محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827867677
بررسي روابط خارجي ايران و آفريقاي جنوبي
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: بررسي روابط خارجي ايران و آفريقاي جنوبي
اشاره:
روابط خارجي به بررسي روابط دولتها و توصيف كنشهاي خارجي آنها با يكديگر، با سازمانها و نهادهاي بينالمللي و منطقهاي ميپردازد. وجود روابط خارجي منوط به وجود تعهدها و قراردادها در زمينه زندگاني صلحآميز، همكاريهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و ... است و بدون چنين تعهدهايي روابط خارجي معنا ندارد. روابط ميان دولتها را ميتوان يك بازي گروهي دانست كه بازيگران از آن سود ميبرند و الگوي خاص اين روابط در هر زمان تعيينكننده قدرت ديپلماتيك طرف مقابل است. ايران و آفريقاي جنوبي به دليل همسويي درگرايش به غرب و ايفاي نقش نيروي حافظ منافع ايالات متحده در شمال و جنوب اقيانوس هند، داشتن رابطه نزديك با رژيم اشغالگر اسرائيل و لزوم برقراري روابط مثلثي ميان اين كشورها بنا به نظر آمريكا و دنياي غرب، نياز آفريقاي جنوبي به نفت ايران و علاقه خاص خانواده شاه به آفريقاي جنوبي پس از تبعيد رضا شاه به دوربان و ژوهانسبورگ روابط نزديكي داشتند.
مقدمه
روابط ايران و آفريقاي جنوبي پس از انقلاب در سطح بالايي قرار داشت و ايران در سالهاي 1355-1356 پس از اسرائيل به دومين شريك تجاري اين كشور تبديل شد. كشورهاي جهان به ويژه كشورهاي صادركننده نفت، آفريقاي جنوبي را تحريم كردند به همين دليل ايران مهمترين تامينكننده اين محصول براي آفريقاي جنوبي بود و قرارداد نفتي ميان شركت نفت ساسول و شركت نفت ملي ايران بسته شد. فروش نفت ايران به آفريقاي جنوبي با وجود قطعنامه سازمان ملل، سبب انزواي ايران در ميان كشورهاي خط مقدم و كشورهاي اسلامي اين قاره شد.
اطلاعات درباره آفريقاي جنوبي
كشور آفريقاي جنوبي از نظر موقعيت جغرافيايي، در جنوبيترين نقطه قاره آفريقا واقع شده است كه با در اختيار داشتن كه محل تلاقي آبهاي اقيانوس هند و اقيانوس اطلس است، موقعيت ژئوپليتيكي خاصي دارد. اين كشور از سمت جنوب، جنوب غربي و جنوب شرقي با آبهاي اقيانوس هند و اطلس احاطه شده است و از شمال غربي با ناميبيا، از شمال با بوتسوانا و زيمبابوه، از شمال شرقي با موزامبيك و از شرق با سوزايلند همسايه است و كشور لسوتو نيز در درون خاك آفريقاي جنوبي از چهار طرف با اين كشور هممرز است.
آفريقاي جنوبي با مرزهاي فعلي آن در سال 1910 از اتحاد چهار ايالت به وجود آمد كه هر چهار ايالت را مهاجران سفيدپوست ايجاد كرده بودند. البته، ميان سفيدپوستان تنش اجتماعي و فرهنگي وجود داشت كه منشا آن حضور دو گروه از سفيدپوستان بود؛ دستهاي كه به زبان انگليسي صحبت ميكردند و از انگليس آمده بودند و گروهي كه به زبان هلندي سخن ميگفتند و از حدود 350 سال پيش از هلند به اين منطقه مهاجرت كرده بودند. اين افراد بعدها خود را بوميان هلندي - آفريقايي ناميدند و زبانشان نيز آفريكانس ناميده شد كه اكنون زبان دوم آفريقاي جنوبي و لهجهاي از زبان هلندي است.
