تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816845462
تبيين بيانات رهبر انقلاب به مناسبت 9دي(1)؛
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تبيين بيانات رهبر انقلاب به مناسبت 9دي(1)؛
خبرگزاري فارس: بعضي از مراجع در نجف يا جاهاي ديگر به امام(ره) انتقاد مي كردند و ميگفتند شما چه طور روي اين مردم سرمايه گذاري مي كنيد؛ در حالي كه مشروطه، جريان ملي شدن صنعت نفت و... نشان داده است كه اين مردم يك جاهايي كم ميآورند و امكان دارد تا آخر نباشند. ولي امام(ره) به همه ي آن ها اين اطمينان را مي داد كه اين مردم اين گونه نيستند و بايد آن ها را بهتر شناخت.
روند ظاهري دنيا اين است كه جهان به سمت سكولاريسم ميرود و ظاهر اتفاقهاي 88 هم اين بود كه مردم از نظام ديني برگشتهاند. اما اين سؤال مطرح است كه چه طور مردم ايران در 9دي دوباره ، مثل دههي 50 و اول انقلاب، با هويت ديني به صحنه آمدند؟
مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي ستاد بزرگداشت 9 دي بياناتي داشتند كه نياز به تبيين بيشتري دارد. ايشان فرمودند: «حضور عظيم و خروشان مردمي در 9 دي 88، تجلّي بارزي از هويت و ماهيت انقلاب يعني روح ديانت حاكم بر دلهاي مردم بود.» در جاي ديگري تأكيد كردند: «همان گونه كه در ابتداي انقلاب، محرم به كمك اين مردم آمد و امام خميني(ره) فرمود خون بر شمشير پيروز است، در قضاياي 9 دي هم، عاشورا به كمك ملت آمد و حماسهي بزرگ و ماندگاري را خلق كرد.» براي تبيين بيشتر اين محورها با حجت الاسلام «حسنعلي سلمانيان»، عضو هيئت علمي «پژوهشگاه انديشهي سياسي اسلام» به گفتو گو نشستهايم؛
با توجه به اين كه مقام معظم رهبري توصيه كردند كه در 9دي به عمق شعارهاي مردم توجه كنيد، به نظر شما عمق شعارهاي 9 دي چه بود؟ اساساً در رويداد 9 دي چه عواملي وجود داشت كه در تجمعها و حمايتهاي قبلي، در طول 6 ماه بعد از فتنه، وجود نداشت. در واقع چه ويژگيهايي در اين تجمع عظيم مردمي به چشم ميخورد كه توانست اين فتنه را پس از 6 ماه، خنثي كند؟
اگر بخواهم 9 دي را با كمك بيانات امام(ره) و رهبر انقلاب، در دو عامل خلاصه كنيم، بايد بگوييم كه 9 دي به واقع تجلي جمهوري اسلامي بود؛ يعني، هم جمهوريت و هم اسلاميت شاخص اصلي حركت عظيم مردمي در 9 دي را شكل ميداد. به تعبير ديگر، 9 دي نشان داد كه نظام اسلامي در شعارهايي كه از اول انقلاب تا كنون ميداده، صادق بوده است و اين شعارها يعني مسألهي جمهوريت و اسلاميت، واقعي بودهاند.
نكتهاي كه بايد دربارهي جمهوريت، يعني حضور و پايگاه مردمي، توضيح داد اين است كه ساير نظامها هر چند ادعاي دموكراسي دارند، ولي معمولاً قدرت اصلي خودشان را بر اساس نيروي مردمي سامان ندادهاند، اما نظام جمهوري اسلامي به واقع اين ادعا را در عمل ثابت كرده است. دشمنان جمهوري اسلامي كه نظامهاي آنها بر اساس ارادهي مردم نيست، گمانشان اين است كه در اين جا هم جمهوري اسلامي يك شعار است و حال اين كه اين شعار نيست، بلكه يك واقعيت است. به همين دليل، چون مردم را نشناختهاند، بعضاً تحركاتي انجام ميدهند كه ناموفق است.
