واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: مقايسه اي بين وضعيت زنان در ايران و غرب
فرشته نيك منش
خانواده يكي از قديمي ترين نهادهاي اجتماعي و سنگ بناي جامعه بوده و در مقاطع و جوامع مختلف داراي نقش، پايگاه و منزلت هاي گوناگون است به گونهاي كه هيچ جامعه بشري بدون خانواده برپا نمانده نميماند و اين نهاد با اينكه هسته اي كوچك از اجتماع است اما در حيات اجتماعي مردم نقش و تأثيري فوق العاده دارد و با داشتن عناصر اصلي جامعه، همچون آينهاي انعكاس دهنده واقعيتهاي اجتماعي است.تحولات اجتماعي بشر بويژه در عصر حاضر مفهوم خانواده را دچار دگرگونيهايي كرده و گاه موجبات دوري از اهداف تشكيل خانواده شده است. خانواده، عمومي ترين سازمان اجتماعي بوده و بر اساس ازدواج بين مرد و زن شكل مي گيرد و اين گروه كوچك، حد فاصل بين فرد و جامعه قرار گرفته است.فرزانه نيكو برش مشاور امور بانوان سازمان تبليغات اسلامي در خصوص تفاوت نگاه غرب و اسلام به زن مي گويد:"احكام اسلام كه مطابق با فطرت انسانهاست به زن نگرشي كاملاً ارزشي دارد اما در نقطه مقابل غرب قرار دارد كه به زن صرفاً نگاه ابزاري داشته و از زنانگي او براي سودجويي و لذتجويي بيشتر استفاده ميكند.پس از انقلاب فرانسه اين موضوع مطرح شد كه آيا بايد زن را جزء گروههاي انساني محسوب كرد يا خير؟ اين نگاه بي ارزش به زن در غرب همچنان باقي است به گونهاي كه امروزه زنان در كشورهاي غربي براي دستيابي صاحبان سرمايه به سود بيشتر يا تهيه فيلمهاي مستهجن مورد استفاده قرار ميگيرند و زنان به وسيلهاي براي لذت جويي بيشتر مردان تبديل شدهاند.در اسلام زن و مرد به لحاظ خلقت يكسان هستند و مسير تعالي براي هر دوي آنها فراهم شده است اما در غرب نگاه ابزاري به هويت زن وجود دارد و او به عنوان يك كالاي ارزان وارد عرصه اقتصادي شده است.در رژيم گذشته نيز نگاه ابزاري به زن در ايران حاكم بود اما پيروزي انقلاب باعث نگرش ارزشي به زنان شد به گونهاي كه هم اكنون عرصههاي علمي كشور در اختيار زنان است.عدهاي از افراد در غرب شخصيت و هويت زن را به رذالت كشاندهاند و از سوي ديگر برخي از مكاتب مانند فمينيسم به اسم دفاع از حقوق زنان قد علم كردهاند اما آنها نيز موجب نابودي نهاد خانواده و نقش همسري و مادري شدهاند".زهرا سجادي معاون خانواده مركز امور زنان درخصوص مقايسه وضعيت خانواده در ايران و غرب مي گويد:"خانوادهاي كه در ايران تعريف ميشود متشكل از پدر، مادر و فرزندان است كه با خانواده در غرب بسيار متفاوت است.در غرب شاهد تزلزل پايههاي خانواده و رواج خانوادههاي غير متعارف به شكل زندگي دو همجنسباز با يكديگر هستيم. همچنين در كشورهاي غرب زن و مرد به صورت غير مشروع به عنوان همخانه با يكديگر زندگي ميكنند كه از اين نحوه زندگي فرزنداني نيز متولد ميشود.به هيچ عنوان نميتوان وضعيت خانواده در ايران را با غرب مقايسه كرد.در كشورهاي غربي مسائل فرهنگي بويژه خانواده به اضمحلال كشيده شده است.فمينيسم در غرب به اسم دفاع از حقوق زنان موجب نابودي پايههاي خانواده شده است؛ صاحبنظران اين جريان، ارزش خانواده را در ذهن زنان كمرنگ ميكنند و ارزشمندترين جايگاه يعني نقش مادري را بي ارزش جلوه ميكنند و به زنان ميگويند كه نقش مادري يعني مبارزه مستقيم براي براندازي خانواده بنابراين ازدواج و قبول نقش مادري را اسارت و بردگي زن معرفي ميكنند.هم اكنون خانواده در غرب تحت تأثير تفكرات و جنبشهاي فمينيستي قرار دارد.طرفداران مكتب فمينيسم معتقدند ايفاي نقش مادري و همسري توسط زنان آنها را محدود ميكند.دين اسلام معتقد است زن و مرد به لحاظ درجه انساني يكسان هستند اما در ويژگيهاي ساختاري با يكديگر متمايزند يعني زن و مرد مكمل يكديگر بوده و خانواده مهمترين ركن اجتماعي است".امنيت،مقوله ديگري است كه نگاه سخيف غرب به زن را به نمايش مي گذارد. 36 درصد زنان غربي در محل كار در معرض آزار جنسي همكاران مرد خود هستند.زنان در كشورهاي اروپايي از حاشيه امنيت به مراتب پايينتري در مقايسه با كشورهاي اسلامي قرار دارند.بر اساس آمار سازمان ملل كه درخصوص وضعيت امنيت زنان در جهان منتشر شده است شاهد تفاوت فاحش ميان امنيت زنان در ايران و اروپا هستيم.زنان در اروپا و آمريكا در ساعات انتهايي شب براي حضور در خيابانها امنيت كافي ندارند همچنين زنان كشورهاي اروپايي در خانواده نيز امنيت كافي ندارند چون آمار خشونت عليه زنان و كودكان در اين كشورها به شدت رو به افزايش است.فاطمه آليا درخصوص زنان و امنيت اخلاقي در ايران و غرب مي گويد:"در ايران به طور كلي امنيت به عنوان يك عنصر اساسي پايداري و پويايي ملت به طرز قابل قبولي تأمين شده است.با وجود ناامنيهاي موجود در منطقه، غرب و كشورهاي اطراف، چتر امنيتي با ضريب بالايي در مقايسه با ساير جوامع در ايران گسترده شده است.زنان ايراني در مقايسه با زنان غربي امنيت بيشتري براي حضور در اجتماع دارند.طبق آمارهايي كه مراكز پژوهشي غرب اعلام ميكنند زنان در كشورهاي اروپايي همچون فرانسه و آلمان امنيت اجتماعي كافي ندارند به گونهاي كه در محيطهاي كاري و اجتماعي هر دو دقيقه يك زن مورد بي احترامي و تعرض قرار ميگيرد.ظهور بسياري از جنبشها و مطالبات مردمي در كشورهاي غربي به دليل ناامني موجود در اين كشورهاست.در ايران امنيت شغلي و اجتماعي قابل قبولي براي زنان فراهم شده است.در كشور ما ممكن است مواردي از بي حرمتي به زنان مشاهده شود اما اين موضوع يك رويه نيست در حالي كه در كشورهاي غربي بي حرمتي و عدم امنيت زنان به يك رويه تبديل شده است".براساس آمار مجامع بين المللي غرب و اروپا، 36 درصد زنان در محل كار در معرض آزار و اذيت جنسي مردان همكار خود هستند.زنان در كشورهاي اروپايي از حاشيه امنيت به مراتب پايين تري در مقايسه با كشورهاي اسلامي برخوردار هستند.خشونت در خانه، آزار و تجاوز جنسي در محيط كار تهديدي براي امنيت زنان در غرب است. آمار خشونت و تعرض نسبت به زنان و كودكان غربي گواهي بر وضعيت نامناسب امنيت و بالابودن خشونت در اين كشورهاست. به طور مثال طبق آمار 25 تا 30 درصد زنان آمريكايي مورد آزار جسمي شوهران خود قرار ميگيرند.در ايران زنان نسبت به ساير كشورها از امنيت بيشتري برخوردار هستند اما بازهم بايد تلاش كنيم تا از برخي ناامنيهاي موجود پيشگيري كنيم.
يکشنبه|ا|25|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]