واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مروري بر يك دهه فعاليت حزب جمهوري اسلامي//قسمت اول
خبرگزاري فارس: حزب جمهوري اسلامي در تاريخ 29/11/1357 يعني يك هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اعلام موجوديت كرد. اعضاي مؤسس اين حزب آقايان آيتالله سيد محمد حسيني بهشتي، آيتالله سيد علي حسيني خامنهاي حجتالاسلام محمدجواد باهنر، آيتالله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي و حجتالاسلام اكبر هاشمي رفسنجاني بودند.
تأسيس و شكوفايي
چكيده: مؤسسان حزب جمهوري اسلامي در مقدمه مرامنامه و اساسنامه حزب جمهوري اسلامي به ضرورت تأسيس حزب پس از پيروزي انقلاب پرداختهاند : «تجربه جنبشهاي صد سال اخير ايران بايد همه را قانع كرده باشد كه ما همواره ضربه بزرگ را از سوي فقدان يك تشكيلات نيرومند و همهگير خوردهايم. ايجاد تشكيلاتي نيرومند و سامان دادن به نيروهاي فعال و ايجاد انسجام و انضباطي آهنين است كه ميتواند حركت انقلابي ملت را به درستي تداوم بخشد و جنبش را از خطر انهدام و دستاوردهاي آن را از خطر غارت دشمن مصون بدارد.»
تأسيس
حزب جمهوري اسلامي در تاريخ 29/11/1357 يعني يك هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اعلام موجوديت كرد. اعضاي مؤسس اين حزب آقايان آيتالله سيد محمد حسيني بهشتي، آيتالله سيد علي حسيني خامنهاي حجتالاسلام محمدجواد باهنر، آيتالله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي و حجتالاسلام اكبر هاشمي رفسنجاني بودند.
آيتالله بهشتي درباره زمينههاي پيدايش حزب جمهوري اسلامي ميگويد: «خود من از سالها پيش در فكر ايجاد يك حزب و جمعيت سياسي اسلامي بودم. به خصوص پس از سالهاي 32 و كودتا 28 مرداد 1332 و تجربهاي كه از نهضت ملي ايران در سالهاي 29 تا 32 به دست آوردم، سخت به اين معنا معتقد بودم كه بايد نيروهاي ما به شكل يك تشكيلات سياسي اسلامي فعال در بيابند .....
تابستان سال 56 بود كه با چند تن از دوستانمان به فكر ايجاد يك هسته متشكل بر اساس تأكيد روي تقوي و ايمان ، مبارز بودن و بينش مترقي اسلامي داشتن و در عين حال خلاق انديشيدن و اسلامي عمل كردن و مبرا از هر گونه گرايش غير اسلامي و تفكر التقاطي افتاديم و در نظر داشتيم كه اين هسته روحاني مبارز و متهد، شاخه سياسي و اجتماعي به وجود بياورد و آن شاخه بتواند يك حزب و تشكيلات نيرومند سياسي در خلاء اجتماعي ما پايهگذاري كند.
در اوايل سال 57 بود كه پايه اين كار محكم شد. با بعضي از دوستان جلساتي براي تهيه مرامنامه و اساسنامه تشكيل داديم كه عدهاي از برادران شركت داشتند و با دوستان گوناگون هم از قشرهاي مختلف اجتماعي صحبت كرده بوديم و مصمم بوديم كه موجوديت اين حزب را به صورت مخفي و نيمه مخفي و يا اگر ممكن باشد علني اعلام كنيم و با مطالعاتي كه كرديم كه كدام اولي هستند، طبيعي است كه در آن زمان هنوز فشار رژيم زياد بود و اعلام كامل آن خطراتي داشت و بايد براي آن كوشش ميشد ، فكر ميكرديم و فكر كرده بوديم كه آن كوشش را در فعاليتهاي عادي روحانيت قرار بدهيم كه واقعا يك حزب باشد اما ظاهرش تشكيلاتي باشد كه در كنار روحانيت است. بنابراين در عين اين كه علني بود اما به صورت يك حزب نبود. حزب بودنش را مخفي نگه داشته بود. مشغول تداركات اين بوديم كه فعاليتهاي گسترده براي انقلاب هم شتاب پيدا كرده بود كه خوب تمام وقت ما را گرفت و از اين كار تا موقع پيروزي بازمانديم». (1)
در اوايل سال 1356، امام خميني از نجف اشرف به آيتالله مطهري پيغام فرستادند كه برادران دور هم جمع شوند و مبارزه را جديتر گسترش دهند. به همين علت آيتالله مطهري و آيتالله بهشتي، جهت ايجاد تشكلي فراخور اين مرحله از مبارزه با عناصر مبارز و متعهد روحاني ، بازاري ، تحصيل كرده و ... تماسهايي را برقرار كردند و جلساتي با شركت سه گروه روحاني، دانشگاهي و مؤتلفه اسلامي تشكيل شد كه محور آن آيتالله بهشتي و آيتالله مطهري بودند. اما با اوجگيري مبارزات در سالهاي پاياني حيات رژيم پهلوي، تأسيس حزب تا پس از پيروزي انقلاب عملي نشد. (2)
با ورود امام و مسلم شدن پيروزي قريبالوقوع انقلاب اسلامي، ضرورت تشكيل حزب، آن هم حزبي كه مناسب براي مرحله پس از پيروزي باشد بيشتر مطرح شد و با پيروزي انقلاب در 22 بهمن 1357، ضرورت تشكيلاتي كه بتواند همه علاقهمندان به انقلاب اسلامي را جمع كرده و جهت دهد، بيشتر نمايان شد.
حجتالاسلام باهنر، درباره احساس ضرورت تشكيل حزب بعد از پيروزي انقلاب ميگويد: «.... در بعضي از ملاقاتهايي كه با امام صورت گرفته بود، ايشان باز خواستند كه چرا حزب اعلام نميشود و معلوم بود كه ضرورت تشكيل حزب بعد از پيروزي را ايشان بسيار احساس كرده بود، در حالي كه قبل از پيروزي به اين اندازه اعلام حزب ضرورت نداشت ....[پس از انقلاب و براي] جلوگيري از پراكندگي نيروهاي بسيج شده ، ايجاب ميكرد كه در اين شرايط به سرعت يك حزب اسلامي در خط انقلاب اسلامي به رهبري امام اعلام موجوديت بكند كه بتواند بيشترين نيروهاي مبارز را در بربگيرد و از پراكندگي و از هم گسيختگي اين نيروي بسيج شده جلوگيري كند و يا اين كه به دام اين و آن گروه چپ و راست بيفتد. بر اين اساس امام مؤاخذه ميكردند و ميگفتند كه چرا حزب را اعلام نميكنيد.... » (3)
مؤسسان حزب جمهوري اسلامي نيز در مقدمه مرامنامه و اساسنامه حزب جمهوري اسلامي به ضرورت تأسيس حزب پس از پيروزي انقلاب پرداختهاند و در اين زمينه آوردهاند: «...تجربه جنبشهاي صد سال اخير ايران بايد همه را قانع كرده باشد كه ما همواره ضربه بزرگ را از سوي فقدان يك تشكيلات نيرومند و همهگير خوردهايم ... ايجاد تشكيلاتي نيرومند و سامان دادن به نيروهاي فعال و ايجاد انسجام و انضباطي آهنين است كه ميتواند حركت انقلابي ملت را به درستي تداوم بخشد و جنبش را از خطر انهدام و دستاوردهاي آن را از خطر غارت دشمن مصون بدارد ... » (4)
چند روز پس از تأسيس حزب جمهوري اسلامي، مرامنامه و اساسنامه آن اعلام شد. در مرامنامه حزب، هدف حزب جمهوري اسلامي اين گونه بيان شده بود: «هدف حزب تداوم بخشيدن به انقلاب اسلامي مردم مسلمان ايران و تلاش جهت استقرار نظام عدم اسلامي در سراسر جهان تحت رهبري ولي فقيه در زمينههاي معنوي، فرهنگي ، اقتصادي ، سياسي و نظامي است». (5)
اقدامات عملي حزب جمهوري اسلامي
حزب جمهوري اسلامي پس از تأسيس با حضور عظيم داوطلبان نامنويسي در حزب در سراسر كشور مواجه شد و اولين قدم حزب سازماندهي و ثبت نام اين دواطلبان بود. در اطلاعيه حزب جمهوري اسلامي در اين باره آمده بود: «هجوم داوطلبان در نخستين روز و اصرار بسياري از علاقهمندان وادارمان ساخت كه بهجز دفتر موقت حزب جمهوري اسلامي و كانون توحيد، مراكز ديگري در ساير نقاط تهران براي تقاضاي عضويت در نظر بگيريم .... » (6)
پس از آن، با توجه به وضعيت دولت موقت، حزب جمهوري اسلامي به ساماندهي فعاليتهاي انقلابي در سطح مردم پرداخت. فعاليت در انتخابات نظام جمهوري اسلامي در فروردين ماه 1358 و راه اندازي راهپيماييها و تداوم آنها از ديگر فعاليتها و اقدامات حزب قبل از برگزاري انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي بود.
