تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1841989868




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آليس‌هايي به دنبال نگاه جديد نسبت به علم


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: آليس‌هايي به دنبال نگاه جديد نسبت به علم


كد خبر:3829

زمان انتشار:دوشنبه 28 بهمن 1387 - 16:00:56

Print نسخه چاپي

انديشه - گزارشي از شانزدهمين جلسه كافه علم با حضور نهال نفيسي، فارغ‌التحصيل مردم شناسي علم از دانشگاه رايس آمريكا

نفيسه حاجاتي: اگر در اينترنت به دنبال اصطلاح مردم شناسي علم (‌Anthropology of Science) بگرديد، خواهيد ديد كه منابع فارسي زيادي در در اين حيطه وجود ندارد و تقريباً همه منابع يافت شده به جلسه‌اي كه حدود يك ماه پيش با حضور نهال نفيسي در سالن كنفرانس انجمن جامعه‌شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار شد، مربوط مي‌شوند. اما حدود يك ماه پس از آن جلسه، نفيسي اين بار در جلسه‌اي كاملاً متفاوت در اصفهان ميهمان شانزدهمين جلسه «كافه علم» كه اولين گردهمايي از اين نوع در خاورميانه است و به ابتكار اعضاي مجله اينترنتي توسعه علم ايران (ghaaf.ir) و با دعوت از چهره‌هاي علمي ايران در يكي از كافي‌شاپ‌هاي اصفهان برگزار مي‌شود، بود. خانم نهال نفيسي، فارغ‌التحصيل از دانشگاه رايس آمريكا، در اين جلسه سه ساعته، با حدود سي نفر از دانشجويان و علاقمندان به علم، درباره رشته «مردم شناسي علم» صحبت كرد كه در ادامه گزارش اين جلسه از نظرتان مي‌گذرد.

طيق معمول جلسات كافه علم، ايمان اديبي جلسه را با معرفي ميهمان فنجان شانزدهم كافه علم آغاز و به عنوان مقدمه ورود به بحث درباره رويكردهاي مختلف نسبت به علم صحبت مي‌كند: «شايد بتوان گفت از زمان ارسطو علم، موضوع مطالعات بوده است. آن زمان فلسفه بيشتر مد بود و رويكرد اصلي به علم نيز رويكرد فلسفي بود؛ درباره چيستي علم و اين‌كه به چه چيزي علم مي‌گويند صحبت مي‌شد. بعد از اينكه مطالعات فلسفي علم به حدي از بلوغ و اتفاقات علمي هم به تواتر رسيده بودند، مبحثي با عنوان تاريخ علم به وجود آمد؛ يعني حرف زدن از علم به سمتي رفت كه درباره مسيري كه علم تا آن زمان طي كرده‌بود و كساني كه تا آن زمان در وادي علم كار كرده بودند، صحبت مي‌شد. بعد از جنگ جهاني دوم علم تعامل نزديكي با جامعه پيدا كرد. آن زمان دانشمندان مهم شدند. فيزيك‌دان‌ها، شيمي‌دان‌ها، پزشكان و... طبقه‌اي به وجود آمد كه به آنها لقب دانشمند دادند. و رويكرد جديد جامعه‌شناسي به علم به وجود آمد كه اوج پرداختن به آن سال‌هاي 1960 تا 1970 بود. اما امروز مي‌خواهيم به رويكرد جديدي نسبت به علم بپردازيم. رويكردي كه به انسان‌شناسي علم مشهور است. سوالاتي كه اينجا مطرح مي‌شود اين است كه اين رويكرد جديد به علم چه تفاوتي با رويكردهاي قديمي دارد؟ چه نگرش تازه‌اي نسبت به علم به ما مي‌دهد؟ به نظر من در رويكردهاي قديمي خيلي روي علم تمركز مي‌كرديم. روي خود بيولوژي، زيست، فيزيك، شيمي و... اما حسن انسان‌شناسي علم اين است كه انسان به عنوان محور قضيه مورد توجه قرار مي‌گيرد و ما سعي داريم به كمك اين رويكرد بگوييم كه علم براي انسان چه كرده است و چه تاثيري بر انسان داشته است. چون درست است كه علم به وسيله نخبگان در آكادمي‌ها ساخته مي‌شود ولي بعد در پروسه آموزش، عمومي‌سازي، سخنراني‌هاي علمي و تكنولوژي‌هاي جديد مثل موبايل، تلويزيون و... وارد جامعه مي‌شود و با انسان در ارتباط است. اما اتفاقي كه در اين سال‌ها افتاده اين است كه ارتباط انسان و علم خيلي گنگ است. در اين جلسه در خدمت خانم نفيسي هستيم. ايشان در رشته ادبيات انگليسي تحصيل كرده‌اند و بعد براي ادامه تحصيلات در رشته انسان‌شناسي فرهنگي به آمريكا رفتند و حالا كه به ايران برگشته‌اند، يكي از كارهايي كه قصد انجام آن را دارند، وارد كردن مبحثي به نام انسان‌شناسي علم در گفت‌و‌گوهاي دانشگاهي ما است.»

