واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: شیرینگ شش سال پیش، فیلمنامه اش را روی میز مدیران شرکت فاکس گذاشت اما مدیران خوشحال با یک اردنگی او را به بیرون پرتاب کردند. اما موفقیت سریال «لاست» باعث شد... در مسیر آزادیاین روزها موج تماشای فرار از زندان، یکی از پر بینندهترین سریالهای روز جهان رنگ و بوی ایرانی گرفته؛ هم نسخه دوبله آن وارد شبکه نمایش خانگی شده و هم نسخه رادیویی آن از رادیو فرهنگ پخش میشود. پارسال همین موقعها در یک پرونده شش صفحه ای درباره پدیده لاست و سریالهای خارجی کلی حرف زدیم؛ سریالهایی که به صورت زیر زمینی، دانلود و زیرنویسدار تکثیر میشد. بازار این جور سریالها در تمام جهان داغ و پررونق شده و تلاش سازندهها برای جهانیسازی فرهنگ از یک طرف و نیاز مخاطبان به سرگرمی و تنوع از طرف دیگر از دلایل اصلی موفقیت این سریالهاست؛ سریال «پریزون بریک» یا همان «فرار از زندان» هم جزو همین سریالهاست، سریالی که چند ماه قبل شایعه شد قرار است از شبکه 3 پخش شود و حتی دوبله هم شده بود ولی خب این اتفاق نیفتاد. چند هفته قبل هم نمایش رادیویی آن از رادیو فرهنگ شروع شد اما این وسط دوبله و پخش آن در شبکه ویدیویی خانگی توسط یکی از شرکتهای مطرح رسانه ای، کف تعقیب کنندههای این جور سریالها را برید. این شرکت با شعار «هر هفته، یک قسمت» سعی کرده هیجان پخش سریال را هم حفظ کند. فعلا ً که قرار است فصل اول سریال، دوبله و توزیع شود؛ هر چند نگاه انتقادی به سیستم حکومتداری و قضایی آمریکا و فضای تقریبا ً پاستوریزه سریال که مشکل ممیزی چندانی ندارد هم در این که «فرار از زندان» اولین سریالی باشد که رسما ً و با مجوز، از زیر به روی زمین بیاید موثر بوده است. به هر حال وقتی در اوقات فراغت_ به خصوص تابستان_ نیاز به سرگرمی وجود دارد و تلویزیون و سینما از پس این کار بر نمیآیند، نظارت، مجوز و توزیع رسمی این جور سریالها میتواند خانوادهها را با خیال راحت دور هم جمع کند. 2 برادر، یک زندانسریال فرار بزرگ، مثل لاست و 24 با حاشیهها و داستانهای فراوانی ساخته شد. هر سریالی که آن ور آب ساخته میشود، کسی را به عنوان مغز متفکر یا خالق دارد که همه چیز را تحت کنترل خود میگیرد و همین خالق است که میگوید فیلمنامهها چه جوری نوشته شوند و چه جوری کارگردانی شوند تا سریال همان جایی برود که او دلش میخواهد. سریال «فرار از زندان» هم از این قاعده مستثنا نیست و همچین شخصیتی را پشت سرش دارد. پل شیرینگ (Paul Scheuring ) که کارنامه سینمایی و تلویزیونیاش چیز خاصی ندارد، خالق اصلی این سریال چند لایه است. در بیشتر موارد کارها را خودش به تنهایی انجام میدهد، مخصوصا ً نوشتن فیلمنامه را که یکی از کارهای محبوب جناب شیرینگ است. البته او از کارگردانی کاملا ً کنار کشیده و بیشتر از دور مراقب اوضاع و احوال است. او در ایلی نویز به دنیا آمده؛ همان جایی که ماجراهای سریال (حداقل چند فصل ابتدایی) در آن اتفاق میافتد. شیرینگ شش سال پیش، فیلمنامه اش را روی میز مدیران شرکت فاکس گذاشت اما مدیران خوشحال با یک اردنگی او را به بیرون پرتاب کردند. اما موفقیت سریال «لاست» باعث شد همان مدیران خودشان سراغ شیرینگ بروند و تقاضا کنند که ساخت سریال را شروع کند؛ همین شد که کم کم عوامل سریال دور هم جمع شدند و توانستند اولین قسمت را در اگوست 2005 (شهریور 1384) روی آنتن بفرستند. در جست و جوی عدالت فیلمنامه ای که شیرینگ آن را برای ساخت سریال آماده کرده بود، نشان داد که پیچیدگی خاص خودش را دارد؛ نه مثل لاست درهم تنیده و نسبتا ً تخیلی است و نه مثل سریالهای دیگر. ماجرای اصلی داستان این است که لینکلن براوز به جرم کشتن برادر معاون رییس جمهور آمریکا به اعدام محکوم میشود و تا اجرای حکمش به زندان فاکس ریور منتقل میشود. اما مساله ای به ظاهر ساده که یک انتقام گیری شخصی به نظر میرسد، کم کم دچار پیچیدگی میشود؛ یعنی فیلمنامه نویس تصمیم میگیرد که از دل این اتفاق به ظاهر ساده، ماجراجویی بزرگی را به خورد تماشاگرش بدهد. برادر لینکلن، مایکل، خود را وسط ماجرا میاندازد تا هر جوری شده برادرش را از این مخمصه نجات بدهد. او که مهندس ساختمان بسیار باهوشی است، تمام نقشه زندان فاکس ریور را روی بدنش خالکوبی میکند و با یک سرقت خانگی بانک، دل به دریا میزند تا در زندان کنار برادرش باشد. اجرای تک تک برنامههای از قبل تعیین شده مایکل، خودش کلی از ماجرای سریال را در بر میگیرد. هر حرکتی از قبل توسط او پیش بینی شده، حتی جزیی ترین آنها؛ به جز رفتار زندانیهای دیگر که بیشتر باعث دردسر میشوند و کار را به تاخیر میاندازند. البته گاهی هم قضیه برعکس میشود و این زندانیهای دیگر هستند که به کمک مایکل و برادرش میآیند. علاوه بر این، در بیرون از زندان ماجرا شکلی دیگر در حال پیگیری است. وکیل لینکلن، ورونیکا دانوان که دوست دوران کودکی آنهاست، به شدت دنبال جمع کردن مدارک لازم برای تبرئه کردن لینکلن است اما مگر میشود به همین راحتی مدرکی جمع کرد؟ نقشه طرف مقابل به قدری پیچیده و دقیق است که هر کسی نمیتواند به این مدارک دست پیدا کند. تازه، اگر چنین اتفاقی قرار است بیفتد، درست چند دقیقه قبل از آن، این مدارک پودر میشوند و میروند هوا. این همان موش و گربه بازی همیشگی فیلمنامه نویس است که تا دقیقه 90 شما را با چشمانی باز و ذهنی خسته بیدار نگه میدارد و در آخر شما را با دستهای خالی روانه رختخواب میکند. فکرش را بکنید؛ از یک طرف در داخل زندان، مایکل با زندانیها سروکله میزند و از طرف دیگر در خارج از زندان، ورونیکا با سنگ اندازی کاخ سفیدنشینها طرف میشود. پسرهای فراری «فرار از زندان» تا حالا 18 بار در جشنوارههای مختلف نامزد شده است که سه تای آنها را توانسته ببرد؛ معتبرترین آنها جایزه بهترین سریال درام از People’s Choice Awards در سال 2006 بوده. البته دوبار هم نامزد دریافت جایزه از «گلدن گلوب» به خاطر بهترین سریال درام و بهترین بازیگر هم شد که دستشان کوتاه ماند. یک نامزدی «امی» هم در پرونده دارند که به خاطر آهنگسازی رامین جوادی بوده. در کل این سریال 79 قسمتی در چهار فصل ساخته شده که اولین قسمتش در 29 آگوست 2005 پخش شد و آخریش هم در 15 می همین امسال . ملت هم انگار از فصل دوم بیشتر خوششان آمده؛ چرا که فصل دوم با میانگین 3/9 میلیون بیننده پربینندهترین فصل سریال محسوب میشود. بعد از این، فصل اول با 2/9 و فصل سوم با 2/8 میلیون دوم و سوم هستند. فصل چهارم هم با یک باز خورد بد که میانگین 3/5 میلیون نفر را دارد فقط میتواند رتبه چهارم را به دست بیاورد. قسمت اول سریال رکورد قبلی برنامههای شبکه فاکس را شکست و با بیش از ده میلیون تماشاگر کلی مسوولان این شبکه را کیفور کرد. کاربران سایت IMDB هم بهترین قسمت سریال را قسمت دوازدهم فصل چهارم (Selfless) میدانند و از نمره ده به آن 2/9 داده اند که رتبه بسیار بالایی است. بعد از آن هم قسمت بیست و یکم فصل اول (Go) و قسمت بیست و دوم فصل چهارم (Killing Your Number) هستند. به گفته همین سایت، بیشترین استقبال از سوی بینندههایی بوده که بین 18 تا 29 سال داشته اند؛ یعنی همان جوانان که بیش از 80 درصد آنها مرد بوده اند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 700]