نخستين رقابت انتخاباتي پس از پيروزي انقلاب، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي بود. حزب جمهوري اسلامي و ساير گروههاي همسوي آن در اواخر تيرماه 58، كانديداهاي خود را معرفي نمودند. حزب طي بيانيهاي در 27 تير ماه اسامي كانديداهاي خود را براي تهران و شهرستانها منتشر كرد. در ليست تهران، اسامي افرادي چون آيتالله طالقاني ، آيتالله بهشتي ، آيتالله موسوي اردبيلي، دكتر علي گلزاده غفوري، ابوالحسن بنيصدر ، عزتالله سحابي ، عباس شيباني، حبيب الله عسگراولادي و در ليست شهرستانها كساني چون حسن آيت، آيتالله طاهري، آيتالله خادمي، جلالالدين فارسي ، محمد مهدي جعفري، آيتالله دستغيب و ... به چشم ميخوردند. (7) اما نام حجتالاسلام هاشمي رفسنجاني از مؤسسان حزب جمهوري اسلامي در فهرست كانديداهاي حزب ديده نميشد. اين مسأله سؤالي را در اذهان مطرح ساخت كه چطور ممكن است حزب از چنين كانديداي شاخصي صرف نظر كرده باشد. در پاسخ به اين ابهامات، حجتالاسلام هاشمي رفسنجاني مبادرت به انتشار اعلاميهاي درباره عدم آمادگي خود براي شركت در مبارزات انتخاباتي و حضور در مجلس خبرگان قانون اساسي نمود:
«بسمهتعالي ـ با تشكر فراوان از اظهار اعتماد جمعيتهاي ديني و سياسي كه اينجانب را براي مجلس خبرگان كانديدا نمودهاند، (8) اعلام ميدارم به خاطر مسؤوليتها و گرفتاريهاي زياد و ضعف ناشي از عوارض سوءقصد ، از پذيرفتن نمايندگي مجلس خبرگان معذورم ، اكبر هاشمي رفسنجاني». (9)
دوازدهم مرداد 1358، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي در سراسر كشور برگزار شد . ده تن از كانديداهاي حزب جمهوري اسلامي يعني آيتالله طالقاني، ابوالحسن بنيصدر ، آيتالله حسينعلي منتظري، دكتر علي گلزاده غفوري ، دكتر سيد محمد حسيني بهشتي ، مهندس عزتالله سحابي ، آيتاله عبدالكريم موسوي اردبيلي، عباس شيباني ، منيژه گرجي و علي محمد عرب با اكثريت آراء از تهران انتخاب شدند. (10)
درباره تركيب نمايندگان مجلس خبرگان قانون اساسي، با نگاهي به ارقام و آمار ميتوان به اختصار گفت كه آيتالله طالقاني با 2004551رأي ، بيشترين و نماينده اقليت زرتشتي با 1983 رأي ، كمترين آراء را در اختيار داشتند. از لحاظ تعداد نمايندگان، حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت مبارز تهران همراه با گروههاي همسوي خود، اكثريت قاطع را در مجلس مزبور به دست آوردند. احزاب چپ در انتخابات مجلس خبرگان موفقيتي نداشتند و در مجموع كمتر از 6 درصد كل آرا را نصيب خود كردند. در پايان انتخابات، تفاوت آراي نفر دهم ليست حزب جمهوري اسلامي و مؤتلفين آن كه نسبتا در صحنه افكار عمومي نيز كمتر شناخته شده بود، با نفر يازدهم كه از افراد سرشناس سياسي بود، به يك ميليون رأي ميرسيد. اين نتيجه، نشان از اقتدار و نفوذ حزب جمهوري اسلامي داشت كه به دلايل گوناگون و تحت فعاليتهاي مختلف به دست آمده بود.
يادداشتها:
1 - مجله عروةالوثقي ، ش 23، ارديبهشت 1359، ص 26-19
2 - همان
3 - مجله عروةالوثقي ، ش 94 ، اسفند 1361، ص 32
4 - مرامنامه و اساسنامه حزب جمهوري اسلامي ، شيراز ، حزب جمهوري اسلامي ـ دفتر شيراز ، 1362 ، ص 8-1
5 - روزنامه كيهان 2/12/1357
6 - همان
7 - روزنامه جمهوري اسلامي 27/4/1358
8 - برخي از گروههاي سياسي از جمله فداييان اسلام و جامعه روحانيت مبارز قم، نام حجت السلام هاشمي رفسنجاني را در ليست كانديداهاي خود قرار داده بودند.
9 - روزنامه جمهوري اسلامي 6/5/1358
10 - روزنامه كيهان 18/5/1358
............................................................................................
ادامه دارد...
دوشنبه|ا|5|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]