واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: درخواست حكم اعدام براي خواستگار جنايتكار
گروه حوادث، فروغ طباطبايي - خواستگار سمجي كه پدر دختر مورد علاقه اش را قرباني كينه جويي كرد در دادگاه كيفري استان فارس، پاي ميز محاكمه رفت و از خود دفاع كرد.
به گزارش خبرنگار ما، در يكي از روزهاي سرد زمستان 1383 شليك گلوله، سكوت كوهستان اطراف شهرستان فسا - از توابع استان فارس - را شكست و پليس را به آنجا كشاند.سپس افسران اداره آگاهي با جنازه مرد 50 ساله اي به نام رو به رو شدند و چند متر دورتر، فرزندش را نيمه جان روي زمين ديدند.اين پسر بلافاصله به نزديك ترين بيمارستان فرستاده و پيكر پدرش به پزشكي قانوني سپرده شد. كه با تلاش بي وقفه پزشكان، معجزه آسا از مرگ گريخته بود روي تخت بيمارستان، تحت بازجويي قرار گرفت و خواستگار خواهرش به نام را جنايتكار خواند.
وي گفت: پدرم از خوشش نمي آمد و به اين پسر جواب رد داد اما اودست بردار نبود.بارها با سماجتش، ما را به دردسر انداخت و چون نتوانست رضايت پدرم را براي ازدواج با خواهرم جلب كند دست به گروگانگيري مسلحانه زد. اضافه كرد: با تهديد اسلحه، من، پدرم و خواهرم را به كوهستان كشاند و هنگام درگيري با ما، تيراندازي كرد.پدرم بر اثر شليك گلوله، در دم كشته شد و من زخمي شدم.من مرگ را به چشم ديدم و هنوز باور ندارم كه زنده ام.
با افشاي اين ماجرا و كشف سرنخها، تجسس براي رديابي خواستگار جنايتكار آغاز شد و وي كه در يك نقطه كور، پنهان شده بود طي عمليات ضربتي به زانو درآمد. 25 ساله كه تمامي راههاي گريز از قانون را به روي خود بسته مي ديد به ناچار لب به بيان حقيقت گشود: مدتهاست به دل بسته ام و بزرگ ترين آرزويم ازدواج با او است اما پدرش با وجود اين كه از علاقه ما به يكديگر خبر داشت مانع وصلت شد.من و اما تصميم گرفته بوديم به هر قيمت ممكن با هم ازدواج كنيم و به همين خاطر نقشه گروگانگيري كشيديم تا خانواده اش به زور هم كه شده راضي شوند.
جاني عاشق پيشه ادامه داد: آن روز با اسلحه به سراغ و رفتم، آنان را به همراه گروگان گرفتم و با خود به كوههاي اطراف كشاندم.من هرگز قصد شليك و آدمكشي نداشتم اما وقتي و پدرش، ناغافل به طرفم حمله كردند تا فرار كنند دستم رفت روي ماشه.تير به خورد و او زخمي شد اما نمي دانم پدرش چگونه از پا درآمد؟ تصور مي كنم همان گلوله اي كه به خورد از بدنش خارج شد و را كشت!
به دنبال اعترافهاي تكان دهنده اش، صحنه جرم را بازسازي كرد كه كيفرخواست، صادر و به شعبه پنجم دادگاه كيفري استان فارس فرستاده شد.
در نشست رسيدگي به اين پرونده كه به رياست قاضي برگزار شد ابتدا نماينده دادستان، كيفرخواست را خواند و براي جاني تقاضاي اشد مجازات كرد.سپس خانواده قرباني در جايگاه ويژه قرار گرفت و براي حكم مرگ خواست.وقتي نوبت دفاع به مجرم رسيد جنايت را گردن گرفت و در حالي كه سرش را پايين انداخته بود گفت: باور كنيد من عاشق بودم و هستم.قسم مي خورم نمي خواستم خون پدر و برادرش ريخته شود اما....
در پايان اين نشست، هيئت قضايي وارد شور شد تا حكم لازم را صادر كند.
شنبه 28 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]