تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816712389
حماس چگونه پيروز شد - 1سعدالله زارعي: گاو وحشي صهيونيستها از رمق افتاد است
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حماس چگونه پيروز شد - 1سعدالله زارعي: گاو وحشي صهيونيستها از رمق افتاد است
خبرگزاري فارس: يك كارشناس مسائل خاورميانه گفت: مناخيم بگين ارتش صهيونيستي را به يك گاو وحشي تعبير ميكرد كه فقط پيشروي ميشناسد اما امروز اين گاو وحشي حتي در قامت «مركاوا»ي پيشرفته نيز از رمق افتاده است.
به گزارش خبرنگار سياست خارجي خبرگزاري فارس وقتي در سال 2005 آريل شارون مجبور شد بخش قابل توجهي از اعتبار خود در بين صهيونيستها را هزينه خروج نيروها و شهركنشينان اين رژيم از باريكه غزه كند به مخيله هيچ صهيونيست و غير صهيونيستي خطور نميكرد كه در روزگاري نه چندان دور غزه به كابوسي وحشتناك براي خواب ناآرام سران رژيم صهيونيستي و حاميان آنها بدل شود.
«حماس» همان جماعت خيريهاي كه شهيد شيخ احمد ياسين در كسوت معلمي آن را براي كمك به خانوادههاي فلسطيني راهاندازي كرده بود وقتي براي اولين بار در ژانويه 2006 فرصت حضور در انتخابات پارلماني فلسطين را يافت پيروزي خيره كنندهاي را نصيب خود ساخت كه نور آن در همان لحظات اوليه چشم بدخواهان را به شدت مورد اذيت و آزار قرار داد و مدعيان پر طمطراق دموكراسي پذيرش نتيجه يكي از دمكراتيكترين انتخابات دنيا را منوط به شرط و شروطي كردند كه با اصل و اساس مباني اعتقادي و سياسي پيروز انتخابات در نتاقض بود.
به هر روي تهديد، تحديد، نقض قانون داخلي فلسطين و بركناري دولت قانوني حماس، بازداشت نيمي از نمايندگان مجلس و اعضاي كابينه دولت قانوني حماس كه صداي هيچ يك از نهادهاي حامي قانون عليه آن بلند نشد، اعمال فشار و بعد هم اجراي محاصرهاي همه جانبه عليه حماس و در اين آخر نيز حملهاي در اوج ددمنشي و وحشيگري به مردم بيدفاع و محروم از حتي غذا و دارو براي 23 روز هنوز هيچ يك نتوانسته در قدرت ايمان مقاومت فلسطين ذرهاي خلل وارد كند.
براي بررسي دقيقتر آنچه در طول اين جنگ گذشت با سعدالله زارعي كارشناس مسائل بينالملل به گفتگو نشستيم و وي با ذكر دقيق تاريخ رويدادها و بيان مصاديق و مستندات تحليلهاي خود گزارشي تحليلي و جامع از آنچه در جنگ غزه گذشته ارائه كرد.
** طمأنينه حماس در مديريت جبهه جنگ
* فارس: جناب آقاي زارعي براي ورود به بحث از شما درخواست داريم يك نگاهي به سير رويدادهاي جنگي كه در غزه به مقاومت فلسطين تحميل شده داشته باشيد و طي آن فراز و فرودها و نقاط عطف و رخدادهاي موثر آن را بيان كنيد.
- زارعي: در واقع ميتوان جنگ غزه را در چهار محور مورد بحث و بررسي قرار داد، يك محور چرايي وقوع اين جنگ است، يك محور روند وقايع جنگ است و يك محور وضعيت فعلي است، يعني آنچه كه اكنون در غزه در جريان است و محور ديگر بحث چشمانداز آينده است.
من در اينجا از اين چهار محور فقط به يك محور روند وقايع جنگ اشاره ميكنم.
جنگ فعلي در تاريخ هفتم دي آغاز شد. رژيم صهيونيستي بر اساس اسناد و اظهاراتي كه مسئولين اين رژيم كردند، عمليات را در سه بخش سامان داد:
1- بخش اول عمليات هوايي بود كه صهيونيستها براي اين مرحله يك دوره حداكثر سه روزه را پيشبيني كرده بودند و در اين مرحله قرار بود كه با بمباران شديد منطقه غزه و به خصوص حدود 300 نقطهاي كه صهيونيستها به عنوان نقطه استقرار مقاومت علامتگذاري كرده بودند، اينها را مورد هدف قرار دهند و منهدم كنند و با انهدام اينها در واقع زيرساختهاي حماس را از بين ببرند و مقاومت را به شدت تضعيف كنند. البته اين دوره سه روزه در عمل يك هفته به طول انجاميد و در نهايت نيز اهداف مورد نظر حاصل نشد.
2- مرحله دوم اين عمليات، مرحله عمليات زميني «الف» بود به تعبيري كه اولمرت به كار برده است. در مرحله عمليات زميني الف قرار بود نيروي زميني رژيم صهيونيستي با استفاده از نيروهاي ذخيره كه به حدود 20 هزار نفر بالغ ميشدند و با استفاده از تيپهاي ويژه چريكي كه در مرزهاي اردن استقرار داشت يك عمليات زميني را آغاز كنند و در مرحله الف تا پشت ديوارهاي روستاها و شهرهاي منطقه غزه برسند.
