تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827703550




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رويدادهاى مهم خاورميانه از سقوط امپراتورى عثمانى تا به امروز خطرناك ترين سال جنگ


واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: رويدادهاى مهم خاورميانه از سقوط امپراتورى عثمانى تا به امروز خطرناك ترين سال جنگ
408258.jpg

در گزارش هاى چند ماه گذشته، بيشتر به مسائل مربوط به خاورميانه عربى و ايران پرداختيم. از آنجا كه اوضاع منطقه خاورميانه متأثر از وضع عمومى ميدان هاى جنگ عمومى است چند شماره اى را نيز به اين موضوع اختصاص مى دهيم تا ببينيم در سال ۱۹۱۷ ميلادى اوضاع عمومى جبهه ها از چه قرار بوده است.تاريخ نويسان، سال ۱۹۱۷ را سالى پرتنش و خطرناك توصيف كرده اند. در اين سال نه تنها كشورهاى درگير در جنگ، بلكه كشورهاى بى طرفى چون ايران، در بلاتكليفى كامل به سر مى بردند زيرا هنوز معلوم نبود در اين درگيرى خونين جهانى، غالب و مغلوب كدام اند «ژنرال ژرژ لستين» در يادداشت هاى خود مى نويسد:«سال ۱۹۱۷ براى تمام كشورهاى وارد در جنگ، يك سال بحرانى و خطرناك است. هر ماه كه مى گذرد وضعيت در تغيير و تحول است و اين تغييرات چه از نظر سياسى و ديپلماسى و چه از لحاظ نظامى گاهى پديدآورنده بسى اميدوار ى ها و زمانى توأم با اضطراب و ترس براى هر دو طرف است. چنين به نظر مى رسد كه هر كدام از طرفين بايد چهره جنگ و صحنه سياسى را عوض كنند ولى با اين احوال آن تحول اساسى، برخلاف انتظار طرفين، روى نمى دهد و با اين كه موازنه نيروهاى جنگى به طور عميقى تغيير يافته، اثرات قطعى آن ظاهر نمى گردد.

موقعيت طرفين در سال ۱۹۱۶
در سال ۱۹۱۶ پس از دو سال جنگ، هيچ كدام از طرفين جنگ، به يك موقعيت قطعى نائل نشده اند كه در پرتو آن بتوانند پيروزى نهايى را به دست آورند. نقشه و طرح جنگى آلمان ها كه در سال ۱۹۱۴ در غرب و در سال ۱۹۱۵ در شرق اجرا شد تغييرات مهمى به خود نديده بود اما نبردهاى خونين ۲ سال گذشته نشان مى داد كه «متفقين» مى توانند در بعضى نقاط، اوضاع را به حال خود مساعد سازند. كشورهاى اروپاى مركزى پس از اشغال «رومانى» به مراكز تازه خواروبار و مواد اوليه دست يافته بودند، اما صنايع جنگى اين كشورها كه بسيار توسعه يافته بود، از نظر داشتن مواد خام، بسيار در مضيقه بود و سران آلمان و اتريش فكر مى كردند كه گذشت زمان به نفع «متفقين» است و رفته رفته عدم موازنه اى كه پيروزى آلمان در سال ،۱۹۱۴ در جبهه متفقين پديد آورده بود، به تدريج به ضرر آلمانى ها از بين مى رود. ورود «بلغار» در جنگ و از پا درآمدن «رومانى» مسلماً سرتاسر بالكان را در اختيار امپراتورى هاى اروپاى مركزى(آلمان- اتريش) گذاشته بود ولى نگهدارى و اداره كردن اين قسمت ها نيز خود مستلزم صرف وقت و دقت و تحمل هزينه زياد و تجهيز قواى مسلح بود و همين امر تا حدودى قدرت جنگى آلمان و اتريش را از بين مى برد.اما از لحاظ ديپلماسى به نظر نمى رسيد كه در اين قسمت هم تحولات سريعى روى داده باشد زيرا، امريكا هنوز هم عقيده داشت كه بايد بين دو جبهه مخالف، بى طرف بوده و موازنه مساوى داشته باشد. كشورهاى «اسكانديناوى» و «اسپانيا» هيچ نوع علاقه اى به ورود در جنگ نداشتند فقط «يونان» ممكن بود وارد جنگ شود. نخست وزير يونان (ونيزلو) در «سالونيك» يك ارتش كوچكى تشكيل داده و دولتى به وجود آورده بود كه آماده براى جنگ با كشورهاى اروپاى مركزى بود ولى پادشاه يونان به مخالفت خود ادامه مى داد و هوادار بى طرفى بود.در آلمان با ورود «رومانى» به جنگ «فالگين هاين» مورد غضب واقع شده و مارشال (هيند نبورگ) رياست ستاد ارتش آلمان را به عهده گرفته و «لودندورف» را به سمت معاونت خود انتخاب كرد. «امپراتور آلمان از اين پس دو شخصيت ممتاز را براى اداره كارها در اختيار داشت. رئيس ستاد ارتش و صدر اعظم آلمان، ولى در حقيقت كارها به دست ستاد ارتش بود» و «هيندنبورگ» و «لودندورف» در واقع رؤساى حقيقى امپراتورى آلمان بودند.
ادغام فرماندهى آلمان و اتريش
از روزى كه «هيندنبورگ» و «لودندورف» زمام امور ارتش را به دست گرفتند با «اتريش» و هنگرى (مجارستان) مقاوله نامه اى امضا نمودند كه براساس آن يك فرماندهى واحد براى ارتش هاى دو امپراتورى به وجود آمد. با تمام احتياطى كه زمامداران اتريش داشتند به اين امر تن در دادند زيرا موقعيت عمومى ايجاب مى كرد كه يك فرماندهى عالى به وجود آيد.در فرانسه پارلمان دولت را سرزنش كرد كه اختيار امور نظامى را به سران لايق و وارد نسپرده است. مجلس شوراى ملى فرانسه در ماه ژوئن، جلسه سرى خود را تشكيل داده و «كميسيون كنترل پارلمانى ارتش» به وجود آمد، در ماه دسامبر نيز كميته سرى ديگرى تشكيل شده و دولت را مجبور به ترميم كابينه نمود و ژنرال «ليوته» با سمت وزير جنگ، وارد كابينه شده و تشكيل يك كميته مخصوص جنگ و ايجاد فرماندهى عالى ارتش عملى گرديد. «فوش» نخستين كسى بود كه قربانى اين قبيل نظريات مى شد و اتهاماتى به او بستند. بركنارى ژنرال فوش باعث نجات «ژنرال ژوفر» نشد كه واقعاً لياقت مارشالى فرانسه را داشت. بالاخره نيبول از اين لحاظ به اين سمت انتخاب شد كه در تعرضات خود در (وردن) در ماه اكتبر و دسامبر با موفقيت هاى بزرگى روبه رو شده و اعتماد همه را به خود جلب كرده بود.
اوضاع انگلستان
در انگلستان نيز يك بحران سياسى مشابه وضع فرانسه وجود داشت ولى برعكس فرانسه، آنجا كنترل مجلس در امور جنگى كمتر شده بود. «آسكيت» از كاربركنار شده و «للويد جرج» جاى او را گرفته بود و در حقيقت يك كابينه زمان جنگ با پنج عضو، كشور را اداره مى كرد.در ايتاليا نيز دولت جديدى روى كار آمده بود ولى اين دولت، مقتدرتر و فهميده تر از دولت سابق به نظر نمى رسيد.
اوضاع روسيه
در خاك روسيه، وضعيت بسيار بحرانى و خطرناك و انقلابى جلوه مى كرد، ضعف و بى تصميمى «تزار» و دخالت «ملكه» در امور كشور و خيانت هاى مشهود و واضح «راسپوتين» و مغشوش بودن اوضاع دربار و تلفات سنگينى كه در جبهه، به ارتش روس وارد مى آمد تمام اينها، زمينه را براى پيشرفت مقاصد مخالفين و آزاديخواهان فراهم مى ساخت. وزيران پشت سر هم عوض مى شدند ولى همه آنها بدون استثنا ضعيف و نالايق بودند و مخالفت با رژيم امپراتورى تزار، كم كم به طبقه اشراف و خانواده هاى نزديك به امپراتور نيز سرايت كرده بود. با اين ترتيب در آخرين روزهاى سال ۱۹۱۶ راسپوتين به قتل رسيد و با اين واقعه، وضع عمومى روسيه به هم خورد و عكس العمل آن دامنگير همه گرديد.
مانور صلح در دسامبر ۱۹۱۶
در ضمن بايد خاطرنشان ساخت كه در اين ايام اوضاع و احوال براى مانورهاى ديپلماسى مساعد بود. آلمان كه از نظر جنگى به موفقيت هايى نائل آمده بود به وسيله كشورهاى بى طرف يادداشتى براى «متفقين» فرستاد كه طرفين در عين حال كه به جنگ هاى دفاعى مشغول هستند براى پيداكردن راه حل صلح مذاكراتى شروع كنند ولى متفقين كه مى دانستند اين پيشنهادات به نتيجه قطعى نخواهد رسيد زيربار نرفتند. از طرف ديگر پرزيدنت ويلسن رئيس جمهور امريكا كه در تمام مدت سال در پى فرصتى مى گشت كه به جنگ خاتمه داده و كشورهاى بى طرف را از يك خطر بزرگ نجات دهد، از دولت هاى درگير سؤال كرد كه: مقاصد جنگجويانه و شرايط صلح خود را توضيح دهند. پيشنهاد «ويلسن» از طرف متفقين با اطمينان خاطر قبول شده و جواب داده شد، ولى كشورهاى مركزى (آلمان و اتريش) جواب صريحى ندادند و از اين همه فعاليت ها يك چيز ثابت شد و آن اين كه با وجود غيرمعلوم و تاريك بودن اوضاع، هيچ يك از طرفين با قبول يك صلح و توافق واضح و روشن، موافق نيستند.
نقشه هاى جنگى سال ۱۹۱۷
«هيندنبورگ» و «لودندورف» پس از بازديد جبهه غرب و مطالعه دقيق اوضاع، عقيده پيدا كردند كه براى دست زدن به يك رشته تعرضات قطعى بايد سازمان جديدى داده و از تمام منابع ثروت ملى استفاده نمايند. از جمله پانصد هزار نفر بلژيكى را در كارخانجات جنگى به كار گمارده و در «لهستان» به تهيه لشكرهاى جديدى اقدام كنند. براى رسيدن به اين مقصود، ستاد ارتش آلمان به فكر افتاد خط دفاعى مستحكمى به وجود آورد كه جلو تعرضات احتمالى متفقين را بگيرد و «خط زيگفريد» به وجود آمد. در ضمن سران نظامى فكر كردند كه جنگ دريايى خود را شديدتركنند و با تمام زيردريايى هاى خود شروع به حمله نمايند، تا شايد در كمتر از شش ماه، ارتباط متفقين را با دنياى خارج قطع نمايند و با تمام شدن خواربار قرارداد صلح را به آنها تحميل نمايند. اما امپراتور آلمان در محاسبات خود «امريكا» را به حساب نياورده بود!
نقشه هاى متفقين
اما «متفقين» نيز به نوبه خود تصميم به اجراى يك رشته تعرضات قطعى گرفته بودند و بنا بود كه تمام آنها در سال ۱۹۱۷ به حملات قطعى دست بزنند. در غرب (ژنرال ژوفر) پيش بينى كرده بود به يك حمله بزرگ در يك جبهه صد كيلومترى، با چهار ارتش فرانسه و دو ارتش انگليس دست بزند. اين تعرض مى بايستى با يك حمله ديگرى كه به همين شكل صورت مى گرفت تكميل شده و شكاف حاصله با تعرض اولى را وسيع تر نمايد. در همين هنگام (هگ) فرمانده انگليسى عمده قواى خود را در شمال تمركز داده و براى يك حمله دامنه دار آماده مى شد تا بلكه بتواند كرانه هاى بلژيك را آزاد سازد.كنفرانس هاى ديگرى هم در جريان زمستان در روسيه و ايتاليا تشكيل يافت و ضمن بررسى اوضاع، ضرورى به نظر رسيد كه اول ماه مه ۱۹۱۷ تعرضات ارتش روسيه شروع شود ولى از يك طرف عدم توافق كاملى بين روسيه و رومانى پديدار شده بود و بين رؤساى فرانسه و انگليس در (سالونيك) بر روى مسائل سياسى و نظامى اختلاف نظر وجود داشت، موضوع كمك به ايتاليا نيز كه ممكن بود مورد حمله قرار گيرد، از مسائل مورد اختلاف بود اما در اين هنگام حادثه خطرناكى روى داد.

408234.jpg

انقلاب روسيه
اولين مانعى كه در راه اجراى نقشه متفقين پديدار شد و از همه مهم تر به شمار مى رفت، انقلاب روسيه بود. اين انقلاب، از (پطروگراد) آغاز شد، توأم با تظاهراتى بود كه به بهانه كمى خواربار انجام شده بود. اين تظاهرات بشدت و سرعت قيافه سياسى به خود گرفت. رؤساى مخالف مجلس روسيه (دوما) تقاضا كردند كه يك دولت پارلمانى به وجود آيد. امپراتور با اين نظر مخالفت كرده و انحلال (دوما) را صادر كرد ولى چون ارتش به فرمان امپراتورى وقعى نمى گذاشت اجراى اين امر عملى نبود. چون اوضاع بسيار وخيم شد، وزرا استعفا دادند و عملاً دو دولت به وجود آمد. يكى اشرافى و آزاديخواه كه نظرش به يك رژيم (پارلمانى) بود ديگرى «سوسياليست» كه خواهان انحلال رژيم تزارى بود. اين دو دولت موافقت كردند كه يك دولت موقتى به وجود آيد كه رئيس آن يك شخصيت آزاديخواه به نام پرنس (لوو) باشد و (كرنسكى) نيز در اين دولت شركت كرد. اين دولت اولين هدفش اين بود كه «تزار» از سلطنت كناره بگيرد. تزار به موقعيت خطرناك خود پى برده و تشخيص داد كه مقاومت فايده اى ندارد و در ۱۶ مارس پس از مشورت با فرماندهان ارتش، به نفع برادر خود (كراندوك ميشل) استعفا داد ولى «كراندوك» نيز فرداى آن روز از تاج و تخت چشم پوشيد. بدين ترتيب از بين رفتن رژيمى كه مظنون به آلمان دوستى بود، ممكن بود به نفع متفقين تمام شود به شرط اينكه حكومت موقتى بتواند قدرت حقيقى را به دست گيرد. ولى اين قدرت در اثر اينكه كميته انقلابى (پطروگراد) داراى ارتش منظمى بود نه تنها به دست نيامد، بلكه از بين رفت. بر اثر اين حادثه كم كم سپاه هاى روسيه در خط مقدم جبهه و در خطوط عقب به تحليل رفتند و سربازان راه داخله كشور را در پيش گرفتند و هرج و مرج عجيبى سرتاسر روسيه را فراگرفت و خطوط ارتباطى به كلى مختل شد. افسران تزارى به ميل خود جبهه جنگ را ترك گفتند و سربازان براى اين كه زودتر به دهات و قصبات خود رسيده و از دريافت سهم خود در تقسيم زمين ها، بى نصيب نمانند، به راه آهن ها حمله كردند و آشفتگى عجيبى همه جا را فراگرفت.فرماندهى ارتش آلمان از اين پيشامد حداكثر استفاده را كرده و به انقلابيون و «لنين» كمك كرد و خود «لنين» را از تبعيدگاهش خود در سوئيس، با وسايلى كه در اختيارش گذاشتند به روسيه رساند.در پايان ماه آوريل بيش از يك ميليون از سربازان روسيه واحد هاى خود را ترك گفته بودند. در ماه مه ۱۹۱۷ لنين اقداماتى كرد كه حكومت موقتى را ساقط كند ولى با شكست روبرو شد اما وزير امور خارجه (ميليكوو) كه طرفدار ادامه جنگ تا فتح نهايى بود جاى خود را به (كرنسكى) داد. «كرنسكى» طرفدار يك صلح (دموكراتيك) با آلمان بود تا ملت روسيه فرصت داشته باشد مشكلات خود را برطرف سازد.در چنين شرايط سخت و مشكل، چگونه ممكن بود اميدوار شد كه تعرض پيش بينى شده از طرف روس ها در جبهه هاى جنگ عملى شود همچنين اين ترس وجود داشت كه اصلاً روس ها از جنگ دست بكشند!
ورود امريكا به جنگ جهانى
بدين ترتيب در اثر انقلاب روسيه، متفقين خيلى ضعيف شدند ولى ورود امريكا به جنگ آن را به حد اكمل ترميم كرد. روز دوم آوريل ۱۹۱۷ «پرزيدنت ويلسن» اعلام كرد كه حالت جنگ بين اتازونى و آلمان برقرار است ولى امريكا با اتريش و هنگرى در جنگ نيست.ورود امريكا به جنگ، مقارن با اوضاع و احوال بسيار نامساعد و بدمتفقين بود، به طورى كه آنان حتى اعتبار كافى براى پرداخت هزينه هاى كمرشكن وضرورى جنگ را نداشتند. در اين موقع ثروت امريكا، متفقين را نجات داد و جنگ خيلى زودتر از آنچه تصورش را مى كردند، تمام شد.
بحران اخلاقى و سياسى
با انقلاب روسيه تمامى دولت هاى «متفق» دچار مشكل شدند. ضرباتى كه در پى اين رويداد ناگهانى به ارتش هاى متفقين وارد آمد در روحيه رزمندگان نيز اثرات نامطلوبى برجاى گذاشت و نتيجتاً برخلاف پيش بينى هاى انجام شده و برخلاف انتظارات ستاد ارتش متفقين، پيشروى هاى برق آسا ممكن نشد.سرانجام براثر عدم موفقيت «متفقين» در جبهه هاى جنگ، روحيه رزمندگان به ويژه در جبهه هاى فرانسه به شدت سقوط كرد و نتيجه آن شد كه فرماندهى جنگ تغيير كند و «ژنرال پتن» جانشين فرمانده پيشين بشود.
ژنرال پتن و مشكلات او
از دقيقه اى كه «پتن» فرماندهى عالى ارتش را عهده دار شد خود را در موقعيت خاص و روشنى ديد. حقايق از اين قرار بود:در بسيارى از جنگ هايى كه در جنوب متمركز شده بود غفلتاً حوادث مهمى روى داد و عدم اطاعت و بى انضباطى نه تنها عليه افسران و رؤسا، بلكه عليه دولت شكل گرفت. رزمندگان كميته هايى تشكيل دادند و روز به روز اين جنبش دامنه دارتر شد و از غرب به شرق به شكل يك (اپيدمى) سرايت كرد.عدم رضايت و جنبش به حدى شديد بود كه فرماندهى فرانسه با اين نگرانى مواجه شد كه «نكند سازمان ارتش بكلّى از هم بپاشد!» نااميدى و يأس حاصله از عدم موفقيت در تعرض عمومى عليه آلمان، به طور قطع يكى از موجبات قطعى اين حوادث بود. طولانى شدن جنگ سربازان را خسته و فرسوده كرده و انقلاب روسيه هم بزرگترين ضربه اى بود كه به روحيه جنگجويان جبهه غرب وارد ساخته بود. مارشال «پتن» در تسكين اين جنبش و ازبين بردن اساس نارضايتى سربازان در حد فوق العاده اى قدرت و لياقت از خود نشان داد.بر اثر لياقت و برنامه ريزى هاى ژنرال «پتن» در كمتر از چندهفته در اثر بهبودى وضعيت زندگى سربازان و افزودن نسبى مرخصى ها و غيره، وضعيت به حال عادى برگشت.اين بحران تمام كشورهاى دول متفق را تهديد مى كرد. در فرانسه اعتصاب كارگران شروع شده و مخالفين دولت، آنها را تأييد مى كردند.در انگلستان نيز بين كارگران جنبش هاى مهمى ديده مى شد. در ايتاليا طرفداران بى طرفى و صلح، سر بلند كرده و به اعتصابيون كمك مى كردند. دولت به حدى ضعيف بود كه نمى توانست هيچ كارى انجام دهد و هر نوع قيام و انقلاب ممكن به نظر مى رسيد.در اتريش مليون و ملل مختلف تحت فرمان آن امپراتورى، سربلند كرده بودند و امپراتور جديد چون ضعيف بود، نمى توانست هيچ كارى انجام دهد. آلمان هم به نوبه خود دچار مشكلات داخلى بود. در آن جا نيز از اعتصاب ها صحبت مى شد و روح بى انضباطى و عدم اطاعت در افراد نيروى دريايى پديد آمده بود.
مشكلات عمليات نظامى تابستان و پائيز ۱۹۱۷
با آشفتگى عجيبى كه سال ۱۹۱۷ با آن شروع شده بود، رؤساى نظامى چگونه مى توانستند عمليات قطعى خود را در تابستان شروع نمايند
مارشال «پتن» براى اين كه نشان دهد مخالف تاكتيك و نظريات رؤساى سابق ارتش عمل مى كند، از هر نوع حمله و تجاوز دست كشيده و تصميم گرفت با جنگ فرسايشى دست به حمله هاى محدود بزند.درست است كه با اجراى اين نظر ممكن بود وضعيت كشورهاى متفق دچار خطر شود ولى در اثر همين عقب افتادن حمله عمومى، امتيازاتى بدين شرح به دست مى آمد:
۱- با وارد شدن لشكرهاى جديد انگليسى و امريكايى، برترى عددى نصيب متفقين شد.
۲- برترى از حيث اسلحه و مهمات در اثر توسعه صنايع جنگى و مخصوصاً تهيه توپخانه كه غير كافى بودن آن در هرحال باعث شكست در ماه آوريل بود، همچنين، ارابه هاى جنگى جديد كه خيلى سبك تر از تانك هاى اولى بود.
تعرضات انگليسى ها
انگليسى ها نيزبه نوبه خود به يك رشته تعرضات دست زدند براى اين كه اولاً نشان دهند كه وسايل نظامى و جنگى شان خيلى خوب شده در ضمن ثابت كنند كه ميل دارند بيش از پيش در جنگ فعالانه شركت نمايند.
ارتش شرق درخاورميانه «دول متفق» كه در آغاز ۱۹۱۷ از ۶۰۰ هزار سرباز فرانسوى - انگليسى - صرب - ايتاليايى تشكيل مى يافت تحت فرمان ژنرال «گيومات» قرار داشت و چون در مورد عمليات اين ارتش اختلاف نظر بود به اين جهت به انجام هيچ نقشه جدى موفق نمى شد.در ماه مه، يك پيشامد مهم در يونان روى داد كميسر عالى متفقين با عده اى قواى مسلح در (پيره) پياده شده و پادشاه يونان (كنستانتين) را مجبور كرد به نفع شاهزاده (آلكساندر) از تخت و تاج كناره گيرى نمايد. از اين پس اداره يونان كاملاً در تحت اختيار متفقين بود.در «بين النهرين» و در «فلسطين» عده سپاهيان انگليس از ۲۰۰ هزار نفر متجاوز بود. عثمانى ها در ماه فوريه ۱۹۱۷ به تعرضات خود در (كوت العماره) ادامه داده و انگليس ها هم موضع خود را دومرتبه در مارس اشغال و به بغداد رسيده و در دسامبر به (رماديه) وارد شدند و در اينجا «فالگنهاين) ژنرال آلمانى فرماندهى ارتش را به عهده گرفت و بالاخره در ماه هاى نوامبر و دسامبر در «غزه» و «اورشليم» جنگ هاى بزرگى شد تا آنجايى كه ژنرال «آلبنى» اداره عمليات را به عهده گرفت.
اضمحلال روسيه
در روسيه حوادث به همان شكل كه در انقلاب مارس پيش بينى شده بود راه خود را طى كرد. در ماه ژوئيه ارتش قديمى (بروسيلوو) بر عليه اتريشى ها تعرض كرد و به موفقيت هايى رسيد ولى به محض اين كه حمله متقابل آلمان شروع شد اين ارتش به كلى از بين رفت و جبهه روسيه در هم شكست.در آغاز سپتامبر، آلمانى ها در شرق (ريگا) به يك حمله غافلگيرانه دست زدند كه در مدت سه روز با موفقيت بسيار مهمى توأم شد، ارتش روسيه چون سازمانش به هم خورده بود فراركرد. شدت آتش توپخانه آلمان ها به حدى بود كه روس ها را دچار سرگيجه كرد و چون خمپاره هاى گازدار هم به مصرف مى رسيد به اين جهت عرصه بر سپاهيان بى وسيله روسيه تنگ شد و اين رويه اى بود كه آلمانها در سال ۱۹۱۸ در جبهه غرب آن را به كار بردند. بدين ترتيب واضح بود كه ارتش روسيه ديگر نمى تواند به جنگ ادامه دهد از طرف ديگر نفوذ سوسياليست ها و دست چپى هاى افراطى و بلشويك ها روز به روز در تزايد بود. لنين كه پس از شكست اولش در ژوئيه به فنلاند فرار كرده بود به روسيه مراجعت كرده و سعى داشت زمام امور را به دست گيرد و چون به پشتيبانى پادگان «سن پترزبورگ» اعتماد داشت كودتا كرد.در شب ۷ و ۸ نوامبر (در تقويم روسى ۲۶ و ۲۷ اكتبر) بلشويك ها مراكز نظامى و نقاط سوق الجيشى پايتخت را اشغال كردند (كنگره سويت ها) انحلال حكومت موقتى را اعلام و اختيارات را به شوراى «كميسرهاى ملت» اعطا كرد. ارتش چون در ميان اين عقايد سياسى تقسيم شده بود نتوانست كارى از پيش ببرد «كرنسكى» فرار كرد و بلافاصله «حكومت كارگزاران و دهاقين» رژيم سياسى و اجتماعى جديدى را برقرار و آمادگى خود را براى مذاكرات صلح اعلام داشت.
در همان ايام كه متفقين به روش روسها اعتراض مى كردند آلمانى ها از اين موقعيت حداكثر استفاده را بردند و در سوم دسامبر در (بربت ليتوسك) بين ژنرال هاى آلمان و نمايندگان بلشويك جلسه اى تشكيل دادند و روز ۱۵ همان ماه روسها اسلحه را زمين گذاشتند و روز بيستم مذاكرات صلح شروع شد.
در جبهه ايتاليا
در ۲۴ اكتبر ۱۹۱۷ فرماندهى قواى آلمان در يك موضع ضعيف عليه قواى ايتاليا كه توپخانه اش بسياركم بود، با به كار بردن خمپاره هاى گازدار، ضربه مدهشى وارد ساخت. اين حمله در سه روز تمام سيستم دفاعى ايتاليايى ها را قطع كرده و از همان روز اول، يكى از لشكرهاى آلمانى ۲۷ كيلومتر پيشروى كرد.كم كم تمامى اين جبهه ها درهم شكست. در شب هاى ۲۶ و ۲۷ اوت ژنرال (كادورنا) دستور عقب نشينى عمومى ارتش ايتاليا را صادركرد ولى در پشت سر جبهه نيز، بى نظمى شديدى حكمفرما بود.ارتش هاى اتريش و آلمان بيهوده سعى داشتند از تثبيت اوضاع جبهه ايتاليا جلوگيرى نمايند. در۲۶ اكتبر، فرانسه به كمك ايتاليا شتافت و در ۳۰ اكتبر ۶ لشكر فرانسوى و ۵ لشكر انگليسى مجهز با توپخانه سنگين از مرز گذشتند.در همين روز «ژنرال روبرت سون» انگليسى و «مارشال فوش» وارد شدند. با رسيدن اين كمك ، ايتاليايى ها جانى گرفتند ولى پيروزى آلمان ها كه يكى از فتوحات درخشان جنگ اول بود آنها را مغرور كرده بود، به اين معنى كه آلمان ها منطقه بسيار مهمى از ايتاليا را تصاحب و ۳۰۰هزار نفر را اسير كرده و نصف توپخانه ايتاليا را به غنيمت برده و براى هميشه امپراتورى اتريش را از تعقيب نظريه خود داير به صلح جداگانه با ايتاليا منصرف ساخته بودند. در ۷ نوامبر ۱۹۱۷ رؤساى سه دولت متفق و رؤساى ستاد ارتش آنها ملاقات كردند و تصميم گرفتند يك شوراى عالى جنگ براى «متفقين » ايجاد كنند و با كمك يكديگر جنگ را ادامه دهند.
پايان جنگ درياها
پيش از آن كه نيروهاى امريكايى وارد جنگ شوند تلفات دريايى متفقين در درياها بسيار بود. به آمار تلفات زير توجه كنيد.
در فوريه ۱۹۱۷ - 540 هزار تن
درمارس ۱۹۱۷- 575 هزارتن
درماه آوريل۱۹۱۷- 875 هزار تن
درماه مه ۱۹۱۷- 591 هزار تن
در ماه ژوئن ۱۹۱۷- 695 هزار تن
اما با ورود نيروهاى امريكايى اين تلفات رو به نقصان گذاشت به شرح زير:
در ژوئيه ۱۹۱۷ - 550هزار تن
درماه اوت۱۹۱۷-506 هزارتن
در دسامبر ۱۹۱۷- 288 هزار تن
بدين ترتيب تلفات دريايى متفقين به سرعت قوس نزولى را طى كرد به طورى كه : در پايان سال ۱۹۱۷ نظر كارشناسان نظامى اين بود كه: حملات زيردريايى هاى آلمان به طور قطعى با شكست روبه رو شده و جنگ دريايى تقريباً به پايان رسيده است.‎/
 يکشنبه 6 بهمن 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[مشاهده در: www.iran-varzeshi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن