واضح آرشیو وب فارسی:ايران: نقش ژرمنها در پروژه سازش با طالبان
گروه بينالملل امريكاييها را در پروژه بزرگ سازش با طالبان چند دولت همراهي ميكنند. شريكان سنتي امريكا در دوران تأسيس طالبان، عربستان، پاكستان و انگليس بودند. از اين مثلث دولتهاي ذينفوذ در ميان طالبان اكنون پاكستان به دليل اختلافات جدي ارتش خويش با امريكا كناره گرفته است و در مقابل دو بازيگر جديد به اين تركيب اضافه شده است: قطر و آلمان.
قطريها چنان كه شواهد خبري نشان ميدهد، ميزبان جلسات مذاكره و سازش امريكا و طالبان هستند. با اين وجود نقش آلمانها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. نخستين تلاش آلمانها گفته ميشود در آخرين روزهاي ماه نوامبر 2010 رقم خورد، زماني كه يك هواپيماي سرويس جاسوسي خارجي آلمان (BND) از مبدأ خليج فارس حركت كرد و بر زمين يخزده فرودگاه مونيخ نشست تا مردي كه توجه كسي را جلب نميكرد، از آن پياده شود. اين فرد «طيب آقا» بود. كسي كه زماني در آلمان به اتهام تروريست بودن دستگير شده بود و به عنوان يكي از رهبران طالبان شناخته ميشد. اما اينبار نه تنها او را دستگير نكردند، بلكه او با احترام به سمت محل مذاكرات فوق محرمانه سازمان BND راهنمايي شد و مستقيماً پاي ميز مذاكره با وزير خارجه آلمان نشست. اين مذاكره به عنوان نقطه آغازي براي مذاكرات امريكا و طالبان شكل گرفت. اكنون 13 ماه از آن زمان ميگذرد و طالبان چند روزي پس از اجلاس بينالمللي افغانستان در شهر بن آلمان با هماهنگي ديپلماتهاي ژرمن، بسته كمك مالي يك ميلياردي را به همراه 3 فرمانده اسير خود از گوانتانامو در قطر تحويل ميگيرند. نجيبالله محفوظ گفته است دفتر دوحه كانوني براي رايزني همه طرفها (اعم از آلمانها، سعوديها و امريكاييها) خواهد بود.
2012 نويد سالي پر تغيير را ميدهد. امريكاييها به عبارت دقيق مجبور به مذاكره و مصالحه با دوستان روزهاي جنگ با ارتش سرخ شدهاند. مرداني كه واشنگتن همواره آنها را متهم به قتل هزار و 783 امريكايي و همچنين 990 امريكايي غيرنظامي در افغانستان كرده است.
واقعيت اين است كه بعد از پروژه ناكامي ناتو و غرب در جنگ 10 ساله، آلمانها و امريكاييها چارهاي جز مذاكره نميبينند. اوباما و مركل اميدوارند مذاكره بتواند اين آرامش را به آنها بدهد. رهبري طالبان با مشاهده اين ضعف حريف از هماكنون شروطي را مطرح كردهاست. ديپلماتهاي آلماني در روزهاي برگزاري اجلاس بن مقدمات اين سازش پرخطر را فراهم كردند. آنها حتي يادآوري كردند كه باراك اوباما در دوران مبارزات انتخاباتي 2008 قول داده بود با دشمنان امريكا مذاكره خواهد كرد. جو بايدن معاون اوباما ميگويد: طالبان دشمن ما نيستند. اين جمله نشاندهنده فشارهايي است كه كاخ سفيد بابت تداوم جنگ بيفرجام متحمل ميشود. شايد هيچ چيزي به اندازه آشفتگي و ضعف جبهه دولت افغانستان و ناتو طالبان را راغب به مذاكره نكرده است. يكي از افغانهايي كه ارتباط نزديكي با شوراي كويته (مركزيت تصميمگيري طالبان) دارد، ميگويد: رهبري طالبان ازجمله ملاعمر معتقدند كه امريكا و ناتو بعد از اين همه تلفات ناگزير از خروج كامل از افغانستان هستند.
بنابراين طبيعي است كه طالبان اين را يك پيروزي براي خود در قبال دولت افغانستان ببينند و تصور كنند به اين ترتيب خواهند توانست قدرت دولت را محدود كنند.
آلمانها كه ماه گذشته ميزبان بزرگترين اجلاس درباره سرنوشت افغانستان بودند، ميگويند: پيداكردن جمع افراد ملاعمر براي مذاكره كار دشواري بود. افغانها افراد سرويسهاي خود را به عنوان مأمور سري پيشنهاد دادند. اما تعدادي از آنها در گذر روزها از چرخه حذف شدند. يكي از آنها «ملا برادر»، نفر دوم طالبان بود كه بعدها در پاكستان دستگير شد. اما در نهايت، انتخاب نهايي «طيب آقا» بود. آلمانها بلافاصله او را شناسايي كرده و وي را فردي قابل اعتماد در يكي از بزرگترين فعاليتهاي ديپلماسي بينالمللي خود يافتند.
نشريه پرنفوذ اشپيگل در گزارشي از نقش آلمانها در پروژه جنجالي سازش با طالبان مينويسد: در اواخر سال2009 بود كه يكي از تبعيديهاي افغان كه در اروپا زندگي ميكرد با «BNP» تماس گرفت و مدعي شد قادر است بين آنان و رهبري طالبان خط ارتباطي برقرار كند. او ميخواست بداند آيا آلمان علاقهمند به چنين چيزي هست يا خير. بر پايه اين گزارش، البته آلمانها چهارسال پيش از آن در تابستان 2005 چنين چيزي را آزموده بودند و دو تن از نمايندگان طالبان را در هتلي در زوريخ اسكان داده بودند. اما مذاكرات آنها ناموفق بود و ملاعمر حاضر نشده بود با آنها همكاري كند. اما اين بار به نظر ميرسد شرايط تغيير كرده است. بهار گذشته برند متزلبرگ، فرستاده ويژه آلمان در افغانستان براي نخستينبار با «طيب آقا» ديدار كرد. پس از اين ديدار بود كه امريكا پذيرفت امنيت طيبآقا را در سفرهاي اروپايياش تأمين كند و اجازه ندهد وي دستگير و به گوانتانامو منتقل شود. به اين ترتيب تيم فرستادگان رهبر طالبان نوامبر گذشته وارد مونيخ شدند. اين ديدار در مه 2011 تكرار شد. نخستين پيشنهادي كه تيم فرستادگان ملاعمر بهعنوان شرط معامله روي ميز مذاكره نهادهاند بسته مالي يك ميلياردي به همراه آزادي سران زنداني طالبان از گوانتانامو است. در ازاي اين امتياز آنها پذيرفتند «بو برگدال» گروهبان امريكايي را كه طالبان سال2009 اسير گرفتند آزاد سازند. امريكاييها هيچ اطلاعي از وضعيت سلامتي برگدال نداشتند. برگدال دقيقاً همان موقعيتي را به لحاظ حيثيتي براي امريكا پيدا كرد كه گلعاد شاليت براي اسرائيل و در نهايت برگدال با پنج زنداني ارشد طالبان در گوانتانامو مبادله شد. اما سؤال اغلب محافل رسانهاي آلمان و امريكا در روزهاي معامله با طالبان اين بوده كه براستي چرا اوباما يا مركل چنين تصميمي را 4 سال پيش نگرفتند. چرا اين هزينه مالي و جاني و سنگين براي سياست جنگي ناتو پرداخته شد. اين سؤال نزد امريكاييها پاسخي روشن دارد؛ آنها گشايش دفتر طالبان در قطر و سازش با اين گروه را گامهاي اوباما در آستانه انتخابات رياست جمهوري به حساب ميآورند. زيرا افكار عمومي امريكا هنوز هم اعتقاد راسخي به شكست ناتو و ارتش صدهزار نفري امريكا در افغانستان دارد و اين تصميم را نشانه ضعف اوباما ميبيند لذا نميتواند به سادگي حرف بايدن را در مورد غير دشمن بودن طالبان بپذيرد. جمهوريخواهان از هماكنون هشدارهاي بسياري در مورد مصالحه تاكتيكي اوباما با «تروريستها» دادهاند.
پنجشنبه|ا|22|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]