واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: از مسجد جوادالائمه (ع) تا مسجد نورداستان ما و «حبيب» در فصل هشتم
گروه ادب: بازگشت جشنواره ادبي «شهيد حبيب غنيپور» به مسجد ـ ميعادگاه ابتدايي آن ـ با وجود آنكه ديگر نام «جوادالائمه (ع)» را بر پيشاني خود ندارد، فال نيكي است، چرا كه نشانگر استواري و ثابت قدمي برگزاري اين جشنواره در مكانيست كه معرف حقيقي و شخصيتدهنده آن به شمار ميرود.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، در كشاكش جريانات سياسي سالهاي پاياني دهه پنجاه ايران و عليرغم اتفاقات غير قابل پيشبيني هر روز در درون كشور و مبازرات بيوقفه مردم ايران براي تغيير سرنوشتي كه براي آنها در حال رقم زدن بود، ادبيات ايران عليرغم سيطره جريانات چپگرا و نگاههاي غير اسلامي و غير ملي به مقوله ادبيات، شاهد پايهگذاري جريان ادبي مردمي، بر پايه باورها و اعتقادات مذهبي كه ريشه در ساليان سال تفكر و انديشه مردم ايران داشت در مسجد «جواد الائمه(ع)» تهران شد.
كتابخانه مسجد جوادالائمه (ع)، تقريبا از اواسط دهه پنجاه، تلاش جدي و برنامهريزي شده خود را براي جذب و علاقهمند كردن نوجوانان به كتاب و كتابخواني آغاز كرد. پيش از آن، محل كتابخانه، اتاقك كوچكي در جنب شبستان بود كه چند قفسه فلزي كهنه و تعدادي كتابهاي پراكنده مذهبي از نظر گروه سني و موضوعات داشت. اين مكان كوچك و اين تعداد كتاب اندك، هسته اوليه كتابخانهاي شد كه تعداد اعضاي آن در سال ۱۳۶۰، به هفت هزار عضو رسيد و نيز تعداد عناوين موجود در آن، به صدها عنوان سر كشيد. بنيانگذار اين كتابخانه كوچك، «هادي علياكبري» بود. او براي تاسيس اين كتابخانه، كتابخانه شخصياش را به اين مكان منتقل كرده بود، سپس به طرق گوناگون، با كمك ديگران، تعداد و عناوين آنها را بالا برده بود، با اين حال آن مجموعه، اندك و محدود بود.
وقتي كه طبقات بالاي مسجد ساخته شد، يكي از سالنهاي آن را به كتابخانه اختصاص دادند و طي مراسمي در عيد فطر، كتابخانه جديد افتتاح و مورد علاقه و استقبال كودكان و نوجوانان واقع شد. فضاي تميز و نسبتاً بزرگ، قفسههاي نو، كتابهاي تازه، كارتهاي عضويت با طراحي جديد، همه اين موارد، عواملي بودند تا اعضاي بيشتري جذب كتابخانه شوند.
آنچه كه در نگاه اول جلب توجه مي كرد، فضاي صميمي كتابخانه و ارتباط گرم اعضا و مسئولان آن بود.
زماني كه تعداد مراجعين به كتابخانه، به طور چشمگيري افزايش يافت، مسئولان كتابخانه به اين فكر افتادند كه تنوعي در برنامههاي كتابخانه به وجود بياورند.
به همين منظور، جلساتي با شركت اعضاي فعال كتابخانه تشكيل شد كه در آن كتابي كه بيشترين خواننده را داشت، توسط يكي از مسئولان كتابخانه مطرح ميشد و هركدام از حاضران، از زاويه سليقه و برداشت خود، درباره آن صحبت ميكرد.
دور تازه فعاليت ادبي مسجد جوادالائمه (ع) از تابستان سال ۱۳۵۸شروع شد. در اين مرحله باتوجه به شرايط سني شركتكنندگان و تحولات سياسي، نگاه به ادبيات داستاني، با آنچه كه پيش از پيروزي انقلاب بود، فرق ميكرد. در اين دوره هدف، آموزش داستاننويسي و پرداختن به مولفهها و سازوكارهاي يك داستان بود.
اين جريان بيش از پانزده سال ادامه داشت، كه تقريبا بدون وقفه، دوشنبه شبها در اتاقك كوچكي كه روي بام شبستان مسجد ساخته شده بود و حكم انباري و مخزن كتابخانه را داشت تشكيل ميشد. حتي در شبهاي سرد و يخبندان زمستان و خاموشيهاي خوفناك موشكباران دشمن زماني كه برق ميرفت، چراغ گردسوز كوچكي روشن ميشد كه اعضا گرد آن جمع ميشدند و تا پاسي از شب گذشته و گاهي تا نيمههاي آن، داستان ميخواندند.
در همان موقع نيز اعضاي جلسه، به تناوب به جبهه ميرفتند و در كسوت بسيجي عليه متجاوزان ميجنگيدند و در اولين فرصت خود را به مسجد ميرساندند، اما از اعضاي جلسه كساني هم بودند كه به جبههها رفتند و ديگر به جلسه برنگشتند. مثل شهيد «حبيب غنيپور»، شهيد «رضا كياني»، شهيد «حسن جعفر بيگلو» كه جايشان براي هميشه در آن اتاقك كوچك روي بام شبستان مسجد جوادالائمه (ع) خالي ماند و حالا فعاليت آن جمع كه با نام شوراي نويسندگان مسجد جوادالائمه (ع) شناخته شدهاند، به شكل انتخاب كتاب سال شهيد حبيب غنيپور همچنان ادامه دارد.
اهداي جايزه كتاب شهيد حبيب غنيپور در حقيقت بنيانگذاري يك جريان ادبي اصيل مردمي و مبتني بر ارزشهاي اسلامي و انقلابي در كشور بود كه با برگزاري شش دوره در خواستگاه اصلي و پديدآورنده خود به درستي نشان داد كه مخاطبان اصلي اين جشنواره به درستي ميتوانند از دل خويش برگزيدگان جريانات و افرادي را كه براي آنها و دغدغههاي مردماني كه خود را يكي از آنها ميپندارند و نه جدا افتادهاي از آنها، بشناسند.
نخستين دور ه اهداي اين كتاب در 12 اسفند ماه سال 1376 با اهداي جايزه به كتاب «دود پشت تپه» نوشته «محمدرضا بايرامي» در بخش رمان آزاد و كتاب«نيمههاي فراموشي» نوشته مهرداد غفارزاده در بخش رمان دفاع مقدس برگزيدگان خود را شناخت. در دوره دوم نيز در زمستان سال 1377 با معرفي كتاب «چشمههاي روشن» نوشته حميدرضا شاه آبادي در بخش آزاد و در بخش دفاع مقدس نيز كتاب «آواز نيمهشب» نوشته داود غفارزادگان در دوره چهار كتاب «شبي كه جرواسك نخواند» نوشته جمشيد خانيان و كتاب «سال بهشت» شايسته دريافت جايزه از دست پدران شهدا مسجد جوادالائمه شدند.
دوره پنج اما برگزيده خود را رمان «شطرنج با ماشين قيامت» نوشته حبيب احمدزاده معرفي كرد و دوره ششم نيز « پاييز در قطار» نوشته محمدكاظم مزيناني را شايسته اين عنوان دانست. سال هفتم، اما سال رويكرد اين جشنواره به آثار نويسندگان جوان بود و كتابهاي «شب آنجايي كه من بودم» شهرام شفيعي، «چرا دريا عصباني شد» جعفر توزندهجاني بر پيشاني خود عنوان برگزيده را ديدند.
در تمامي ساليان پيش رو بزرگترين رهاورد اين جشنواره براي ادبيات كشور كه به نوعي حلقه گمشده دروني خلق آثار ادبي در امروز ايران نيز به شمار ميآيد، حركت و رجوع به سوي يك اثر ادبي از متن مردم در اين جشنواره و تجليل آثار برگزيده از سوي مردم و بر مبناي ارزشهاي انقلاب اسلامي بوده است.
امسال حبيب غنيپور در هشتمين ايستگاه جرياني ادبي كه او سر سلسلهجنبان آن به شمار ميآيد در مسجد «نور» تهران و با فاصلهاي نه چندان نزديك از كوچههايي كه حلقه مسجد جواد الائمه (ع) را از خاك به افلاك راهنمايي كرد، ميزبان برگزيدگان خود خواهد بود. برگزيدگاني كه در ميان كانديداهاي كسب آن شاهد رويكردهاي متفاوتي به ادبيات و جريانهاي اجتماعي و دروني ادبيات انقلاب اسلامي هستيم.
آنچه در اين ميان اهميت مييابد استواري و ثابت قدمي برگزاري اين جشنواره در مكاني است كه معرف حقيقي و شخصيت دهنده به آن به شمار رفته است كه با توجه به تحولات امروز جامعه ايران نيز معني بيشتري به خود ميگيرد.
بازگشت دوباره اين مراسم به ميعادگاه ابتدايي آن با وجود آنكه نام جواد الائمه (ع) را ديگر بر پيشاني خود ندارد، فال نيكي است كه اميد است همچنان بر تارك ادبيات كشور بدرخشد.
جمعه|ا|9|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]