نهال نفيسي كه دو هفته قبل از جلسه، كافه علم و مجله اينترنتي قاف را از طريق اينترنت پيدا كرده و براي ديدن اعضاي اين پاتوق علمي كه سوژه خوبي براي يك انسان‌‌شناس علم هستند، ابراز تمايل كرده است، در آغاز صحبت‌هايش از بچه‌هاي كافه علم به خاطر وجود داشتن‌شان، تشكر و صحبتهايش را با نگاهي به وضعيت جامعه علمي كشور، اين‌گونه آغاز مي‌كند: «به هر طرف كه رو مي‌كني فريادهاي جامعه دانشگاهي را مي‌شنوي كه مي‌گويند: دانشگاه‌هاي ما توليد علم نمي‌كنند. كشور ما از نظر توليد علم ضعيف است. سلطه‌گري دولتي روي نهادهاي توليد علم باعث مي‌شود كه خلاقيت‌شان محدود شود، بودجه كافي براي تحقيقات وجود ندارد. آيا ما بايد به علم و حكمت اسلامي بيشتر بپردازيم؟ در عرصه‌هاي جهاني ما تا چه اندازه شركت داريم؟ چرا در كنفرانس‌هاي بين المللي شركت نمي‌كنيم؟ در ژورنال‌هاي بين‌المللي پارسال 4 مقاله داشتيم و امسال 5/5 مقاله داريم و اميدواريم طي سي سال آينده وارد جمع كشورهاي بيشترين توليد‌كننده‌هاي علم شويم. اين‌ها مثال‌هايي است كه من از آدم‌هاي مختلف، تلويزيون، راديو، وبلاگ‌ها و... شنيده‌ام. اما مسئله اين است كه نگاه انتقادي نداريم و به جاي خلاقيت نگاه فرم‌پرستي و بوروكراسي داريم. اينكه دانشجوهاي ما انگيزه و امنيت براي كاركردن احساس نمي‌كنند، اينكه استادان ترجيح مي‌دهند از فلان كارخانه عظيم پروژه مشاوره‌اي بگيرند و پول زيادي در بياوردند تا اينكه تدريس كنند و ... اين‌ها مشكلات جامعه دانشگاهي است. به جامعه بيرون هم كه نگاه كنيم مي‌بينيم كه جالب‌ترين و خلاقانه‌ترين كارها از ميان جامعه دانشگاهي توليد نمي‌شود. مثلاً جالب‌ترين كتاب‌ها را انتشارات دانشگاهي منتشر نمي‌كنند. معتبرترين انتشاراتي‌ها غيردانشگاهي هستند. كتاب‌هاي دانشگاهي خشك‌ترين كتاب‌هايي هستند كه در ايران منتشر مي‌شوند. دانشگاهي‌ها در ميان روشنفكران جايگاه و اعتباري كه در شان‌شان است، ندارند و...»

نفيسي به دو ديدگاه نسبت به وضعيت فعلي جامعه علمي ايران اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «مسئله‌اي كه در ايران خيلي رايج است اين است كه ما هميشه يا خودمان را با گذشته‌مان و يا با ديگران مقايسه مي‌كنيم. اما با وجود اين درگيري با مسئله علم به عنوان شاخص توسعه‌يافتگي يا مدرنيته در ايران، هر نوع تحقيقي كه در اين باره انجام شده در پاسخ به اين سوال بوده است كه ما چرا عقب مانده‌ايم و چه كارهايي بايد انجام دهيم تا از اين وضعيت نجات پيدا كنيم و ايران بتواند به يك كشور توسعه‌يافته تبديل شود. معيارهاي توسعه‌يافتگي هم در بين افراد مختلف متفاوت است. يكي از اصلي‌ترين معيارها قضيه مقالات ISI است كه در ايران خيلي مد شده و خيلي‌ها معتقدند اگر ISI تشخيص بدهد كه يك نفر وجود دارد، او وجود دارد! يا قضيه Impact Factor كه حتماً شما بيشتر با اين اصطلاح آشنا هستيد؛ هر چه مجلات ديگر از ما بيشتر نقل‌قول كنند و در ژورنال‌هاي خارجي اسم دانشمندان ما برده شود، تاثير ما بيشتر است. اما سوالي كه اينجا بايد مطرح شود اين است كه تاثير روي چه كسي؟! به تاثير بر روي جامعه خودمان اهميت نمي‌دهيم. وقتي هم علم‌سنجي مي‌كنيم فقط برايمان مهم است كه چقدر به وسيله جامعه بين‌الملل شناخته شده‌ايم. بعضي‌ها در اين ميان هستند كه نسبت به رشد علم در كشور نگاه خوشبينانه‌اي دارند و معتقدند كه با همين روند در آينده مي‌توانيم بيشتر در جوامع بين‌الملل شناخته شويم و به همين دليل مي‌شود به توسعه ايران اميدوار بود ولي برخي هم معتقدند كه ما اگر مي‌خواهيم در جامعه بين‌الملل مطرح شويم، ابتدا بايد در كشور خودمان مورد توجه قرار بگيريم. چون در حال حاضر هم آثاري كه در داخل كشور خيلي مورد توجه قرار گرفته‌اند مانند نوشته‌هاي صادق هدايت، جلال آل‌احمد، شريعتي و... ترجمه شده‌اند و در خارج از كشور هم مورد استقبال قرار گرفته‌اند.»

مدرس انسان‌شناسي علم، در بخش ديگري از صحبت‌هايش به عدم وجود مقالاتي كه به روش مشاهده نوشته شده باشند، اشاره و اظهار تاسف مي‌كند كه با وجود صحبت‌هايي كه درباره مشكلات جامعه علمي كشور صورت مي‌گيرد، هيچ تحقيق جامع و كاملي در مورد اين كه ما واقعاً كجا هستيم انجام نشده است. به گفته او اگر كسي بخواهد يك تحقيق صحيح انجام دهد، بايد جمع چند نفر از دانشجويان ايراني را در نظر بگيرد، مثلاً بچه‌هاي كافه علم يا اعضاي مجله قاف، در جلسات‌شان شركت كند، با هر كدام از اين افراد به طور رسمي و غير رسمي مصاحبه كند، در ميهماني‌هاي بعد از كارشان شركت كند، در كلاسهاي‌شان همراهي‌شان كند و در اثر «مداومت»، «دقت» و «مشاهده» اين مسئله را تبيين كند كه وقتي مي‌گوييم «ما» منظورمان دقيقاً چه كساني است. اما متاسفانه در ايران تا به حال چنين مطالعه‌اي انجام نشده است. مطالعه‌اي كه راجع به قضيه علم باشد و صورت خيلي كلي و انتزاعي وارد آن چرخه «ما چه مشكلي داريم و راه برون‌رفت از اين معضل چيست» نشده باشد.

نفيسي در جواب به اين سوال كه انسان‌شناسي علم براي ما و براي علم چه كاري مي‌تواند نجام دهد، مي‌گويد: «بايد بگويم انسان‌شناسي علم براي گشودن گره اسرار‌آميز توسعه علمي ايران كار خاصي نمي‌تواند انجام دهد يعني من ادعا نمي‌كنم كه با جعبه ابزار جديدي به ايران آمده‌ام و مي‌خواهم آن كاري كه جامعه‌شناسان، فلسفه‌دان‌ها، فيزيك‌دانان و... نتوانستند انجام دهند من با انسان‌شناسي علم انجام خواهم داد، نه! من نيامده‌ام كه به سوال ما چرا از دنيا عقب مانده‌ايم و چه بايد بكنيم پاسخ دهم. انسان‌شناسي علم چنين ادعا و هدفي ندارد ولي ممكن است عده‌اي بتوانند از مطالعاتي كه در اين زمينه انجام مي‌شود، راهكارهايي استخراج كنند.»

