تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 11 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825243470




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پايان تلخ ازدواج با ناجي


واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: پايان تلخ ازدواج با ناجي
اين زن كه عاطفه نام دارد پس از يك سال زندگي با همسرش محمد تصميم گرفت به خاطر پرخاشگري هاي شوهرش از او جدا شود...
دختري كه توسط مردي از لابه لاي برف و يخ هاي دربند نجات يافته بود، با ناجي اش ازدواج كرد اما زندگي اين دو يك سال بيشتر به طول نينجاميد و زن جوان با حضور در دادگاه خانواده خواستار جدايي از همسرش شد.
اين زن كه عاطفه نام دارد پس از يك سال زندگي با همسرش محمد تصميم گرفت به خاطر پرخاشگري هاي شوهرش از او جدا شود. او كه ديروز در شعبه 266 دادگاه خانواده حاضر شده بود، به قاضي معافي گفت؛ شوهرم مرد بداخلاق و پرخاشگري است.
يك سال او را تحمل كردم اما ديگر نمي توانم در كنار او زندگي كنم. عاطفه نحوه آشنايي اش با محمد را اين طور شرح داد؛ يك روز كه به دربند رفته بودم و فقط قصد داشتم كمي پياده روي كنم، با چند نفر كه به طور گروهي قصد كوهنوردي داشتند، آشنا شدم. پس از چند دقيقه گفت وگو پيشنهاد كردند همراه شان از دربند به توچال بروم.
من وسايل و امكانات كوهنوردي همراهم نبود اما اصرار آنها باعث شد پيشنهادشان را قبول كنم.
در بين راه در منطقه يي كه هيچ كسي حضور نداشت ناگهان شرايط جوي تغيير كرد و برف شديدي باريد. در اين شرايط همه همراهانم لباس هاي مناسب پوشيده بودند اما فقط من بودم كه چيزي همراهم نبود. دقايقي اين وضعيت را تحمل كردم اما سردي هوا باعث شد بي حال شوم.
بارش برف هر لحظه شديدتر و هوا سردتر مي شد. من كه وضعيت خوبي نداشتم همچنان بي حال روي زمين افتاده بودم. همراهانم به اين فكر افتادند كه از هلي كوپتر امداد كمك بخواهند.
در اين ميان محمد كه از اعضاي گروه بود لباس هايش را در آورد و تن من كرد. او خودش وضعيتي بهتر از من نداشت اما براي نجات من هر كاري كه مي توانست انجام داد تا اينكه سرانجام بارش برف قطع شد و دوستان را با زحمت زيادي مرا به پايين كوه منتقل كردند.
آن روز اگر تلاش هاي محمد نبود قطعاً من در بين برف و يخ جان داده بودم. بعد از آن بود كه او شماره تماس مرا گرفت و چندباري هم با هم ديدار كرديم تا اينكه از من خواستگاري كرد. من تازه با او آشنا شده بودم و از سويي قصد ازدواج نداشتم اما خاطره آن روز باعث شد به او جواب مثبت بدهم.
عاطفه ادامه داد؛ زندگي مشترك ما شروع شده اما ديگر از آن محمد خوش اخلاق و فداكار خبري نبود. او وقتي به خانه مي آمد پرخاشگر و عصبي بود و مدام به من توهين مي كرد. حتي چند بار هم با هم درگيري فيزيكي داشتيم و مرا به باد كتك مي گرفت.
اين شرايط باعث شد تصميم بگيرم از او جدا شوم.پس از اظهارات اين زن قاضي ادامه رسيدگي را به جلسه بعدي موكول كرد.
 دوشنبه 30 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن