واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: اروپايي ها به ساز آمريكا رقصيدند
ترجمه:سارا معصومي
ديپلماسي ايراني : رئيس جمهوري دموكرات كه خود را براي جدال در رقابتي نفس گير مهيا مي كرد؛ با گزينه اي بسيار جدي در مقوله بحث امنيت ملي روبه رو بود: مجوز حمله به كشوري كه گفته مي شود درصدد دستيابي به تسليحات هسته اي است را صادر كند يا خويشتن داري به خرج دهد.
تندروهاي امريكايي در اين مبحث او را رئيس جمهوري ضعيف مي دانستند. در ضلع غربي كاخ سفيد اما مشاوراني نشسته بودند كه ريسك اينچنين عملياتي را بالا و پايين كردند: يك حمله مي تواند منجر به مناقشه اي تمام عيار شود. نشستن و نگاه كردن هم مي تواند توازن قدرت در منطقه را زير سوال ببرد.
رئيس جمهوري كه در بالا وصف حال او را خوانديد ليندون جانسون بود و كمتر از سه هفته تا روز انتخابات در سال 1964 فاصله داشت. چيني ها با برنامه هسته اي خود تبديل به نقل محفل امريكايي ها در آن روزها شده بودند. صبح همان روز دولت مائو در اين خصوص به رسانه ها گفته بود: چين نه ماجراجويي مي كند و نه تسليم مي شود.
چين نخستين كشور آسيايي بود كه در آن زمان به بمب هسته اي دست يافت. جانسون به هر حال در آن انتخابات رقيب خود را شكست داد.شبيه سازي هاي تاريخي همواره زماني كه پاي بحث انتخابات رياست جمهوري و يا سياست هسته اي به ميان مي آيد خطرناك مي شوند.بنابراين زماني كه تصوير سازي مي كنيم تا آن روزها را با اين روزهاي باراك اوباما و مواجهه با ايران مقايسه كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه تاريخ ملودي هاي نواخته شده خود را تكرار نمي كند.
در آن زمان چيني ها تسليحات هسته اي خود را هشداري براي اتحاد جماهير شوروي سابق هم مي دانستند و واشنگتن هم به دعوت از روس ها براي جنگ عليه چيني ها مي انديشيد. اما اكنون باراك اوباما در حساس ترين سال عمر كاري خود گزينه هاي بسياري براي بازي پيش روي دارد. هر كشوري كه مي تواند در حمله به تاسيسات هسته اي ايران به گونه اي دخيل باشد به انتخابات رياست جمهوري امريكا فكر مي كند و سود و زياني كه امريكايي ها از اين حمله عايد جيب خود مي كنند.
بحث بالا رفتن قيمت نفت مي تواند هر دستي را براي كشاندن ماشه مردد كند. حتي تهديد به بستن تنگه هرمز از سوي ايران هم براي ترساندن بسياري از متحدان امريكا كافي بود. حقيقت غيرقابل كتماني وجود دارد و آن هم بحران اقتصادي است كه ايالات متحده ، روسيه،چين و فرانسه را در سال جاري ميلادي در آغوش خواهد كشيد. اين حقيقت نيز بر پيچيده گي ماجرا مي افزايد.
مي توانيم براي آغاز اين تجزيه و تحليل از عينك ايراني ها به داستان نگاه كنيم: آنها تجربه چين را خوانده اند و مورد پاكستان را هم به چشم ديده اند كه چگونه با تحريم هاي سخت كنار آمد. در هر دو اين موارد زماني كه نخستين بمب آزمايش شد جهان با حقيقت كنار آمد. كمتر از نيم قرن پس از اين داستان چين دومين اقتصاد برتر جهان است و هيچ كس هم با اين كشور و مرام و مسلكش مشكلي ندارد. به محض آنكه داستان يازدهم سپتامبر در سال 2001 رخ داد تحريم ها عليه پاكستان يك شبه حل و فصل شد. در همان تاريخ بود كه امريكايي ها با يك دو دو تا چهارتاي سياسي به اين نتيجه رسيدند كه از القاعده و جرين افراط بيشتر از بمب هاي هسته اي پاكستاني ها وحشت دارند.
يكي از كارشناسان ارشد شوراي روابط خارجي امريكا در اين خصوص مي گويد: از منظر ايراني ها ايستادن در پس اين ابرهاي غبارآلود بهتر است.
شابد حق با او باشد. در شرايطي كه امريكا بارها و بارها تذكر داده كه نمي تواند ايران هسته اي را بپذيرد، مقام هاي انگشت شماري بودند كه اعتراف كنند مي توانند با ايران هسته اي كنار بيايند كه تكنولوژي هاي كامل هسته اي را در اختيار دارد.
هيچ كس نمي داند در ذهن رهبران ايران چه مي گذرد كه در تمام اين سالها بازي را به آرامي و با احتياط پيش بردند آن هم به گونه اي كه بوي بحران از آن به مشام نرسد. چند سال قبل بود كه غربي ها اعلام كردند نمي توانند ادامه روند غني سازي اورانيوم توسط ايران را تحمل كنند، ايران اين مرحله را ادامه داد و غربي ها هم تحمل كردند. پس از آن خط قرمز اندكي اين سوتر كشيده شد و بحث ميزان غني سازي اورانيوم مطرح شد. ايراني ها حق نداشتند غني سازي را تا بدان جا بالا ببرند كه دستيابي به بمب هسته اي به آب خوردني بماند. اما از دو سال پيش تاكنون باز هم ايراني ها از اين خط گذشتند و اتفاقي رخ نداد. اكنون تاسيسات هسته اي اين كشور به عمق زمين برده مي شود و در مكان هايي امن تحقيقات ادامه دارد.
اسرائيلي ها اما بيش از همگان به اين مساله حساسيت لفظي نشان داده اند . اين تل آويو نشين ها بودند كه روزي هشدار دادند اجازه نمي دهند ايران به خطي برسد كه غيرقابل بازگشت باشد. منظور از اين خط همان رسيدن به نقطه اي بود كه تهران بتواند از آن به عنوان سكويي براي دستيابي سريع به بمب هسته اي استفاده كند. هيچ كس نمي داند اين خط دقيقا كجاست اما سرويس هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي اخيرا اعلام كرده اند كه ايران از اين خط فرضي آنها هم عبور كرده است. اسرائيلي ها در يك سال اخير به سخنان باراك اوباما گوش داده اند كه اعتقاد دارد حملات سايبري به تاسيسات هسته اي ايران و تحريم هاي اقتصادي بيش از قشون كشي مي تواند تهران را خسته كند.
با اينهمه اخيرا امريكايي ها از احتمال حمله خودسرانه اسرائيل به ايران بيش از اندازه ترسيده اند. رئيس ستاد مشترك ارتش امريكا به تل آويو مي رود و اين در حاليست كه ايهود باراك وزير جنگ اين رژيم هفته گذشته در آخرين اظهار نظر خود تاكيد مي كند كه حمله به ايران بسيار دوز از ذهن است.
بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صيونيستي كه رابطه حسنه اي با باراك اوباما ندارد به اين نتيجه رسيده است كه اگر قرار باشد حمله به تاسيسات هسته اي ايران انجام شود بهترين زمان هين روزهاي گرم انتخاباتي است كه مي تواند همدردي راي دهندگان امريكايي را به دنبال داشته باشد و البته كمترين هزينه را براي اوباما به ثمر آورد.
اليوت آبرامز مشاور تندروي جورج بوش رئيس جمهوري سابق امريكا اعتقاد دارد كه اگر تل آويو به تهران حمله كند باراك اوباما چاره اي جز حمايت از اين نبرد ندارد. اين حمله شايد بتواند منجر به انتخاب مجدد آقاي اوباما هم شود البته در شرايطي كه تنگه هرمز بسته نشود و امنيت اسرائيل هم تهديد نشود!
ايراني ها زيرك تر از آن چيزي هستند كه همه تصور مي كنند. ايراني ها مي دانند كه در نبردي تن به تن چيز زيادي عايد هيچ كدام از طرفين نمي شود. ايراني ها بازي را تا بدان جايي كه كنترل آن از دستشان خارج شود پيش نمي برند. بله درست است كه امريكايي ها نمي خواهند ايران به بمب هسته اي دستيابي پيدا كند اما آيا دوست دارند به بهاي اين عدم دستيابي ايران به بمب بشكه اي 6 دلار براي نفت پرداخت كنند؟
بي ثباتي چيني ها را مي ترساند اما براي روس ها فرصت خوبيست. سالهاست كه چيني ها در مقابل تحريم هاي ايران مقاومت مي كنند چرا كه بخش اعظمي از نفت ايران را چشم بادامي ها مي خرند. اكنون چيني ها به اين نتيجه رسيده اند كه تشديد تحريم ها اجتناب ناپذير است. در اين فضا آنها نيز به دنبال جايگزيني مي گردند. يكي از مشاوران اوباما در اين خصوص مي گويد: چيني ها بسيار دير به فكر بازي افتادند. ما دو سال پيش به آنها هشدار داديم كه بازي تغيير خواهد كرد. اما چيني ها امسال اين حقيقت را باور كردند.
روسيه نيز در حال خريد زمان است. البته اين كشور به عنوان توليد كننده نفت از اين بحران به وجود آمده منافعي هم دارد. روس ها طرح مذاكره اي طولاني با ايراني ها را داده اند. طرحي كه براي تحقق آن به سالها زمان نياز است. اين طرح به چشم واشنگتن نشين ها به توطئه اي مي ماند براي خريد زمان براي ايراني ها.
در سوي ديگر اين بازي اعراب و اروپايي ها هستند. در زمان رياست جمهوري جورج بوش اين كشورها از تحريم هاي نفس گير واهمه داشتند چرا كه مي ترسيدند با شكست انها بوش فرمان حمله را صادر كند. پس از حمله امريكا به عراق همگان در خصوص نيت هاي ايالات متحده نسبت به كشورهاي خاورميانه احساس بدبيني داشتند.
اكنون سه سال پس از رياست جمهوري اوباما بر كاخ سفيد ورق ها برگشته است. اروپايي ها موافقت خود را با تشديد تحريم ها اعلام كرده اند. تحريم نفت ايران هم كليد خورد. امريكا سالهاست كه از ايران نفت خريداري نمي كند اما اوباما در خصوص تشديد تحريم ها به گونه اي كه منجر به خشم جدي ايراني ها و آغاز تنش نظامي شود بسيار محتاط است. اين نيكولا ساركوزي از فرانسه و آنگلا مركل از المان بودند كه با وجود تمام بدبيني هاي موجود اعتقاد دارند تشديد تحريم ها مي تواند ايران را وادار به امتياز دهي كند!
نيويورك تايمز در ادامه مي نويسد: زماني كه بحران گروگان هاي امريكايي در ايران مطرح بود چند ساعت پس از آنكه جيمي كارتر دموكرات دفتر را ترك كرد و كرسي را به رونالد ريگان تندرو داد گروگان هاي امريكايي آزاد شدند. زماني كه اوباما يا رقيب او در بيستم ژانويه 2013 سوگند بخورند هيچ كس انتظار نخواهد داشت كه تاسيسات هسته اي ايران به يك باره جمع شود.
پنجشنبه|ا|6|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]