واضح آرشیو وب فارسی:فاوا نیوز: هويت هاي پنهان وانحراف هويتي؛ آسيب بزرگ محيط هاي الكترونيكي
فاوا نيوز : فرهنگ و جامعه
دكتر ناصر فكوهي؛ چهرهاي شناخته شده درميان جامعهشناسان امروز ايران است كه نظريههاي او در حوزه جامعهشناسي و انسانشناسي و فرهنگ؛ نه در حوزه دانشگاه بلكه در حوزه آثار مكتوب و حتي رسانه؛ جايگاه و اعتبار ويژهاي داشته و دارد. با او از شهرالكترونيك و دنياي مجازي كه او؛ آن را واقعيتي غيرقابل انكار تفسير ميكند، سخن گفتيم. به اعتقاد او؛ اينكه تصور كنيم در سايه شهر مجازي ميتوان به طرف نوعي «نبود فرهنگ» و «خنثي بودن يا بيهويتي فرهنگي» يا حتي «جهانشموليت فرهنگي» رفت، نه امكان دارد و نه رويكردي مناسب و قابل دفاع است.
روابط زندگي در شهرهاي مجازي چگونه شكل ميگيرد و آيا در اين فضا ميتوان آيندهاي روشن براي روابط انساني درنظر داشت؟
براي پاسخ به اين پرسش نياز به آن هست كه ابتدا مفهوم "شهر مجازي" را تعريف كنيم. در اين مورد بايد گفت كه تعريف مورد اجماعي وجود ندارد. شهر مجازي ميتواند گستره بزرگي از رفتارها را شامل شود از كار و خريد روي شبكه تا تعامل ميان كنشگران اجتماعي واقعي بهصورت مجازي در پهنهاي با نام "شهر مجازي". اما در نگاهي كلي بايد گفت كه دو بعد مثبت و منفي در اين مفهوم وجود دارد.
شهر مجازي از يك سو ميتواند عاملي باشد براي افزايش تعاملاتي كه در حالت عادي ممكن نيست بنابراين ميتواند شبكه اجتماعي را تقويت كند و حتي به آن مصرف برسد كه روابط فيزيكي را برانگيخته و ايجاد كند. و از طرف ديگر، اين شهر ميتواند عاملي مخرب در از ميان بردن روابط موجود در واقعيت فيزيكي باشد و سبب شود كه تعاملات كنشگران اجتماعي تخريب شده و بنابراين سرمايه اجتماعي آنها رو به كاهش بگذارد.
درنتيجه به گمان من؛ شهر مجازي همچون هر ابزاري نياز به سياستگزاريهاي انساني با اهداف استراتژيك و كوتاهمدت دارد تا بتواند به بهترين شكل در خدمت انسانها درآيد و نه آنكه انسانها به بازيچههايي درون آن تبديل شوند.
در يك فضاي واقعي همه جاي شهر از تاريخ برخوردار است و اساسا شهر در چند دوره تاريخي شبيهسازي ميشود. انسانها نيز به دليل گرايشي كه به تاريخيگرايي و مليتگرايي دارند، برخوردار از يك اصل و مليت فرهنگي ميشوند و بهعنوان مثال در تهران حس تهراني بودن و در اصفهان حس اصفهاني بودن را تجربه ميكنند. اما در شهر الكترونيك اساسا اين تجربه؛ محلي از اعراب ندارد،
آيا ميتوان نتيجه گرفت كه اصالت فرهنگي در اين فضا وجود ندارد يا شايد اصالت فرهنگي در اين فضا از نوع ديگري است؟
همه افراد، گروهها و حتي جوامع و فرهنگها بايد نظامهاي اطلاعاتي خود را زيرنظر داشه باشند و تهديدهاي آنها را عليه خود و هويت خويش كنترل كنند. اين نكته به هيچ عنوان به معناي تاييد سانسور يا محدود كردن شبكه نيست، زيرا به هر حال چنين محدوديتهايي كاملا غيركارا هستند و در آيندهاي نه چندان دور؛ اصولا امكانپذير نخواهند بود، مگر با توافقهاي بينالمللي ميان قدرتهاي بزرگ و كوچك.
اين امر بستگي به آن دارد كه شهر مجازي چگونه طراحي شده باشد. به نظر من؛ كاملا ميتوان تصور كرد كه مولفههاي هويتي اعم از هويتهاي محلي، قومي، ملي و حتي سبك زندگي در شهر مجازي قابل تعبيه باشند. اما در اينجا مسئله بازار و تقاضا مطرح ميشود. به عبارت ديگر از آنجا كه طراحي شهر مجازي كاري بسيار پرهزينه است و آنچه در يك شهر فيزيكي ممكن است به خودي خود و در طول زمان اتفاق افتاده باشد؛ در شهر مجازي بايد به صورت كاملا برنامهريزي شده و فناورانه ايجاد شود، بايد براي اين كار تقاضايي هم وجود داشته باشد.
از اين لحاظ به نظر من؛ بسيار اهميت دارد كه طراحان شهرهاي مجازي بتوانند نمونههاي متعددي از هر شهر را داشته باشند كه بتوان از يكي به ديگري وارد شد و مولفههاي هويتي متفاوتي را انتخاب كرد. اما اينكه تصور كنيم چون شهر ما مجازي است، ميتوانيم به طرف نوعي «نبود فرهنگ» و «خنثي بودن يا بيهويتي فرهنگي» و يا حتي در معنايي به ظاهر قابل قبولتر به طرف نوعي «جهانشموليت فرهنگي» برويم، نه امكان دارد و نه رويكردي مناسب و قابل دفاع است.
شهر مجازي، شهر رياضيات و اعداد است. درواقع در فضا مسير قانونگذاري از طريق الكترونيك و با كمك اعداد و رياضيات صورت ميگيرد لذا قدرت رياضي بر همه متغيرهاي انساني تسلط يافته و رياضيات فراعامل است نه انسان و خواست او.
آيا تجربهي انساني از شهر الكترونيك؛ تجربهاي انسانمحور خواهد بود يا خير؟
اين كه اين تجربه، تجربهاي انسان محور باشد و بماند يا نه؛ ربطي نه به منطق رياضي آن دارد و نه به قوانين و سازوكارهاي فيزيكي. به گمان من؛ اوگوست كنت، فيلسوف قرن نوزدهمي و بنيانگزار واقعي علوم اجتماعي، حق داشت كه علوم طبيعي و رياضي را در پايينترين رده دانشهاي بشري و در سادهترين سطح اين دانشها قرار دهد و علوم انساني و اخلاق را در بالاترين رده و پيچيدهترين رده آنها.
اينكه ما تصور كنيم رياضيات يا فيزيك بر ما غلبه خواهند كرد؛ صرفا يك توهم است. اين همچون آن است كه تصور كنيم روزي دستگاهها بر ما حكومت كنند. البته در داستانهاي تخيلي و در خيالپردازيهاي بشري همه چيز ممكن مينمايد و ما هم نميتوانيم خود به خود اين امكانها را نفي كنيم اما بهعنوان افرادي علمي ميتوانيم تنها درباره چيزهايي سخن بگوئيم كه چشماندازي محسوس از آنها را ببينيم و نه تخيلات خود.
از اين لحاظ به گمان من؛ در حال حاضر و در چشماندازي قابل مشاهده و محسوس، مشكل ما نه در فيزيك است و نه در رياضيات و نه در ناتواني فناورانه انسانها در مديريت دانش خود، بلكه مشكل اساسي در تمايلات و گرايشهايي است كه براي تمركز و انباشت هر چه بيشتر سرمايههاي اقتصادي و قدرت سياسي وجود دارد و گروههاي اقليتي يا اوليگارشيك را به آن ميكشاند كه تلاش كنند روابط ايدئولوژيك و هژمونيك را به گروههاي بزرگتر تحميل كنند.
يكي از ابزارهايي هم كه براي اين كار استفاده ميشود نوعي گفتمان اسطورهاي درباره دانش است. حال چه براي آن و چه عليه آن. در هر دو صورت با دادن قدرتي خارقالعاده به دانش، به ابزارها و به گفتمانهاي علمي فيزيكي و رياضي، ما با نوعي اسطورهسازي روبرو هستيم كه مسائل اساسي يعني گرايشهاي سودجويانه و كاملا محسوس را پنهان ميكند.
يكي از بحثهاي مهم شهروندان شهر الكترونيك، هويت انساني استفادهكنندگان از اين امكان مجازي است.