براي اين دوره هم حداكثر سه روز در نظر گرفته بودند و معتقد بودند ظرف سه روز محاصره زميني منطقه غزه كامل ميشود و براي مرحله سوم يعني مرحله عمليات زميني «ب» نفوذ به داخل شهرها و روستاها و تصرف بخشهايي از شهرها از جمله شهرهاي بيت لاهيا، بيت حانون و شهر غزه، منطقه «الشجاعيه»، «الزيتون»، خان يونس و رفح بود. براي اين مرحله هم صهيونيستها يك دوره زماني را در نظر گرفته بودند كه سه روز بود.
3- قرار بود در مرحله سوم كه مرحله نهايي جنگ است صهيونيستها كلاً نيروهاي مقاومت را كه بعضاً شناسايي شده بودند، دستگير كنند و به شهادت برسانند، اين طراحي عملياتي بود كه انجام داده بودند.
عمليات در مرحله اول با محوريت نيروي هوايي دنبال ميشد و صرفاً نيروي هوايي درگير جنگ ميشد، در مرحله دوم عمليات محوريت با نيروي زميني بود و نيروي هوايي هم به عنوان آتش پشتيبان نيروهاي زرهي ارتش رژيم صهيونيستي را حمايت ميكردند و همينطور نيروي دريايي به صورت پشتيبان نيروي زميني وارد عمل ميشد. در مرحله سوم هم محوريت با نيروي زميني بود و نيروهاي دريايي و هوايي پشتيبان نيروي زميني بودند اين طراحي عملياتي رژيم صهيونيستي بود منتهي روند جنگ آن طوري كه نظاميان رژيم صهيونيستي و سيستم اطلاعات امنيت رژيم پيش بيني كرده بودند پيش نرفت.
مرحله اول عمليات به جاي سه روز هفت روز به درازا كشيد يعني از هفتم تا چهاردهم ارتش اسرائيل درگير عمليات هوايي بود و در انتهاي هفت روز متوجه شد كه به سيستم شليك موشك مقاومت آسيبي وارد نشده و مقاومت نه تنها به شليك موشكها ادامه ميدهد بلكه به برد موشكها و تعداد موشكهايي كه شليك ميكرد هم افزوده شده است.
* فارس: اين سه مرحله از ابتدا براي اجراي پشت سر هم طراحي شده بودند يا اينكه بعد از ناكامي هر مرحله، مرحله بعد طراحي شد؟
- زارعي: هر سه مرحله بايد اجرا ميشد. اين عمليات سه مرحله داشت. مرحله اول چهار روز به دراز كشيد و اتفاقي در جبهه مقاومت نيفتاد. مقاومت توانست طمأنينه خود را در حين عمليات حفظ كند و عليرغم اينكه بمباران دشمن بسيار سنگين بود اما مقاومت و دولت هنيه توانست در اين فضا هم مردم را اداره كند، به كشتهها و مجروحين رسيدگي كند، هم به وضع زندگي مردم برسد و هم به اداره جبهه بپرازد. يعني عليرغم حجم سنگين بمبارانها، سلسله اعصاب حماس و جهاد بهم نريخت و اينها صحنه اداره زندگي مردم و همينطور صحنه نظامي را به خوبي مديريت كردند.
اين در حالي بود كه در پايان هفت روز حمله هوايي، برد موشكهاي حماس به 40 كليومتر رسيده بود و تصوير ذهني رژيم صهيونيستي مبني بر اينكه مقاومت داراي توان محدودي است به هم ريخت.
** 13 هزار تانك براي عمليات در محوري 48 كيلومتري
رژيم صهيونيستي مرحله دوم عمليات را در شامگاه روز شنبه 14 دي ماه آغاز كرد در حالي كه مرحله قبلي را با موفقيت پشت سر نگذاشته بودند لذا از ابتداي عمليات زميني صهيونيستها با نوعي ترديد و دودلي وارد عمليات زميني شدند و زمزمههاي اختلاف هم در بين رسانههاي آنها به گوش ميرسيد. بالاخره عمليات زميني با به كارگيري حدود 20 هزار نيروي ذخيره و استفاده از دو تيپ ويژه گولاني و تيپ مستقر در مرز اردن شروع شد. در اين مرحله از جنگ به طور متوسط هر دو نفر از نظاميان رژيم صهيونيستي از يك جانپناه جنگي استفاده ميكردند، يعني از يك تانك حداقل بهرهمند بودند.
يعني هر دو نفر از 26 تا 27 هزار نيروي نظامي از يك تانك بهره ميبردند. به عبارتي حدود 13 هزار تانك به سمت مرزهاي محدود غزه گسيل شد كه شامل 8 كيلومتر مرز شمالي و 45 كيلومتر مرز شرقي ميشد. اينها با تشكيل يك خط گستردهاي از آتش، عمليات را در شب كه رعب بيشتري ميتوانست ايجاد كند آغاز كردند و نيروي هوايي دشمن هم به شكل بسيار گستردهاي مشغول ريختن بمب در خطوط مقدم اين جبهه بود و شناورهاي توپ دار نيروي دريايي هم در طول ساحل 45 كيلومتري غزه با درياي مديترانه مشغول شليك بودند و هزاران گلوله را به سمت سواحل غزه شليك كردند، يعني رژيم صهيونيستي با تمام ظرفيت نظامي وارد عمل شدند.