كاشفان پرتغالي در سال 1488 ميلادي سرزمين آفريقاي جنوبي را كشف كردند و پس از آن مهاجران اروپايي به آنجا هجوم بردند. پس از پرتغاليها، هلنديها نخستين اروپاييهايي بودند كه در سال 1652 وارد اين كشور شدند و در منطقه كيپ سكونت كردند. ساكنان اين مهاجرنشين رفته رفته افزايش يافتند و درصدد تصرف زمينهاي مجاور برآمدند و جامعهاي جديد را براي كمپاني هند شرقي هلند به وجود آوردند. آنها پس از سالها و چندين بار جنگيدن با بوميان، آرامآرام توانستند اين سرزمين را تصرف كنند (محمدي نصرآبادي 1383:58). پس از مدتي با فشار امپراتوري بريتانيا، كمابيش بيست درصد از جمعيت آفريكانر به سمت مناطق داخلي مهاجرت و استانهاي ترانسوال و دولت اورنجفري را تاسيس كردند. با فشار آفريكانر و بريتانيا، مردم سياهپوست ساكن در منطقه مانند زولوها، خوساها و سوازي، حكومت سفيدپوستان را پذيرفتند. آفريكانرها در سال 1867 در منطقه كيمبرلي به الماس و در سال 1886 در منطقه ويت واترزراند به طلا دست يافتند.
پس از اينكه بريتانيا ناحيه حاصلخيز دماغه اميدنيك را در سال 1806 تصرف كرد، بسياري از مهاجران هلند (بوئرها) براي تشكيل جمهوري به سوي شمال حركت كردند (الهي1368:13).
رقابت ميان بوئرها و انگليسيها سبب ايجاد چندين جنگ شد كه مهمترين جنگ در سالهاي 1899 تا 1902 اتفاق افتاد و سرانجام انگليسيها توانستند همه سرزمين آفريقاي جنوبي را تصرف كند، اما موسسههاي خودمختار ترانسوال و دولت آزاد اورانژ را به حال خود گذاشتند. مجلس انگلستان در سال 1909 نخستين قانون اساسي آفريقاي جنوبي را تصويب و اتحاديه آفريقاي جنوبي را تاسيس كرد. در 1910 ترانسوال، دولت آزاد اورانژ، مسملكات كاپ و ناتال متحد شدند و اتحاديه آفريقاي جنوبي را تشكيل دادند. در سال 1910 قانون اساسي جديد، مناطق چهارگانه ترانسوال، فرياستيت، ناتال و كيپ را متحد كرد و يك كشور واحد را تشكيل داد. اگرچه دولت مركزي به وجود آمد، اختيارات دولت محلي همچنان باقي بود (3:2001.(Deegan, بريتانيا اين اتحاديه را در سال 1931 در كشورهاي كامنولث به رسميت شناخت (247:2002.(Schraeder, اما در اكتبر 1960 پنجاه درصد از مردم سفيدپوست آفريقاي جنوبي دريك رفراندم به تبديل اتحاديه آفريقاي جنوبي به جمهوري راي موافقدادند واين راي در30 مي 1961 اجرا شد. بااين تحول،آفريقايجنوبي ازگروه كشورهاي مشتركالمنافع خارج شد (چمنكار 1373:89) و تا سال 1994 حكومت جمهوري داشت كه براساس آپارتايد اداره ميشد. پس از انتقال قدرت در سال 1994 جمهوري ادامه يافت اما تاكنون حكومت براساس سيستم دموكراتيك غيرنژادي اداره ميشود.
پس از جنگ جهاني دوم با اكثريت هلنديهاي مهاجر توانست با وضع يك سلسله قوانين ضدبشري با عنوان آپارتايد از موج استقلالطلبي مردم آفريقاي جنوبي جلوگيري كند. اين اتحاديه در جنگ جهاني اول به رهبري ژنرال ياناسموتس همراه انگليس با آلمان جنگيد و پس از پايان جنگ در رديف كشورهاي پيروز در كنفرانس ورساي شركت كرد واداره ناميبيا (مستعمره سابق آلمان) را نيز برعهده گرفت. پس از اسموتس در سال 1924 حزب ملي به رهبري هرتسوگ (بنيانگذار آن) با حزب كارگر ائتلاف كرد و حكومت را به دست گرفت. هدف اصلي دولت ائتلافي، دان آزادي به سفيدپوستان در برابر محروميت بيشتر آفريقاييها و حمايت از هلنديها در مقابل مهاجران انگليسي بود. در سال 1948 با به قدرت رسيدن حزب ملي، آپارتايد، قانون رسمي كشور اعلام شد (آشوري 1379:321 ).
