واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: سينما و معنويت
سينما و معنويت
خديجه سادات ميرنظامي
بعضي ها مي گويند سينما چون با تصوير سروكار دارد و امور معنوي، تجريدي هستند و در عالم معنا سير مي كنند پس با هم نمي توانند ارتباطي داشته باشند. ولي در واقع سينما صورت را نشان نمي دهد، فعل آدمها را، كنشها را و واكنشها را نشان مي دهد و فعل و رفتار، يك امر معنوي است. ( سخنراني استاد پناهيان)
سينما ظرفيت بسيار بالايي دارد براي پيام دادن، تربيت كردن و تأثير فرهنگي گذاشتن. سينما هيچ وقت نمي تواند پيام ندهد،
نمي تواند فرهنگ سازي نكند، وليكن اينكه چه پيامي مي دهد و چه فرهنگي درست مي كند، بستگي به اهداف تعريف شده آن دارد. سينما يعني تصوير متحرك و تصوير متحرك كنش و واكنش انسانها را نشان مي دهد. در حديث شريفي از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم داريم كه «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم» يعني با غير از زبانتان مردم را دعوت كنيد؛ يعني با عملتان، با رفتار و كنش و واكنشتان، سينما جاي نشان دادن اين عمل است، پس جايگاه سينما در فرهنگ و دين، جايگاه بسيار حساسي است.
مقام معظم رهبري مد ظله العالي در ديدارشان با مسئولين صدا و سيما مي فرمايند: «ما صدا و سيما را عمده ترين مركز هدايت فكري مي دانيم. (ايشان نفرمودند از عمده ترين، بلكه فرمودند عمده ترين) اينكه امام خميني رحمت الله عليه فرمودند دانشگاه بزرگ كشور است (صدا و سيما) نخواستند تعارف كنند، حقيقتاً همين جور است. يك دانشگاه بزرگ است. ما مي خواهيم از اين قله، از اين سرچشمه، زلال معارف درست الهي و انساني و سياسي و درسهاي گوناگون زندگي به سمت مردم سرازير شود.» ( صراط مستقيم،ص768)
ايشان خطاب به هنرمندان مي فرمايند كه در آثار هنري خود سياه نمايي نكنيد، يأس پراكني نكنيد. اينكه جهتي نشد براي هنرمند، امتيازي نيست، افتخاري نيست، وقتي زشتي را نشان مي دهيد اما آن عامل خيري را كه بناست بر زشتي غلبه كند يا با آن مبارزه كند نشان نمي دهيد، در جامعه يأس پراكنده مي شود و نوميدي به وجود مي آيد. مبارزه و چالش خير و شر را در (آثار هنري) نشان دهيد تا معلوم شود اگر اين نقطه زشت و مردود در جامعه هست، اما انگيزه اي براي رفع آن وجود دارد، جرياني براي نابودي وجود دارد و تلاش مي كند.
سينمايي كه مي خواهد در خدمت اسلام و معنويت باشد بايد روي خطاب خويش را به فطرت انسان بگرداند. (براي اينكه سينما در خدمت اسلام درآيد بايد حجاب تكنيك را خرق كند، شرط اصلي همان تقواست كه انسان را به اخلاص مي رساند و با اخلاص، درهاي حكمت نيز برقلب گشوده مي شود، تنها راه خروج از ولايت تكنيك و گذشت از متافيزيك غرب، نخست تقواست و آنگاه در پرتو نور حكمت متقين، به تمدن غرب و آثار و اجزاي آن نگريستن. اين در حالي است كه اصالت روش و ابزار از خصوصيات ذاتي و ماهوي تمدن غرب است. اين صنمي است كه روح تمدن غرب بدان گرفتار است.
جمعه|ا|9|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]