رژيم صهيونيستي اميدوار بود كه با اين فضا مقاومت و اراده چريكها و مبارزين را بشكند و 2 روز (شنبه و يكشنبه) به عمليات ادامه داد و اين عمليات با سنگيني هر چه تمامتر انجام شد اما تاثيري در اراده فلسطينيها بر جاي نگذاشت و در اين دو روز گردانهاي عزالدين قسام مربوط به جنبش حماس موشكهايي با برد 50 كيلومتر را به سمت شهر «بيرالسبع» مركز استان نقب شليك كردند و علاوه بر آنها دو مركز حساس امنيتي رژيم صهيونيستي يعني «تلماخين» و «تلهنوف» را مورد شليك موشك قرار دادند و نشان دادند كه توانايي عملياتي بالايي دارند و ميتوانند با تسلط بر اعصاب خود در جنگ ظاهر شوند و عمليات را مديريت كنند.
** اعلام خطر از سوي وزير جنگ، جنگديده صهيونيستها
رژيم صهيونيستي در روز دوشنبه 16 دي و دو روز بعد از آغاز مرحله اول عمليات زميني طبق معمول كابينه امنيتي را تشكيل داد و در اين روز باراك اعلام كرد كه عمليات نظامي با يك بنبستي مواجه است و بن بست اين است كه ارتش اسرائيل تا جايي پيش ميرود كه نيروي انساني وجود ندارد و به محض اينكه تانكها به آباديها ميرسند، با يك وضع وحشتناكي مواجه ميشوند، آنجا حفرههاي نظامي وجود دارد كه در آنجا مينهايي تعبيه شدند و به محض اينكه تانكها به آن مناطق ميروند، زمين شكافته ميشود و تانكها به درون آنها ميافتند و منفجر ميشوند، علاوه بر اينها تلههاي انفجاري وجود دارد و لذا باراك در اين روز درخواست كرد كه كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي با آتشبس موافقت كند اما درخواست باراك وزير جنگ، جنگديده رژيم صهيونيستي مورد پذيرش نخست وزير و وزير خارجه و ساير اعضاي كابينه امنيتي قرار نگرفت. اولمرت باراك را متهم به بزدلي كرد و با تحكم خاصي از او خواست كه عمليات نظامي را ادامه ميدهد و تا رسيدن به نتيجه جنگ را متوقف نكند. در اينجا مرحله دوم عمليات به پايان رسيده بود كه مرحله دوم دقيقاً طبق نقش پيش رفت يعني آنها سه روز را براي مرحله دوم عمليات پيشبيني كرده بودند و بنا بود از زمينهاي مسطح و بي مانع عبور كنند تا به دژهاي روستاها و شهرها برسند و اين كار تا روز دوشنبه اتفاق افتاد، بنابراين روز دوشنبه اولمرت دستور آغاز عمليات مرحله سوم را كه نفوذ به درون شهرها بود، صادر كرد.
** حمله ارتش اسرائيل به مدرسه آنروا براي اعلام مخالفت با تصميم دولت صهيونيستي
ارتش رژيم صهيونيستي كه از تصميم اولمرت ناراضي بود به يك مدرسه مسيحي در غزه كه توسط سازمان ملل اداره ميشد و تعدادي زيادي از زنان و كودكان فلسطيني به اين مدرسه پناه آورده بودند، حمله كرد و تعداد زيادي از آنها را كشت، با حادثهاي كه براي اين مدرسه پيش آمد فضاي احساسي شديدي در سطح بينالمللي عليه صهيونيستها به راه افتاد و فشار به كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي براي پذيرش آتشبس فزوني گرفت بر اين اساس در روز چهارشنبه 18دي بار ديگر كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي تشكيل جلسه داد و در آن جلسه آتشبس را مورد تصويب قرار داد اما در عين حال اولمرت از اعضاي كابينه خواست كه جنگ را ادامه دهند و همراه با ادامه جنگ مذاكرات سياسي را حول محور قاهره دنبال كنند كه اين مورد تصويب قرار گرفت.
ايهود باراك وزير جنگ در اين جلسه بر آتش بس و عقب نشيني فوري از غزه و همينطور مذاكرات سياسي تاكيد داشت و ميگفت كه ما بايد عقب نشيني كرده و جنگ را متوقف كنيم و در ادامه با محوريت قاهره مطالبات خود را از جريان مقاومت پيگيري كنيم.
ليوني وزير خارجه معتقد بود كه ما بايد جنگ را متوقف كنيم، نيروها هم به عقب برگردند و با محور مصر هم كار نكنيم به اين دليل كه كار ما با محور مصر به معناي پذيرش حماس و پذيرش دولت هنيه است و ما نبايد تحت هيچ شرايطي دولت هنيه را به رسميت بشناسيم در عين حال در اين كابينه نظر اولمرت به تصويب رسيد و قرار شد جنگ ادامه پيدا كند و مذاكرات سياسي هم تعقيب شود تا از مذاكرات سياسي بتوانند براي خودشان پيروزي به دست آوردند و اينجا عمليات نظامي به عنوان پشتيبان فعاليت سياسي عمل كند.
** اجماع جهاني بر شكست عمليات نظامي اسرائيل و صدور قطعنامه 1860
همزمان با اين تحولات در كابينه امنيتي آمريكاييها نيز متقاعد شدند كه جنگ بايد متوقف شود و لذا روز پنجشنبه يعني 19 ديماه خانم رايس وزير خارجه آمريكا با صراحت اعلام كرد كه اينك زمان آتش بس فرا رسيده است و اين نشان داد كه آمريكاييها هم دست از مخالفت با صدور قعطنامه در شوراي امنيت برداشتند و در شبانگاه روز پنجشنبه به وقت نيويورك قطعنامه 1860 از سوي شوراي امنيت به تصويب رسيد.
از اين مرحله به بعد مرحله جديدي از عمليات نظامي رژيم صهيونيستي عليه غزه آغاز شد كه ميتوان از اين مرحله به عنوان مرحله چهارم جنگ ياد كرد و بايد يادآور شد كه مرحله سوم جنگ مانند مرحله اول جنگ به كلي به بنبست رسيد، يعني رژيم صهيونيستي همانطور كه در مرحله اول نتوانستند با بمبارانهاي هوايي شرايط خودشان را محقق كنند، در مرحله سوم هم نتوانستند به مناطق مورد نظرشان در باريكه غزه نفوذ كنند تا روز آخر جنگ هم نفوذي براي صهيونيستها در مناطق محل استقرار مردم و يا چريكها اتفاق نيفتاده است. به هر حال مرحله چهارم جنگ از سوي رژيم صهيونيستي دنبال شد و بايد تاريخ آن را از روز پس از صدور قطعنامه ياد كرد يعني از روز جمعه به وقت ايران (20 دي ماه) اين مرحله آغاز شد.
مختصات مرحله چهارم اين بود كه در اين مرحله بار ديگر نيروي هوايي به عنوان نيروي اصلي عمل كننده وارد ميدان شود و بر خلاف مرحله دوم و سوم اين بار نيروي زميني و نيروي دريايي به عنوان مقوم عمليات هوايي عمل ميكردند.
* فارس: اين مرحله پيشبيني شده بود؟
- زارعي: نه، اين مرحله به دنبال شكست مرحله سوم اتفاق افتاد كه رژيم صهيونيستي براي اينكه در فاز سياسي بتواند دستاورد داشته باشد، مرحله چهارم عمليات را با اين كيفيت طراحي كردند. در مرحله چهارم محور نيروي هوايي و زميني بود و نيروي دريايي به صورت مكمل نيروي هوايي عمل كرد، مبناي فعاليت در اين مرحله كشتار وسيع بود، رژيم صهيونيستي معتقد بود ما هر چه كشتار وسيعتري از مردم غزه بگيريم حماس را براي عقبنشيني از مواضع اعلام شده خود تحت فشار قرار ميدهيم و همينطور عمليات سنگين نظامي عليه مردم و كشتار بيشتر شهروندان عادي غزه به مصريها كمك ميكند كه به بهانه كمك به مردم غزه و تلاش براي نجات جان مردم غزه آتشبس دائمي را به حماس و مقاومت تحميل كنند.
با اين مبنا عمليات سنگين نظامي شروع شد و ما شاهد بوديم كه در روزهاي يكشنبه، دوشنبه و سهشنبه (22 تا 24 ديماه) حجم كشتارهايي كه از مردم گرفته شد بسيار بالا بود، تعداد شهدا در روزهاي يادشده نزديك شد به تعداد شهدايي كه در روز اول و دوم جنگ مردم دادند و در واقع به نوعي غافلگير از عمليات هوايي رژيم صهيونيستي شدند، منتها عمليات سياسي و نظامي هم در اين مرحله به نتيجه نرسيد چرا كه علي رغم فشار شديد مصريها و بمباران سنگين مردم غزه توسط رژيم صهيونيستي جريان مقاومت اعلام كرد كه از هيچكدام از خواستههاي خود عقبنشيني نميكند و كماكان برقراري آتش بس موقت را منوط به بازشدن كليه گذرگاهها، رفع محاصره، خروج نيروهاي رژيمصهيونيستي از مناطق غزه و پايان آتش توسط رژيم صهيونيستي ميداند.