در دوره آپارتايد، به ويژه پس از خروج پرتغال در سال 1975 از جنوب آفريقا و با استقلال كشورهاي آنگولا و موزامبيك، بلوك سفيدپوستان طرفدار آفريقاي جنوبي محدود شد و اين كشور با دخالت در امور داخلي همسايگان، زمينه حضور بلوك شرق و رقابتهاي جنگ سرد را در منطقه فراهم كرد و اين مسئله تا زمان افول سيستم جنگ سرد ادامه داشت. آفريقاي جنوبي در اين مقطع، سياست استراتژي كامل امنيتي را در منطقه به كار برد كه هزينه بسياري بر كشورهاي همسايه تحميل كرد. كشورهاي همسايه آفريقاي جنوبي نيز براي مقابله با سياستهاي رژيم آپارتايد، سازمان كشورهاي خط مقدم را تشكيل دادند كه جهتگيري اعضا را از سياستهاي توسعه محور به امنيت محور راند (بخشي 1385:562 ).
با پايان جنگ سرد و فروكش كردن جنگهاي وكالتي در جنوب آفريقا، هزينههاي قدرتهاي بزرگ براي تغذيه رقابتها كاهش يافت. همچنين با روي كار آمدن دكلرك، كارگزار اصلاحطلب، در آفريقاي جنوبي دو طرف درگير، به مذاكره گرايش پيدا كردند و در نهايت سيستم آپارتايد در سال 1994 از بين رفت. دولت جديد به رهبري نلسون ماندلا، حمايت از حقوق بشر و امنيت منطقهاي و بينالمللي را در صدر سياست خارجي خود قرار داد، همچنين گسترش روابط با كشورها و سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي در دستور كار قرار گرفت و كارگزاران خارجي توانستند با سياستهاي اعمالي و اعلامي، هويتي جديد از خود ارائه دهند. با هويت جديد، كشورهاي همسايه و نظام بينالملل خواستار ايفاي نقش اين كشور در منطقه و جهان شدند.
اصول اعلام شده سياست خارجي آفريقاي جنوبي شامل ايجاد دمكراسي و احترام به حقوق بشر، كوشش براي جلوگيري از بروز درگيري و حل و فصل مسالمتآميز اختلافها، ترويج توسعه پايدار و فقرزدايي است؛ به عبارت ديگر، آفريقاي جنوبي پيرو سياست عدم تعهد است و با حضور فعال در مجامع بينالمللي نظير سازمان ملل ميكوشد تا چهره مستقلي از خود ارائه دهد. همكاريهاي قارهاي، اولويت سياست خارجي اين كشور است. آفريقاي جنوبي در سالهاي اخير ضمن گسترش روابط ديپلماتيك با آمريكاي لاتين، خاورميانه، جنوب آسيا كشيده است تا در بسياري از بحرانهاي سياسي منطقهاي، به ويژه در سطح آفريقا ميانجيگري كند و اين امر به موازات برقراري روابط با كشورهايي نظير ايران، ليبي، كوبا، سوريه و... با انتقاد دولتهاي غرب به ويژه آمريكا روبهرو شده است.
آفريقاي جنوبي ميكوشد تا منطقه جنوب آفريقا را رهبري كند. پايتخت اين كشور، پرتوريا، محل رفتوآمد مقامات بلندپايه جهان است. در سالهاي گذشته رهبران كشورهاي بزرگ جهان مانند آمريكا، انگليس، فرانسه، چين، هند و... از اين كشور ديدار كردهاند. با كنارهگيري ماندلا از رياست جمهوري در سال 1999 و انتخاب امبكي تغيير محسوسي در سياست خارجي آفريقاي جنوبي صورت نگرفته است، اما ميتوان گفت تمركز سياست خارجي بر مسائل آفريقا و عملگرايي در روابط با كشورهاي غربي از ويژگيهاي بارز سياست خارجي دولت امبكي است. آقاي امبكي با تبليغ ايده رنسانس آفريقا ميكوشد رهبري نهضت جديدي را در اين قاره به دست گيرد. وي با ارائه طرح مشاركت نوين براي
توسعه آفريقا2 فعاليت جديدي را در اين زمينه آغاز كرده و اين طرح در اجلاس سران اتحاديه آفريقا3 تصويب شده است. آقاي امبكي در سال 2004 دوباره در انتخابات رياست جمهوري پيروز شد و بر پيگيري سياست خارجي خود در منطقه و قاره آفريقا و سراسر جهان، به ويژه بر مواضع آفريقاي جنوبي در بحران ساحل عاج، بحران زيمبابوه، برقراري صلح در بروندي و كنگو، بحران عراق و فلسطين تاكيد كرد.
سياستگذاران جديد آفريقاي جنوبي به برقراري روابط با تمام كشورهاي جهان علاقهمند بودند، براي مثال دولت اين كشور پس از آپارتايد، روابط با ليبي و ايران (كه از نظر تاريخي حامي كنگره ملي آفريقا بودند) و جمهوري خلق چين و تايوان را در اولويت قرار داد، سياستي كه به در سياست خارجي آفريقاي جنوبي معروف است و در روابط خارجي تعارضهايي به وجود آورد و نگراني آمريكا را از روابط با برخي از اين كشورها افزايش داد.
با توجه به مطالب ياد شده و شناخت از وضعيت حاكم بر كشور آفريقاي جنوبي، اين نوشتار روابط تاريخي ايران و آفريقاي جنوبي را در دوران پيش از انقلاب (آپارتايد در آفريقاي جنوبي) بررسي ميكند.
روابط خارجي ايران و آفريقاي جنوبي پيش از انقلاب اسلامي
آفريقا در سياست خارجي ايران در دوره پهلوي جايگاه خاصي نداشت. روابط خارجي ايران با آفريقا تابع اولويتهاي رژيم پهلوي براي كار با قاره آفريقا بود. رژيم پهلوي به علت وجود دوستي ميان شاه و برخي از رهبران آفريقايي و همسويي برخي از كشورهاي آفريقايي با علاقه مشابه حكومت پهلوي گرايش به غرب و اهميت استراتژيك كشورهاي آفريقايي، با اين قاره روابط سياسي برقرار ميكرد (پاكآيين 1377:69).
ايران در زمان پهلوي دوم با برخي از كشورهاي زير صحرا مانند لسوتو (به دليل نظام پادشاهي)، كنيا، زئير و آفريقاي جنوبي (به دليل روابط با غرب) رابطه برقرار كرد.
در دهه 1970 پرتنشترين مسئله جهان پس از بحران فلسطين، مسئله آفريقاي جنوبي بود. آفريقاي جنوبي نماد آخرين حد استعمار رنگينپوستان بود و خط قرمز ملتهاي تازه مستقل شده قاره سياه با ديگر كشورها، براي ايجاد رابطه به حساب ميآمد. ايران و آفريقاي جنوبي به دليل همسويي سياست خارجي در گرايش به غرب و ايفاي نقش نيروي حافظ منافع ايالات متحده در شمال و جنوب اقيانوس هند، رابطه نزديك با رژيم اشغالگر اسرائيل و لزوم برقراري روابط مثلثي ميان اين كشورها بنا به نظر آمريكا و دنياي غرب، نياز آفريقاي جنوبي به نفت ايران و علاقه خاص خانواده شاه به آفريقاي جنوبي پس از تبعيد رضاشاه به دوربان ژوهانسبورگ روابط نزديكي داشتند. تبعيد رضاشاه به آفريقاي جنوبي نقطه عطفي در روابط خارجي دو كشور به وجود آورد و اين روابط پس از فوت رضاشاه، به دليل ملاحظات سياسي نيز ادامه داشت و مسافرت خانواده سلطنتي پهلوي به آفريقاي جنوبي، روابط دو كشور را تقويت كرد.
