تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816793031
ديدگاههاي مهندس موسوي درباره مسائل كشور
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ديدگاههاي مهندس موسوي درباره مسائل كشور
سرويس سياسي - اجتماعي: مهندس ميرحسين موسوي نخستوزير سابق در دومين مصاحبه خود در يك هفته اخير كه با نشريه انجام شد به تبيين ديدگاههاي امام(ره) در روش اداره كشور و نيز ميزان مطابقت سياستهاي جاري با آن انديشهها پرداخت.
وي تاكيد كرد كه در عرصه بينالمللي نياز به تجزيه و تحليل واقعگرايانه از امور بينالملل و درك بدون توهم از فرصتها و تهديدها داريم.
موسوي همچنين ابراز عقيده كرد كه داشتن شرايط اقتصادي و سياسي مطمئن در داخل براي اعمال و پيگيري سياست خارجي فعال و قدرتمندانه ضروري است.
آنچه در پي ميآيد متن گفتگوي مهندس موسوي است كه خبرگزاري فارس آن را منتشر كرده است:
* بنظر شما ميزان تحقق شاخصهاي توسعه و نسبت آن با آرمانهاي مورد نظر امام(ره) و انقلاب تا چه اندازه است؟
** آرمان حضرت امام(ره) تحقق يك جامعه اسلامي بود البته با تاكيد روي اسلام ناب محمدي(ص). در نگاه ايشان اسلام مدافع آزادي و استقلال و مستضعفين و كوخنشينان و در مقابل اسلام مرفهين بيدرد، اسلام آمريكايي، اسلام متحجرين و اسلام شاهنشاهي بود. سخنان چند سال آخر عمر مبارك حضرت امام(ره) پر از اشارات صريح به تقابل اين دو اسلام بود. به نظر بنده ايشان تصور روشن و خارقالعادهاي از وظايف دولت مدرن داشت و تنها اسلام ناب محمدي را رهابخش براي مردم و مشكلگشا وظايف يك نظام اسلامي امروزين ميدانست.
* يعني مقايسه ارقام عملكرد نشاندهنده اين انطباق هست؟
** با اين نگاه احتياجي نيست كه فهرستي از پيشرفتها ورشد اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي بدهيم تا نسبت توسعه و آرمانهاي ايشان مشخص شود. چرا كه در اين نگاه قبل از اين فهرست ظهور انسانهايي طراز اسلام ناب محمدي به معني تحقق كامل اين آرمان است. به همين دليل ايشان تحقق آرمانش را در كودك سيزده سالهاي مييابد كه همه هستياش را به قربانگاه ميبرد تا اسلام و ايران را حفظ كند. ميخواهم نتيجه بگيرم كه با گذشت30 سال از پيروزي انقلاب و 20 سال از وفات حضرت امام(ره) بايد براي درك آرمانهاي انقلاب و امام زاويه ديدمان را عوض كنيم و با تغييري كه در افقهاي نگاهمان به جامعه و جهان به وجود آمده لازم است با رويكرد هرمنوتيكي با آن دوره روبرو شويم؛ وگرنه نميتوانيم به سادگي نه تمثيل شهيد فهميده را درك كنيم و نه آنكه بفهميم چگونه ميتواند يك موي كوخنشينان بر همه كاخ نشينان و مرفهين بيدرد ارجحيت داشته باشد. بنده البته بعنوان يك قضاوت ميخواهم بگويم آن افق ديد ظرفيت شكوفايي سياسي و اقتصادي و اجتماعي را به شكل خارقالعادهاي داراست. نمونهاش را ميتوان در شاخصهاي توسعه كشور همزمان با يكي از طولانيترين و خونينترين جنگهاي تاريخ كشورمان ديد. اميدوارم روزي بيطرفانه پرونده دهسال تلاش در توسعه كشور كه يكي از آنها پيشبرد امور طراحي و اجرا ي صدها پروژه به عنوان طرحهاي انقلاب بود، گشوده شود. طرح مباركه و راه بافق بندرعباس، مس سر چشمه، كوره دوم ذوبآهن و صدها پروژه ديگر نمونههايي از اين طرحها بودند.
* رويكرد سياست خارجي كشور در سه دهه گذشته و مدعاي دولت كنوني در باره بازگشت به خط امام(ره) در سياست خارجي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** من نظر خودم را ميگويم. در مورد مشابهت و تفاوت با نظرات ديگر، قضاوت با شماست. به نظر من پايبندي به اصولي كه براحتي از نظرات حضرت امام(ره) و متون معتبر انقلاب قابل استخراج است بهترين راه تامين منافع حياتي و منافع ملي ماست؛ به شرطي كه با ماجراجويي و حادثهآفريني همراه نشود. ما احتياج به تجزيه و تحليل واقعگرايانه از امور بينالملل و جهان و درك بدون توهم از فرصتها و تهديدها داريم. همه اينها اگر با درك روشن و بدون خيالپردازي از تواناييهاي ملي و بايستههاي اعتقادي و اصولي همراه نباشد، نتيجه نخواهد داد. بنده اعتقاد دارم داشتن شرايط اقتصادي و سياسي مطمئن در داخل براي اعمال و پيگيري سياست خارجي فعال و قدرتمندانه ضروري است. سرنوشت وحدت ملي پيرامون منافع حياتي و ملي كشور از موفقيت در سياست خارجي جداييناپذير است. ما براي تامين حداكثر منافع خودمان در رابطه با جهان بايد مزيتهاي نسبي خودمان را به خوبي بشناسيم و بهصورت عاقلانه و فعال از آنها در روابط بينالملل استفاده كنيم. سياستهاي تنگنظرانه داخلي كه دايره طرفداران نظام را كم كند و يا سياستهاي اقتصادي كه نتواند عدالت را كنار توسعه و رشد سريع دنبال كند ضمن آنكه منابع داخلي را به هدر ميدهد موقعيت مارا در جهان تضعيف ميكند. ما بايد بررسي كنيم تا چه اندازه از موقعيت و ظرفيتهاي ژئو استراتژيكي و ژئوپليتيكي خودمان در سياست خارجي استفاده ميكنيم.
بنده به زبان تمثيل ميگويم كه براي مجاب كردن غرب و وادار كردن آنها براي دست كشيدن از سياستهاي مخاصمتآميز، بيش از آنكه احتياج داشته باشيم نيويورك و پاريس و يا لندن را مجاب كنيم، احتياج به حضور خردمندانه و فعال در اسلامآباد و آنكارا و باكو و دوشنبه و ايروان و كابل داريم. يادمان باشد كه در زمان حضرت امام(ره) و دوران دفاع مقدس وقتي رئيس جمهوريمان به پاكستان رفتند، مردم لاهور در استقبال، ماشيني را كه ايشان و ضياء الحق در آن سوار بودند روي دست بلند كردند. سوال بايد اين باشد كه آيا ما اين ظرفيتها را گسترش دادهايم؟ آيا آنها را در همه زمينههاي اقتصادي و سياسي و فرهنگي نهادينه كردهايم؟ ما كمتر توجه كردهايم كه ابزار و دارايي ما در چانهزني يا مقابله با دشمنانمان همين مزيتهاي نسبي ما در جهان اسلام و منطقه است.
اين ظرفيت هم متاثر از جغرافياي سياسي كشور ماست و هم بر آمده از قدرت و نفوذ انقلاب اسلامي و اصول نشات گرفته از آن است. پرواز صدها هواپيما از ايران به دوبي جز آنكه بازارهايمان را با كالاهاي مصرفي بنجل پركنيم و جيب دشمنانمان را پركنيم كمكي به تقويت ما در خليج فارس نميكند. ما بايد براي حفظ امنيت خودمان در خليج فارس عمق استراتژيك داشته باشيم. براي اين كار همانطور كه براي اقتصاد برنامههاي پنج ساله مينويسيم بايد استراتژي و برنامه روشن داشته باشيم. همه ماها به اسم خليج فارس حساس هستيم، ولي توجه نداريم كه همه كشورهايي كه با ما در يك حوزه تمدني بزرگ و درخشان سهيم هستند به اين اسم حساس هستند و آيا ما از اين ظرفيت استفاده كردهايم و يا توانستهايم چه با فعاليتهاي ديپلماتيك و چه توسعه تاسيسات زيربنايي به كشورهاي همسايه مخصوصا آسياي مركزي و قفقاز اين عمق استراتژيك را ايجاد كنيم؟ دقت در مشكلات ورود ما به سازمان همكاريهاي شانگهاي به خوبي علامتهاي بيراهه رفتنمان را نشان ميدهد. گمان ميكنم خط امام ميتوانست و ميتواند راهحلهاي ديگري را براي تامين منافع حياتي و ملي ما نشان بدهد.
* در مورد توهم اعمال سياستهاي چپ و شبههسوسياليستي در دوران دفاع مقدس و انگارهزدايي از اين ديدگاه تاريخي نظرتان چيست؟
** در سوال اصطلاح چپ به صورت منفي به كار گرفته شده ولي در اول انقلاب ودر آن دهه جريان چپ همين جريان خط امام خط دفاع از محرومين و مستضعفين خط برنامهريزي و خط توسعه و خط آزادي بود. و اين چپ ربطي به سوسياليسم نداشت و دنبال اعمال سياستهاي سوسياليستي و شبه سوسياليستي نبود. اين جريان كه اكثريت مردم را نمايندگي ميكرد در مجلس و دولت اكثريت بودند واعتقاد داشتند كه تبعيت از ميكنند و براي همين تمامي اين مجموعه براي مشخص شدن مرزهاي خود با جريانات ديگر خود را خط امامي ميخواندند. سياستهاي دوران جنگ در زمان حيات حضرت امام(ره) به كار گرفته ميشد. اگر ايشان ميديدند كه جريان سوسياليستي يا شبهسوسياليستي است و اسلامي نيست، لحظهاي براي برخورد تعلل نميكردند. بعضي از اقدامات چون قيمتگذاري با دستور مستقيم ايشان به قوه قضائيه و قوه مجريه شروع شد و يا دستور تعزيرات نيز همينطور. دليلش هم شرايط جنگ بود.
بارها بنده ناظر پيگيري اين گونه سياستها از طرف ايشان بودم. مساله تعاونيها كه به دليل فشار جريان راست متوقف شده بود، دو سه بار به طور مستقيم از سوي ايشان پيگيري شد.
البته عدهاي در اين كشور بودند كه اين نوع سياستها به منافع آنها لطمه ميزد و لذا دولت را به انگهاي مختلف مورد حمله قرار ميدادند. به طور طبيعي يك عدهاي هم پشت سر اين كليشهسازي جمع ميشدند كه همه از يك انگيزه در مخالفت با دولت تبعيت نميكردند.
در ميان اينها افراد مذهبي و يا انقلابي كم نبودند و بنده هميشه احترام آنها را داشتم، گرچه منافع مردم و كشور را بر هر ملاحظه ديگر ترجيح ميدادم. ولي عدهاي ديگر بودند كه هيچ حسي نسبت به مصالح ملي و دفاع مقدس و خون شهدا نداشتند. اينها نه به هويت اسلامي احساس تعلق ميكردند و نه پايبند به مرزهاي ملي بودند. تعجبآور نبود كه بارها تئوريسينهاي اينها در شرايطي كه درآمد نفت بين 6 تا 7 ميليارد دلار نوسان داشت و به سختي روزهاي جنگ را ميگذرانديم و در حالي كه بيش از نصف همين در آمد نيز به طور مستقيم به عنوان هزينههاي دفاع مقدس پرداخت ميشد، به ما توصيه ميكردند نرخ ارز را آزاد كنيم. آيا حق نبود كسانيكه ارقام و آمار و واقعيتها دستشان بود نسبت به مقاصد اينگونه افراد شك بكنند. يكبار در سال 64 بنده با يكي از اين نظريهپردازها بعد از راي اعتماد دولت از مجلس ملاقات كردم. ايشان حدود يكساعت از مزاياي سياست تعديل در آن هنگامه جنگ و بحران صحبت كرد و اينكه اگر اين كار بشود كشور گلستان ميشود و چه و چه. ايشان وقتي صحبت را شروع كرد بنده حساس شدم و به خودم گفتم تامل كنم تا همه صحبتها را بشنوم. در آخر صحبت بنده گفتم كه شما يك نكته را فراموش كرديد وقتي سوال كرد چه نكتهاي؟ گفتم آنكه بعد از اعمال اين سياستها دستهايمان را جلو صدام بلند كنيم. من هنوز يادم هست كه در يك ساعت صحبت ايشان كلمهاي در رابطه با دفاع مقدس اشاره نشد و بعدها بنده به اين جلسه بارها فكر كردم و به نتيجه رسيدم كه براي اين فرد و دوستانش مرزهاي ملي ومصالح ملي ويا مصالح ديني بيمعناست. بعد از اتمام وظايف دولت، بنده هيچگاه تعجب نكردم كه آنها همان نظريات را پي بگيرند بلكه تعجب بنده از دوستاني بود كه در زمان همكاري با دولت زمان حضرت امام(ره) از ما نوعي تندتر بودند، ولي وقتي ورق برگشت ما را به كوپنيسم و سوسياليسم متهم كردند و حتي شخصيتي چون مرحوم عالينسب با آن همه خدمت و سابقه تدين را با انگليس مقايسه كردند. بنده در سياستهاي دوران جنگ هميشه به اقتصاد اسلامي فكر ميكردم و مجموعه سياستهاي به كار گرفته شده در آن زمان را تنها راه ايستادگي يك كشور انقلاب كرده و در حال جنگ مييابم و بعدها وقتي شرايط بعضي از كشورهاي در حال جنگ را مطالعه و روي سياستهاي آنها دقت كردم، اين شبهه براي بنده ايجاد شد كه آيا در بعضي جاها كوتاه نيامديم. شما سياستهاي چرچيل را در زمان جنگ مطالعه كنيد. آنها حتي كارگاههاي دو نفره را از جهت ورود مواد اوليه و خروجي كالا و توزيع آن زير نظر داشتند. به هر حال بعد از جنگ نه آن گروه مومني كه اشاره كردم بلكه امثال افرادي كه اشاره شد كليشهاي از دولت دفاع مقدس ساختند و سپس با قلمهاي خود آن را آماج حملات قرار دادند.
بنده هم نيازي به پاسخ نميديدم چون ذائقه مردم و رزمندگان و قشرهاي مستضعف از نتيجه سياستهاي آن دوران پاسخ آنها را ميداد. اگر شما سوال نميكرديد بنده علاقهاي به باز كردن موضوع نداشتم.
* بنظر شما ميزان تطابق روندهاي توسعهاي كشور با اهداف و چشم انداز 20 ساله تا چه اندازه است؟
** با روند موجود تحقق چشمانداز امكانپذير نيست. يادمان باشد بعضي از رقيبان ما سرعت زيادي در توسعه پيدا كردهاند و شكاف ما و آنها ميتواند تعادلهاي منطقه را به هم بزند و با توجه به ادعاي اسلاميت از سوي ما اين شكاف ميتواند بضرر هم اسلام و هم ايران باشد. بنده گمان ميكنم طراحان و تصويبكنندگان چشمانداز در سند چشمانداز نگران اين شكاف بودهاند.
* عدالت از ديدگاه حضرت امام(ره) و نسبت آن را با عملكرد دولتهاي دو دهه گذشته چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** حضرت امام(ره) نقش انبيا را دو چيز ميداند، دعوت به و شما به نوشتهها و گفتههاي ايشان رجوع كنيد بارها تذكر اين دو نكته را خواهيد يافت. ولي ما متاسفانه بيشتر اوقات از تقارن ضروري اين دو نكته با هم غفلت كردهايم. ما يا عدالت را در مقابل توسعه قرار دادهايم و آن را محكوم كردهايم و يا كليشهاي بهعنوان توزيع فقر ساختهايم تا عدالت را مورد حمله قرار دهيم و يا آن را در مقابل يك ارزش بنيادي ديگر مثل آزادي قرار دادهايم بدون آنكه توجه كنيم آزادي از دل عدالت بيرون ميآيد. گاهي هم ديدهايم كه عدهاي شعار عدالت را به ابزاري پوپوليستي براي جذب آرا و قلوب تبديل كردهاند. در اين مدت تقريبا تمام كليد واژههاي مرتبط با عدالت از ادبيات سياسي و اقتصادي ما حذف شده است. بدتر آنكه ما منابع كمياب كشور را در خدمت اغراض سياسي و اهداف كوتاه مدت به كار گرفتهايم و باين ترتيب غول فساد را در كشور بيدار كردهايم. بنده بعنوان دفاع از انقلاب و امام(ره) ميگويم هيچكدام از اين رويكردها ارتباطي با اهداف ايشان و نظرياتشان در مورد عدالت ندارد.
يکشنبه 6 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]
-
گوناگون
پربازدیدترینها