** برملا شدن دروغ اشراف اطلاعاتي و تصميمگيري استراتژيك اسرائيل و آمريكا
* فارس: خيلي معروف شده است كه اسرائيليها و آمريكاييها به عنوان اصليترين حاميان آنها خيلي حساب شده كار ميكنند و به دليل اشراف اطلاعاتي كه بر همه نقاط جهان و همه كشورها دارند، خيلي استراتژيك هستند و طراحيهاي آنها براي عملياتهايشان خيلي دقيق است. در همه سالهايي كه اين مسئله عنوان شده است شاهد شكستهاي اطلاعاتي و نقائص بيشمار طراحيهاي استراتژيك اسرائيليها و آمريكاييها بودهايم كه فقط در جاهايي كه حريف و رقيبي نداشتهاند كارشان را راحت پيش بردهاند ولي در هر جا كه به كوچكترين حريفي برخوردهاند شكست آنها حتمي بوده است. آمريكا در ويتنام، افغانستان، عراق و اسرائيل در لبنان و امروز در غزه عليرغم همه دبدبه و كبكبهاي كه داشتهاند به زمين سفت خوردهاند و همه ادعاهاي استراتژيكشان بر باد رفته است. به نظر شما آيا وقت آن نرسيده است كه بادكنك بزرگ قدرت اطلاعاتي و طراحي استراتژيك اين كشورها با يك سوزن تركانده شود؟
- زارعي: اخيراً يك گزارشي را شاباك منتشر كرده است - شاباك يك سازمان اطلاعاتي مربوط به رژيم صهيونيستي است، رژيم صهيونيستي پنج سازمان اطلاعاتي دارد كه يكي از آنها شاباك است - اين سازمان اخيراً (حدود يك ماه پيش) گزارشي منتشر كرد كه در اين گزارش آمد كه موساد، ارتش و دولت اسرائيل را براي جنگ عليه حزبالله لبنان فريب داد و با گزارش غلطي كه تهيه كرده بود ارتش رژيم صهيونيستي را وادار به حمله به حزب الله كرد در حاليكه بعدها مشخص شد كه گزارش موساد گزارش درستي نبوده و اين سازمان نتوانسته به اطلاعات لازم و كافي درباره حزب الله و نحوه واكنش حزب الله پي ببرد.
گزارش شاباك به تنهايي بيان كننده اين است كه سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي كه برآورد عملياتي قبل از انجام عمليات تهيه ميكنند و حتي قبل از اينكه طراحي عمليات صورت گيرد، بنا به تصريح سازمان شاباك فاقد توانايي لازم براي شناسايي قدرت دشمن و نقاط آسيبپذير و همينطور نقاط قوت دشمن در عمليات هستند.
موضوع ديگر اين است كه آنچه در گزارش وينوگراد آمده است كه گزارش اول آن در ارديبهشت سال گذشته و گزارش دوم آن در بهمن ماه سال گذشته منتشر شد، با صراحت آمده كه سازمانهاي اطلاعاتي اسرائيل از برآورد دقيق يا نسبتاً دقيق آنچه كه در مورد واكنش حزبالله وجود دارد ناتوان بودند و نتوانستند برآوردي تهيه كنند.
در اين جنگ هم به وضوح اين مسئله اثبات شد كه اطلاعات سازمانهاي جاسوسي رژيم صهيونيستي تا چه اندازه نادرست و ناكافي بود.
البته در فاصله جنگ دوم لبنان تا آغاز جنگ غزه ادعاي سازمانهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي مخصوصاً شخص «مئير داگان» رئيس سازمان موساد اين بود كه ما وضعيت امنيتي را كلاً بازسازي كرديم و سيستم ما هوشيار شده و تواناييهاي جديدي پيدا كرده و ما به اطلاعات بسيار دقيقي از دشمن دسترسي داريم. مخصوصاً بعد از اينكه داگان و سازمان او توانستند عماد مغنيه را در سوريه به شهادت برسانند ادعاي سازمان اطلاعاتي رژيم درباره غزه و حماس مورد پذيرش دستگاه سياسي و نظامي رژيم صهيونيستي قرار گرفت اما در روز سوم جنگ مشخص شد كه اطلاعات سازمانهاي جاسوسي اسرائيل و حتي آمريكا از دقت، جامعيت و مطلوبيت لازم برخوردار نيستند و بار ديگر نظاميان رژيم صهيونيستي و شخص باراك دستگاه امنيتي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي را به ناكارآمدي و دروغگويي متهم كردند.
** خشم وزير جنگ اسرائيل از موساد
باراك خطاب به داگان در كابينه امنيتي گفته بود كه شما در جنگ با حزبالله ارتش اسرائيل را فريب داديد و ما را وارد يك مهلكه بيانتها كرديد و اين نشان دهنده عمق عصبانيت باراك به عنوان وزير جنگ از رئيس دستگاه جاسوسي اسرائيل است، اين درست است. بنابراين برخلاف تصوري كه نوعاً در بين مردم وجود دارد دستگاههاي اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل برخلاف سر و صداي فراواني كه دارند از اينكه دسترسي درست به اطلاعات داشته باشند و بتوانند وضعيتها را با دقت پيش بيني كنند ناتوان هستند و اين ناتواني هزينههاي هنگفتي را متوجه آمريكا و اسرائيل كرده است.
* فارس: به نظر ميآيد جنگ تا اين لحظه عليرغم اينكه عنوان شده به جنگ 33 روزه شباهت داشته است، اما يك تفاوت اساسي دارد و آن اينكه اين بار برخلاف جنگ 33 روزه كه پايان آن با آتش بس ارائه شده از طرف حاميان اسرائيل پايان يافت به عينه پايان جنگ را حماس تعيين ميكند، در جنگ 33 روزه اگر چه حزب الله تعيين كننده بود اما جنگ در ظاهر با آتش بسي كه از طرف شوراي امنيت محقق شد و تقريباً رژيم صهيونيستي از منافع سياسي براي خود كسب كردند، امروز طرح با محوريت تركيه، حماس، ايران، قطر و سوريه محقق ميشود؟
- زارعي: يك هماننديهايي بين جنگ حزبالله و جنگ حماس وجود دارد كه يكي از اين هماننديها در بعد واكنش عملياتي است، هر دو جبهه حزبالله و حماس در طول اين دو جنگ از هوشمندي و ابتكار عمل بالايي برخوردار بودند، يعني ما هر دو سازمان را مسلط بر اعصاب خود ميبينيم، حماس جنگ را در شرايط فشار شديد به خوبي مديريت ميكند، وقتي بمبارانها سنگين ميشود حماس هم الزاماً به عمليات سنگين رو نميآورد بلكه واكنش را متناسب با فضا انجام ميدهد. يعني اجازه ميدهد يك فضاي مظلوميتي در سطح منطقهاي و بينالمللي شكل بگيرد كه اگر حماس واكنش متقابل در اين شرايط نشان ميداد، اين شرايط ايجاد نميشد اما در روزي كه جنگ آرامتر ميشود براي اينكه تصور ضعف از كاهش عمليات حماس استنباط نشود، حماس شليك موشكهايش را افزايش ميدهد. اين نشان دهنده تسلط جنبش مقاومت بر اعصاب خودش در حين عمليات سنگين نظامي است، همين وضعيت را در حزب الله ديديم، حزب الله لبنان در ميدان اسرائيل بازي نميكرد، بلكه همواره ميدان مقابله با رژيم صهيونيستي را خودش تعريف ميكرد، حجم شليكها را خودش تعيين ميكرد و اينكه چه زماني از روز شليك شود خود او تعيين ميكرد.
نكته دوم در مورد پايان جنگ است كه يك همانندي كاملي بين اين دو وجود دارد، در جنگ حزبالله به هيچ وجه اين قطعنامه نبود كه به جنگ پايان داد آنچه كه جنگ را به پايان رساند ضعف مفرط رژيم صهيونيستي از ادامه جنگ بود.
در روز سوم عمليات هوايي جنگ اسرائيل عليه مقاومت غزه كاملاً به بن بست رسيده بود و رژيم صهيونيستي براي ادامه جنگ دچار ترديد شده بود اما شرايط به گونهاي بود كه نميتوانستند به اين راحتي جنگ را تمام كنند. كما اينكه كابينه امنيتي و سيستم نظامي رژيم صهيونيستي روز دوشنبه (16 دي) بار ديگر متوجه شد كه بايد جنگ را متوقف كند، قطعنامه پايان روز نوزدهم صادر شد. رژيم صهيونيستي روز دوشنبه به بن بست رسيد و چهارشنبه كابينه تصميم گرفت درخواست باراك را به تصويب برساند، پس نشان ميدهد كه اين قطعنامه نبود كه به جنگ حماس خاتمه داد بلكه ناتواني اسرائيل از ادامه و مديريت جنگ بود.
در مورد حزبالله لبنان هم همينطور بود آنچه كه اسرائيل را وادار به ترك صحنه نبرد كرد قطعنامه 1701 نبود بلكه بروز ناتواني شديد در جبهه رژيم صهيونيستي بود. رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه با تاخير نه روزه عمليات زميني را شروع كردند ولي در روز سوم يا چهارم عمليات زميني متوجه شدند كه اين جنگ را نميتوانند ببرند.
در روز هجدهم رژيم صهيونيستي به سمت يك مركز نگهداري كودكان و زنان در قانا شليك كرد همين كاري كه در غزه عليه مدرسه مسيحي انجام داد براي اينكه ميخواست بگويد اين جنگ را نميتوان برد بايد متوقفش كرد.
بنابراين در مورد اينكه چه چيزي اين دو جنگ را خاتمه خواهد داد بايد گفت آنچه كه جنگ را خاتمه خواهد داد ناتواني رژيم صهيونيستي از ادامه جنگ بود در عين حال در مورد اينكه چرا رژيم صهيونيستي ناتوان است از اينكه جنگ را مديريت كند بحران جدي در مشروعيت و مقبوليت تصميمات است. تصميماتي كه كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي ميگيرد برخلاف گذشته به سرعت مورد ترديد واقع ميشود يعني كساني كه بايد از تصميم اولمرت پشتيباني كنند از يكي دو روز بعد از تصميم، زبان به انتقاد ميگشايند و سريع جبهه داخلي در رژيم صهيونيستي دچار فروپاشي ميشود. از طرف ديگر بحران مديريت هم در آنجا وجود دارد يعني ارتش رژيم صهيونيستي اعتماد به نفس خودش را از دست داده است.
** ناتواني گاو وحشي صهيونيستها
يك زماني بگين در تشريح وضعيت ارتش ميگفت كه ارتش ما يك گاو وحشي است كه سرش را به زير مياندازد و جز پيشروي نميشناسد. بگين ميخواست بگويد كه ارتشمان به آخر و عاقبت كار نگاه نميكند و به عمليات مينگرد و بيمحابا خود را به خطر مياندازد ولي الان آن تعريفي كه آقاي بگين از ارتشش ميكرد دگرگون شده است.
امروز ارتش رژيم صهيونيستي، سوار بر يك جان پناه بسيار پيشرفته به نام تانك «مركاوا» ميشود و دسته جمعي و غرشكنان به سمت مرزهاي غزه هجوم ميبرد و به محض اينكه به ساختمانها ميرسد دچار يك بنبستي ميشود و بر ميگردد.
بنابراين ارتش رژيم صهيونيستي اعتماد به نفس خود را از دست داده، اعتماد رهبران به ارتش ضعيف شده، اعتماد ارتش به رهبران ضعيف شده و اعتماد مردم به رهبران و ارتش تضعيف شده است، اعتماد ارتش به دستگاه امنيتي ضعيف شده و كلاً رژيم صهيونيستي دچار بحرانهاي عديدهاي شده و لذا طبيعي است كه قدرت مديريت ندارد و وقتي كه نميتواند مديريت كند رو به كشتار ميبرد چرا كه كشتار مديريت نميخواهد. رژيم صهيونيستي بدون اينكه نياز به شجاعت باشد با استفاده از هواپيماهاي غول پيكر ميتوانند هر نقطهاي را بمباران كند و زن و بچهها را به قتل برساند.
الان ارتش رژيم صهيونيستي قدرت تدبير ندارد و فقط ميتواند كشتار كند و كشتار هم دردي از ارتش و رژيم دوا نميكند چرا كه كشتار امروزه سبب شده كه يك موج شديدي از فشار افكار عمومي روي رژيم صهيونيستي حاضر شود.
به نكتهاي بسيار جالب اشاره كنم كه رژيم صهيونيستي قبل از اين جنگ خيلي تلاش ميكرد در عادي سازي روابط با جهان اطراف خودش. جنگ امروز يا فردا تمام ميشود چه بر سر عادي سازي روابط آمده است؟ موريتاني روابطش را با اسرائيل قطع كرد.
* فارس: اجازه بدهيد ما هم سوالي در اينباره طرح كنيم. ليوني و پرز در روزهاي اخير چند بار تصريح كردند به اينكه با هماهنگي اعراب به غزه حمله كرديم و اعزاب به ما تاكيد ميكردند كه حتماً حماس را نابود كنيم؟ آيا اين سخنان به اين دليل مطرح نشده است كه بخواهند توپ را در زمين اعراب بياندازند و فشار افكار عمومي را بر روي خودشان كم كنند؟
- زارعي: متاسفانه اين واقعيت داشت كه رژيم صهيونيستي گفت با هماهنگي بعضي دولتهاي عربي اقدام به حمله كرديم، واقعيت داشت و اسناد زيادي هم از اين منتشر شد و در واقع كشورهاي عربي مخاطب اين موضوع كه عمدتاً مصر و عربستان سعودي بودند كه اصلاً تكذيب نكردند و با همراهيشان با رژيم صهيونيستي و در بعضي موضوعات با سكوتشان در قبال اين خبرهايي كه با صراحت از طرف اسرائيليها بيان ميشد، اثبات كردند كه آن حرف كاملاً درست است.
** بر باد رفتن تلاشهاي صهيونيستها در عادي سازي روابط با اعراب
و چه زيبا رهبر معظم انقلاب در ابتداي ماجرا اين مسئله را كشف كردند و با تعبير اينكه منافقين امت دست در دست جنايتكاران اسرائيلي مردم مظلوم فلسطين و غزه را ميزنند به اين مسئله اشاره كردند. كه اين جنگ، جنگي است كه در آن جريان منافقان امت با استكبار جهاني همدستي كردند.
اما نكته اين است كه چرا رژيم صهيونيستي اعلام ميكنند، خوب اين ميتواند اتفاق بيفتد اما اعلام هم نشود ولي رژيم صهيونيستي به خاطر بار سنگين جنگ است كه رژيم صهيونيستي نميتواند يك تنه بار رواني جنگ بر عليه مردم كوچه و بازار را تحمل كند و از طرف ديگر اينكه كشورهاي عربي - اسلامي موافق عمليات هستند ميتواند يك جنبهاي از خواست منطقهاي و بينالمللي را به تصوير بكشد كه رژيم صهيونيستي بگويد كه ما به نمايندگي از منطقه خاورميانه و نظام بينالملل اين جنايات را انجام ميدهيم، كما اينكه ليوني با صراحت گفت ما نماينده بشريت هستيم در اقداماتي كه عليه مبارزين در غزه ميكنيم كه البته تعريف ليوني از اين ادعا مشخص است كه كدام سنخ از بشر است كه اين جنايات را تاييد ميكند.
بنابراين به نظر ميآيد اصل اعلام اين مسئله به سنگيني بار اين جنايت و عمليات بر ميگشت كه اينها آمدند و سهم را بين خودشان و رفقايشان توزيع كردند.
