تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816937861
فدايي: بحراني نداريم كه دولت وحدت ملي بخواهد
واضح آرشیو وب فارسی:الف: فدايي: بحراني نداريم كه دولت وحدت ملي بخواهد
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي گفت: كشور هيچ بحران و اضطراري ندارد كه با دولت وحدت ملي بخواهيم آن را بر طرف كنيم. جاي پاي طراحان بحران را بايد در اردوگاه اصلاح طلبان جستجو كرد.
به گزارش فارس، حسين فدايي دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي شب گذشته در نشست «بررسي رويكرد اصولگرايان در انتخابات آينده» كه به همت بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع) در سالن همايشهاي اين دانشگاه برگزار شد به تبيين مفاهيم اصولگرايي پرداخت و با اشاره كوتاهي به دولتهاي سازندگي و اصلاحات، رويكرد اصولگرايان در انتخابات گذشته و همچنين انتخابات آينده رياست جمهوري را بررسي كرد و در پايان نيز به سئوالات برخي از دانشجويان پاسخ داد.
*مفاهيم اصولگرايي
فدايي در تبيين مفاهيم اصولگرايي اظهار داشت: اصولگرايي يعني گفتمان دفاع مقدس و سامان دادن به گفتمان مقاومت و پايداري در جهان و توسعه استكبارستيزي و نه گفتن به تماميتخواهي سلطهگرهاي جهاني؛ يعني تلاش براي آباداني، سازندگي و پيشرفت كشور، يعني توليد كار و پرهيز از هدر دادن فرصتهاي ملي و عمر جوانان، يعني استقلالطلبي و تقويت وحدت ملي و بالابردن اقتدار ملي و پرهيز از تقويت قوميتگرايي و فرقهگرايي.
وي در ادامه تعريف اصولگرايي افزود: اصولگرايي يعني آزاديخواهي و توجه به كرامت انساني و مبارزه با هرگونه استبداد حتي استبداد حزبي و مخالفت با ابتذال اخلاقي و حزبي، اصولگرايي يعني معنويت و دينباوري و اعتقاد به معاد، يعني تأكيد و پيروي از انديشههاي امام راحل(ره)؛ نه اينكه به نام امام از مردم راي بگيريم و نسبت به هتاكيهاي صورت گرفته به مقدسات و حتي امام سكوت كنيم.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي ادامه داد: اصولگرايي يعني پيروي و تبعيت از رهبري؛ نه از غريبهها و دشمنان ملت و به چالش كشيدن نظام، اصولگرايي يعني عدالت خواهي و توجه به مستضعفين؛ نه توسعه اشرافيگري و فاصله طبقاتي، اصولگرايي يعني پشتيباني از آزادگان و حمايت از مظلومان جهان؛ نه مرعوب شدن در برابر سلطهگران جهان، اصولگرايي يعني تبديل فضاي كشور به عملگرايي و نخبه پروري؛ نه توسعه عناصر بيخاصيت در نظام.
فدايي ايجاد فرصت براي نسل جوان و شكستن سيكل بسته مديريت كشور و نه گفتن به انحصارطلبان را از تعاريف ديگر اصولگرايي دانست و تأكيد كرد: اصولگرايي يعني خادمي و امانتداري ملت؛ نه به كارگيري افرادي كه در ظاهر از اسلام بگويند و در باطن تيشه به ريشه اسلام بزنند و پس از كسب قدرت ملت را فراموش كنند، اصولگرايي يعني مهرورزي به آحاد ملت و توسعه سادهزيستي و فرهنگ ملي و عاشق مردم بودن بين مسئولين؛ نه توسعه ارتباط با از ما بهتران و حاكم كردن بدخواهان مردم .
وي اضافه كرد: اصولگرايي يعني اصلاحگر واقعي بودن در تمام زمينههايي كه مردم با مشكل مواجهاند؛ نه مواردي كه دشمنان مردم با مشكل روبهرو هستند، اصولگرايي يعني تكيه بر قدرت لايزال الهي، قدرت مردم و حضور و مشاركت مردم درحل مشكلات نظام، يعني توسعه وحدت ملي و انسجام بين مردم و مسئولين و يكپارچگي نظام؛ نه گسست بين مردم و نظام، اصولگرايي يعني توزيع عادلانه منابع و امكانات ملي؛ نه رانتخواري و تأسيس شركتهاي آنچناني توسط افراد معلومالحال و يعني اسلام ناب محمدي؛ نه اسلام آمريكايي.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه اصولگرايي يعني احترام به پيشكسوتان نظام، علما، مراجع و بهرهگيري از تجربيات آنان، تصريح كرد: اصولگرايي اين نيست كه به اسم جوانگرايي نسبت به اين سرمايههاي عظيم بياعتنايي شود، اصولگرايي يعني تحقق شعار «نه شرقي نه غربي»، يعني اعتقاد به تمدن بزرگ اسلامي و سامان جهاني آن، اصولگرايي يعني پرهيز از مشي شاه سلطان حسينها و شجاعت و مقاومت در ايستادگي براي شادي مستضعفين؛ نه پذيرش خواري ملت براي شادي مستكبرين. اصولگراي واقعي كسي است كه تمام وجود خود را براي اصلاح جامعه و امت هزينه خواهد كرد.
