واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: در نشست تأثير فرهنگي انقلاب در سينما عنوان شد: بگذاريم هواي بيشتري در سينما جريان داشته باشد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
نادر طالبزاده معتقد است: گاه استراتژيهاي زياد مانع پيشرفت كار ميشود، لذا بهتر است شرايطي فراهم شود تا در پي كنترل كمتر، هواي بيشتري در سينما جريان پيدا كند.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)؛ امروز، طي نشستي با عنوان «تأثير فرهنگي انقلاب در سينما» در انجمن خبرنگاران مسلمان برگزار شد، طالبزاده مستندساز عنوان كرد: اگر بپذيريم كه سينما انعكاس جامعه است، طبيعتا بعد از انقلاب سينما نيز متحول ميشود. البته بحث ديگري نيز وجود دارد و عدهاي ميگويند كه سينما نيز براساس زمان روال طبيعي خود را ادامه ميدهد و از آنكه كه زمان و جهان درحال تغيير است سينما نيز دستخوش تغيير ميشود.
او ادامه داد: انقلاب اسلامي ايران به عنوان يك لوكوموتيو و يك كاتاليزور بزرگ برروي جهان تأثير گذاشته و چالشي فراتر از حد اسلام را ايجاد كرده است. حال آيا چنين انقلابي ميتواند بر سينماي خود آن كشور بيتأثير باشد؟ نكته ديگر آنكه هر قدر اين انقلاب قوي، صادق، پررنگ و عادل و تأثيرگذارتر باشد، قطعا سينماي ما نيز به همان ميزان قدرت پيدا ميكند و اگر هم ضعيف باشد به ميزان آن ضعف سينما هم دچار بحران هويت خواهد شد.
اين مستندساز افزود: درست است كه طي اين سالها سينماي ايران رشد بسياري داشته، اما قطعا اين سينما مشكلاتي نيز دارد و فيلمهاي ساخته شده نيز برگرفته از همين فضا خواهند بود. فيلمسازان ما برخي از فيلمسازان زمان انقلاب هستند و قطعا از اعتقادات آنها چيزي كاسته نشده در آنها همچنان با همان صداقت و تعهد كار ميكنند از سوي ديگر همه دولتها و مديران در پي دستيابي به سينماي آرماني هستند و همين مسئله براي فيلمساز تبديل به نوعي دغدغه ميشود و او ميخواهد همواره فيلمي بهتر از فيلمهاي قبلي خود بسازد و در عين حال با مردم جامعه نيز صادق باشد.
طالبزاده در بخش ديگري از صحبتهايش هم عنوان كرد: لازم است كه دغدغه اين فيلمسازان را هم درك كنيم. بسياري از اين فيلمسازان همانهايي هستند كه در زمان انقلاب و جنگ نيز حضور داشتهاند و ثابت كردهاند كه افرادي متعهد هستند. ممكن است عده ديگري نيز باشند كه پايبندي چنداني به اين مسايل نداشته باشند اما به هرحال آنها نيز ايراني هستند و ايران را دوست دارند كه البته ممكن است فيلمهاي اين افراد در خارج از اين مرزها نيز مورد توجه جشنوارههاي خارجي قرار گيرد به هرحال اين اتفاق افتاده و اين جريان وجود دارد. اين جريان جرياني طبيعي است و ربطي هم به هيچ يك از دولتها ندارد. فيلمساز در پي آن است كه خدمت ميكند و فهم خود را با زبان هنري انعكاس دهد كه خود اين مسئله امري زيباست و نشان ميدهد كه دغدغهاي جدي در فيلمساز وجود دارد و خود اين دغدغه امري ارزشمند است.
او در بخش ديگري از صحبتهايش نيز در ارتباط با سينماي دوران جنگ عنوان كرد: در دوره جنگ تمام كشورها در پي ساخت فيلمهاي تبليغي هستند و بخشي از كار آنها به اين مسئله برميگردد اما پس از جنگ ديگر ساخت اين نوع فيلمها ضرورت نخواهد داشت. در جامعه ما نيز همين اتفاق افتاد و پس از جنگ عده بسياري فيلمهايي متفاوت ساختند. از نظر من اين امر بسيار طبيعي است و فكر كنم كه اين چالش ادامه خواهد داشت. چراكه ديگر لزومي ندارد و در زمان بعد از جنگ فيلم تبليغاتي ساخته شود و ساخت فيلمهايي كه گاه به نقد ميپردازند در مسير تعالي است به همين دليل امري مقدس است كه بيانگر تلاش يك فيلمساز براي به تصوير كشيدن وضع موجود و تلاشي بين دو قطب است.
او ادامه داد: بسياري از افرادي كه اكنون در فجر جايزه ميگيرند و كاملا انقلاب را فهميدهاند، گاه به منظور رسيدن به تعالي حرفهايي دارند كه اين مطلب از نظر من بسيار ستوده است. از نظر من هنگامي كه فيلمسازي مطلبي را نقد ميكند بايد به او احترام گذاشت چراكه او با تمام وجود و اعتقادش صحبت ميكند و فيلم بسازد و با كسي كه همان ابتدا همهچيز را رها كرده و رفته تفاوت دارد.
طالبزاده افزود: گاه برخي از مسوولان از اين نقدها هراس دارند، اما من فكر ميكنم كه بايد بسياري از ارگانهاي سينمايي ما حذف شوند و بدين ترتيب شرايطي فراهم شود تا هواي بيشتري جريان داشته باشد. گاه استراتژيهاي زياد مانع پيشرفت كار ميشود. نكته ديگر آنكه بسياري از كارگردانان و فيلمسازان ما درحال حاضر به رشد رسيدهاند و ديگر بعد از سيسال به پختگي و بلوغ رسيدهاند آنها در اين راه موي خود را سفيد كردهاند و گاه حتي بهتر از مسوولان سينمايي متوجه ميشوند پس بهتر است كه آنها را محدود نكنيم و اگر اين محدوديتها برداشته شود حتي گيشهها نيز موفقتر خواهند بود.
اين مستندساز همچنين عنوان كرد: به نظر ميرسد زمانيكه تأكيد زيادي صورت گيرد و مسوولان برروي مسئلهاي زياد تأكيد كنند آن مطلب حالت منفي پيدا ميكند ما نيز اگر بخواهيم كنترل زيادي داشته باشيم، احتمالا عدهاي فرار ميكنند اما اگر اين كنترلها كمتر شود شايد بهتر جواب بگيريم. اين انقلاب پس از 30 سال به پختگي و جايگاه شايسته رسيده و ديگر جاي هراسي از اين نوع فيلمها وجود ندارد. از سوي ديگر طي اين مدت فيلمسازان هم خط قرمزها را شناختهاند.
دكتر محمد قهرماني هم در اين نشست اظهار كرد: آيا سينماي ايران بدون حضور حاتميكيا، تبريزي، مجيدي و ... باز هم سينماي ايران است؟ اين سينما با همه اين افراد است كه شكل ميگيرد.
او ادامه داد: نكته ديگري كه بايد به آن توجه كرد آنكه اگر به بازتاب سينماي قبل از انقلاب در جهان، از بعد هنري بنگريم، متوجه ميشويم كه تعداد كمي از فيلمها به اين جشنوارهها راه يافتهاند اما امروزه، فيلمهاي ما در جشنوارههايي مانند ونيز، كن و ... حضور دارند و در سطح دنيا هم مخاطبان خاص خود را دارند.
قهرماني در بخش ديگري از صحبتهايش هم گفت: حتما بايد سعه صدر بيشتري نسبت به هنرمندان و كساني كه زندگي خود را صرف هنر كردهاند، داشته باشيم. به نظر من ديگر تئوريهاي ارتباطات دهه 50 ميلادي براي ما كفايت نميكند و نميتوانيم بگوييم فيلم مخاطب را تحت تأثير قرار ميدهد. در دنياي امروز مخاطب انساني است كه قدرت تصميمگيري دارد و از نظر من آنچه سينماي آرماني نام ميگيرد فقط با عناصر آشكار جلوه پيدا نميكند و گاه ممكن است در عناصر پنهان جلوه بيشتري داشته باشد.
او در پايان صحبتهايش هم بر لزوم حمايت از سينماي ملي تأكيد كرد.
ابراهيم فياض، استاد دانشگاه هم در اين نشست گفت: قبل از انقلاب، ايران فاقد سينما بود و فيلمهايي هم كه در آن وجود داشت تقليدي از سينماي هنر و امريكا بود. پس از انقلاب سينماي ايران شكل گرفت اما هنوز هم انقلاب در سينماي ايران تجلي پيدا نكرده و تئوريهاي انقلاب در فيلمهاي ما خلق نشده است. دانشكدههاي ما هم كمتر به اين موضوع پرداختهاند. لذا درحال حاضر فيلم ايراني توليد ميشود و سينماي ايراني داريم و هنوز به مفهوم سينماي ملي دست نيافتهايم.
او ادامه داد: پس از دوران انقلاب عدهاي چون شهيد آويني دست به ساخت آثار انقلابي زدهاند. اما هنوز اين مسئله به سرانجام خود نرسيده است كه اين مسئله هم به نوعي ضعف دولت است. چراكه به نظر ميرسد هنوز بحث كاملي در اين زمينه وجود ندارد و براي سينماي ايراني و سينمايي كه دنيا ما را با آن بشناسد تعريف دقيقي نداريم. از نظر من، ما سينماي ملي نداريم چراكه از سينماي اقتدار ايجاد كن هم بيبهرهايم.
او همچنين عنوان كرد: اينكه عدهاي ميگويند سينما رشد طبيعي دارد، از نظر من مطلب درستي نيست. رشد طبيعي رشدي است كه با شيوه آزمون و خطا پيش ميرود ما هم امروز به شيوه آزمون و خطا برنامهريزي ميكنيم. هيچ جاي دنيا اينگونه نيست كه پول چنين بيحساب وارد حساب هنرمند شود. اما اگر ما اكنون با سينما اينچنين برخورد كنيم و سينما را تنها گيشه بدانيم، وضع سينما به مراتب بدتر از دوران پيش از انقلاب خواهد بود.
فياض ادامه داد: در دوره فعلي وضعيت فيلمها به مراتب بدتر از انقلاب است و گريم افراد و نوع فيلمها حتي گاه بدتر از پيش از انقلاب هم شده و ديگر نميتوان به اين شيوه ادامه داد، چراكه جبران اين هزينهها براي كشور بسيار مشكل خواهد شد. سينماي ايران در حال حاضر تنها توليد ميكند و اين توليدات مانند مواد خام است و مونتاژي برروي آنها در ايران صورت نميگيرد.
او در بخش ديگري از صحبتهايش هم درباره سينماي آرماني گفت: سينماي آرماني همان سينماي مردمي است و همان سينماي ايراني است كه در آن مردم حضور دارند و زندگي جاري است.
انتهاي پيام
شنبه 28 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]