واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: راز طول عمر
در سه دههي گذشته ژاپن بالاترين متوسط طول عمر را در جهان دارا بوده است فقط با صرف هزينهي كمتر از 5/8 درصد از درآمد ناخالص ملي (GDP) در مقايسه با 4/16 درصد در آمريكا و 7/10درصد در آلمان. نتايج خوب بهداشتي در ژاپن نتيجهي برخورد قاطع و صحيح با عوامل خطرساز و همچنين تدابير سيستم بهداشتي و پوشش كامل بهداشت عمومي است.
به گزارش سلامت نيوز، روشن شدن دلائل موفقيت ژاپن در امر بهداشت راهنماي خوبي خواهد بود براي ملل ديگر كه به دنبال نتايج خوب با حداقل هزينه هستند.Nayu Ikeda و همكاران يك بررسي دقيق در مورد علل بالقوه كم شدن مرگ و مير در ژاپن از بعد از جنگ بينالملل دوم به بعد ارائه دادهاند. در مقالهي Ikeda كه در آن مرگ و مير سنين زير 5 سال و همچنين سنين جواني و ميانسالي مقايسه شده است با هشت كشوري كه درآمد بالايي دارند نشان داده ميشود كه سه دوره تغيير در نسبت مرگ و مير از زمان جنگ بينالملل دوم وجود داشته است: از سال 1950 تا سال 1975 مرتاليته در ژاپن براي اطفال و بزرگسالان به طور شگفتانگيزي پائين بوده است.
تا سال 1975 ژاپن در مقايسه با هشت كشور پر درآمد جهان كمترين تعداد مرتاليته در زنان و مردان را داشته است و در مورد مرگ و مير اطفال نيز (بعد از كشور سوئد) كمترين آمار را داشته است.Ikeda و همكاران اين دست آوردها را منتسب ميكنند به يك فرهنگ خوب بهداشتي و سطح بالاي آموزش و تساوي حقوق اجتماعي و همچنين هدايت قوي در برنامهي بهداشتي عمومي توسط دولت مخصوصاً در مورد كنترل بيماري سل.تا سال 1975 در ژاپن به علت ميراث فرهنگي مناسب (از نظر عوامل خطرساز و فعاليت فيزيكي) بسياري از بيماريهاي غيرواگير در مقايسه با ساير كشورها به طور چشمگيري پائين بود.
مطابق نظر Ikeda برنامههاي بهداشت عمومي در مورد كم كردن نمك در برنامهي غذايي و اقدامات اوليه در مورد تنظيم پرفشاري خون به كمك داروهاي كاهندهي فشارخون در كم كردن مرگ و مير در اثر سكتههاي مغزي مؤثر بوده است. اين امر نشان ميدهد كه كم شدن مرگ و مير در ژاپن در سالهاي 1975 تا 1995وابسته به سيستم بهداشتي بوده است. اين پيشرفت در مقولهي فشارخون در ژاپن درست مغاير با وضعيت آن در آمريكا است كه كنترل فشارخون مخصوصاً در زنان بسيار كند بوده است.سومين و در حقيقت نگران كنندهترين مرحله براي ژاپن از اواخر 1990 شروع ميشود كه در آن سرعت كم شدن مرتاليتهي بالغان مرد و زن نسبت به ساير كشورهاي پيشرفته كمتر بوده به طوري كه از كشورهايي مانند سوئد، ايتاليا و استراليا عقبتر افتاده است. اگر اين شيوه ادامه يابد امكان دارد بعضي ملل از نظر تقليل مرتاليتهي بالغان جلوتر روند. دلائل اين تغيير به عقيدهي Ikeda عبارتند از مصرف سيگار در ژاپن در مقايسه با ساير كشورهاي پيشرفته و ازدياد نسبي وزن و همچنين ازدياد نسبي خودكشي. ضمناً كنترل كلسترول بالاي خون براي مثال خيلي كمتر از ساير كشورهاي پر درآمد است.
با كم شدن نسبي كيفيت بهداشت و درمان به نظر ميرسد كه اكنون ژاپن بايد در سيستم بهداشت خود تجديد نظر كند. ضمناً ركود اقتصادي و عدم تعادل درآمدها نيز در اين وضعيت بيتأثير نبوده است.
تجربهي ژاپن با توجه به نتايج بررسي Ikeda چهار مورد را خاطر نشان ميسازد:
اول: اقدام قوي دولت در زمان قدرت اقتصادي نسبتاً پائين (ژاپن دههي 1950) و ملتي نسبتاً با فرهنگ ميتواند در برنامههاي كنترل بيماريهاي واگير موفق باشد، با توجه به ضرورت سطح آموزش همگاني.
دوم: اقدام عمدهي سيستم بهداشتي در پائين آوردن مرتاليته احتمالاً از طريق اقدامات بهداشت عمومي و تنظيم قوانين مواظبتهاي اوليه در مورد خطرهاي كليدي مانند فشارخون است كه ضريب كوچكي از مخارج بهداشت را در كشورها شامل ميشود. مخارج نسبتاً پائين بهداشت (كه جزئي از GDP در ژاپن به حساب ميآيد) با نتايج عالي توام است و اين در حالي است كه مخارج هنگفت بهداشت در ملل ديگر سهم بسيار كمي در بهبود بهداشت مردم دارد.
سوم: ژاپن اين شانس بزرگ را داشت كه از همان سالهاي 1950 نسبت به هشت كشور پيشرفتهي ديگر كمتر عوامل خطرساز براي بيماريهاي ايسكميك قلبي و بعضي سرطانها داشته است كه بايد در برآورد وضعيت سيستم بهداشتي در نظر گرفت.
چهارم: با در نظر گرفتن ركود اقتصادي و بحرانهاي سياسي و بالا رفتن سن متوسط مردم و كنترل ناكافي مصرف سيگار به نظر ميرسد ژاپن در چالشهاي جديد بهداشتي راه مشكلي را در پيش دارد.
در طي سالهاي بين 1986 تا 2002 حد متوسط فشارخون سيستوليك در ژاپن پائين آمده است كه به عقيدهي Ikeda مربوط ميشود به زياد شدن مصرف داروهاي كاهندهي فشارخون مخصوصاً در سنين بالاتر و پائين آمدن ضريب تودهي بدن (BMI) در زنان جوان و به هرحال باز هم تا حدي علت اين رويداد نامشخص است و احتياج به بررسي بيشتري دارد.
ضمناً پيشبيني ميكنند كه با كنترل بيشتر وزن بدن و كم كردن مصرف نمك و الكل و همچنين درمان و كنترل بيشتر فشارخون باز هم فشارخون سيستوليك پائينتر خواهد آمد. به طور كلي در ژاپن تقليل نابرابري بهداشتي همراه با بهبود سلامت طبقهي متوسط تا اندازهيي مربوط ميشد به فرصتهاي فرهنگي برابر (تعليم و تربيت) و دسترسي مساوي مالي به امور درمان.
با توجه به دستاوردهاي موفقيتآميز در امر بهداشت از بعد از جنگ جهاني دوم اكنون ژاپن با وجود جمعيت زيادي با سن بالا با يك چالش عمدهي بهداشتي روبروست كه با تكنولوژي پزشكي مشكل بتوان با آن مقابله كرد.
چهارشنبه|ا|14|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]