در ادامه، نهال نفيسي «علم چيست؟» را به عنوان اولين سوالي كه انسان‌شناسي علم مي‌پرسد، مطرح مي‌كند و مي‌گويد: «من وقتي آمريكا بودم و در زمينه انسان‌شناسي علم كار مي كرديم، معني علم خيلي واضح بود. علم يعني علوم پايه و زيستي. وقتي شما در زمينه انسان‌شناسي علم كار مي‌كنيد يعني به زندگي، جهان‌بيني و نحوه كار فيزيكدانان، شيمي‌دانان، زيست‌شناسان و ... علاقمنديد و مي‌خواهيد در اين زمينه تحقيق كنيد. اما وقتي به ايران آمدم، متوجه شدم كه اين مجادلاتي كه راجع به مسئله علم در ايران وجود دارد باعث شده كه علم معناهاي مختلفي پيدا كند! مثلاً مي‌گويند بايد با مسايل برخورد علمي داشته باشيم. مملكت بايد به طريقه علمي اداره شود و... منظورشان از برخورد علمي هم اين است كه ما بي‌‎طرف باشيم و بتوانيم بي‌طرفانه موضوعات را تبيين كنيم. يا منظورشان از علم اين است كه چند مقاله در مجلات علمي پژوهشي چاپ كرده‌ايم. در حالي كه مسئله اين است كه الان در ايران چند نفر مجلات علمي- پژوهشي را مي‌خوانند؟ به نظر من مجلات علمي-پژوهشي آش دهان‌سوزي نيستند. اينگونه مجلات براي امثال من به عنوان يك انسان‌شناس علم، اصلاً جذاب نيستند. در عوض ما مجلاتي داريم كه تحت عنوان مجلات فرهنگي منتشر مي‌شوند ولي در آنها بعضي از جالب‌ترين برخوردها را با علم مي‌توانيم پيدا كنيم. ما بايد اول روشن كنيم كه منظورمان از علم چيست! من وقتي به ايران آمدم، متوجه شدم كه وقتي مي گوييم علم، منظورمان رياضي و فيزيك و شيمي نيست. چيزي كه براي من خيلي عجيب بود اين است كه در ايران علم به عنوان يك «ارزش» شناخته مي‌شود نه يك «روش»! در حالي كه در آمريكا و خيلي از كشورهاي ديگر روش علمي صرفاً يك روش است اما روش‌هاي ديگري هم براي دانستن و شناختن وجود دارد.»

وي سپس مفهوم انسان‌شناسي علم را با اين مثال ظريف روشن مي‌كند كه در آمريكا وقتي يك مقاله در زمينه انسان‌شناسي علم و با عنوان «علم ژنتيك در هند» يا «تازه‌هاي علم ژنتيك در هند» منتشر مي‌شود، در واقع به خود ژنتيك يا پيشرفت‌هاي علم ژنتيك يا به اينكه هند چقدر در علم ژنتيك پيشرفته است، علاقمند نيستند. بلكه به كشور هند به عنوان يك جامعه علاقمندند و بررسي علم ژنتيك صرفاً يك كانال و يك وسيله است براي ورود به جامعه هند! به اين صورت كه از برخورد مردم هند، دولت هند يا كشورهاي خارجي با هند در مورد مسئله دستكاري ژن، يا تدريس علم ژنتيك در هند مي‌خواهند به نكات جديدي درباره كشور هند و هندي‌ها دست يابند.

نفيسي درباره تفاوت‌هاي دو رشته جامعه‌شناسي علم و انسان‌شناسي علم مي‌گويد: «من هميشه اكراه دارم كه بگويم به طور كلي انسان‌شناسي علم چيست و چه فرقي با جامعه‌شناسي علم دارد. چون جواب اين سوال به اين بستگي دارد كه كدام جامعه‌شناسي و كدام انسان‌شناسي علم و در كجا مد نظر است؟ خيلي از كارهاي انسان‌شناسي علم در دنيا، از نظر روش و موضوع به جامعه‌شناسي علم شباهت دارند و بالعكس. زماني بود كه انسان‌شناسي علم راجع به جوامع عقب‌افتاده و قبايل بود و جامعه‌شناسي درباره جوامع مدرن و شهري. و ما اين‌گونه اين دو مقوله را از هم متمايز مي‌كرديم ولي در حال حاضر اين تعاريف با تغييرات اساسي مواجه شده‌اند. چيزي كه مي‌توانم به شما بگويم اين است كه كارهايي كه در ايران در زمينه جامعه‌شناسي علم انجام شده، كمبودهايي دارد كه با انسان‌شناسي علم مي‌توان اين كمبودها را جبران كرد. مهم‌ترين نكته كه در اين زمينه به عنوان يك كمبود مطرح است، عدم وجود مشاهده طولاني‌مدت، درگير و دقيق يك عده خاص است. مطالب و تحقيقات زيادي انجام شده به اين صورت كه مي‌گويند بين صد نفر از اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌ها پرسش‌نامه پخش كرده‌ايم و همه اين افراد در اين نظرسنجي گفته‌اند كه اوضاع پژوهش در ايران بسيار بد است و ما بودجه نداريم و... در حالي كه كسي نمي‌پرسد اين افراد از كدام دانشگاه‌ها، در كدام شهرها، به چه نسبت جنسيتي، به چه نسبت سني، از كدام نسل‌ها بوده‌اند و آيا تحصيلات‌شان را در ايران انجام داده‌اند يا خارج از كشور؟ جاي خيلي از معيارها در تحقيقات‌مان كم است و جاي تعجب بسيار دارد كه اين قدر كلي صحبت مي‌كنيم! در بيشتر تحقيقاتي كه انجام شده از روش پرسشنامه و مصاحبه با تعداد محدود اعضاي نمونه استفاده شده و متاسفانه مشاهده‌اي انجام نشده است. من تا حالا هيچ كتاب يا مقاله‌اي پيدا نكردم كه نويسنده، گزارش مشاهداتش را ذكر كرده باشد. به عنوان يك مثال بايد بگويم گزارشي كه من در مورد كافه علم نوشتم هم يك نمونه كوچك از انسان‌شناسي علم بود.

مسئله بعدي اين است كه ما در ايران روايت و داستان در زمينه علم نداريم. هر چه داريم پرسش و پاسخ و راهكارهايي در جهت اينكه چرا عقب مانده‌ايم و چه كار بايد بكنيم، است. اما توصيف نداريم. وقتي مي‌گويم بايد توصيف كنيم، مشاهده كنيم و ... شايد خيلي‌ها فكر كنند كه جاي تحليل خالي است و من فقط بايد توصيف كنم. در حالي كه اين‌طور نيست. ما به يك جمع 5-4 يا ده نفره علاقمنديم و مي‌خواهيم درباره آنها تحقيق كنيم. مهم است چه كساني هستند، در كجا هستند. چند ساله‌اند. چه عقايدي دارند، چه تيپي هستند و ... انسان‌شناس علم بايد وقت بگذارد و مشاهدات دقيقش را انجام دهد. انسان‌شناس علم استخدام يك سازمان دولتي نيست. از يك نهاد، موسسه يا دانشگاه پروژه مشاوره‌اي نگرفته است. انسان‌شناس علم آدم كنجكاوي است كه مي‌خواهد انسان را بشناسد ولي نه انسان به طور مجرد! مي‌خواهد انسان را در جلوه‌هاي مختلفش بشناسد، درك كند. مي‌خواهد موقعيت‌هاي گوناگون انسان‌ها، شرايطي كه با آن مواجه مي‌شوند، نوع انتخاب‌هايشان و ... را بشناسد.»

نفيسي سپس به اصطلاح تكرارشونده «فرار مغزها» اشاره و نسبت به عدم توجه به جنبه‌هاي مختلفي كه باعث بروز اين پديده مي‌شود، اظهار تاسف مي‌كند. وي معتقد است كه در مورد فرار مغزها زياد صحبت مي‌شود در حالي كه اين فقط مغز نيست كه مي‌رود! يك انسان است كه مسايل زيادي دارد. جنس، سن، عقايد مذهبي، ارتباطات اجتماعي، مسايل خانوادگي و خيلي موارد ديگر در اين تصميم نقش دارند كه همه اين موارد بايد بررسي شوند. انسان‌شناس علم به همه اينها علاقمند است و روش‌هاي طولاني مدتي نيز براي پي بردن به اين مسايل دارد.

نفيسي در ادامه با تاكيد بر اينكه ادعا نمي‌كند كه اوضاع علم در ايران خيلي خوب است، مي‌گويد: «من مي‌خواهم بگويم مراقب باشيم در چرخه مقايسه خود با ديگران يا گذشته خودمان، نيفتيم. من مي‌گويم علم تعاريف مختلفي دارد. علم در جايي مثل آمريكا يا اروپا يك معني خاص دارد و در ايران يا عربستان يا كشورهاي ديگر هم معناي ديگري دارد و نه تنها در فرهنگ‌هاي مختلف معاني مختلفي نيز براي علم متصورند بلكه احساس‌هاي مختلفي نسبت به اين واژه وجود دارد. وقتي از علم در ايران صحبت مي‌كنيم، به جاي اينكه مدام بگوييم آنها آنجا هستند و ما هنوز اينجاييم و بايد به آنها برسيم، بايد بگوييم آنها، آن برداشت را از علم دارند و ما اين برداشت را از علم داريم و سپس هر دو تفسير را بررسي كنيم و با آنها وارد گفت‌و‌گو شويم. نبايد شيفته تعريف آنها از علم شويم و تمام هدف‌مان رسيدن به تعريف آنها از علم باشد! ببينيد! مثلاً در آلمان هيتلري هم علم خيلي پيشرفته بود و خيلي از علم استفاده مي‌شد ولي در عين حال خوب هم نبود و به شدت نژادپرستانه بود. نكته اينجاست كه روشنفكران كشورهاي آمريكايي يا اروپايي هم نگاه‌هاي نسبت به علم را مدام نقد مي‌كنند ولي ما در ايران هميشه به ديده ارزش به علم نگاه مي‌كنيم. ما بايد بگوييم آقايان جمعيت انسان‌شناسان علم آمريكا! چرا تا به حال نمي‌دانستيد كه به علم جور ديگري هم مي‌توان نگاه كرد؟! در جوامع ديگر نگاه‌هاي ديگري نسبت به علم هست. شما كه درباره علم ژنتيك در كشورهاي مختلف مطلب نوشته‌ايد چرا مثلاً راجع به اينكه دانشجويان پزشكي دانشگاه اصفهان منظورشان از علم چيست، كافه علم دارند و مجله علمي منتشر مي‌كنند، تا به حال چيزي ننوشته‌ايد؟! البته دليل اينكه چيزي نوشته نشده هم اين است كه ما چيزي ننوشته‌ايم! چون اين خود ما هستيم كه بايد وارد چرخه نقد شويم و سعي كنيم به آنها هم چيزي اضافه كنيم. نه اينكه هميشه بخواهيم از آنها چيزي بياموزيم.»

اين فارغ‌التحصيل انسان‌شناسي علم از آمريكا، از «ترجمه» به عنوان يك مسئله اساسي ياد مي‌كند و متذكر مي‌شود كه ما در ايران هميشه يا ترجمه‌هاي زيادي داريم يا اصلاً ترجمه نداريم! و دغدغه‌‌اش را به عنوان يك ايراني كه در خارج از كشور تحصيل كرده است اين‌گونه بيان مي‌كند: «من كه سال‌ها در كشور ديگري درس خوانده‌ام، كار كرده‌ام و حالا بيدار مي‌شوم و مي‌خواهم در جهت خلاف اتوبان حركت كنم و به كشورم برگردم، مي‌بينم كه چقدر مطالب زيادي هست كه دوست دارم دانشجوهايم و مردم بدانند و مي‌شود يك عمر را صرف اين كرد كه ترجمه كنم و چكيده بدهم اما از خودم مي‌پرسم چرا من به عنوان يك فرد بايد صرفاً يك مترجم باشم در حالي‌كه مي‌توانم مولد باشم و خودم بنويسم؟! نكته مهم اينجاست كه بايد يك بالانسي بين اين دو برقرار كرد.»

نهال نفيسي سپس ضمن گلايه از وفور نگاه بيمارانگارانه به جامعه علمي ايران مي‌گويد: «اين كلمه «آسيب‌شناسي» ده سال پيش كه من از ايران رفتم اين قدر مد نبود ولي الان همه مي‌خواهند براي ايراني كه صورت يك بيمار مي‌بينندش، نسخه بپيچند! البته اين تفكر فقط در ايران وجود ندارد. در جمع ايرانيان خارج از كشور هم همين رويه وجود دارد. مثلاً در آمريكا يك آقاي ايراني به من گفت: من شنيدم شما دانشجوي علوم اجتماعي هستيد. من دو سوال از شما دارم كه لطفاً در دو ثانيه به من جواب بدهيد. اول اينكه ما با اين قضيه حسادت در ايران چه كنيم؟ و دوم اينكه درمان اين بيماري كه ايراني‌ها در كارهاي گروهي موفق نيستند و نمي‌توانند با هم همكاري كنند، چيست؟!» اين آقا هم اين طوري اين دو مسئله را به عنوان دو مورد بيماري به من كه مريضي‌هاي اجتماعي هستم آورد و يك راه‌حل سريع از من خواست. من هم به ايشان جواب دادم كه اين بيماري‌ها مزمن هستند و اگر مي‌خواهيد جواب بگيريد بايد بياييد مطبم تا چند جلسه رويش كار كنيم!»

نفيسي در بخش ديگري از سخنانش خطاب به دانشجويان پزشكي و پزشكان حاضر در جلسه، مي‌گويد: «پدربزرگ من پزشك بودند و من از كودكي با اين مسايل برخورد داشتم. پدربزرگم هميشه مي‌گفتند پزشك خوب كسي است كه به جاي اينكه مريض را از لحظه اول به قرص و دارو و آزمايشگاه و دكترهاي متخصص ببندد، اول كه مريض وارد مطب مي‌شود، سكوت كند و بگويد: بگو! براي من روايت كن! شرح بده! ممكن است كه مريض بگويد: سرم درد مي‌كند! دستم هم درد مي‌كند! اين دخترم هم من را اذيت مي‌كند و... ممكن است نيم ساعت حرف بزند اما از خلال اين حرف‌ها مي‌فهمد كه يا بيمار از نظر جسمي مشكل ندارد و يا راه‌حل‌هاي غيرقابل پيش‌بيني براي درمان پيدا مي‌كند. حالا اگر بخواهيم يك مدل پزشكي را به مدل اجتماعي تبديل كنيم، ما چنين پزشكي مي‌خواهيم نه كسي كه از همان اول نسخه را بنويسد! كسي كه بگويد اين كه معلوم است! ايراني‌ها انگيزه ندارند، دولت بودجه ندارد و... راه‌حل آن هم اين فهرست است! ما بايد به طور همه جانبه به مسئله بپردازيم. بايد تناقض‌ها و استثناها را پيدا كنيم. مثل شما پزشكان كه خيلي دقيق شرح حال بيمار را مي‌نويسيد (يا حداقل ما اميدواريم كه شما اين كار را بكنيد!) تا دكترهاي بعدي هم بتوانند درمان را ادامه دهند. حالا اين روند را بايد براي علوم اجتماعي هم انجام دهيم. چرا علوم اجتماعي فاقد چنين چارت‌هاي دقيق و با جزئياتي هستند؟!»

نفيسي در پايان بخش اول صحبت‌هايش با اشاره زيبايي به داستان «آليس در سرزمين عجايب» مي‌گويد: «آليس در جايي نشسته بود. ناگهان خرگوش جليقه‌پوشي را ديد كه ساعت جيبي‌اش را درآورده و مي‌گويد ديرم شده! خيلي از ما اگر به جاي آليس بوديم، به خودمان مي‌گفتيم: حتماً خواب ديده‌ام! ولي آليس آنقدر كنجكاو بود و جرات داشت كه دنبال خرگوش رفت، از سوراخ رد شد و به دنياي عجيبي رسيد كه منطق ديگري بر آن حكمفرما بود. هر كدام از ما هم كه بخواهيم به انسان‌شناسي علم بپردازيم، بايد موجودي به نام علم يا عالم را با همان جليقه‌ها و ساعت‌هايشان و اينكه هميشه ديرشان شده، دنبال كنيم تا بتوانيم دنياهاي متفاوتي را كشف كنيم. خلاصه اينكه خلاقيت، داستان‌پردازي، وقت‌گذاري، جزئي‌نگري، دقت و مشاهده در علوم اجتماعي و مطالعات فرهنگي كه راجع به علم در ايران صورت گرفته، كم است و با انسان‌شناسي علم مي‌توان اين كمبود را جبران كرد.»

پرسش و پاسخ
بعد از صحبت‌هاي مقدماتي نفيسي، جلسه پرسش و پاسخ آغاز مي‌شود. به عنوان اولين سوال، يكي از حضار نظرش را مبني بر اينكه با اين تعاريفي كه از انسان‌شناسي علم در اين جلسه ارائه شد، بهتر است بگوييم «انسان‌شناسي عالم»! ابراز مي‌دارد. نفيسي در جواب به اين سوال مي‌گويد: «حق با شماست. بله! ولي چيزي كه من در اينجا مطرح كردم بيشتر اين تعريف را تداعي مي‌كند. در حالي كه شاخه‌هاي ديگري از علم انسان‌شناسي نيز به جهان‌بيني مستتر در علوم مختلف مي‌پردازد. مثلاً انسان‌شناسان علم به اين نتيجه رسيده‌اند كه فيزيكدانان انرژي بالا، تعبير خاصي از زمان پيدا مي كنند سپس به اين موضوع پرداخته مي‌شود كه اين تعبير خاص چه تاثيري بر معاشرت‌هاي اجتماعي اين فيزيك‌دانان مي‌گذارد.»

اما سوال ديگري كه در اينجا به نظر مي‌رسد اين است كه انسان‌شناس علم تا چه سطحي بايد در زندگي افراد مورد مطالعه كندوكاو كند؟ فارغ‌التحصيل رشته انسان‌شناسي علم از دانشگاه رايس، تاكيد مي‌كند كه انسان‌شناس علم به افراد در حيطه جمع، علاقمند است و افراد را تا به آن حد كه اطلاعاتي در رابطه با جمع به او بدهند، مورد مطالعه قرار مي‌دهد. او همچنين تاكيد مي‌كند كه در گذشته بيشتر تفاوت‌هاي قومي، نژادي و فرهنگي در علم انسان‌شناسي مطرح بود به طوري كه رشته‌هايي مانند انسان‌شناسي خاورميانه وجود داشته است. ولي اكنون تفاوتهاي رشته‌اي مد نظر قرار مي‌گيرد و رشته‌هايي مانند انسان‌شناسي علم، انسان‌شناسي فلسفه، انسان‌شناسي هنر و... پديد آمده‌اند.

اما از انسان‌شناسي علم صحبت كرديم. شايد اساسي‌ترين پرسشي كه مي‌توان در اين باره مطرح كرد اين است كه هدف اصلي اين رشته چيست؟ به گفته نفيسي مطالعه هر جامعه انساني، چيزي به بانك اطلاعاتي ما از انسان اضافه مي‌كند و باعث مي‌شود بفهميم كه انسان چيست، انتخاب‌هايش را چگونه انجام مي‌دهد و چگونه رفتار مي‌كند. همان‌طور كه مطالعه يك قبيله آفريقايي باعث مي‌شود بفهميم كه «ديگري» هم در جهان هست و او به گونه ديگري به جهان مي‌نگرد. اگر انسان‌شناسي را به مثابه نقد فرهنگي در نظر بگيريم، دانستن جهان‌بيني ديگري، به ما كمك مي‌كند تا جهان‌بيني خودمان را تبيين كنيم و يك‌سري از رفتارهاي خودمان را به نقد بكشيم و در مجموع انسان‌شناسي علم به ما كمك مي‌كند كه انسان را بهتر بشناسيم و سپس افراد ديگري بايد نتايج پژوهش‌هاي دقيق و عميق انسان‌شناسان را بررسي كنند و راهكارهاي توسعه را از درون اين مطالعات به دست آورند.

بعد از صحبت درباره اين اصطلاح جديد يك نگراني مطرح مي‌شود. اينكه در طي اين سال‌ها اصطلاحاتي وارد فضاي علمي و فرهنگي جامعه شده كه متاسفانه به طور عميق به آنها پرداخته نشده و فقط شمايي از آنها مورد استفاده قرار گرفته‌اند. حال چه بايد كرد كه انسان‌شناسي علم به اين سرنوشت دچار نشود؟ نهال نفيسي در اين‌باره مي‌گويد: «بله! من هم اصلاً دوست ندارم كه بگويم با يك كالاي جديد به نام انسان‌شناسي علم وارد ايران شده‌ام و مثلاً شما كه تا ديروز فلان كرم را استفاده مي‌كرديد، از امروز اين كرم را بزنيد!... اصلاً مي‌توانيم اسمش را همان جامعه شناسي علم بگذاريم ولي بگوييم كه بياييد از زاويه ديگري به جامعه شناسي علم نگاه كنيم تا به سطح ديگري از شناخت برسيم كه تا به حال به خاطر روشهايمان، نتوانسته‌ايم تا به آن سطح برسيم.»

در قسمت ديگري از جلسه پرسش و پاسخ، نفيسي در پاسخ به سوالي تاكيد مي‌كند كه: «خواهش مي‌كنم در گزارش‌هايتان از اين جلسه، ننويسيد كه نفيسي ضد‌علم است! من ضد‌علم نيستم! من هم متوجه هستم كه ما بايد شرايط جامعه‌اي را كه در آن صحبت مي‌كنيم، در نظر بگيريم و حواس‌مان باشد كه پنبه‌هايي را كه افراد ديگري با مشقت‌هاي فراوان زده‌اند، رشته نكنيم! بله! من متوجه خطري كه بعضي از حرف‌هايم دارد، هستم و هميشه به خودم مي‌گويم آن حرف‌هايي كه به دانشجويانت در آمريكا مي‌زدي را نبايد به دانشجويانت در ايران بگويي. مثلاً در آمريكا روش مقاله نوشتن مرتب نقد مي‌شود و خلاقانه و ادبي نوشتن، بيشتر مد نظر قرار گرفته است. اما معتقدم كه هميشه ابتدا بايد قوانين اوليه را ياد بگيريم و در مرحله بعد اجازه داريم آن قوانين را بشكنيم. به همين دليل من در ايران دانشجويانم را تشويق نمي‌كنم كه مقالاتشان را به شيوه‌هاي ادبي، هنري و خلاقانه بنويسند بلكه مجبورشان مي‌كنم مقالاتشان را به صورت علمي بنويسند و بعد كه آن قوانين را ياد گرفتند حق دارند شيوه‌هاي جديد را امتحان كنند. وقتي من راجع به نقد حرف مي‌زنم، وقتي مي‌گويم فلان علم را نقد كنيم، منظورم اين نيست كه بگويم آن علم اشتباه است. مي گويم بايد آن را حلاجي و تحليل كنيم و به عبارت ديگر برده حلقه به گوش هيچ ايده‌اي كه حالا از خارج وارد شده، نباشيم و دچار شيفتگي نسبت به آن علم جديد نشويم.»

در پايان، نهال نفيسي از همه حضار خواست كه هركدام به طريقه مشاهده دقيق يك تحقيق انسان‌شناسي علم با توجه به رشته و محل تحصيل‌شان، نوشته و براي صفحه ايشان در وب‌سايت anthropology.ir بفرستند.

كد خبر:3829

تاريخ درج خبر:دوشنبه 28 بهمن 1387 - 16:00:56

Print نسخه چاپي

دوشنبه|ا|28|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن