واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - گزارش سخنرانی سعید رحیمیان در اولین روز همایش علمی امام محمد غزالی هنگامه مظلومی: همایش علمی امام محمد غزالی شنبه دهم اسفندماه، با حضور اساتید فلسفه و پژوهشگران مختلف آغاز به کار کرد. در پانل اول این همایش غلامرضا اعوانی، مصطفی محقق داماد، ضیاء موحد، شهین اعوانی، قاسم کاکایی و فتحالله مجتبایی سخنرانی کردند. پانل دوم این همایش با سخنرانی سعید رحیمیان، استادیار دانشگاه شیراز، شروع شد. عنوان سخنرانی رحیمیان در همایش علمی امام محمد غزالی «قانون و روش تأویل در نزد غزالی» بود. به گفته رحیمیان، پرداختن به جایگاه امر تأویل در دستگاه فکری غزالی از دو وجه حائز اهمیت است. اول توجه بارز خود شخص غزالی به تأویل و تأویلگری و دیدگاه نوین او در این زمینه و دوم عدم بررسی این بخش از نظریات وی و مهجور ماندن آن از سوی مفسران، خوانندگان و نقادان آثار غزالی. از آنجا که این اندیشمند بزرگ اسلامی دو دوره متفاوت فکری را در طول زندگی خود تجربه کرده، طبیعی است که فهم وی از تأویل نیز در هر یک از دو دوره متفاوت باشد. در دوره اول مفهوم تأویل در نزد او، عبور روشمند از ظاهر متن به باطن آن به قرینه عقلی است در حالی که در دوره دوم، قرینه عقلی جای خود را به قرینه قطعی میدهد. غزالی با به دست دادن این تعاریف از تأویل و ذکر لفظ «روح» متن، موضع تقابلی خود را با ظاهرگرایان و حنابله و با ذکر «قرینه قطعی» مرز خود را با معتزله مشخص میسازد. بحث دیگری که غزالی در باب تأویل میگشاید مبانی هستیشناسی آن است. وی در دوره اول زندگیاش، این هستیشناسی را بر تمایز میان پنج مرحله وجودی استوار میکند؛ تمایز و افتراق میان وجود ذاتی، وجود حسی، وجود خیالی، وجود عقلی و وجود تشریحی. اما در دوره دوم علاوه بر ساحتهای پیشین، از وجود روحانی در مقام مقصد تأویل و وجود شهادت به عنوان مبدأ آن سخن میگوید و چنین تشبیهی ارائه میکند: همانطور که عمل تعبیر کشف و بیان رابطه مثال و موثل در خواب است، علم تأویل نیز بیان رابطه آن دو در عالم متن است. پس از هستیشناسی، غزالی بحث از مبانی معرفتشناسی تأویل را پیش میکشد و در این زمینه قاعده تجرید را مطرح میکند. تجریدی که در سیر تأویل متن واسطه گذر از حس به خیال و سپس عقل است. با این هر سه (حس، خیال و عقل) توان تأویل متن پدید میآید و البته لزوماً برای فهم متن گذر از هر سه مراحل به ترتیب واجب نیست چنانکه اگر فردی از فهم متن در دو ساحت اول عاجز ماند، فهم متن در ساحت عقل برای وی میسر میشود. محمد غزالی همچنین در تعیین قوانینی برای تأویل، دگربار قواعد متفاوتی را در هر یک از دو دوره فکریاش عنوان میکند. سه قاعده دوره اول به این صورت است: یک اینکه تنها در صورتی میتوان دست به تأویل آیهای زد که پیش از آن به بطلان ظاهر آن اقدام شده باشد. دوم، لزوم تناسب لفظ با معنا در متن پیش روست و سوم طی مراحل پنجگانه وجودی (پیشتر گفته شده) در کشف معنا است.اما در دوره دوم به سبب ظهور گرایش عرفانی در این اندیشمند، قاعده اول بهکلی از قوانین تأویل رخت بر میبندد و جای خود را به تلاش برای جمع ظاهر و باطن در تأویل متن میدهد و دقیقاً در همینجاست که غزالی علاوه بر قرینه عقلی از دو قرینه «کشف» و «نقل» در بطلان ظاهر نام میبرد و آنها را در به دست دادن تأویل از آیات موثر میشمارد. آخرین سخن غزالی در تأویل، تعیین اقسام و انواع برای آن است. در نظر وی سه گونه تأویل واجب، مجاز و حرام وجود دارد. تأویل در زمانی واجب است که برداشت معنای ظاهری یک آیه، باعث انحراف اعتقادات عامه شود مثل تعبیر یدالله به وجود دست حقیقی برای خدا. تأویل مجاز اما آنجا مطرح میشود که امکان حمل به ظاهر وجود ندارد و باید با حفظ تناسب معنای برداشتی با ظاهر و البته به مدد قرینهای تأویل صورت گیرد. و اما آنگونه از تأویل در نظر غزالی حرام است که یا تنها بر حسب گمان و بدون لحاظ برهان قاطع و قرینه کشفی یا عقلی یا نقلی انجام شود و یا اینکه تفسیر به رأی باشد بدون طی مراحل وجودی. در نهایت رحیمیان از دل این گفتارها تأویل در نزد غزالی را اینگونه ارزیابی میکند: اساس تأویل در نزد امام محمد غزالی مبتنی بر دو چیز است. یکی تناسب ظاهر و باطن که از این حیث، غزالی در مقابل باطنیه و ظاهریه، هر دو، قرار میگیرد و دیگری حفظ اعتدال بهویژه میان عقل و نقل است البته با در نظر داشتن این نکته که رویکرد غزالی به اغلب امور از جمله تأویل، بیش از هر چیز رویکردی دیندارانه و گاهی سفارشی است که در نقاطی به سوی نظریات علمی نیز سوق مییابد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 791]