شهيد «مطهري»، قبل از پيروزي انقلاب، بعد از اين كه در پاريس خدمت امام(ره) رسيدند، در مورد امام(ره) فرمودند، ايشان كسي است كه واقعاً به مردم ايمان دارد و در واقع تفاوت امام(ره) با بسياري از عزيزاني كه كار سياسي يا مذهبي ميكردند، همين بود. ما در خاطرات انقلاب داريم كه بعضي از مراجع در نجف يا جاهاي ديگر به امام(ره) انتقاد ميكردند و ميگفتند شما چه طور روي اين مردم سرمايهگذاري ميكنيد؛ در حالي كه مشروطه، جريان ملي شدن صنعت نفت و... نشان داده است كه اين مردم يك جاهايي كم ميآورند و امكان دارد تا آخر نباشند. ولي امام(ره) به همهي آنها اين اطمينان را ميداد كه اين مردم اين گونه نيستند و بايد آنها را بهتر شناخت. من از جملات پاياني عمر حضرت امام(ره)، در 11 فروردين 1367، شاهد ميآورم. در صحيفهي امام (ره)، جلد 21، صفحهي 9، جملاتي از ايشان آمده كه ثبت و به ياد داشتن آنها خيلي درس دارد. امام(ره) ميفرمايند:
«ملت پيروز و سرافراز ايران با نمايش قدرت عظيم خود در حوادث گوناگون انقلاب اين حقيقت و اين واقعيت را به اثبات رسانيده و نشان داده كه از درياي خروشان وحدت و انسجام آنان چيزي كم نشده و يا نخواهد شد و جهانخواران انشاءالله تا ابد حسرت گسستن اتحاد مردم ما را به گور خواهند برد.» چند خط بعد ميفرمايد: «امت اسلامي ايران سالهاست نشان دادهاند كه از اين هياهوها نميترسند و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرتها و قدرتها ميايستند.»
اين ادبيات امام(ره) به كرات در صحيفه تكرار شده است. اين نشان دهندهي ايمان واقعي ايشان به مردم يا به تعبيري بهتر بگوييم ايمان نظام به مردم است، چون رهبر انقلاب هم اين رويه را داشتهاند. در جريان 9 دي آنهايي كه حضور داشتند ديدند كه مردم، پس از آن وقايعي كه چند روز قبل اتفاق افتاده بود، به صورت خودجوش به صحنه آمدند. حتي گاهي وقتها انتقادهايي ميشد كه چرا اين حركت سازماندهي نشده بود. مردم از هر كوچه و خيابان ميآمدند و هر كس يك شعاري ميداد يا پلاكارتي آورده بود. اين حركت يك حالت خودجوش داشت و مثل بعضي از راهپيماييها نبود كه نظم داشته باشد، يك حركت سازماندهينشده و كاملاً مردمي بود. اين را همه شاهد بوديم.
پس اولين عنصر اين حركت مردمي بودن آن است. از اقشار مختلف آمده بودند؛ حتي كساني كه به آن جريان رأي داده بودند، بعد از گذشت حدود 8 ماه، متوجه شدند كه در آن جريان يك نفاق يا حداقل عدم صدق وجود دارد و از اين رو آمدند در 9 دي از اصل نظام حمايت كردند. اين را رهبر انقلاب چند بار تذكر دادند كه تا زماني كه اختلاف و مباحث سياسي هست، ما با هم هستيم و دشمن هم نبايد گول بخورد.
مردم ايران اين گونه هستند؛ رقابتها را ميپذيرند، اما جايي كه ميبينند بر خلاف منافع ملي و ديني است، ديگر تحمل نميكنند. به همين علت مقام معظم رهبريدر يكي از صحبتهاي خود نكتهي جالبي را بيان ميكنند، در خطبهي نماز جمعه، در تاريخ 29 خرداد 88 كه جزو خطبههاي معروف است، ميفرمايند: «مشكل دشمنان ما اين است كه هنوز هم ملت ايران را نشناختهاند.» اين نكته خيلي مهم است؛ يعني، عدم شناسايي درست ملت ايران يكي از نقاط آسيبپذيري دشمن است. البته دشمن هوشيار و زرنگ است و مطالعه ميكند، ولي به قول خودشان دچار نسبيگرايي شدهاند و نميتوانند از زاويهي ديد ما به مسأله نگاه كنند. بنابراين مسألهي اثبات جمهوريت و صداقت نظام در جمهوريت در 9 دي تكرار شد.
مسألهي دوم، مسألهي اسلاميت بود. اگر شما در جريان 9 دي به شعارها باز گرديد مشاهده ميكنيد كه كاملاً رنگ و بوي اسلامي داشتند؛ يعني، اين موضوع فقط يك بحث ملي نبود. در شعارها كاملاً ميديديد كه ادبيات يك ادبيات ديني است. مسألهي اسلام، نظام، زير سؤال بردن نفاق، استكبارستيزي، مبارزه با زيادهخواهيها، مسألهي اسراييل، حمايت از آرمانهاي انقلاب و... كاملاً به چشم ميخورد. شعارهايي كه هيچ كس آنها را سازماندهي خاصي نكرده بود. اين مسألهي دومي بود كه نشان ميداد همهي افرادي كه آمده بودند، مسألهي اسلاميت را مد نظر داشتند.
بنده نكتهاي را ميخواهم در خصوص جمع اين دو، يعني جمهوريت و اسلاميت، پر رنگ كنم. ما در 9 دي دقيقاً ديديم كه امام(ره) و انديشههاي ايشان زنده است. اگر خوب دقت كنيد، مردم حدود 8 ماه تحمل كردند تا اين كه در قضيهي عاشورا آن اتفاق افتاد و دقيقاً به اموري حمله شد كه جزو باورها و عقايد مردم و نيز جزو مؤلفههاي انديشهي حضرت امام(ره) بود. موضوع محرم و عاشورا متعلق به اين جريان و آن جريان و يا صرفاً يك مسألهي خاص سياسي نيست، بلكه كل فرهنگ چند هزار سالهي ماست. منظور از چند هزار سال اين است كه عاشورا ارزشهايي مثل عزت و ظلمستيزي را كه همهي انسانها به آنها معتقدند، پررنگ كرد.
يكي از اشتباههايي كه غربيها دارند اين است كه گمان ميكنند ما فقط 30 سال است كه نظامي تشكيل دادهايم، در صورتي كه اين گونه نيست. اين نظام 30 ساله نيست، بلكه حداقل هزار و چند صد سال در باورها و انديشههاي ملت جا دارد. مسألهي استكبارستيزي، مسألهي تنفر از اسراييل يا آزادي غزه و فلسطين هم تنها مربوط به اين 30 سال نيست، بلكه از سال 42 كه حضرت امام(ره) تأكيدكردند كه فلسطين پارهي تن ملت اسلامي است و اسراييل بايد از بين برود.
مردم وقتي احساس كردند اين جريان از مسألهي حزب و سياست و اين شخص و آن شخص فراتر رفته و به منافع اسلامي و ملي ما كشيده شده است، آمدند و قضيه را جمع كردند. اين جا فهيم بودن مردم نكتهي بسيار جالبي است.
نكتهي ديگر فهيم بودن و پيشتازي مردم در قياس با نخبگان هست. مقام معظم رهبري در خطبههاي نماز جمعهي معروف پس از انتخابات، توصيههايي كردند و تذكراتي دادند. از جمله در خصوص قانون و قانونگرايي تذكراتي به گروهها و افراد دادند چرا كه آقايان به طور دايم شعار قانونگرايي ميدادند، ولي خودشان بر خلاف قانون عمل ميكردند.
همان جا رهبر انقلاب فرمودند: «اگر كساني بخواهند راه ديگري را انتخاب كنند، آن وقت بنده دوباره خواهم آمد و با مردم صريحتر از اين صحبت خواهم كرد.» دقت كنيد مردم ما چه قدر فهيماند كه وقتي اين جريان را با سعهي صدر رصد ميكنند و ميبينند به جايي رسيده است كه دارد مرزها را ميشكند و به اصل نظام ضربه ميزند، خودشان فتنه را جمع ميكنند. ديگر لازم نيست رهبري دوباره بيايند در نماز جمعه حرفهاي ديگري را صريحتر بگويند. خود رهبر انقلاب در سخنرانيشان در قم فرمودند كه جريان فتنه كشور را بيمه كرد و اين نتيجهي بصيرتي است كه مردم داشتند.
رهبر انقلاب معمولاً با مسؤولين و افراد صحبت مينمود و آنها را مورد خطاب قرار ميداد، اما خطاب اصلياش مردم بود. به واقع از نخبگان سياسي بايد گله داشت كه بايد جامعه را هدايت ميكردند، اما اين كار را نكردند. معظمله فرمودند كه برخي از اين نخبگان به كلي مردود شدند؛ يعني، انصافاً نخبگان نتوانستند همراه رهبري جلو بروند. به قول يك دوستي، اگر زمان حضرت علي(عليهالسلام) رسانهاي بود كه به طور مستقيم اميرالمؤمنين(عليهالسلام) با مردم صحبت ميكرد، شايد آن قضايا اتفاق نميافتاد. ايشان صحبتهايش را به نخبگان ميگفت و متأسفانه آنها نخبگان مناسبي نبودند و صحبتها را به مردم منتقل نميكردند ولي در 9دي مردم پيام رهبري را خوب دريافتند و پاسخ دادند.
همان طور كه اشاره كرديد، نكتهاي كه رهبري هم روي آن تأكيد داشتند اين بود كه در اصل مردم دو موضوع را نشان دادند: يكي پاي بنديشان به نظام جمهوري اسلامي و دوم، عزم و ارادهي دينيشان. روند ظاهري دنيا اين است كه جهان به سمت سكولاريسم ميرود و ظاهر اتفاقهاي 88 هم اين بود كه مردم از نظام ديني برگشتهاند. سؤالي كه بيشتر مطرح است، اين است كه چه طور مردم ايران دوباره، مثل دههي 50 و اول انقلاب، با هويت ديني آمدند؟ در عصري كه كسي اصلاً فكر هم نميكرد كه مردم اين قدر هويت ديني برايشان مهم باشد و در ظاهر هم تبليغ ميكردند كه مردم از نظام ديني برگشتهاند. اين را شما چگونه تبيين ميفرماييد؟
در مثل آمده است كه مورچهاي در آب افتاده بود و ميگفت سيل آمده است. متأسفانه ما فكر ميكنيم آن چه در خصوص صنعت و تكنولوژي در غرب ميگذرد، در مورد فرهنگ يا سياست هم همين طور است. چون در دنياي غرب، سكولاريسم حاكم است يا حداقل اين گونه ديده ميشود، گمان ميشود همهي جهان به همين شكل است. عادت غربيها اين است كه وقتي براي كشور خودشان اتفاقي ميافتد، نسخهي آن را براي كل دنيا ميپيچند. به عنوان مثال جنگ جهاني اول و دوم بين چند كشور اروپايي بود، ولي به آن ميگويند جنگ جهاني اول يا جنگ جهاني دوم، در حالي كه تمام كشورهاي جهان دخالت نداشتند. جنگهاي اروپايي بودند كه در نهايت ژاپن و چند كشور ديگر هم در آنها دخالت داشتند.
همين طور در خصوص موضوع انرژي هستهاي ايران از اجماع جهاني برضد ايران سخن ميگويند، در صورتي كه اجماع چند كشور اروپايي برضد ايران هست. به همين ترتيب، غربيها به جنگي كه در اواخر دورهي ميانه راه انداختند ميگويند جنگهاي صليبي، در حالي كه يك طرف آن جنگها ما بوديم، ولي از نظر آنها ما مهم نيستيم. به همين گونه است كه چون آنها در جامعهي خودشان دين از ابتدا ارزشي نداشته است و سكولار بودهاند، اين موضوع را براي سراسر جهان متصورند. در حالي كه در غرب از اول كساني كه خودشان را نمايندهي حضرت مسيح ميدانستند، شريعت را حذف كردند و وقتي بعدها دين حكومت را گرفت و هيچ برنامهاي براي ادارهي جامعه نداشت، مجبور شدند كه خودشان يكسري برنامههايي را بچينند كه اين برنامهها در اصل سكولار و انسان نوشته بود، ولي در جامعهي اروپا به نام دين رقم خورد. دو مرتبه روشنفكران در دورهي رنسانس گفتند اين حرفها غلط است و برضد آنها برخاستند. متأسفانه آن چه به عنوان دين معرفي شده بود در واقع سكولاريسم بود؛ يعني، به جنگ بين سكولاريسم و سكولاريسم گفتند جنگ بين سكولاريسم و دين. بعد دين (يكي از دو سكولاريسم) را كنار گذاشتند و سكولاريسم ديگر را چسبيدند و ادعايشان اين بود كه دين هزار سال پاسخگو نبوده است، در حالي كه آن چيز قبلي هم سكولاريسم بود.
اين بر خلاف بافت كشور ماست؛ يعني، بافت كشور ما و دين ما كاملاً با آنها متفاوت است. از اين رو اين كه ما فكر ميكنيم جهان سكولار است، غلط است. جهان اصلاً سكولار نيست، حداقل اين قسمت از جهان كه فرهنگ تشيع و اسلام در آن وجود دارد به هيچ معنا سكولار نيست، چون ما شريعت و قانون براي ادارهي اجتماع داريم. براي همين بايد گفت غربيها جامعهي شيعي را خوب نشناختهاند و نميخواهند اين موضوع را باور كنند.
در واقع ما سكولار نبودهايم كه يك دفعه بياييم مظاهر دينيمان را بروز دهيم، بلكه ما ديني بودهايم. در مثل مناقشه نيست، يك مثالي عرض كنم؛ ميگويند زماني كه «محمود افغان» ايران را اشغال كرده بود، «نادر» آمد او را كنار زد و به كشور امنيت داد. آن زمان در كنار نادر يك سردار معروفي هم بود كه خيلي قهار ميجنگيد. نادر به او گفت تو خيلي خوب ميجنگي، در زمان محمود افغان كجا بودي. او جواب داد كه من بودم، ولي كسي مثل نادر نبود كه من در كنارش بجنگم. مردم ما هم ديني بودند، اما كسي مثل حضرت امام(ره) يا مقام معظم رهبري بايد ميآمد.
جنبهي ديني ما در تمام اين دوران نشان داده شده است؛ شعارهاي انقلاب را نگاه كنيد، حركتهايي را كه در تجمعهاي سياسي اتفاق ميافتد نگاه كنيد. از اين رو اصلاً نميتوان گفت جامعهي ما سكولار است. جامعهي ما از ابتدا ديني بود، فقط محتاج رهبري بود كه خدا آن را به مردم عنايت كرد.
منبع : برهان
ادامه دارد.......
دوشنبه|ا|12|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 380]
-
گوناگون
پربازدیدترینها