*توسعه اقتصادي دولت سازندگي زمينهساز تهاجم فرهنگي شد
فدايي با بيان اينكه در دهه 70 و پس از پايان جنگ چند حادثه در كشو رخ داد، گفت: رحلت امام، پذيرش قطعنامه و پديده تهاجم فرهنگي از حوادث مهم آن دوره بود و كشوري كه 8 سال زير بار جنگ با آن ابعاد وسيع و خسارت عظيم بود وارد عرصه سازندگي شد و انتظار همه اين بود كه مجاهدان في سبيلالله كه در عرصههاي نبرد با دشمن تلاش ميكردند، با همان روحيه، انديشه، فكر و معنويت، عصر سازندگي را سپري كرده و در اين عرصه فعاليت كنند.
وي افزود: عواملي در اين دوره موجب شد كه يك مسير و خط مشي جديدي در كنار گفتمان انقلاب ظهور و بروز كرد و آنچه كه به عنوان توسعه اقتصادي وارد عرصه انقلاب شد جوهره انديشه ليبرالي داشت نه گفتمان انقلاب و اين توانست فرصت و فضاي مناسبي درست كند كه زمينهساز شكلگيري عنصري تحت عنوان تهاجم فرهنگي شود.
دبيركل جمعيت ايثارگران تقسيمبندي چپ و راست در اين دوره زماني را نادرست و غيرمنطقي دانست و يادآور شد: اين تقسيمبندي انحرافي و سازمان يافته و در حقيقت براي مصادره آراي مردم بود و ملت نه با چپ بوده نه با راست. در آن زمان متوليان چپ و سردمداران انديشه اقتصادي دولتي، تغيير نظر داده و طرفدار اقتصاد سرمايهداري شدند، كسانيكه از اقتصاد بسته و دولتي دم ميزدند و بعد طرفدار اقتصاد سرمايهداري شده و با گذشت زمان طرفدار توسعه سياسي شدند؛ عناصر حزب باد بوده و به خاطر كسب قدرت، شكلهاي مختلف به خود ميگرفتند.
فدايي ادامه داد: پس از آنكه اين جريان فكري قدرتطلب نتوانست پاسخگوي نياز جامعه باشد و جامعه نسبت به اين قضيه مشكل پيدا كرد، با زبردستي و با شعار امام و ارزشها و تكيه بر اصول اوليه انقلاب، با جاسازي مجدد در بين مردم حادثه دوم خرداد را رقم زد و علت اصلي اين مساله اين بود كه نيروهاي وفادار به نظام و انقلاب نتوانستند ساختاري تعريف كنند كه در حوزه سياسي مقبوليت عام داشته باشند.
وي با بيان اينكه از دهه 70 تلاشهايي صورت گرفت تا همعرض گفتمان انقلاب، گفتمان ديگري جايگزين كه منجر به نفي گفتمان انقلاب شود، اظهار داشت: دوم خرداد يك فرصت بود، خيليها در آن موقع ميگفتند كه سليقه مردم عوض شده و بازگشت به ارزشها و اصول انقلاب امكانپذير نيست.
اين نماينده مجلس يادآور شد: پس از آن زمان عدهاي از جوانان، بااميد و به كارگيري تجارب گذشته نخبگان و دانشگاهيان، برنامهريزي كرده و آرايش جديدي را مطرح كردند كه بر چهار اصل الهام گرفته از رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب در حوزه سياسي از جمله خودي و غيرخودي، عوام و خواص، نهضت نرم افزاري و اصلاحطلبي آمريكايي و اصلاحطلبي اسلامي و انقلابي استوار بود. اين نيروها با اصل قرار دادن اين مفاهيم وارد انتخابات شدند و شوراي دوم، مجلس هفتم، مجلس هشتم و رياست جمهوري را در اختيار گرفتند.
*كانديداي اصولگرايان ميتواند بر اساس مقبوليت انتخاب شود
فدايي در ادامه سخنان خود با اشاره به مشكلات موجود در بين اصولگرايان گفت: ما يك حزب نيستيم كه رهبري واحد و كار تشكيلاتي واحد و مدون داشته باشد و طي يك فرآيند تشكيلاتي به تصميم واحد برسد، وحدت و انسجام ما بر اساس گفتمان است و هر جا كه اين بروز سياسي دارد كارمان سختتر ميشود.
وي افزود: طراحي ما در انتخابات رياست جمهوري گذشته اين بود كه ما سبدي از نامزدها را مطرح ميكنيم كه نماينده اقشار و سلايق مختلفي است و تا زمان تفاهم با همين سبد پيش ميرويم و اين روحيه ايثار و فداكاري را در نامزدها ميبينيم و بر اساس مقبوليت يك فرد بقيه به نفع او كنار ميروند. خاصيت اين مساله اين بود كه اولاً افكار عمومي متوجه گفتمان ميشد نه فرد، ثانياً حصار تنگ آرايش سياسي چپ و راست را شكستيم و عدهاي از متدينين كه عضو هيچ حزبي نبودند متوجه اين رفتار سياسي شده و با آن همراه شدند.
دبيركل جمعيت ايثارگران با بيان اينكه اصل مقبوليت را همه اصولگرايان پذيرفتند، ادامه داد: ساز و كارهايي هم براي چگونگي ايجاد مقبوليت تعيين و زماني را هم براي مشخص شدن مقبوليت معلوم كرديم و فكر ميكنيم اين الگو و طرحي را كه همه قبول داشتند الان هم جواب ميدهد.
*احمدينژاد از مقبوليت بيشتري برخوردار است
فدايي ملاك ارزيابي افراد را، نسبتشان با گفتمان انقلاب دانست و تصريح كرد: در انتخابات آينده نيز هدفگذاري بايد اين باشد كه اولاً به خاطر مسائل بينالمللي حضور و مشاركت مردم گسترده بوده و ثانياً پيروزي يك عنصر اصولگرا و خط قرمز قرار گرفتن اصلاحطلبان باشد.
وي در ادامه با غلط دانستن طرح وحدت ملي، گفت: بعضي از دوستان اصولگرا معتقدند كه طرح دولت وحدت ملي را دنبال كنيم؛ اين طرح به اين معنا است كه ما در كشور با اضطرار و بحران مواجه هستيم و نيازمند اين هستيم كه همه عناصر نظام گرد هم آيند و يك دولت وحدت ملي شكل گيرد لذا در اين صورت ائتلاف با اصلاحطلبان موضوعيت پيدا ميكند كه اين فكر غلطي است زيرا نه اضطرار داريم نه بحران؛ هرچند كه در سالهاي اخير تلاشهايي صورت گرفته تا اينگونه نشان داده شود از طرف ديگر اصلاحطلبان خط قرمز هستند و اتفاقاً جاي پاي طراحان بحران را در اردوگاه اصلاحطلبان ميبينيم به همين دليل نميشود با آنها ائتلاف كرد.
عضو فراكسيون اكثريت مجلس با انتقاد به عدهاي از دوستان اصولگرا كه خود را حق مطلق ميدانند، افزود: تجربه ما در انتخابات دور سوم شوراها كه بعضي از دوستان ليست مستقلي ارائه كردند و نتيجه آن سلب چند كرسي از اصولگرايان بود و همچنين انتخابات مجلس هشتم به ما نشان داد كه هر كجا اختلاف باشد نتيجهاش پيروزي ديگران است به همين دليل ضرورت دارد كه بين اصولگرايان وحدت ايجاد شود.
فدايي با اشاره به نظرسنجيهاي صورت گرفته در ماههاي اخير، تاكيد كرد: سنجشهاي صورت گرفته پيام مشخصي داشت كه در بين اصولگرايان وضعيت مقبوليت احمدينژاد با فاصله بسيار زيادي از ديگران كاملاً محرض است و دوستان ديگر اصولگرا كه مطرح هستند اگر فكر ميكنند كه در مدت باقي مانده ميتوانند اين فاصله را كم كنند جاي بحث دارد اما آنچه كه بايد قبول داشت اين است كه خط قرمز ما دوم خرداد است و همچنين نبايد گذاشت كه اين سبد رأي ريزش پيدا كند.