* فارس: با توجه به اينكه تا دو هفته آينده انتخابات رژيم صهيونيستي برگزار ميشود آيا ما ميتوانيم شاهد بحران شديدتر از تبعات جنگ لبنان براي رژيم صهيونيستي باشيم و گزارشي بدتر از وينوگراد منتشر شود؟
- زارعي: من فكر ميكنم انتخابات رژيم صهيونيستي به تعويق ميافتد با توجه به فضاي فعلي رژيم صهيونيستي بعيد است كه انتخابات در موعد مقرر برگزار شود كما اينكه احزاب فعلي حاكم بر رژيم صهيونيستي درخواست تعويق زمان انتخابات به مدت سه ماه را كردند. در عين حال آنچه مشخص است اين است كه رژيم صهيونيستي در اين مرحله احتياج دارد كه با جار و جنجال زياد وانمود كند كه در اين جنگ پيروز شده است. الان هم شروع كردند با كمك گرفتن از ديگران و رسانههاي اروپايي پيروزي خودشان را در اين جنگ به تصوير بكشند البته مطمئناً اين دوام نخواهد آورد يعني تلاش رژيم صهيونيستي براي اينكه خودش را پيروز معرفي كند ولو اينكه طرف مقابل سكوت كند اين بيش از دو تا سه روز دوام نميآورد به خاطر اينكه حقايق اين جنگ چيزي نيست كه با تبليغات بشود مخفي كرد، شكست و پيروزي چيزهايي نيستند كه بشود آنها را براي هميشه در هالهاي از ابهام قرار دارد.
مسلماً بعد از دو روز همه خواهند پرسيد كه اسرائيل براي چه به اين جنگ مبادرت كرد و حال كه جنگ تمام شده آيا به آنها رسيده است يا خير؟
اينها ميخواستند حماس را تضعيف كنند حماس كه تضعيف نشد، اينها ميخواستند حماس اسلحه را زمين بگذارد حماس كه اسلحه را زمين نگذاشته است.
اينها ميخواستند دولت هنيه را بركنار كنند. رسماً خانم ليوني گفت كه ما نميتوانيم دولت هنيه را در غزه تحمل كنيم و اين اتفاق نيفتاده اينها ميخواستند يك جبههاي را در منطقه در مقابل جبهه مقاومت با محوريت مصر فعال كنند، اين اتفاق هم نيفتاد.
مصريها دچار بحران شدند و الان مصر در بحران دست و پا ميزند. سفر ليوني به آمريكا بيان كننده اين است كه مذاكرات در قاهره شكست خورده است كه ايشان به آمريكا رفته است. شكست محوره قاهره است كه ليوني را به نيويورك ميكشاند تا در نيويورك بتواند آمريكا را مستقيم پاي كار بياورد، بلكه بتواند يك حداقلي از خواستههاي خود را به تصويب برساند.
ليوني به دنبال اين است كه از رئيس جمهور آينده آمريكا اين موافقت را بگيرد كه مهندسي ارتش آمريكا در رفح جنوبي بيايند و با استفاده از چالههاي عميق اتمي مانع ايجاد كانال از منطقه شمالي به رفح جنوبي مثلاً براي انتقال سلاح شوند و اين نشان دهنده بن بست مذاكرات قاهره است.
** افزايش تهديدات امنيتي براي اسرائيل در نتيجه جنگ غزه
اين كار را مصريها بايد مديريت كنند اما مصر ظاهرا زيربار نرفته است و حرفهايي براي گفتن دارد بنابراين چيزي دستگير اسرائيل نشده و اين در حالي است كه وضعيتهاي جديدي هم براي اسرائيل پيش آمده است، يك نمونه تلاش ديپلماتيك است اسرائيل تا پيش از اين تلاش زيادي ميكرد از جهت عادي سازي رابطه با تركيه، قطر، موريتاني و عمان ارتباط داشت و با خيلي جاها ارتباط برقرار ميشد. اما الان كه جنگ تمام شده ارتباطش با قطر به حالت تعليق درآمد، ارتباطش با اردن به صورت مبهم شده، سفير اسرائيل از اردن رفته و برنگشته است. موريتاني رسماً روابطش با رژيم را قطع كرده است، پاكستانيها از اين به بعد ديگر جرات نميكنند خيلي در بحث رابطه با اسرائيل آفتابي شوند و ونزوئلا هم سفير اسرائيل را اخراج كرده است.
بنابراين اسرائيليها چندين گام از عادي سازي روابط فاصله گرفتند.
مسئله دوم بحث امنيتي است. اسرائيل تا قبل از جنگ حداكثر 20 كيلومتر از حاشيه نوار غزه دچار تهديد امنيتي بود و دو شهر كوچك عسقلان در شمال و سديروت در شمال شرقي در معرض موشكهاي حماس بودند الان كه جنگ تمام ميشود حداقل 50 شهر و 50 كيلومتر در فاصله مرزهاي غزه در برد موشكهاي حماس قرار گرفتهاند. اين در حالي است كه اين سؤال براي هر شهروند و مسئول رژيم وجود دارد كه آيا حماس موشكهايي با برد 70 كيلومتر هم دارد يا نه؟ كه اگر دارد مركز سياسي ما تلآويو يا مركز اتمي ما ديمونا را مورد تهديد قرار دهد.
بنابراين بحران امنيتي اسرائيل بسيار گستردهتر هم شده است. اسرائيل نميتواند به هيچ وجه ادعاي پيروزي داشته باشد و هر چند آنها براي اينكه مشكل امنيتيشان فزوني نگيرد، با كمك دولتهاي دوست سعي ميكنند كه يك تصويري از پيروزي نمايش دهند اما اين تصوير پايدار نيست.
ادامه دارد ... .
انتهاي پيام/
سه شنبه 1 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]
-
گوناگون
پربازدیدترینها