بحث هويت در فضاي مجاز چگونه قابل تعريف است و آيا هنجارها و ناهنجاريهاي عمومي در فضاهاي واقعي به اين فضاها نيز با دايرهي كنوني وارد ميشوند؟
محيط الكترونيك، امكاني بسيار بيشتر براي پنهان كردن هويت، انحراف هويتي، هويتهاي كاذب و آسيبهاي ديگري نظير اينها به وجود ميآورد. اين امري شناخته شده است. مشخص است كه وقتي ما بتوانيم همه چيزهاي فيزيكي و محسوس را به دادههاي رقومي تبديل كنيم، مرزهاي ميان واقعيت طبيعي و واقعيت رقومي از ميان برداشته خواهند شد و ديگر نميتوان گفت آنچه بهصورت دادههاي تصويري و صوتي بر صفحه رايانههاي ما ظاهر ميشوند بازنمايي واقعيتهايي فيزيكي هستند يا صرفا دادههايي رقومي و بدون منبع طبيعي.
از اين رو به گمان من؛ همه افراد، گروهها و حتي جوامع و فرهنگها بايد متوجه اين خطر باشند و نظامهاي اطلاعاتي خود را زيرنظر داشه باشند و تهديدهاي آنها را عليه خود و هويت خويش كنترل كنند. اين نكته به هيچ عنوان به معناي تاييد سانسور يا محدود كردن شبكه نيست، زيرا به هر حال چنين محدوديتهايي كاملا غيركارا هستند و در آيندهاي نه چندان دور؛ اصولا امكانپذير نخواهند بود مگر با توافقهاي بينالمللي ميان قدرتهاي بزرگ و كوچك.
اما معني آنچه گفتم آن است كه؛ حوزه الكترونيك و شبكه همچون حوزه بيولوژيك ميتوانند به سرعت از مديريت دموكراتيك جوامع خارج شده و به دست مديريت اليگارشيهاي مالي، سياسي، جنايت كار و غيره بيافتند و اين براي همه خطري عظيم به شمار ميرود كه راه مبارزه با آن اولا شناخت كاملي از منطق اين شبكهها و تحول آنهاست و سپس ايجاد رابطهاي شفاف و دموكراتيك ميان كنشگران يك نظام و ميان آنها با نظامهاي ديگر. تنها چيزي كه ميتواند ما را از افتادن به دام اينگونه خطرات نجات دهد، قرار گرفتن در مصونيت نظامهاي آزاد و شفاف و دموكراسي مستقيم و مشاركتي به بالاترين درجه ممكن است.
فضاي مجازي بهنوعي فضاي فردي و مونولوگ است. اين خوداظهاري در شهر الكترونيك؛ روابط انساني را چگونه قوام ميدهد يا برعكس از قوام آن ميكاهد. يعني؛
آيا خطر اينكه شهروند شهر الكترونيك، انساني خودمحور و خوداظهار باشد كه نظرات و برخورداريها يا عدم برخورداريهاي ديگران براي او محلي از اعرب ندارد، وجود دارد يا خير؟
به گمان من؛ اين خطر چندان جدي نيست، در ابتداي ظهور پديده شبكهها و روابط الكترونيك، گروهي از جامعهشناسان از اين خطر در قالب نوعي انفراد و گريز از جامعه و اجتماعي شدن سخن ميگفتند اما در عمل ما ديديم كه اتصال و در رابطه قرار گرفتن با دنياي مجازي نه تنها روابط اجتماعي تضعيف نميكند بلكه شبكههاي اجتماعي هرچه بزرگتري نيز ايجاد ميكند. البته نه به اين معنا كه انفراد بهصورت موردي و حتي بهصورت يك پديده گروهي گسترده مشاهده نشود. ما نمونههايي از اين آسيبها را در كشورهايي همچون ژاپن مشاهده كردهايم.
اما بههر دليل، در مجموع ما بايد متوجه اين امر باشيم كه در جهان امروز وسايل الكترونيك؛ انسانها و بهخصوص انسانهايي از فرهنگهايي بسيار متفاوت را بسيار بيشتر به هم نزديك كرده است و شبكهها و روابط اجتماعي انسانها را گسترش داده است. اما اين نيز يك واقعيت است كه چه گسترش و چه بالا رفتن سرمايه اجتماعي؛ بيشتر كمي بودهاند تا كيفي و بنابراين تلاش ما بايد بر آن باشد كه كيفيت را در اين زمينه بيشتر كنيم و از دامها و تاثيرات دستكاريكننده برحذر باشيم.
منبع : پايگاه خبري شهر الكترونيك
شنبه|ا|17|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فاوا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]