وي افزود: بايد از روي يك ساز و كار معين و منطقي به فرد رسيد نه اينكه به يك فرد برسيم و بخواهيم آن را به ديگران تحميل كنيم، در ضمن اين را هم قبول نداريم كه مرزها ناديده بگيريم و با هر كسي كه توانستيم ائتلاف كنيم. اين بازگشت به گفتمان انقلاب به راحتي به دست نيامده است، هزينههاي زيادي پرداخت شده، خون دلها خورده شد و سالها تلاش انجام گرفت تا به اين گفتمان بازگشتيم و اين درست نيست كه براي اينكه عدهاي نميخواهند احمدينژاد باشد، اين سرمايه عظيم را به تاراج بگذاريم و همچنين نبايد كاري كرد كه سبد آراي احمدينژاد ريزش پيدا كند، بلكه بايد در افزايش آن تلاش كرد.
اين نماينده مجلس همچنين به مخالفتهاي گسترده داخلي و خارجي و هجمههاي صورت گرفته عليه دولت نهم و شخص احمدينژاد انتقاد كرد و اين حركت را ناجوانمردانه توصيف كرد.
*هاشمي رفسنجاني نميخواهد از عرصه سياست دور شود
فدايي در ادامه اين نشست در پاسخ به سئوال يكي از دانشجويان درباره حضور هاشمي رفسنجاني در عرصههاي سياسي و انتخابات رياست جمهوري گفت: آقاي هاشمي يك بحث دارد و اطرافيانش يك بحث، آقاي هاشمي يك عنصر كهنهكار و با تجربهاي است كه نميخواهد از صحنه سياسي خارج شود و معادلات را به گونهاي تنظيم ميكند كه اين خواستهاش محقق شود و ما نميگوييم كه اين حق را ندارد، اين حق طبيعي همه است كه فعاليت كنند اما با اطرافيان وي حرفهاي جدي داريم و از ايشان هم انتظاراتي داريم .
وي افزود: وقتي ميگويم دوم خرداد خط قرمز ماست حرف اصلي ما اين است كه در اين جبهه لائيك و سكولار، توهينكنندگان به نظام، امام و مقدسات را ديديم اما آنهايي كه ادعاي امام و ارزشها را در اين جبهه داشتند سكوت كردند و اين براي ما جاي سئوال است و از آنها انتظار پاسخي جدي داريم كه اگر اينها را قبول دارند ما قبولشان نداريم و اگر مخالفند موضع صريح و شفاف بگيرند. اين سكوت به اين معناست كه قدرتطلبي هدف است نه گفتمان انقلاب.
*آمدن و نيامدنها عمليات رواني دوم خرداديها عليه اصولگرايان است
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي همچنين در پاسخ به سئوال يكي ديگر از دانشجويان در خصوص مطرح شدن برخي نامزدها در جريان دوم خرداد از جمله ميرحسين موسوي اظهار داشت: اين آمدن يا نيامدنهاي عناصر جديد عمليات رواني عليه اصولگرايان است كه با اهداف مختلف طراحي شده است، اول يه خاطر اينكه افكار عمومي را متوجه خود كرده و با اين وسيله رأيسازي كنند ثانياً در اصولگرايان اختلاف ايجاد كنند و همچنين كانون نقد به خود را به انحراف بكشانند و دليل ديگر بلاگردان درست كردن و ايجاد مصونيت براي عنصر اصلي است .
فدايي افزود: دوم خرداديها بيشتر از اين افرادي كه مطرح هستند؛ كس ديگري كه امكان رأي داشته باشد را ندارند و ما بنا را بر اجماع اصلاحطلبان ميگذاريم و طبق اين مساله وارد كارزار انتخابات خواهيم شد.
وي در پاسخ به سئوالي مبني بر چگونگي رقابت اصولگرايان با اصلاحطلبان در انتخابات آينده رياست جمهوري تأكيد كرد: در جبهه اصولگرايان رويكردها به هم نزديك است و ميشود به الگوي عملي رسيد و تحليل درستي از بازي حريف داشت اما اگر بدون برنامه پيش برويم صحنه را از دست خواهيم داد. نكته قابل توجه اين است كه اگر مدل برخورد با رقيب افراطي شود، به نتيجه نخواهد رسيد و بايد كار منطقي كرد.
دبيركل جمعيت ايثارگران درپايان در واكنش به اظهارنظري كه ميرحسين موسوي را به هندوانه سربسته اي تشبيه كرده بود، گفت: رفتاري كه مديريت اجرايي دهه انقلاب در عرصههاي مختلف داشته قابل تحليل است و حتي اينكه در اين دو دهه كه بايد در صحنههاي مهم انقلاب حاضر ميشدند اما نشدند و در مواردي كه ميبايست موضع جدي مي گرفتند اما سكوت كردند و موضع نگرفتند هم قابل تحليل و بررسي است، هندوانه سربسته نيست بلكه باز است اما ما نميبينيم، اينها ميخواهند تابو درست كنند به طوري كه تحليل و تبيين نشود.
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]
-
گوناگون
پربازدیدترینها