روز هشتم مهر رضاخان و گروه همراهانش كه 20 نفر از جمله 7 پيشخدمت و آشپر بودند، با كشتي انگليسي ، ايران را به سوي بمبئي ترك كردند. روز نهم مهر كشتي به بمبئي رسيد. رضاشاه پس از توقف كشتي كنسول سابق انگليس در مشهد را مشاهده كرد كه وارد اقامتگاه آنان شد و به آنان با زبان فارسي تاكيد كرد حق خروج از كشتي را ندارند. آنها تنها اين فرصت را داشتند كه از كشتي باندرا به كشتي ديگري منتقل شوند. كشتي پس از 9 روز دريانوردي به - پايتخت جزيره موريس - رسيد. در موريس با تقاضاي رضاخان براي سفر به كانادا مخالفت شد. وي و همراهانش را به اقامتگاهشان انتقال دادند. ارسال نامه و يا دريافت نامه براي آنان ممنوع شد و تنها شنيدن اخبار و گزارشهاي راديو لندن آزاد بود. اين محدوديتها پس از امضاي پيمان سهجانبه ميان ايران و انگليس و شوروي (9بهمن 1320) برداشته شد. پس از چند هفته اغلب فرزندان رضاشاه با موافقت انگليسيها به تهران منتقل شدند و تنها او با تعدادي از همراهان و خدمتكاران باقي ماندند. روز هفتم فروردين، رضاشاه و تعداد اندك همراهانش پورتلوئي را با كشتي به سوي دوربان در آفريقاي جنوبي ترك كردند و به مدت دو ماه در شهر دوربان ساكن بود اما به علت بدي آب و هوا، تصميم گرفت به ژوهانسبورگ عزيمت كند. وي توسط قطار، شبانه مسير دوربان تا ژوهانسبورگ را پيمود... و اين نخستين باري بود كه پادشاهي از ايران از آفريقاي جنوبي ديدار ميكرد مقامات شهر ورود وي را به شهر ناديده گرفتند و چند روز بعد روزنامههاي محلي خبر كوتاهي درباره يك سلطان تبعيد شده شرقي را نشر دادند وي پس از ورود به شهر هتل لنگهام كه يكي از بهترين و عاليترين ميهمانخانههاياينشهربوداقامتگزيد(معتضد 1378:808).
شهر ژوهانسبورگ براي رضاشاه با ديگر شهرها بسيار تفاوت داشت و ايزدي يكي از همراهان شاه درباره وضعيت اين شهر مينويسد:
ژوهانسبورگ مركز حكومت آفريقاي جنوبي مانند يك شهر به تمام معني اروپايي و مجلل ميباشد. عمارتهاي ده پانزده طبقه، خيابانهاي وسيع، ساختمانهاي عالي و بالاخره آنچه يك شهر اروپايي درجه اول دارد ژوهانسبورگ هم دارد. چيزي كه اين شهر را در ميان شهرهاي آفريقا ممتاز نموده است آب و هواي معتدل و روحپرور آن است. تابستان گرم و سوزان و در زمستان آن هم سرماي فوقالعادهاي ديده نميشود. دو چيز در اين شهر قبل از همه جلب نظر اعليحضرت را كرده بود. يكي نظافت و پاكيزگي فوقالعاده كوچهها و خيابانها كه ابدا خاك و خاشاك و زبالهاي در آن ديده نميشد و اهتمام فوقالعادهاي كه براي نظافت مينمودند يكي هم نظم شهر كه آن هم به نوبه خود ديدني بود. در يكي از روزها كه اعليحضرت مشغول تفريح در يكي از خيابانها بودند و من در خدمتشان بودم به يكي از چهارراهها رسيديم. در ژوهانسبورگ مرسوم است كه وقتي پاسبان مامور عبور و مرور سر چهارراهها ايست ميدهد. علاوه بر وسايل نقليه، پيادهها هم بايد توقف كنند اعليحضرت متوجه اين معني نبودند و همچنان پيش ميرفتند تا اينكه پاسبان ايشان را آگاه كرد و من براي اعليحضرت توضيح دادم كه مقررات عبور و مرور اين شهر از چه قرار است در آن روزها اعليحضرت مدتي از انتظام شهر و انضباط مردم تمجيد كردند. (همان:810).
دربار پهلوي همه هزينههاي مربوط به تبعيد رضاخان و همراهان وي را پرداخت كرد. (پيوستهاي 5-6) و قرار شد براي شاه و همراهانش اقامتگاهي در نظر گرفته شود. پس از مدتي در اوايل تير 1321 دو خانه نوساز و نيمه تمام در بخش شرقي شهر ژوهانسبورگ و نزديك به هم اجاره كردند و قرار شد به صاحب خانه پانصد ليره پرداخت شود تا ساختمان را كامل كند. اما پس از گذشت مدتي پيش از كامل شدن خانه، شاه به آنجا نقل مكان كرد (معتضد 1378:799). در دوره تبعيد رضاشاه، خريد جواهر به يكي از موضوعهاي اصلي تلگرافهاي دختران شاه و علي ايزدي تبديل شده بود. (پيوستهاي 2-4).
پس از فوت رضاخان، ساختماني كه وي هجده ماه در آن زندگي كرده بود به مبلغ نيم ميليون دلار برابر با پنج ميليون تومان در سال 1349 از آفريقاي جنوبي خريداري شد. اين ساختمان دو طبقه با وسعت دوازده هزار متر با پانزده اتاق به موزه تبديل شد و اشرف، خواهر شاه، نيز ساختمان ديگري را براي محل اقامت خود خريداري كرد.
حاكمان ايران و آفريقاي جنوبي در 20 آبان 1349 توافق كردند كه در پايتختهاي دو كشور سركنسولگري داير كنند و پس از گشايش نمايندگيهايي در تهران و ژوهانسبورگ مقامات دو كشور براي برقراري تماسهاي رسمي و گسترش مناسبات خود در زمينههاي گوناگون به پايتختهاي يكديگر سفر كردند. دولت ايران، احمد تهراني را به سمت سركنسول ايران در ژوهانسبورگ منصوب كرد. وزارت خارجه ايران در جزوه روابط خارجي ايران در سال 1349 دلائلي براي اين كار برشمرده است:
1. حضور اعليحضرت رضاشاه پهلوي در چند سال آخر عمر خود در ژوهانسبورگ و تقاضاي مردم ايران براي خريد منزل وي و حفظ و نگهداري آن؛
2. گسترش روابط بازرگاني و وجود اتباع ايراني در آفريقاي جنوبي (همان 1350:143).
تا دو سال بعد روابط بازرگاني ايران و آفريقاي جنوبي گسترش يافت و حجم مبادلات دو كشور به حدود چهل ميليون دلار رسيد. سطح روابط برخلاف ادعاي هر ساله وزارت خارجه ايران از حد بازرگاني گذشت و به روابط سياسي رسيد.
در سال 1357 ديدار پيك بوتا، وزير خارجه و يكي از عوامل اصلي حكومت تبعيض نژادي آفريقاي جنوبي، از ايران آخرين نمونه روابط سياسي و ديپلماتيك اين دو كشور بود. اين ديدار محرمانه و با مهمانداري ساواك انجام شد، بوتا با شاه ديداري اختصاصي داشت و چنان تحت تاثير مهماننوازي دربار ايران قرار گرفت كه در سخناني گفت: شاهنشاه ايران تنها شخصيت جهاني هستند كه علاوه بر حقيقتبيني و تسلط كاملي كه بر امور سياسي جهاني دارند، مطالب را بسيار روشن و باز و بدون پروا به صورتي كه هست ابراز ميفرمايند. اعليحضرت همايوني به امور سياست جهاني و اوضاع دنيا بسيار مسلط و آگاهي مافوق تصوري دارند كه شرفياب شونده را تحت تاثير و نفوذ خويش قرار ميدهند (پيوست1).
پي نويس:
1. Cape of good hope
2. NEPAD
3. AU
* دكتر احمد بخشي -- استاديار مركز مطالعات آفريقا ، دانشگاه تربيت مدرس
جاويد قربان اوغلي -- عضو وابسته مركز مطالعات آفريقا، سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در آفريقاي جنوبي
دوشنبه|ا|21|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]
-
گوناگون
پربازدیدترینها