تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان با ايمان نيرومند، نزد خداوند بهتر و محبوب تر است از انسان با ايمان ناتوان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816858027




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معرفی «ایوان کلیما» نویسنده زیرزمینی معروف چک


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: روح پراگ نه رمان بود و نه از این کتاب‌های افشاگرانه درباره تاریخ و سیاست و زندگی این و آن اما بین کتابخوان‌ها خیلی زود محبوب شد. روح پراگ مقالات...     قلم‌های زیر زمینیایوان کلیما که تازه به خوانندگان ایرانی معرفی شده در دنیا معروف‌ترین نویسنده چک بعد از میلان کوندراست.دنیا خیلی وقت است «ایوان کلیما» را می‌شناسد؛ آن هم به عنوان یک نویسنده و روشنفکر و روزنامه نگار درجه اول. خیلی از منتقدها می‌گویند او بعد از «میلان کوندرا» مهم‌ترین نویسنده کشور چک است. اما کلیما خیلی دیر به ایران آمد. مرداد پارسال کتاب «روح پراگ» نوشته کلیما به عنوان اولین کتاب از او، به فارسی ترجمه شد. روح پراگ نه رمان بود و نه از این کتاب‌های افشاگرانه درباره تاریخ و سیاست و زندگی این و آن اما بین کتابخوان‌ها خیلی زود محبوب شد. روح پراگ مقالات ژورنالیستی کلیما بود درباره حکومت توتالیتر چک، انقلاب‌های دنیا، سانسور، ادبیات، جنگ جهانی دوم، نازی‌ها، اردوگاههای یهودیان و خیلی چیزهای دیگر و حالا کتاب دیگری از کلیما روی پیشخوان کتابفروشی‌هاست؛ رمان «در انتظار تاریکی، در انتظار روشنایی». شاید مترجم‌ها دریچه تازه‌ای به دنیای یک نویسنده مهجور اما شگفت انگیز باز کرده باشند.   سال 1931، وقتی ایوان به دنیا آمد، چک هنوز چکسلواکی بود و البته یک دیوانه خانه تمام عیار دنیا زیر بار جنگ جهانی اول قد راست نکرده بود، رکورد اقتصادی مردم را فلج کرده بود، بیشتر اهالی چک حکومت دموکراتیک را دلیل بدبختی‌شان می‌دانستند و پدرهای کارگر طرفدار سوسیالیسم بودند، برای این که سوسیالیست‌های شوروی توهم یک آرمانشهر قشنگ را که همه در آن با هم برابرند و برایشان جا انداخته بود.  مورد غم انگیز ایوانایوان هیچ خواهر و برادری نداشت. پدرش جوشکار بود و از عهده مخارج زندگی برنمی‌آمد ولی یک خانه ویلایی قشنگ داشت و بچگی ایوان که تنها سال‌هایی بود که آب خوش از گلویش پایین رفت، در آن خانه گذشت. پدر و مادرش اسما یهودی بودند اما عملا ً هر دو لامذهب بودند و به تنها چیزی که معتقد بودند کمونیسم بود. آن سال‌ها آلمان نازی به دست به دست ایتالیا داده بود تا جنگ دوم جهانی را راه بیندازد؛ بنابراین اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورهای بلوک شرق وحشتناک بود؛ «یک روز مدیر مدرسه‌مان آمد سر کلاس تا مداد رنگی‌ها را بررسی کند. مدیر گفت هر کس که مداد رنکی‌ها «هارتموت» دارد دیگر نباید از آن استفاده کند چون آنها ساخت آلمان بودند». ایوان که تازه یک بسته مداد رنگی ‌هارتموت خریده بود و حسابی عصبانی شد اما؛ «آن عصبانیت در مقایسه با عصبانیت‌هایی که در آینده بنا بود سراغم بیایند بی نهایت بی‌اهمیت بود.» قدرت همیشگی جنگ6 سالش بود که جنگ جهانی دوم شروع شد. سال 1938 قرار داد مونیخ امضا شد و 2 سال و نیم بعدش ایوان چشم باز کرد و دید که مثل باقی یهودی‌ها روانه اردوگاه کار اجباری شده است. حق نداشت به مدرسه برود، حق نداشت به سینما برود، حق نداشت سوار اتوبوس شود و بدتر از همه مجبور بود یک ستاره شش پر که رویش نوشته بودند «یهودی» به سینه اش بزند. دیگر از خانه بیرون نرفت؛ می‌نشست و فقط کتاب می‌خواند؛ هومر، ویکتور هوگو، ژول ورن. 4 سال تمام در اردوگاه عمرش در صف غذا، شیر و ذغال سنگ و حمام گذشت. یک مدرسه کوچک در اردوگاه راه انداخته بودند و ایوان هم مثل بقیه بچه‌ها به آنجا می‌رفت. انشاهایش در مدرسه اشک و تحسین معلمش را یک جا درمی‌آورد. برای خودش شعر می‌گفت و نمایشنامه می‌نوشت. همان وقت بود که نوشتن اولین رمانش را شروع کرد. ماجراهای رمان جایی در غرب آمریکا اتفاق می‌افتادند. حالا خودتان تصور کنید یک بچه 10 ساله که در اردوگاه یهودی‌ها زندگی می‌کند و پایش را از چک بیرون نگذاشته درباره غرب آمریکا چه می‌توانسته بنویسد. بعد از جنگ به هر ضرب و زوری که بود شد دانشجوی رشته ادبیات. اما ایوان هیچ وقت در قید مدرسه و دانشگاه نبود؛ فقط می‌خواند و هر چه به نظرش می‌رسید می‌نوشت. سال دوم دانشگاه یک رمان عاشقانه قطور نوشت و اسمش را گذاشت «خوش قلب». بعد از آن یک رمان دیگر نوشت به اسم «یکی از هزاران» به اضافه یک عالمه داستان کوتاه و نمایشنامه که بعدها به همه شان می‌گفت: «مشق مدرسه‌ای».   ایوان کلیما راهش را پیدا کرده بود؛ «در مورد حرفه آینده ام هیچ تردیدی نداشتم؛ دلم می‌خواست بنویسم.» و درست چند سال بعد از این تصمیم بود که ممنوع‌الکار و تبعید شد. اما برایش اهمیتی نداشت؛ هر جا که بود مقاله، رمان، نمایشنامه می‌نوشت و آثارش مثل نوشته‌های همه نویسنده‌های آن رمان چک به صورت زیرزمینی چاپ می‌شد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن