واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - عرض شد آنچه که در نهضت حسینی اتفاق افتاد بر پایه عقل و وحی بود؛ آنچه که اصحاب حضرت انجام داده اند روی علوم عقلی بود، آنچه را که خود سالار شهیدان انجام داد؛ روی علوم وَحیانی بود. مجموع وحی و عقل کربلا را جلوة مبارزة علیه ستم کرد... شما در بسیاری از کشورهای اسلامی گرایش به اسلام را می بینید، این محصول همان کربلاست. خود همان آن منطقة کربلا شده بیت مَعمور. اگر فرشتگان در بیت مَعمور مرتّب تردّد می کنند، آن بیت مَعمور را آباد نگه می دارند، در طی این هزار و سیصد و اَندی سال مرتّب فرشتگان در کربلا رفت و آمد می کنند، تردّدی دارند؛ به زائران أبی عبد الله می رسند. در روز عرفه قبل از اینکه لطف الهی شامل حال دیگران بشود، شامل حال زائران حرم حسینی می شود و از آنجا فریاد استقلال طلبی، آزادی خواهی و مانند آن شنیده می شود. اینکه ما در پیشگاه این ذوات مقدّس عرض می کنیم: إنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ، مُبطِلٌ لِمَا اَبطَلْتُم(1) همین است. هر کس اهل تحقیق شد، اهل احیاء شد، اهل اِماته شد، سِلم با سالمان شد و حرب با محاربان شد؛ به برکت نهضت کربلاست. می بینید جریان حسین بن علی(ع) تنها اشک و آه و مصیبت و اطاعت صِرف نیست. در جریان نهضت کربلا این چهار جمله را که بررسی می کنید، در زیارت جامعه و در سائر جمله های نورانی مأثور از اهل بیت (علیهم السَّلام) رسیده است، این است که پیروان این خاندان اهل تحقیق و پژوهش اند. به ما گفته اند شما که در کنار بارگاه حسینی این چند جمله را بگوئید، در مشاهد مشرّفه این چند جمله را بگوئید که: إنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، یک. وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، دو... این ناظر به «تولّی» و «تبرّی» است. وَ مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ، سه. وَ مُبْطِلٌ لِمَا اَبطَلْتُمْ، چهار. یعنی آنچه را شما تحقیق کردید، پژوهش کردید، تثبیت کردید، استدلال کردید، تصدیق کردید، ما هم محقّقانه باور می کنیم، نه مقلّدانه. آنچه را شما اِبطال کردید، ما هم محقّقانه باطل می کنیم، نه مقلّدانه! به ما گفتند: اهل تحقیق باش و بگو: مُحَقَّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ وَ مٌبْطِلٌ لِمَا اَبطَلْتُمْ. ممکن است کسی اهل تحقیق نباشد، اهل عزا و مصیبت باشد، امّا اجرش به همان اندازه است. ولی اگر کسی اهل پژوهش و تحقیق بود، اجرش بسیار بیش از کسی است که بدون تحقیق اشک ریخته است. یَرْفَعِ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجات (2). مطلب دیگر آن است که سالار شهیدان جریان کربلا را از منظر یک عبادت و سیاست الهی نگاه می کرده است، نه یک حادثه و رخداد که یک عدّه ای تهاجم کردند، حمله کردند، حضرت دفاع کرده است؛ این طور نبود! از همان اوّل برنامه ریزی کرده است و می دانست چه خبر است و اگر در همان مدینه قیام می کرد، شربت شهادت می نوشید ولی خاورمیانه را بیدار نمی کرد. لکن با همین مسافرت همه جانبه از مدینه حرکت کردند، آمدند تا مکّه. در بین راه آن مصاحبه ها، آن نامه ها، آن گفتگوها خیلی ها را روشن کرد. در مکّه، در روز تَرویه که همه آماده بودند برای اِحرام حج بستن و به طرف عرفات رفتن، وجود مبارک أبی عبد الله اعلام عمومی کرد که ما مسیرمان به طرف کربلا و کوفه است و هرگز مسیر دیگری هم نخواهیم داشت؛ و هر کس شیفته و شیدای لِقای الهی است به همراه ما بیاید. از همان اوّل وجود مبارک حسین بن علی عمرة مفرده بسته بود ؛ نه اینکه قصد عمرة و حجّ تمتّع داشته، حجش را بَدل به عمره کرده باشد! از همان اوّل به قصد عمرة مُفرده، به قصد اینکه عرفات نرود، مَشعر نرود، مِنا نرود، قربانی مادّی نداشته باشد و عمل حجّ انجام ندهد، وارد سرزمین مکّه شد... و خود را چون خلیفة خدا می داند، ذات أقدس إله هم فرمود: من این عالم را بر محور حقّ خلق کردم. این مضمون در چند آیة قرآن کریم هست که خَلَقَ السَّمواتِ وَ الأرضِ بِالحَقّ (3)، مَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الأرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا إلا بِالحَقّ (4)، مَا خَلَقْنَاهُما باطِلاً (5)، این مضمون در آیات فراوان هست. سالار شهیدان دید که اگر حقّ از بین برود و هوس این طاغیان اَموی حکومت بکند، آیة دیگری که تهدید کننده است مصداق پیدا می کند که: لَوِ اتَّبَعَ الحَقُّ اَهواءَ هُمْ لَفَسَدَتِ السَّمواتُ وَ الأرضْ وَ مَنْ فِیهِنَّ (6). اینها را سالار شهیدان از نزدیک دید. خُب حالا ایشان کربلا را با کدام معیار تشکیل دادند؟ معیاری که سالار شهیدان برای برنامه های خودشان و اهل بیت (علیهم السَّلام) ذکر می کنند، معیار محبّت است و علاقه و شیدائی و شیفتگی. به تعبیر دیگر «عشق». فرمود: مردم در کارهای عبادی سه دسته اند. این هم در سخنان امیرالمؤمنین (ع) هست، هم در سخنان امام صادق (ع)، هم در بیانات نورانی سیّد الشهداء (ع) ؛ که مردم از نظر عبادت سه گروه اند: بعضی خدا را عبادت می کنند، کارهای عبادی انجام می دهند؛ خُوفاً مِنَ النّار. برای اینکه در قیامت عذاب نبینند، به جهنّم نروند. گروه دیگر شُوقاً إلَی الجَنَّه. به علاقة بهشت، برای بهره وری از بهشت کارهای خیر را انجام می دهند. و گروه سوّم که مردان الهی اند نه برای ترس از جهنّم، نه برای شوق به بهشت؛ بلکه خدای سبحان را شایستة عبادت می دانند. او جمیل مَحض است، کمال مَحض است، جلال مَحض است و مانند آن. شیفتة اویند، محبّ اویند، علاقمند به اویند، حُبَّاً لله این کار را می کنند. فرمود: ما از گروه سوّم ایم. ما اگر خدا را عبادت می کنیم برای ترس از جهنّم او نیست، برای رفتن بهشت او نیست ؛ برای اینکه به خود او علاقمندیم. اگر کسی به خدا علاقمند بود، محبّ خدا بود، عبادت احرار داشت، رادمردانه عبادت کرد، آن سائر کمالات هم تأمین است. یعنی از دوزخ در اَمان است، وارد بهشت سعادت می شود، لذّت می برد، امّا هدف او برتر از هر دو است. جریان نهضت حسینی از بارزترین مسائل عبادی ـ سیاسی این خاندان است که همه این صحنه را پیش بینی می کردند، گزارش می دادند و مهم ترین سرمایه را سالار شهیدان برای همین کار هزینه کرد. این به مراتب از عبادت های شخصی آن حضرت بالاتر است. این کار را هرگز برای ترس از جهنّم یا شوق به بهشت انجام نداده است ! این کار را حُبّاً لِلّه انجام داد، شوقاً إلَی الله انجام داد، بر اساس مهر و محبّت و علاقه انجام داد. چون دوست خداست، در راه او قربانی می کند نه برای اینکه جهنّم نرود یا به بهشت برسد... ............ (1) مَن لا یَحضُرُه الفَقیه/ ج2 / ص614 (2) مجادله / 11 (3) نحل / 3 (4) احقاف / 3 (5) آل عمران / 191 (6) مؤمنون / 71 * آمل. محرم 1425 هجری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]