروز شوند، روابط‌ شان را براساس روابط امروزشان تعيين مي‌كنند.

نمايندگان كارتر از اطلاعات امام تعجب كردند

طباطبايي گفت: امام (ره) در پايان گفت: اما يك پيام هم براي رئيس جمهورتان دارم. از ايشان به خاطر مناقشاتي كه بر سر رفتن شاه با ديگر رئيس‌جمهورها داشتند، تشكر كنيد. اين نماينده‌ها بسيار تعجب كردند كه امام (ره) از مناقشات كارتر چگونه آگاه شده است. امام (ره) اين اطلاعات را از طريق گزارشي كه آلمان‌ها تهيه كردند و در اختيار ايشان قرار داديم، كسب كرده بود. اما يكي از خاطره‌نويسان آمريكايي بعدها در كتابش، چون توجيهي بر دليل آگاهي امام (ره)‌ از موضوع نداشت، نوشته بود كه آيت الله خميني در ديدار چهارشنبه شبش با امام زمان به اين اطلاعات دست يافته است.

وي در ادامه گفت: قصد دارم در پايان صحبت به اين نتيجه برسيم كه غرب به هيچ وجه مايل به رفتن شاه نبود. پيش از انقلاب شمار پرسنل ارتش 500 هزار نفر بود و 50 هزار مستشار نظامي آمريكايي در كشور بودند. به نظر شما براي هر 10 نفر يك مستشار نظامي احتياج است؟ پاسخ خير است و اين افراد ماموريت ديگري داشتند. واقعيت اين بود كه ايران در آن زمان پادگان نظامي آمريكا بود و سقوط شاه براي غرب، فاجعه بود. به همين دليل سعي مي‌كردند به هر قيمتي كه شده او را حفظ كنند. يك سال قبل از انقلاب، يعني در سال 56، قرارداد نيزه سه‌سر ميان ايران، تركيه و اسرائيل براي تحويل اورانيوم غني‌شده به ايران امضا شد. مشخص است كه اين كار براي تحويل بمب اتم به ايران بوده است. شما نمي‌پرسيد ايران، آن زمان بمب اتم را براي چه مي‌خواسته است؟ پاسخش اين است كه براي مقابله با شوروي. بسياري از قنوات كشور براي فعاليت‌هاي هسته‌اي و ديگر برنامه‌ها از بين رفت و صدمات زيادي به كشور وارد شد كه سرچشمه آن‌ها اسرائيل بود. به همين دليل امام (ره) هميشه پيكان مبارزه را از سال 42 به سمت اسرائيل مي‌گرفت، اما يك سراي از روشنفكران اپوزوسيون مي‌گفتند كه امام (ره) تعصب عربي و اسلامي عليه يهودي‌ها دارد.

طباطبايي افزود: حالا چرا اسرائيل و آمريكا بايد رضايت بدهند كه محمدرضا پهلوي كه حافظ منافعشان در ايران بوده، برود و فردي بر سر كار بيايد كه از دوران طفوليت عليه اسرائيل بوده است. كدام عقل سليمي اين تحليل را مي‌پذيرد؟

در ادامه اين برنامه مخاطبان كتاب‌هاي طباطبايي به صحبت با او و امضاي كتاب‌هايشان توسط او پرداختند.

© 2003 Mehr News Agency .

يکشنبه|ا|9|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن