واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > داوری، عبدالرضا - اگر تاکید بر استقلال گرایی را بهعنوان مبنای نامگذاری 13 آبان به «انقلاب دوم» بپذیریم، تردیدی نباید کرد که خیزش ملی ایرانیان در 9 دی 88 را نیز باید «انقلاب سوم» خواند.
1- استاد حسنزاده آملی درباره واژه «یوم» در قرآن مانند کل «یوم هو فی الشأن» و نیز «لمن الملک الیوم لله الواحد القهار»، به این معنا اشاره دارند که «یوم» به معنای ظهور و تجلی است. هر «یوم» به معنای تجلی اختصاصی و کاری مهم و اساسی است. 2- رفتار سیاسی ملت ایران طی دویست سال اخیر از یک الگوی ثابت پیروی نموده است. بررسی دقیق تحولات تاریخ 200 ساله ایران نشان میدهد که تحولات سیاسی در ایران از الگوی تضاد میان وابستهگرایی و استقلالخواهی پیروی میکند. تاریخ 200 سال اخیر ایران تاریخ تماس و چالش ایران با نظام سرمایهداری جهانی است. مهمترین ویژگی نظام سرمایهداری که همه صاحبنظران بر آن اشتراک نظر دارند یکپارچهسازی و ادغام ملتها برای گسترش بازارهای مصرف است که از آن بهعنوان جهانی شدن یا جهانیسازی یاد میشود. طی فرایند جهانی شدن، یا به زعم برخی پژوهشگران پروژه جهانیسازی، نهادهایی مانند سازمان ملل، شورای امنیت، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و WTO فشار عظیمی بر ساختار سیاسی و اقتصادی کشورها وارد میآورند تا زمینه ادغام و هضم آنان در نظام بینالمللی با سیادت آمریکا و غرب فراهم آمده و به بیان شهید مرتضی آوینی شهروندان مطیعی برای دهکده جهانی شوند. هرچند که با ظهور فناوریهای نوین ارتباطی روند جهانی شدن و ادغام در نظام جهانی شتابی زایدالوصف یافته است اما عمر این فرایند را باید به اندازه عمر نظام سرمایهداری تخمین زد. به زعم متفکرانی چون والرشتاین نظام سرمایهداری اگر در روند جهانی شدن توفیق نیابد دچار فروپاشی میشود.موقعیت ژئوپولیتیک ایران باعث شده است که ایران همواره مورد توجه نظام سرمایهداری باشد و طی 200 سال اخیر رقابت سنگینی میان اقطاب نظام سرمایهداری بر سر سلطه بر ایران شکل گیرد. ابتدا دستیابی به آبهای آزاد از طریق ایران هدف روسها و حفاظت از مستعمرات شبهقاره هند برای بریتانیا اهداف اصلی برای رقابت قدرتها بر سر ایران را شکل میداد که کشف منابع نفت و گاز موضوع رقابت قدرتها را پیچیدهتر ساخت. فشار جهانی شدن و طمع قدرتها بر ایران باعث شد تا طی 200 سال اخیر در ایران قشری خاص شکل گیرد که به لحاظ نظری و نیز به دلیل منافع خاص، پروژه ادغام ایران در نظام جهانی را پیگیری نماید که آنان را باید وابستهگرایان خواند. درمقابل این گروه آحاد ملت قرار دارند که با پافشاری بر هویت ملی و اصل استقلال با وابستهگرایی مقابله میکنند. تاریخ معاصر ایران عرصه کشاکش این دو نیرو است. حاضران در این میدان از یک سو اقلیتی است که با تکیه بر حمایت خارجی تلاش دارد تا با ارائه الگوی توسعه برونزا، ایران را بهعنوان بخشی از اندام نظام بینالمللی استحاله نماید و از سوی دیگر اکثریت ملت که با پافشاری بر الگوی درونزای رشد و توسعه، در برابر ادغام و هضم شدن در نظام جهانی مقاومت مینمایند. بر این مبنا اصلیترین شکاف و تضاد موجود در جامعه ایران تضاد وابستهگرایی با استقلال خواهی است که میتوان در تمام تحولات دویست سال اخیر آن را رصد نمود.امام خمینی(ره) 22 بهمن 57، روز پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران را یومالله نامیدند. 270 روز پس از این روز، 13 آبان 58 و زمان تسخیر سفارت آمریکا در تهران فرا رسید. امام خمینی(ره) این روز را نیز «یومالله» و «انقلاب دوم» که انقلابی بزرگتر از «انقلاب اول» بود نامیدند.22 بهمن 57 و 13 آبان 58 در یک نقطه اشتراک دارند و آن «دغدغه ملت برای دفاع از استقلال» که در قالب مخالفت ملی با نفوذ اجانب و بیگانگان در ارکان اداره کشور متجلی شد. ملت ایران در 22 بهمن 57 شعار نخست خود را «استقلال» انتخاب کرد. ملت با این شعار اعتراض خود را در برابر وابستگی محمدرضا پهلوی به دولتهای غربی آشکارا فریادزد و تومار سلطنت وی را در هم پیچید. هرچند در 22 بهمن 57، حکمرانان سلطنتی بهعنوان «پایگاه داخلی غرب» از صحنه مدیریت کشور حذف شدند اما سفارت آمریکا در تهران بهعنوان ستاد فرماندهی و هدایت ضدانقلاب و پایگاه اصلی غرب در ایران همچنان فعال بود و تلاش میکرد تا با جریانسازیهای آشکار و پنهان، حاکمیت غربگرایان و سازشکاران با غرب را در ارکان اداری کشور حفظ و تثبیت نماید. اینکه امام خمینی (ره) 13 آبان 58 را «انقلاب دوم» و انقلابی بزرگتر از انقلاب 22 بهمن 57 میخوانند، در این معنا ریشه دارد که در بهمن 57، سلطنت پهلوی بهعنوان یکی از پایگاههای داخلی غرب در ایران منهدم گردید اما در 13 آبان 58، ستاد اصلی فرماندهی آمریکا در تهران که غربگرایان و هواداران آمریکا در تهران را ساماندهی میکرد، برچیده شد. 3- اگر تاکید بر استقلال گرایی را بهعنوان مبنای نامگذاری 13 آبان به «انقلاب دوم» بپذیریم، تردیدی نباید کرد که خیزش ملی ایرانیان در 9 دی 88 را نیز باید «انقلاب سوم» خواند. حوادثی که از فردای انتخابات 22 خرداد 88 عرصه سیاسی ایران را در هم نوردید، شدیدترین درگیری ثبتشده در تاریخ معاصر ایران میان دوجبهه وابستهگرایی و استقلال خواهی بود. در یک سوی این آوردگاه نبرد، جریان فتنهبهعنوان پایگاه داخلی غرب و نماینده تابلودار جریان وابستهگرایی قرار داشت و در سوی دیگر آن آحاد ملت ایران با هدایت داهیانه رهبر معظم و مجاهد انقلاب اسلامی صفآرایی کردند. از 23 خرداد 88، وابستهگرایان با اسم رمز «تقلب»، عملیات وسیع تخریب و براندازی نظام جمهوری اسلامی را با هدف بازتولید یک نظام سیاسی وابسته به غرب آغازکردند و پس از تهاجم به همه نمادهای استقلالخواهی ایران، از امام تا شهدا و از ولایت فقیه تا جمهوریت نظام تا آنجا پیش رفتند که حتی هتک حرمت امام حسین(ع) بهعنوان نماد ذلتناپذیری و مقاومت را در دستور کارشان قرار دادند. مجموعه کنشبراندازانه و هتاکانه جریان وابستهگرا که اوج آن در عاشورای حسینی به نمایش درآمد، کاسه صبر ملت ایران را لبریز کرد. ملت ایران که «استقلال»، «ولایت فقیه»، «امام و رهبری» و «عاشورا» را در زمره نوامیس خود میانگارد، در 9 دی 88، لباس رزم بر تن کرد و شهرهای ایران را به تسخیر خود درآورد. خیزش ملی 9 دی 88، طومار جریان وابستهگرایی بازتولید شده درسالهای پس از انقلاب را در هم پیچید. وابستهگرایانی که آمده بودند در گام نخست دولت ملی و استقلال گرای دکتر احمدی نژاد را ساقط کرده و در گام بعدی جام زهر وابستهگرایی را به کام رهبری نظام بچشانند، چنان ضربهای از خیزش ملی 9 دی دریافت کردند که مشابه آن را جز در 22بهمن 57 و 13 آبان 58 نمیتوان رصد نمود. همانطور که ضربه 13 آبان 58 حداقل یک دهه فضای تنفس و حیات را از وابستهگرایان دریغ نمود، پیش بینی میشود که ضربه 9 دی 88 نیز حداقل به مدت یک دهه، اثرگذاری جریان وابستهگرا در عرصههای حکومتی ایران را به تعویق بیندازد.این فرصت تاریخی میتواند برای گسترش و تعمیق آرمانهای انقلاب و تحکیم پایههای جمهوری اسلامی، فرصتی مغتنم باشد و در برنامهریزیهای کلان کشور مورد توجه و اهتمام قرار گیرد. فرصت «انقلاب سوم» را از دست ندهیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]