واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: دنيا فقط مال ما نيست
كد خبر:5108
زمان انتشار:دوشنبه 19 اسفند 1387 - 16:41:29
Print نسخه چاپي
فناوري - ديويد آتنبرو، طبيعتشناس و مجري برنامههاي تلويزيوني از اهميت پرداختن به نظريه تكامل داروين سخن ميگويد
صحبت درباره نظريه تكامل داروين، امروز هم به همان اندازه چالش برانگيز است كه 150 سال پيش از اين بود. ديويد آتنبرو، طبيعتشناس و مجري برنامههاي تلويزيوني كه برنامه تلويزيوني او به نام «چارلز داروين و درخت زندگي» به تازگي از بيبيسي پخش شده، از مدافعان سرسخت اين نظريه است و از هر فرصتي براي حمله به مخالفان آن استفاده ميكند. وي در گفتگو با نشريه نيچر، به تشريح ديدگاههاي خود در مورد نظريه تكامل پرداخته است.
چرا اعتقاد داري كه در زمان حال، آموزش نظريه تكامل از هر دوره ديگري مهمتر است؟
به دليل اهميت و تاثير «سفر پيدايش» (كتاب اول از مجموعه كتابهاي عهد عتيق يا آنگونه كه ما ميشناسيم، تورات) بر زندگي بشر، كه در آن گفته شده خداوند به آدم و حوا گفت «پيش برويد و نسل خود را زياد كنيد ... دنياي طبيعي در آنجا براي شما بنا نهاده شده تا بر آن استيلا يابيد. شما سرور تمام گياهان و جانوران دنيا هستيد».
اين فكر پايهاي كه دنيا براي ما بنا شده و اگر خواستههاي ما را برآورده نكند ميتوان از آن چشم پوشي كرد، سبب تخريب گسترده محيط اطراف ما شده است. ما فرض كردهايم كه ميتوانيم روي آن خانه بسازيم، زمين را بكنيم، روي آن جاده بسازيم و هر كار ديگري را كه دلمان بخواهد با زمين انجام دهيم؛ فقط و فقط به اين دليل كه مال ماست. ما براي يافتن راه حلهايي براي مشكلات زيست محيطي، بايد بتوانيم ابتدا فرايند تكامل را درك كنيم.
ميخواستي با برنامه «چارلز داروين و درخت زندگي» چه پيامي را منتقل كني؟
اين يك برنامه در مورد زندگي داروين نيست. اين برنامه در مورد بهانههايي است كه مردم، از معاصران داروين گرفته تا مخالفان امروزي اين نظريه، براي نپذيرفتن فرضيه تكامل براي خود مييافتند. در دوره داروين، توزيع جغرافيايي جانوران درك نشده بود، حلقههاي زنجيره تكامل پيدا نشده بود، عمر زمين بسيار كوتاهتر از آني تصور ميشد كه صحت فرضيه تكامل را ممكن سازد و مكانيسم ژنتيك نيز به طور كلي ناشناخته بود.
اكنون فقط 50 سال از روزي كه بشر توانست عمر دقيق سنگها را از روي اثرات راديواكتيويته تشخيص دهد، ميگذرد. فقط 50 سال است كه به حركت قارهاي پي بردهايم و كشف دي.ان.اي نيز عمري كمتر از اين ميزان دارد. ولي در مجموع اين يافتهها همگي به كمك داروين آمدهاند و بر صحت تصوير ذهني او گواهي ميدهند.
آيا فكر ميكني كه تلويزيون، رسانه خوبي براي علم است؟
تلويزيون، رسانه خيلي خوبي براي روشن كردن شعلههاي كنجكاوي، پروراندن سوالها و به هيجان آوردن مردم است. ولي فكر نميكنم كه محيط خيلي خوبي براي كار روي جزئيات دقيق مباحث علمي باشد. كساني كه كنجكاو ميشوند تا بيشتر بدانند، به كتابها مراجعه ميكنند. كتابها يا مقالههايي كه روي صفحه نمايش كامپيوتر خود ميخوانيد، براي شرح نظريههاي علمي ابزار خيلي مناسبتري هستند. ولي تلويزيون توان ايجاد هيجان و جذابيت را دارد كه رسانههاي نوشتاري از آن عاجزند.
هنگام توليد برنامههاي علمي، چگونه با دانشمندان تعامل برقرار ميكني؟
من به آنها ميگويم: «من به شما رشك ميورزم، چرا كه در مسير غريب خود، به كلي از مواجهه با واقعيتهاي علمي و كشف آن دور ماندهام و تنها به ديدن اندكي از چيزهايي كه هيچ كس ديگري نديده، قناعت كردهام! اكتشافات شما بايد خيلي شگفتانگيز باشد». و آنها در جواب من چنين ميگويند: «بله! ولي اين شگفتي تنها به مدد 35 سال نشستن در اين مرداب براي انجام اين كار به دست آمده است. من آرزو ميكردم كه اين فرصت را داشتم كه به صحرا يا قطب يا هر جاي ديگري كه تو در آنجا بودي بروم». ميبينيد كه هرگز نخواهيد توانست همه چيز را با هم به دست بياوريد.
بعد از 50 سال فيلمبرداري از دنياي طبيعت، لحظه مورد علاقهات كدام است؟
تماشاي مرغهاي بهشتي كه خود را به معرض تماشا ميگذارند. چون دنياي آنها خيلي از ما دور است. هنگامي كه به مرغهاي بهشتي نگاه ميكنيد، ميفهميد كه عصارهاي از حيات (يك نيروي عجيب زندگي) وجود دارد كه هيچ ربطي به انسان بودن ندارد و عمري بسيار طولانيتر از اولين نياكان ما دارد كه روي زمين پا گذاشتند. هنگامي كه در يك مخفيگاه پنهان شدهايد و به آنها نگاه ميكنيد، ميتوانيد تمام آن نيرو و تنوع و اشتياق را در آنها ببينيد، ميفهميد كه انسان در دنيا موجود غالب نيست و بر عكس، تنها قسمت كوچكي از آن است. من اين احساس را در آنجا پيدا كردم.
برنامه بعديات چيست؟
من قصد دارم به جورجياي جنوبي در جنوب اقيانوس اطلس بروم و به تماشاي يخچالي طبيعي بنشينم كه 15 سال پيش ديدهام و امروزه تقريبا به كلي آب شده است. تاثير انسان روي دنياي طبيعي در دهه گذشته بسيار شديدتر شده است. به همين دليل است كه لازم است به مردم درباره تكامل بگوييم. هنوز در پس ذهن بسياري از افراد اين تصور وجود دارد كه «ما مالكان دنيا هستيم و ميتوانيم هر كاري را كه بخواهيم با آن بكنيم، و حتي اگر هم بخواهيم آن را به كلي نابود كنيم فقط به خودمان مربوط است». ولي اين دنيا فقط مال ما نيست.
نيچر، شماره 7232- ترجمه: مجيد جويا
كد خبر:5108
تاريخ درج خبر:دوشنبه 19 اسفند 1387 - 16:41:29
Print نسخه چاپي
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]