واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - «من دیگر نمیمانم». این تمام متن استعفای امیر قلعهنویی بود. سرمربی آبیها دیگر نمیتواند با مدیر باشگاه کار کند و این را دیگر همه میدانند. او بعد از تساوی یک - یک با الاتحاد و حذف از لیگ قهرمانان آسیا گفت که نمیماند. اگرچه مدیر سیاستمدار باشگاه پیشتر گفته بود که با این اوضاع نمیتواند باشگاه را اداره کند. مدیر به افراد کناری سرمربی تیم ایراد میگرفت و سرمربی هم به شیوه اداره باشگاه توسط مدیر. با این اوضاع باید پذیرفت که این همکاری نمیتوانست ادامه پیدا کند و امیر قلعهنویی این نوار را پاره کرد تا به دنبال بخت خود در باشگاهی دیگر بگردد. از باشگاه تماسی نگرفتند تا شما را منصرف کنند؟چرا چند بار؛ ولی من دیگر نمیخواهم با شما مذاکره کنم. این شما یعنی کی؟ مدیر عامل. من یا کس دیگر که طرف نیستم. از زمانی که به برنامه 90 رفتم تا حالا چند بار به من زنگ زد که بیا با هم مذاکره کنیم تا تیم را برای فصل بعد ببندیم من گفتم با شما مذاکره نمیکنم. من هم برای خودم اصولی دارم. نمیتوانم ببینم فردی مستقیم به من توهین میکند و آن وقت با او رفیق باشم. من این چیزها را یاد نگرفتهام. نمیتوانم با او روراست باشم. خیلیها میگویند این ایراد بزرگ من است که رفاقت برایم مهم است. ماجرای شب قبل از بازی با الاتحاد چه بود که شما مدیر عامل را به اتاقتان راه ندادید؟ اصلاً ایشان سمت اتاق من نیامد که من راه بدهم. بعضی از روزنامههای ورزشی نوشتند وقتی آقای واعظ پشت در اتاق قلعهنویی رفت او در اتاق را قفل کرد. باور کنید این دروغ است. ایشان به هتل المپیک آمد ولی همان پایین برای بچهها صحبت کرد من هم برای آنکه از دست ایشان عصبانی بودم اصلاً پایین نرفتم. ریشه این عصبانیت چه بود؟ آخر شب قبل از بازی با الاتحاد آمده میگوید ما جاسوس را پیدا کردهایم. مگر اینجا کجاست؟ ما در تیم فوتبال بازی میکنیم. این حرفها یعنی چه که جاسوس را پیدا کردهایم. این آقا فکر میکند من آنقدر بیکارم که برای فحاشی به ایشان آدم اجیر کنم. مدیر ما اگر مدیر بود میدانست از این قهرمانی چطور استفاده کند. ما تا شروع فصل بعد باید لذت این قهرمانی را میبردیم ولی بیدرایتی ایشان باعث شد همه چیز به باد برود. نه لذتش را بردیم، نه هوادارانمان را کمی شاد نگه داشتیم و نه بازیکنی با این قهرمانی جذب کردیم. همه چیز از دست رفت. حیف. واکنش هیأت مدیره چه بود؟ نمیدانم. یعنی مدیر عامل را حمایت میکنند؟ نمیدانم بروید از خودشان بپرسید. یعنی از هیأت مدیره با هیچ عضوی در ارتباط نیستید؟ فقط آقای امیدوار رضایی و آقای نفریه که هیچ کدامشان به من زنگ نزدهاند. شاید از نظر آنها مدیر عامل حرف حق میزند. حالا تصمیم شما چیست؟ از ایران میروم. میروم دبی آنجا دو تا پیشنهاد خوب دارم. از کدام تیمها؟ اجازه بدهید اسمشان را نگویم. تیمهای خارجی را که میشود گفت. العجمان و یک تیم دیگر. کی به دبی میروید؟ اول باید کلاس ما تمام شود. کلاس آقای روته مولر که تمام شد لیگ آنها هم تمام میشود. آنها این هفته هفته آخرشان را برگزار میکنند که خیلی هم حساس است. بازیها که تمام شود میروم برای مذاکره. پیشنهادهایی که برای پاختاکور در تاشکند داشتید چه شد؟ آنها قبل از آنکه فصلشان شروع شود به من پیشنهاد دادند که آن موقع من داشتم با استقلال کار میکردم و اخلاقی نبود که کارم را در میانه راه بگذارم و بروم. آنها حالا مربی موردنظرشان را انتخاب کردهاند و دارند کارشان را میکنند. دیگر پیشنهادی وجود ندارد که من دربارهاش فکر کنم. چند نفر از بازیکنان استقلال گفتهاند نمیتوانند بدون شما کار کنند. آنها لطف دارند. یعنی این احتمال وجود دارد که آنها هم تیم را ترک کنند؟ در این فوتبال نباید به این چیزها توجه کرد. بازیکن پولش را میگیرد و برای تیم بازی میکند. هر جایی که به او پول خوب بدهد برای همان تیم بازی میکند. شاید استقلال بهترین پیشنهاد را به آنها بدهد. آن وقت خواهید دید که همین بازیکنان میمانند و برای تیم بازی میکنند. البته من آنها را مقصر نمیدانم. آنها هیچ گناهی ندارند. آنها تنها هنرشان برای پول درآوردن، فوتبال بازی کردن است. آنها هم نباید وارد این درگیریها شوند. به هر حال این مشکل من و مدیر عامل باشگاه است. احتمال دارد از این تصمیمتان برگردید؟ به هیچ عنوان. تا زمانی که ایشان مدیر عامل باشگاه استقلال است من به این تیم برنمیگردم. و اگر به امارت بروید کدام بازیکنان را با خودتان به آن لیگ میبرید؟ اجازه بدهید اول من به امارت بروم بعد درباره این چیزها حرف بزنید. اصلاً قرارداد من با تیمهای اماراتی بسته نشده که بخواهم درباره بازیکنانم فکر کنم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]